وب سایت سینما کلاسیک محفل عشاق دوبله و فیلم

وب سایت سینما کلاسیک محفل عشاق دوبله و فیلم

تاریخچه آنلاین دوبله و فیلم های کلاسیک

تخصصی ترین انجمن فیلم و دوبله در ایران

انجمن سینما کلاسیک مرجع دوبله
بروز ترین انجمن پارسی در زمینه دوبله

وب سایت سینما کلاسیک محفل عشاق دوبله و فیلم

وب سایت سینما کلاسیک محفل عشاق دوبله و فیلم

تاریخچه آنلاین دوبله و فیلم های کلاسیک

تخصصی ترین انجمن فیلم و دوبله در ایران

انجمن سینما کلاسیک مرجع دوبله
بروز ترین انجمن پارسی در زمینه دوبله
نام کاربری:  
رمز عبور:     



کلمات کلیدی: سینما, اعدام,
ارسال پاسخ  ارسال موضوع 
 
امتیاز موضوع:
  • 0 رأی - میانگین امتیازات: 0
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
سینما و اعدام
نویسنده پیام
کاربر فعـال
***



وضعيت : آفلاین
ارسال ها:10
تاریخ ثبت نام:مهر ۱۳۹۴
گوینده موردعلاقه
دلنوشته من من قفسی هستم در جستجوی پرنده ای... فرانتس کافکا
شماره کاربری : 16
ارسال: #10
RE: سینما و اعدام
ترانه ای برای عشق و مرگ


با سپاس از دوست سخت کوش و دوستدار سینما, جناب بروبیکر بابت این جستار ارزشمند, پست زیر در پاسخ به خواسته ی ایشون برای دانستن معنی ترانه ی فیلم راه های افتخار ارسال می گردد:

سرباز سواره نظام وفادار (به آلمانی Der treue Husar) یک ترانه ی آلمانی مبتنی بر تصنیفی عامیانه است که از قرن نوزدهم با نسخه های مختلفی ظهور کرده است. این اثر در شکل استاندارد فعلی خود, ترانه ای کاروناوالی محسوب می شود که منشا آن از شهر کلن و از دهه ی 1920 میلادی گزارش گردیده است.

این ترانه ی غمگین و زیبا پیرامون یک سرباز- یا بر اساس نسخ دیگر پسر جوانی- است که از محبوب خویش جدا شده و تنها زمانی اجازه می یابد تا نزد وی بشتابد که دختر بیمار و در بستر مرگ است.

البته The Faithful Hussar نام یک فیلم گمنام آلمانی نیز هست که در سال 1954 توسط رودلف شوندلر کارگردانی شد. این فیلم, الهام بخش دو هنرمند بریتانیایی, تد هیث و ورا لین گردید تا ترانه ی "گریه نکن عشق من " را عرضه کنند؛ آثاری که هر دو به جدول صد اثر برتر راه یافتند. هنرمندانی از آمریکا چون لویی آرمسترانگ نیز این قطعه را اجرا کرده اند.

و اینک متن ترانه که همراه با مطلب فوق از صفحه ی انگلیسی ویکی پدیای The Faithful Hussar به فارسی برگردان شده و تقدیم نگاه شما خوبان می گردد:

سرباز وفادار

سربازی وفادار و شیردل
یک سال تمام دل در گروی دختر محبوب خود داشت
یک سال تمام و حتی بیشتر

او هرگز عشق خود نسبت به او را از خاطر نبرد
این جوان در سرزمین بیگانه سرگردان راه می سپرد
در حالی که عشق راستین اش در وطن, در بستر بیماری افتاده بود

دختر که تا سرحد مرگ بیمار بود, کلامی بر زبان نمی راند
سه روز و سه شب دختر لب به سخن نگشود

و وقتی جوان خبرها را شنید
که شاید عشق دلبند خویش را از کف دهد
جایگاه خود و هرآنچه داشت را پشت سر نهاد

این پسر جوان رفت تا به دیدار عشق خویش بشتابد
او دختر را در آغوش فشرد
اما تن دخترک گرم نبود و برای همیشه به سردی گراییده بود

آه بشتابید, بشتابید, برای من چراغی بیاورید
و گرنه عشق من, بی آن که کسی ببیند, جان خواهد سپرد

ما به شش حامل تابوت نیازمندیم
این, بار گرانی برای شش دهقان است
شش سرباز شیردل باید
تا محبوب مرا تا آرامگاه او همراهی کنند

باید اینک ردایی بلند و سیاه بر تن کشم
باید اندوهی سترگ را بر دوش برم
اندوهی سترگ و بسی فزون تر
اندوه مرا پایانی نخواهد بود


.
.
.
۱۹-۸-۱۳۹۴ ۰۹:۱۰ صبح
یافتن همه ی ارسالهای این کاربر نقل قول این ارسال در یک پاسخ
ارسال پاسخ  ارسال موضوع 


پیام‌های داخل این موضوع
سینما و اعدام - برو بیکر - ۱-۷-۱۳۹۴, ۱۰:۴۷ عصر
RE: سینما و اعدام - زاپاتا - ۸-۷-۱۳۹۴, ۰۸:۲۹ عصر
RE: سینما و اعدام - پرشیا - ۱۹-۸-۱۳۹۴ ۰۹:۱۰ صبح
RE: سینما و اعدام - منصور - ۲۰-۸-۱۳۹۴, ۱۰:۲۷ عصر
RE: سینما و اعدام - سروان رت باتلر - ۹-۹-۱۳۹۴, ۰۹:۰۳ عصر

پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان

شبکه های اجتماعیدرباره مادوستان ما
   
 
تمامی حقوق محصولات و امکانات این سایت برای سینما کلاسیک محفوظ است
وهرگونه کپی برداری و سو استفاده پیگرد قانونی دارد

پشتیبانی توسط : گروه سایت سازان برتر
MyBB © MyBB Group
دانلود آهنگ جدید
تبلیغات متنی
تبلیغات متنی
تبلیغات متنی
تبلیغات متنی
تبلیغات متنی