وب سایت سینما کلاسیک محفل عشاق دوبله و فیلم

وب سایت سینما کلاسیک محفل عشاق دوبله و فیلم

تاریخچه آنلاین دوبله و فیلم های کلاسیک

تخصصی ترین انجمن فیلم و دوبله در ایران

انجمن سینما کلاسیک مرجع دوبله
بروز ترین انجمن پارسی در زمینه دوبله

وب سایت سینما کلاسیک محفل عشاق دوبله و فیلم

وب سایت سینما کلاسیک محفل عشاق دوبله و فیلم

تاریخچه آنلاین دوبله و فیلم های کلاسیک

تخصصی ترین انجمن فیلم و دوبله در ایران

انجمن سینما کلاسیک مرجع دوبله
بروز ترین انجمن پارسی در زمینه دوبله
نام کاربری:  
رمز عبور:     



کلمات کلیدی: سینما, اعدام,
ارسال پاسخ  ارسال موضوع 
 
امتیاز موضوع:
  • 0 رأی - میانگین امتیازات: 0
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
سینما و اعدام
نویسنده پیام
کاربر عادی سینما کلاسیک
*



وضعيت : آفلاین
ارسال ها:17
تاریخ ثبت نام:مهر ۱۳۹۴
گوینده موردعلاقه حسین عرفانی
دلنوشته من فراموش کردن و بخشودن ، تنها هنر زیستن در بهشت است - ویلیام بلیک
شماره کاربری : 26
ارسال: #13
RE: سینما و اعدام
من با اجازه از جناب بروبیکر و ضمن تشکر از ایشان بخاطر پرداختن به یکی از تاریخی ترین واقعه های کشور آلمان در تکمیل پست ایشان مطالبی را به عرض یاران می رسانم.
دوست خوب ما علیرضا پور صباغ شش سال پیش مطالب کاملی در خصوص این فیلم در روزنامه اطلاعات مورخ 25 فروردین سال 1388 به رشته تحریر در می آورند و بنده با کسب اجازه از محضر ایشان گزیده ای از مطالب ایشان را در بخشهایی از پست خود خواهم آورد.
بنده هر دو فیلم واقعه بیست ژوئیه و والکیری را دیده ام. برعکس بسیاری از علاقمندان به فیلمهای کلاسیک در واقع فیلم والکیری را بسیار کاملتر و جامع تر از فیلم واقعه بیست ژوئیه می دانم. البته همانطور که بروبیکر محترم اشاره فرمودند این فیلم با تاخیر به نمایش در می آید. علت آنهم اعتراض های به حق خانواده اشتافنبرگ به این فیلم بود.

در زمان نمایش فیلم واقعه بیست ژوئیه هنوز اعضای این خانواده به درک لازم از وقایع نرسیده بودند وگرنه در آن فیلم برخی از وقایع تا حدودی تحریف شده است. اما در والکیری حساسیت روی این موضوع بیشتر بوده است. دلیل مستندی وجود دارد که در این فیلم تحریفی صورت نگرفته است از نظر دقت و صداقت سازندگان فيلم به واقعيت‌هاي تاريخي مي‌توانيد اطمينان كامل داشته باشيد. چون «پروفسور پيتر هافمن» استاد دانشگاه مك‌گيل و يكي از اعضاي نهضت مقاومت آلمان مشاور ساخت فيلم بوده‌اند.

فیلم در اصل محصول مشترک کشور آمریکا و آلمان است.فیلنامه آن مشترکا توسط کریستوفر مک کواری و ناتان الکساندر نوشته می شود.براي توليد فيلم از هواپيماها و سلاحهاي جنگ دوم استفاده شده است. همه صحنه‌ها و ساختمان‌ها، از جمله مقر فرماندهي هيتلر، بدون استفاده از انيميشن‌هاي رايانه‌اي و جلوه‌هاي ويژه، واقعي و اصيل است.

گروه والكري از ديد اكثر مردم، افرادي از جان گذشته و فداكار بودند و از ديد بعضي ديگر (كه تعدادشان زياد نيست) افرادي خائن به سرزمين خويش بودند كه تنها براي منافع پنهان خود مي‌خواستند هيتلر را از سر راه بردارند. تاريخ وجهه‌هاي مختلفي دارد و به همين دليل بايد بي‌طرفانه نشان داده شود. اين حق هر كارگردان، نويسنده، منتقد و يا فردي است كه به تاريخ از ديد خود نگاه كند اما ارائه آن به نسل بعد چيز ديگري است. فيلم‌هاي سياسي بارها و مجدداً ساخته مي‌شوند كه با نسل جديد خود گام بردارند.

جناب پور صباغ در خصوص این فیلم توضیح خوبی داده اند. ایشان گفته اند والكري يك فيلم شخصي نيست اما تمام فيلم بر روي شخصيت كروز پرسه مي‌زند و در نهايت به برايان سينگر (كارگردان) ختم مي‌شود. برايان سينگر كارگرداني است كه به خلاقيت در لحظه و صحنه‌پردازي بزرگ و دقيق معروف است و خلاقيتي كه در دو فيلم اول مجموعه مردان مجهول وجود دارد، او را به شهرت عظيمي در امر خلاقيتهاي تصويري رساند. اسامي افراد ثروتمند دراين فيلم از قبيل: برايان سينگر در مقام كارگردان؛ كريستوفر مگواير نويسنده و صدالبته تام كروز هر كسي را وسوسه مي‌كند كه اين فيلم را تماشا كند. حتي اگر به سياست، آن‌هم از نوع آلماني‌اش علاقه نداشته باشد.

بزرگترين وظيفه سينما (اگر جنبه تفريحي آن را درنظر نگيريم) حفظ تاريخ است. سينما راحت‌ترين و دلپذيرترين راه براي انتقال درست تاريخ با خود دارد. ديدن تاريخ به مراتب از خواندن يا شنيدن آن راحتر و دلپذيرتر است. به همين دليل كساني كه در ورطه تاريخي سينما گام مي‌گذارند بايد محتاطانه و منطقي پا بگذارند. برايان سينگر كارگردان خوبي است و هميشه فيلم‌هاي جذاب و قابل تأملي ارائه داده است. فيلم «مظونين هميشگي» هنوز از بهترين كارهاي سينماست و بازگشت سوپرمن قسمت اول مجموعه مردان مجهول، هر دو نشان‌دهنده نبوغ اين كارگردان است. ظرافت والكري مثل فيلم‌هاي قبلي اين كارگردان نيست و دليل آن به همان ماهيت پررمز و راز تاريخ بازمي‌گردد. هر چقدر كه مستندات تاريخ را در دست داشته باشيم و هر چقدر كه راجع به آن خوانده باشيم، باز تمامي زواياي آن‌را درك نخواهيم كرد؛ حتي اگر در آن قرار گرفته باشيم.

برايان سينگر در فيلم خود، كارهاي فداكارانه «كلاوس فون اشتافنبرگ» را با بازي تام كروز نمايش داده است. او افسري بود كه خود يك دست و 2 انگشت دست ديگر خود را در جنگ 1943 در تونس از دست داده بود. فردي ميهن‌طلب كه چندين بار اقدام به سوء‌قصد قتل عليه هيتلر كرد كه موفق نشد. اي كاش فيلم به صورت مستندوار بدون جانب گيري به تمام افراد اين گروه و مسائل پيشرو آنها و آلمان نازي آن زمان مي‌پرداخت، به جاي اين‌كه به «كلاوس فون اشتافنبرگ» يا بهتر بگوييم «تام كروز» بپردازد. به هر حال، اين كارگردان و نويسنده هستند كه تصميم مي‌گيرند، اما بايد شخصيت‌ اين افسر آلماني كاملاً پرداخته شود. بايد دلايل كارهاي وي را بدانيم، درگيري‌هاي دروني‌اش را شاهد باشيم و زندگي و شخصيت خارج از سياستش را ببينيم.

به ما مي‌گويند اين فرد يك قهرمان است پس بايد گفته خود را ثابت كنند. نمي‌توانيم صرفاً به خاطر اينكه قصد كشتن هيتلر را داشته، او را يك فرد كامل بدانيم. شايد اشتافنبرگ در زمان خود از طرف مردم يك شورشي محسوب مي‌شده است و لازم است كه به جزئيات ديگر كاراكتر او پرداخته مي‌شد. او تصميم مي‌گيرد فردي رواني را كه جز كشتار چيزي نمي‌شناسد از بين ببرد و اين كارش ستودني است. مخصوصاً در زمان خود كه بسيار خطرناك بوده است. پس بقيه افراد. انساني كه در پي شكست اين نقشه شكنجه و كشته شدند چه مي‌شود؟ آيا اشتافنبرگ به تنهايي قصد اين كار را داشت؟ گمان نمي‌رود. بسيار خب، اين را هم كنار مي‌گذاريم. مگر در يك فيلم 120 دقيقه‌اي به چند شخصيت مي‌توان پرداخت؟ پس مي‌ماند خود فون اشتافنبرگ با بازي تام كروز كه بايد ما را متقاعد كند.

صحنه اعدام اشتافنبرگ با توجه به مسائلی که عنوان شد کاملا با فیلم همسو می باشد. اشتافنبرگ شجاعانه اعدام می شود و فریاد زنده باد او قبل از اعدام مدعی راسخ بودن به آرامانهایش است. متاسفانه همسر اشتافنبرگ 2 سال قبل از اکران فیلم فوت می کند و موفق به دیدن فیلم نمی شود. اما می گویند شباهت نیمرخ تام کروز با اشتافنبرگ از شگفتیهای این فیلم است.
تصاويري كه در اين فيلم مي‌بينيم، حساس‌ترين لحظات تاريخ برشمرده مي‌شود. هيتلر يكي از ترسناك‌ترين شخصيت‌هاي تاريخ است و «اشتافنبرگ» با دليري جمعي از نظاميان هيتلري را با خود همراه مي‌كند. اين فيلم درباره جنگ دوم نيست بلكه يك داستان درباره توطئه از درون عليه ديكتاتور تاريخ است. تام كروز به عنوان بازيگر و ستاره سينما مظهر جذابيت و انرژي اشتافنبرگ است. اشتافنبرگ پنج دقيقه بعد از گذشت فيلم به عموي ژنرال خود مي‌گويد: «ما بايد به آلمان خدمت كنيم يا به هيتلر يا به هر دوي آنها» و همين ترديدها او را به سمت اين عمليات سوق مي‌دهد.

اگر بخواهم از ضعف‌هاي اين كاراكتر بگويم نامشخص بودن انگيزه اين سرهنگ است. آيا او از هيتلر و جنگ سرخورده مي‌شود و ترديدهاي دروني و ترس‌هايش او را به سمت اين عمليات سوق مي‌دهد؟
تمام اين كارها را اشتافنبرگ براي به قدرت رسيدن انجام داده است و او يك قهرمان ملي آلماني است و ما نمي‌توانيم از آن بي‌اطلاع باشيم. چرا كه در بطن تاريخ همه چيز را نمي‌توانيم ببينيم.

=============================================
(بنده بخاطر حذف شدن دو پست خود - درباره فیلم سینما سینما و سینمای جنگی - توسط سرهنگ دکس و عدم امنیت لازم برای ارسالهایم تصمیم نداشتم دیگر پستی ارسال کنم - متاسفانه توجیهات جناب بروبیکر و منصور هم برایم قانع کننده نبود - اما وقتی زحمات و تلاش و همدلی سایر اعضا را دیدم از اینکه فقط یک خواننده باشم و از اطلاعات خوب آنها استفاده نمایم، منصرف شدم. امیدوارم مدیران برای تکرار نشدن این موضوع چاره ای اندیشیده باشند)
۹-۹-۱۳۹۴ ۰۹:۰۳ عصر
یافتن همه ی ارسالهای این کاربر نقل قول این ارسال در یک پاسخ
ارسال پاسخ  ارسال موضوع 


پیام‌های داخل این موضوع
سینما و اعدام - برو بیکر - ۱-۷-۱۳۹۴, ۱۰:۴۷ عصر
RE: سینما و اعدام - زاپاتا - ۸-۷-۱۳۹۴, ۰۸:۲۹ عصر
RE: سینما و اعدام - پرشیا - ۱۹-۸-۱۳۹۴, ۰۹:۱۰ صبح
RE: سینما و اعدام - منصور - ۲۰-۸-۱۳۹۴, ۱۰:۲۷ عصر
RE: سینما و اعدام - سروان رت باتلر - ۹-۹-۱۳۹۴ ۰۹:۰۳ عصر

پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان

شبکه های اجتماعیدرباره مادوستان ما
   
 
تمامی حقوق محصولات و امکانات این سایت برای سینما کلاسیک محفوظ است
وهرگونه کپی برداری و سو استفاده پیگرد قانونی دارد

پشتیبانی توسط : گروه سایت سازان برتر
MyBB © MyBB Group
دانلود آهنگ جدید
تبلیغات متنی
تبلیغات متنی
تبلیغات متنی
تبلیغات متنی
تبلیغات متنی