ارسال: #15

آنان که آمدند و ..... آنان که نیامدند ...

بیاد بهمن زرین پور

امروز واقعا به این نتیجه رسیدم که که فرصتها چقدر زود از دست می رود. از پائیز سال گذشته که افتخار آشنایی نزدیک با جناب مقامی نصیب سایت گردید ایشان ما را به خیلیها معرفی کردند و باعث گردیدند مسیری که باید بسیار طولانی طی می گردید با سرعت طی گردید. در دو ماه گذشته بارها صحبت آن گردید تا یکبار به منزل جناب بهمن زرین پور برویم. می دانستم اطلاعات و ناگفته های بسیاری دارد. بویژه از سریال دائی جان ناپلئون. اما هربار می شنیدم که ناخوش هستند.

بهمن زرین پور برای من یادآور دو سریال بسیار زیبا با موضوعی روان و عامه پسند است. زمانیکه عطر گل یاس و آوای فاخته از تلویزیون پخش میگردید را خوب بخاطر دارم. آنقدر موضوع هر دو سریال جذاب و دلنشین بود که هر خانواده ایرانی یکهفته تمام به انتظار می نشست تا ببیند این هفته چه اتفاقی می افتد. هر دو سریال موضوعی مشابه داشتند.

دقیقا بیست روز پیش وقتی از جناب مقامی سراغش را گرفتم گفتند اصلا حالش خوب نیست. دو هفته پیش وقتی ایشان با خانم جعفر زاده صحبت می کردند حرف از تنفس در زیر چادر اکسیژن بود و تنفسی که بسختی می کردند اما شخصا امید داشتم تا بهبود پیدا کنند و یکبار میهمانشان باشیم. مطمئن بودم گفتنی های بسیار داشتند. از دائی جان ناپلئون گرفته تا سری فیلمهای صمد و عطر گل یاس و آوای فاخته. همیشه دوست داشتم بدانم چرا شخصیت داوود رشیدی را در آوای فاخته اینقدر پیچیده خلق نمود و آیا فلاش بکهای دوران کودکی و صدای سه تار فراتر از آنچه که ما پنداشتیم بود یا در پشت آن چیز دیگری نهفته بود.

متاسفانه بدلیل گرفتاری موفق نشدم روز جمعه در بهشت سکینه حاضر شوم. اما اخبار و تصاویر تمام خبرگزاریها را یک به یک خواندم. ابتدا به خود بالیدم از اینکه هنرمندی مانند پرویز پرستویی در اوج شهرت هنوز اینقدر مردمی و با صفاست. او آنقدر معرفت داشت که بیاد روزهای اول حضورش در تلویزیون به مدد بهمن زرین پور و حضورش در سریال آوای فاخته وظیفه خود بداند که در مراسم تشیع پیکر کارگردانش میدان داری نماید.

پرویز پرستویی اما فروتنی را زمانی به نقطه اوج می زساند که وقتی میکروفن را بدستش می دهند تا برای مردم از بهمن زرین پور سخن بگوید قبل از هرچیز از جناب جلال مقامی دعوت می کند که بواسطه قرابتی که با بهمن زرین پور داشتند از زبان استاد حسنات این عزیز تازه درگذشته را بشنوند. واقعا نسل جوان بازیگران و هنرمندان باید از کسانی چون پرویز پرستویی الگوبرداری نمایند.

تهمینه میلانی نیز با همسرش جهانگیر کوثری بواسطه یکبار همکاری خود در زرد قناری بر خود وظیفه میداند تا در این مراسم شرکت کند. حتی آزیتا حاجیان نیز که نقشی بیاد ماندنی در آوای فاخته داشت آمده بود. اما چشمان تیز بین من در بین عکسها بدنبال دو نفر خیلی گشت. اکبر زنجانپور و داوود رشیدی. اکبر زنجانپور بازیگر و هنرمند بزرگیست. اما بیراهه نیست اگر بگوئیم با تمام هنرمندی اش او بواسطه فرصتی که بهمن زرین پور به او در عطر گل یاس و آوای فاخته داد در بین مردم مطرح شد.

شخصا تا پیش از این دو سریال او را بیاد نمی آوردم. احتمالا یا راه دور بوده است و یا اطلاع نداشته اند و یا کسالت داشته اند و یا .........  حضور بهنام محمودی که منزلش مهرشهر است و شهردار مهرشهر نیز در این مراسم مشهود بود. حاضرین بعد از مراسم بخاک سپاری به رستوران سیب (یکی از رستورانهای مجلل مهرشهر) واقع در چهارباندی مهرشهر رفتند و بعد از صرف نهار رفتند تا یاد بهمن زرین پور را در خاطره ها بسپارند. اما در این میان باید بگویم انتظارم خیلی بیشتر از اینها بود.

اما در میان تمام گلایه ها یک موضوع دیگر باز باعث تعجبم گردید. در سالهای نه چندان دور شهر کرج مانند هر شهر دیگری هر محله ای  برای خودش گورستانی داشت. بعد از وسعت شهر و وضع قوانین شهر نشینی مانند هر شهر دیگر بخاکسپاری اموات در گورستانهای محلی ممنوع اعلام گردید و نیروهای انتظامی بشدت بر این موضوع نظارت دارند. لذا مانند اغلب شهرها دفن اموات بصورت متمرکز در دو گورستان بزرگ بنامهای امامزاده محمد و امامزاده طاهر انجام میگردید. بهشت سکینه نیز از قدیم گورستانی بود که بواسطه فاصله زیادش از شهر کمتر کسانی راضی میگردیدند تا عزیزانشان را در آنجا به خاک بسپارند.

اما به مرور بخاطر محدودیت فضا، دفن در امامزاده محمد و امامزاده طاهر که دارای موقعیت جغرافیایی نزدیکی به شهر هستند ممنوع و نهایتا با گسترش بهشت سکینه اکنون این گورستان بعنوان گورستانی معتبر اموات را پذیرش می کند. حتی اکنون بسیاری از شهروندان غرب شهر تهران ترجیح میدهند عزیزانشان را در بهشت سکینه کرج دفن کنند تا بهشت زهرا زیرا دسترسی آنها به بهشت سکینه راحتر از بهشت زهراست.

وقتی مرحوم ایرج قادری را در سکوت خبری و بسرعت در بهشت سکینه دفن نمودند احساس خوبی نداشتم. قطعه هنرمندان امامزاده طاهر کرج قطعه بسیار معتبریست و بزرگان زیادی در آنجا دفن هستند. از مرحوم بنان و حنانه و پرویز نارنجیها گرفته تا بانو دلکش و احمد شاملو و تقی ظهوری و مازیار و بدیعی و قوامی و ......... . بسیار از هنرمندان قدیمی (مانند داریوش مهرجویی ، کوروس سرهنگ زاده و ..... ) دوران بازنشستگی خود را اکنون در مکانهای خوش آب و هوای کرج سپری می کنند. امیدوارم سالهای سال زنده باشند اما گویا ارده ای در پشت به خاکسپاری ایرج قادری وجود داشت تا سر تابوتهای هنرمندان از امامزاده طاهر به سمت بهشت سکینه بچرخد.

قطعا برای خانواده مرحوم بهمن زرین پور بواسطه نزدیکی منزلشان به امامزاده طاهر راحت تر و بهتر بود که او را در امامزاده طاهر به خاک بسپارند اما وقتی شنیدم که مراسم در بهشت سکینه برگزار گردیده بسیار متعجب گردیدم.فاصله امامزاده طاهر تا منزل زنده یاد بهمن زرین پور کمتر از 5 کیلومتر است و حتی گنبد امامزاده از تمام نقاط مهرشهر قابل رویت است. اما بعید می دانم در چنین تصمیماتی خانواده های هنرمندان نقشی داشته باشند.

در هر صورت روحش شاد.
از او خاطرات زیادی بیاد داریم .....