وب سایت سینما کلاسیک محفل عشاق دوبله و فیلم

وب سایت سینما کلاسیک محفل عشاق دوبله و فیلم

تاریخچه آنلاین دوبله و فیلم های کلاسیک

تخصصی ترین انجمن فیلم و دوبله در ایران

انجمن سینما کلاسیک مرجع دوبله
بروز ترین انجمن پارسی در زمینه دوبله

وب سایت سینما کلاسیک محفل عشاق دوبله و فیلم

وب سایت سینما کلاسیک محفل عشاق دوبله و فیلم

تاریخچه آنلاین دوبله و فیلم های کلاسیک

تخصصی ترین انجمن فیلم و دوبله در ایران

انجمن سینما کلاسیک مرجع دوبله
بروز ترین انجمن پارسی در زمینه دوبله
نام کاربری:  
رمز عبور:     



کلمات کلیدی: شرلوک ، هلمز ، هلمز ، آرتور کانون دویل ، جرمی برت,
ارسال پاسخ  ارسال موضوع 
 
امتیاز موضوع:
  • 1 رأی - میانگین امتیازات: 1
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
شرلوک هولمز از رویا تا واقعیت
نویسنده پیام
بنیانگذار و مدیرکل انجمنها
*******



وضعيت : آفلاین
ارسال ها:181
تاریخ ثبت نام:شهر ۱۳۹۴
گوینده موردعلاقه
دلنوشته من
شماره کاربری : 2
ارسال: #8
RE: شرلوک هولمز از رویا تا واقعیت
اعتراف میکنم در زمان پخش سه سری شرلوک هولمز از اینکه به یکباره بجای کاراکتری که بهرام زند بخوبی از عهده آن برآمده بود گوینده دیگری (حتی در سطح جلال مقامی) صحبت کرده است ناراحت بودم. نقدهای ماهنامه فیلم در آن زمان که به این عدم هماهنگی و خرق عادت دامن میزد بر این دل نارگرانیها می افزود. حاضر نبودم حتی یک قسمت از سری دوم را با صدای کس دیگری جز زند بشنوم و اگر قرار بود در همان سالها این سریال را از ابتدا تا انتها ببینم ، ترجیح میدادم از سری اول به سری سوم پرش کنم تا پیوستگی کار بهرام زند را از دست ندهم...

در همان سالها از اینکه کسان دیگری (بغیر از مرحوم کاملی) بجای کرک داگلاس صحبت کرده اند ، از اینکه چرا پس از مرحوم مقبلی ، صدای مرحوم افضلی بجای لوئی دوفونس شنیده میشود و یا چرا محمود قنبری یک فیلم از آلن دلون را کش میرود و در زمان حیات خسروشاهی بجای این هنرپیشه صحبت میکند ، از اینکه چرا بجای برخی ردفوردهای مقامی ، جلیلوند صحبت کرده ، از آنکه چرا در فیلم جبار ، ایرج دوستدار با آن صدای نتراشیده و نخراشیده برای فردین جای این سوپر استار فیلم فارسی گویندگی کرده ، از اینکه پس از درگذشت حسن عباسی، این همه آدم (از تورج نصر بگیرید تا منوچهر نوذری و اکبر منانی) جای استن لورل صحبت میکنند ، از اینکه چرا عمر مختار بواسطه کم رفاقتی مدیر دوبلاژ ( ناظریان ) با اسماعیلی بجای اسماعیلی به رسول زاده رسید ، از اینکه با آن صدای کوینده و منطبق ناظریان بجای برت لنکستر ، چرا گاهی جلیلوند بجای لنکستر حرف میزند ، از اینکه چرا در پدر خوانده - که شاید برترین فیلم تاریخ سینما باشد - صدای جلیلوند را هرگز روی مارلون براندو نشنیدم (حتی با دوبار دوبله این فیلم) ، درست مثل زوربای یونانی که با آن همه شهرت و جوایز جهانی در هر دوبار کس دیگری بجز اسماعیلی بجای آنتونی کوئین گویندگی کرد ، از اینکه حسین باغی کجا و ابوالحسن تهامی کجا که آن ادای این را در آنونس های فیلم درآوَرَد ، از اینکه چرا پس از جلال مقامی در دوبله اول قتل در قطار سریع السیر شرق ، حسین عرفانی بجای هرکول پوآرو (آلبرت فینی) صحبت کرد ، از اینکه بجای استیو مک کوئین و هورست بوخهولتز و کوین کاستنر کسان دیگری جز خسرو جای اینها صحبت میکردند ، از اینکه صدای کسان دیگری بجز مظفری بجای کلینت ایستوود را میشنوم ، از اینکه اینک آخرالزمان یا ماجرای نیمروز یا جیبی پر از دینامیت یا نوری برفراز لبه دنیا اینهمه دوبله شدند ، از اینکه مگر میشود صدای ریچارد برتون را بدون صدای جلیلوند ، صدای جری لوئیس را بدون صدای حمید قنبری ، صدای جک لمون رو بدون نوذری ، جان وین را بدون ایرج دوستدار ، عمر شریف را بدون مقامی ، سوزان هیوارد را بدون صدای رفعت ، آدری هپبورن را بدون مهین کسمائی و جیمز استوارت را بدون طهماسب شنید؟ ... اما شنیدیم و گاهی لذت هم بردیم...

و بعدها فهمیدیم که تعصبی کورکورانه است که یکی را بجای یکی بپسندیم . گلی که همیشه به یک رنگ است گل زیبائی است اما گلهائی که شبها یک بو دارند و روزها بوئی دیگر ، بهترند... از صدای رسول زاده در عمر مختار بگیرید تا صدای جلیلوند در زوربا. از صدای تمام کسانی که جای استیو مک کوئین صحبت کردند بگیرید تا کسانی که بجای الیزابت تیلور . از کسانی که بجای هنری فوندا صحبت کردند تا گریگوری پک . از کسانی که بجای والی زاده ، تام کروز شدند تا کسانی که گری کوپر گشتند... حتی کسانی که بجای شخصیتی خاص بارها صحبت کردند هم چنین بودند... از آرسن لوپن بگیرید تا پدر فرانچسکو در اسب کهر را بنگر ( در هر سه دوبله سه گوینده متمایز صحبت کردند : کاووس دوستدار ، خسروشاهی ، مقامی). از زوروهای تمام نسخ بگیرید تا شرلوک هولمزهای تمام سریالها و فیلمها. حتی شرلوک هولمزهای پیوسته در سری فیلم سینمائی (مانند بازیل راتبون) تا شرلوک هولمزهای پیوسته تر در یک سری از سریال (مانند جرمی برت).

تعداد کل گویندگان حرفه ای انجمن گویندگان از بدو تاسیس ، اعم از فوت شده ، مهاجرت کرده ، فعال ، کم کار و  پرکار از مرز 700 نفر بیشتر نرفته است. فکر میکنید تعداد بازیگران و یا نقشهائی که این 700 نفر در طول 60 سال اخیر بجای همه آنها صحبت کرده اند چند مورد بوده است؟ هزاران فیلم . حتی گاهی در یک فیلم ، یک بازیگر چندین نقش را ایفا کرده و در یک نقش ده ها نفر بازی کرده اند. اگر قرار بود بجای هر نقش یا هر بازیگر یک گوینده ثابت داشته باشیم جمعیت گویندگان ما باید از جمعیت فعلی ایران بیشتر می بود ضمن اینکه عمر یک گوینده دقیقال منطبق با عمر یک بازیگر نیست که تا او هست این بجای او صحبت کند. ضمن اینکه توان هرگوینده با توان یک بازیگر انطباق ندارد. علاوه بر اینها گاهی شرایط کار همه چیز را دگرگون میکند. بیماری ، عدم حضور ، رفاقتها ، حسادتها و کینه ها ،و گاه قهرها معادله حضور یک نفر را بجای یک نفر یا یک شخصیت برهم می ریزد. اینکه مثلا در یک دوره خاص در سال 1358 قریب به 30 فیلم از همفری بوگارت را با حسین عرفانی سپردند تا فیلمهای این بازیگر را مجددا گویندگی کند و وی بخوبی از عهده برآمد دلیل بر آن نیست که کسانی که پیش از وی بجای بوگارت صحبت کردند بد عمل کردند. قوه شنوائی ما به یکنواختیها عادت دارد. از اینکه در اواخر دهه 50  و اوایل 60 صدای توشیرو میفونه ، صدای همفری بوگارت و صدای سرجیو نیکولائسکو از زبان حسین عرفانی بشکلی سری وار در تمام فیلمهای اینها بیرون می آید لذت می برد و به آنها عادت میکرد ، اما این مهم ، هرگز دلیل برتری کار حسین عرفانی نیست. بعنوان مثال صدای ایرج ناظریان در سریر خون را با صدای عرفانی بجای این بازیگر در سریهائی از فیلمهای این بازیگر که بعدها گویندگی کرد مقایسه کنید تا ببینید که ناظریان حتی صدای خود را با لرزش پوست صورت میفونه میلرزاند تا انطباقی عجیب را صورت دهد درحالیکه عرفانی هرگز به آن درجه از کمال دست نیافته است.

کوتاه سخن این که عادت را هرگز با تکنیک مقایسه نکنیم

[تصویر: 1468130688021.jpg]

در سریال شرلوک هولمز و در پخش اخیر من به کار مقامی و زند (هردو) بیشتر دقت کردم و از تعصبات پیشین دست شستم. آنچه بود این که:

بهرام زند بشکلی کوینده ، نفس گیر ، با ضرباهنگی تند و صدائی که آنرا بلند میگیرد بجای برت صحبت میکند. زند به میمیک صورت برت بطور 100% وفادار نیست و آنچه این ضعف را می پوشاند پیچ و خمهائی است که با نهایت سرعت (و البته دقت) بشکلی اعجاب انگیز با صدای خود از آنها رد میشود. درست مثل تونلی پیچ در پیچ که زند در آن درست مانند سرسره آب داخلش پیچ و تاب میخورد و پیش میرود و شنونده مبهوت این پیچ و خمها و بالا و پائین شدن صداست. آنچه زند را متمایز میکند شکل گویش او بجای جرمی است که لحن انتخابی وی کاملا با چابکی او سازگار است. زند این فیلم را در دوره ای دوبله کرد که اوج توان او بود. در سالهائی که هر نقشی را میتوانست درو کند. از ناوارو بگیرید تا لین چان و البته شرلوک هولمز. اگر در این دوره زورو را برای دوبله مجدد به او میدادند ، غلامعلی افشاریه باید در اعماق تاریخ گم میشد چراکه چالاکی صدای زند حتی از چالاکی جوانیهای افشاریه هم برتر بود. انطباق توان این گوینده در برهه زمانی خاص با دوبله این رسال یک شاهکار خلق کرد که بشدت با چهره و حرکات و احساسات جرمی برت منطبق بود...

[تصویر: 1468130688193.jpg]

و اما مقامی چه کرد؟ مهم نیست چرا سری دوم به مقامی رسید (شاید یکی از همان دلایلی که برشمردم). مهم اینست که عملکردها را فارغ از تعصبات هم ببینیم. مقامی در طول 55 سال کار حرفه ای خود ثابت کرده است که بجای هر نقشی میتواند مانور دهد. که میتواند ضمن حفظ جایگاه صدای خود ، میتواند تیپ ها و گویشهای سایر گویندگان را با تقلیدی خاص به ثمر بنشاند. از تیپ سازی وی بجای تری توماس (با صدای کش دارو سوت مانند اسماعیلی) تا تیپ خاص اسماعیلی و ناظریان بجای سعید راد. از آلبرتو سوردیهائی که گفت و امروزه اگر کسی آنها بشنود حتی نمیتواند تشخیص دهد صدای مرحوم سرشار است یا مقامی تا تونی کرتیس که با دوبله کاووس مو نمیزند. مقامی در دهه های 50 و 60 که اوج کار هنری اش بود براحتی میتوانست بجای یک پیرمرد ، یک معتاد و یا حتی در چندین نقش در یک فیلم صحبت کند (مانند توپهای ناوارون که در سه یا چهار نقش ایفا کرد). برتریهائی که به آنها شاره شد از توان بهرام زند خارج است. چه در اوج فعالیتش و چه پیش از آن و چه حالا. زند پیش از انقلاب عمدتا بجای سیاهی لشکرها صحبت میکرد و هرگز توان تیپ سازی نداشته است. اگرهم تیپی ساخته در حد  یک سیاهی لشکر به سیاهی لشکر دیگر بوده و نه در هیبت نقشهای اصلی. در شرلوک هولمز ، مقامی با درک این شخصیت و با نیم نگاهی به کار زند در سری اول ، در کنار تجربه ای دیرین ، تمامی میمیک های صورت جرمی را بخوبی اجرا میکند. صدای مقامی در مقایسه با زند (بجای هولمز) یک گام پائین تر و نازکتر است. مقامی میتوانست چون زند صدایش را زمخت تر یا بم تر کند اما این کار را نمیکند چون در تشخیص وی بجای یک جوان با هیبت برت که نه جنگجوست و نه خشن ، نیازی به این کار نیست. از نظر شنونده ای که به صدای بم زند بجای این کاراکتر عادت دارد در همان اولین گام یک دلزدگی حادث میشود که با سری سوم که با چاقتر شدن برت هماهنگ تر است توی ذوق میزند. اما من به تشخیص مقامی ارج مینهم. نکته دوم آرامش خاصی است که در صدای مقامی بجای این شخصیت موج میزند که با روحیات هولمز سازگارتر است. البته این آرامش چنان نیست که بر حرکات تند و تیز شرلوک بچربد یا دستخوش تغییرات نشود. شخصیت هولمز بطور کل شخصیت آرامی است اما در صدای زند نوعی اضطراب را میتوان حس کرد که از نقاط ضعف کار زند است. مقامی هرجا لازم است صدایش را کش و قوس میدهد و در این کش و قوسها فوق العاده عمل میکند. حتی در جاهائی مجبور است به مقتضای بازی بازیگر برخی حروف را مددار کند. در مددار کردنها از زند بهتر است و در شروع مجدد پس از این مدها هم موفقتر ، با یک تیزی خاص یا سورت خاص استارت جمله بعد را میزند که زند همین ها را فقط با ضرباهنگ خاص خود پوشش میدهد و نه با تکنیکی که مقامی بکار میگیرد. مقامی از چالاکی هولمز هم غافل نیست و هرجا لازم است با وجود کبر سن حتی در آن سالها بخوبی از عهده احساسات برت برمی آید. بدیهی است این فشار مضاعفی را به مقامی تحمیل میکند تا زند که در آن سالها اوج جوانی و پختگی اش بود. مقامی در اوج جوانی فیلمهایی چون طلای مک کنا و شکوه علفزار و داستان وست ساید را گفت که حتی با چالاکیهای جوانی زند هم قابل مقایسه نیست...

[تصویر: 1468131046471.jpg]

کوتاه سخن اینکه هر دو خوبند و به شخصه به هردو گوینده احترام قائلم. گویش دو نفر بجای جرمی برت در این سریال طی سالها بعد که آیندگان در مورد گویندگان و کار آنها قضاوت خواهند کرد و طبعا بدون تعصب این مهم را به انجام خواهند رساند ارزشمندتر خواهد بود. همچنانکه ما پس از 40 سال قضاوت میکنیم که آیا پرویز بهرام بجای اتللو بهتر صحبت کرده است یا منوچهر اسماعیلی؟ و بعد که بیشتر می بینیم و بیشتر میشنویم ، بیشتر به این حقیقت واقف میشویم که هر دو خوبند و هردو بخوبی از عهده این نقش سخت برآمده اند. اینکه بگوئیم صدای مقامی از یک دستی این سریال کاسته هم یک بی انصافی محض است. سالها بعد وقتی آیندگان صدای هر عزیز گوینده ای را روی هر شخصیتی بشوند بر توانیهای تک تک افراد در آزمونی که خواسته یا ناخواسته در این گیرودار وارد آن شدند و با دیگری رقابت کردند (با تمام دلایلی که برشمردم) واقف خواهند شد. قبول دارم که برخی با برخی جاودانه شدند. کسی چون زرندی با نورمن جاودانه شد ، قنبری با لوئیس و دیگران با دیگران. قبول دارم که این صداها چنان در عمق و جان ما مانوس گردیده که تصور کس دیگر بجای اینها گاه سخت است. اما چکیده صحبت من این بود که گاهی تحمل کنیم و به زحمات ارج نهیم و سختی را برخود هموار کنیم و ... بشنویم ... و عادت را گاه کنار بگذاریم. شاید در دوبله ای که محمود قنبری برای دلون کرد نکاتی باشد که سالها در دوبله خسروشاهی نشنیده باشیم... و بشنویم و خوبیها و مهارتها را ببینیم. از زبان هرکسی که باشد....

و خطابم به همه گویندگان توانمند که:
کوتاهی سخن ، کوتاهی منست ، تو انتها نداری. (دکتر علی موسوی گرمارودی در شعر خط خون)

 

 

 

 

 
(آخرین ویرایش در ۲۰-۴-۱۳۹۵ ۰۱:۰۱ عصر توسط: منصور.)
۲۰-۴-۱۳۹۵ ۰۹:۴۱ صبح
مشاهده سایت این کاربر یافتن همه ی ارسالهای این کاربر نقل قول این ارسال در یک پاسخ
ارسال پاسخ  ارسال موضوع 


پیام‌های داخل این موضوع
RE: شرلوک هولمز از رویا تا واقعیت - شهرزاد - ۷-۴-۱۳۹۵, ۰۸:۰۹ عصر
RE: شرلوک هولمز از رویا تا واقعیت - شهرزاد - ۱۲-۴-۱۳۹۵, ۱۱:۳۶ عصر
RE: شرلوک هولمز از رویا تا واقعیت - منصور - ۲۰-۴-۱۳۹۵ ۰۹:۴۱ صبح
RE: شرلوک هولمز از رویا تا واقعیت - شهرزاد - ۲۸-۴-۱۳۹۵, ۱۲:۴۹ صبح

پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان

شبکه های اجتماعیدرباره مادوستان ما
   
 
تمامی حقوق محصولات و امکانات این سایت برای سینما کلاسیک محفوظ است
وهرگونه کپی برداری و سو استفاده پیگرد قانونی دارد

پشتیبانی توسط : گروه سایت سازان برتر
MyBB © MyBB Group
دانلود آهنگ جدید
تبلیغات متنی
تبلیغات متنی
تبلیغات متنی
تبلیغات متنی
تبلیغات متنی