وب سایت سینما کلاسیک محفل عشاق دوبله و فیلم

وب سایت سینما کلاسیک محفل عشاق دوبله و فیلم

تاریخچه آنلاین دوبله و فیلم های کلاسیک

تخصصی ترین انجمن فیلم و دوبله در ایران

انجمن سینما کلاسیک مرجع دوبله
بروز ترین انجمن پارسی در زمینه دوبله

وب سایت سینما کلاسیک محفل عشاق دوبله و فیلم

وب سایت سینما کلاسیک محفل عشاق دوبله و فیلم

تاریخچه آنلاین دوبله و فیلم های کلاسیک

تخصصی ترین انجمن فیلم و دوبله در ایران

انجمن سینما کلاسیک مرجع دوبله
بروز ترین انجمن پارسی در زمینه دوبله
نام کاربری:  
رمز عبور:     



کلمات کلیدی: دیالوگهای, ماندگار, زیبای, فیلمهای, ایرانی,
ارسال پاسخ  ارسال موضوع 
 
امتیاز موضوع:
  • 0 رأی - میانگین امتیازات: 0
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
دیالوگهای ماندگار و زیبای فیلمهای ایرانی
نویسنده پیام
بنیانگذار و مدیرکل انجمنها
*******



وضعيت : آفلاین
ارسال ها:181
تاریخ ثبت نام:شهر ۱۳۹۴
گوینده موردعلاقه
دلنوشته من
شماره کاربری : 2
ارسال: #9
RE: دیالوگهای ماندگار و زیبای فیلمهای ایرانی
انتهای فیلم سوته دلان اثر ناب و بی مانند علی حاتمی

مجید (بهروز وثوقی)
: ... اما حالا حالم خوب نیست، نه ، این دفعه جای جنا ، انکر و منکر اومدن با گرزشون میکوبن تو سرم. داداشی منو شبونه برسون امامزاده داود

حبیب (جمشید مشایخی) : شبونه ! تو این فصل سرما ! باشه فردا که عروسا رو به تخت نشوندیم

مجید : نه تو رو خاک آقام. نمیخوام جلو زنم لو برم ، بفهمه من دعائی ام . اگه خواستی صبح راهی شی ، من شب تو دکون میخوابم. بلا روزگاریه عاشقیت

مجید سوار بر قاطر در جاده امامزاده داود میرود ... حبیب افسار قاطر را در دست دارد و جلو او حرکت میکند ... شعری با آواز خوانده میشود :

آواز: گر به تو افتدم نظر ، چهره به چهره ، رو به رو
شرح دهم غم تو را ، نکته به نکته ، مو به مو
می رود از فراق تو ، خون دل از دو دیده ام
دجله به دجله ، یم به یم ، چشمه به چشمه ، جو به جو


حبیب با دیدن دورنمای امامزاده  می ایستد و میگوید:
رسیدیم ، السلام علیک یا رسول الله ، السلام علیک یا امامزاده داود

حبیب برمیگردد ... نعش مجید را که از روی قاطر بر زمین می افتد می بیند و با تاسف می گوید :

حبیب : همه ی عمر دیر رسیدیم.

[تصویر: 1466665818941.jpg]

 
انتهای فیلم حسن کچل اثر فوق العاده علی حاتمی

چهل گیس به خواب رفته ... پس از اینکه خروس سه بار میخواند ، حسن کچل به آرامی از خانه خارج میشود و به طرف قبرستان می رود. چهل گیس جای خالی حسن کچل را حس میکند و از خواب برمیخیزد. حسن به سرعت بطرف قبرستان میرود ... چهل گیس هم به دنبالش روان است...

آوازی روی این رفتن ها می آید:

هوار هوار رفتم ، مثل غبار رفتم
جدا شدم ز شاخه ، فصل بهار رفتم
خونمون لونه ای تو دنیا بود ، بخدا این دلمون دریا بود
دست و دل باز بودیم ، پیش همه ، سرمون پیش همه بالا بود
هوار هوار رفتم ، مثل غبار رفتم
جدا شدم ز شاخه ، فصل بهار رفتم
پولمون از پارو بالا نمی رفت ،دستمون تو قاب حلوا نمی رفت
همه نارو میزدن به همدیگه ، فکر ما پشت این حرفا نمی رفت
هوار هوار رفتم ، مثل غبار رفتم
جدا شدم ز شاخه ، فصل بهار رفتم
وقتی که مرگ از راه بیاد
هرجا بری ، مثل سایه پشتته ، پشتته
فرار کنی ، قایم بشی ، هرجا بری ، بازم توی مشتته ، مشتته
هوار هوار رفتم ، مثل غبار رفتم
جدا شدم ز شاخه ، فصل بهار رفتم


[تصویر: 1466667001351.jpg]

 

 
(آخرین ویرایش در ۳-۴-۱۳۹۵ ۱۱:۰۴ صبح توسط: منصور.)
۳-۴-۱۳۹۵ ۱۰:۴۱ صبح
مشاهده سایت این کاربر یافتن همه ی ارسالهای این کاربر نقل قول این ارسال در یک پاسخ
ارسال پاسخ  ارسال موضوع 


پیام‌های داخل این موضوع
RE: دیالوگهای ماندگار و زیبای فیلمهای ایرانی - منصور - ۳-۴-۱۳۹۵ ۱۰:۴۱ صبح

پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان

شبکه های اجتماعیدرباره مادوستان ما
   
 
تمامی حقوق محصولات و امکانات این سایت برای سینما کلاسیک محفوظ است
وهرگونه کپی برداری و سو استفاده پیگرد قانونی دارد

پشتیبانی توسط : گروه سایت سازان برتر
MyBB © MyBB Group
دانلود آهنگ جدید
تبلیغات متنی
تبلیغات متنی
تبلیغات متنی
تبلیغات متنی
تبلیغات متنی