وب سایت سینما کلاسیک محفل عشاق دوبله و فیلم

وب سایت سینما کلاسیک محفل عشاق دوبله و فیلم

تاریخچه آنلاین دوبله و فیلم های کلاسیک

تخصصی ترین انجمن فیلم و دوبله در ایران

انجمن سینما کلاسیک مرجع دوبله
بروز ترین انجمن پارسی در زمینه دوبله

وب سایت سینما کلاسیک محفل عشاق دوبله و فیلم

وب سایت سینما کلاسیک محفل عشاق دوبله و فیلم

تاریخچه آنلاین دوبله و فیلم های کلاسیک

تخصصی ترین انجمن فیلم و دوبله در ایران

انجمن سینما کلاسیک مرجع دوبله
بروز ترین انجمن پارسی در زمینه دوبله
نام کاربری:  
رمز عبور:     



کلمات کلیدی: خبرنگاران, ماندگار, فیلمهای, سینمای, کلاسیک,
ارسال پاسخ  ارسال موضوع 
 
امتیاز موضوع:
  • 0 رأی - میانگین امتیازات: 0
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
خبرنگاران ماندگار فیلمهای سینمای کلاسیک
نویسنده پیام
مدیر بازنشسته سایت
*****



وضعيت : آفلاین
ارسال ها:325
تاریخ ثبت نام:شهر ۱۳۹۴
گوینده موردعلاقه زوج جلال مقامی و همسرش+همه
دلنوشته من به کسی که غواصی آموختم ، عاقبت مرا غرق کرد
شماره کاربری : 3
ارسال: #2
RE: خبرنگاران ماندگار فیلمهای سینمای کلاسیک
[تصویر: 14521148291.jpg]


با هر طلوع می میریم
کارگردان: ویلیام کایلی
نام خبرنگار: فرانک راس
نام  اصلی هنرپیشه خبرنگار: جیمز کاگنی
صدا پیشه نقش خبرنگار : منوچهر اسماعیلی
سال ساخت: 1939


فرانک راس خبرنگار سمج و شجاعی بود. جنس شخصیت او از جنس همان خبرنگارانی بود که در سینمای کلاسیک شاخص بودند. او یک خبرنگار واقعی و آرمانگرا بود و  مانند هر آرمانگرای دیگری تاوان سختی را نیز متحمل گردید.
فرانک و روزنامه اش با اطلاعاتی که داشتند برای جسی هانلی که خود را برای انتخابات فرمانداری آماده می کند غیر قابل تحمل شده بودند بنابراین حذف او در دستور کار او و دار و دسته اش  قرار می گیرد. فرانک با یک صحنه سازی و شهادت دروغ به جرم قتل سه نفر حین رانندگی با مستی راهی زندان می شود. آشنایی او با گانگستری بنام هود استیسی با بازی جورج رافت در زندان تحولی در زندگی او ایجاد می کند.


استیسی با کمک فرانک  و دوستان روزنامه نگارش با یک نقشه  قبلی از زندان فرار می کند و استیسی نیز به او قول می دهد پس از فرار از زندان به سراغ کسانی برود که با پاپوش درست کردن برای او باعث گرفتاریش شده اند. اما استیسی پس از فرار از زندان فرانک را فراموش می کند. دوست دختر فرانک به سراغ استیسی می رود و به او یادآوری می کند که فرانک بخاطر مشارکت در فرار او شرایط بدی را در زندان سپری می کند.


 [تصویر: 14521148292.jpg]   [تصویر: 14521148293.jpg]


استیسی که نماد بارز یک گانگستر حرفه ای می باشد دچار عذاب وجدان می باشد و تصمیم می گیرد به قول خود وفا کند. او پس از پیگیری موضوع در می یابد یکی از کسانیکه باعث گرفتاری فرانک شده است اکنون در زندان است لذا او مجددا خود را به زندان معرفی می کند و سرانجام موفق می شود در زندان هنگام شورش زندانیان برای فرار قبل از مرگ خود از فرد مورد نظر در حضور رئیس زندان آقایآرمسترانگ (با بازی جورج بنکرافت ) اعتراف بگیرد تا فرانک از مخمصه رهایی یابد.


با هر طلوع می میریم یکی از فیلمهای زندان محور است با چاشنی گانگستر مآبانه. مانند بسیاری ار فیلمهای سینمای کلاسیک که با سوژه زندان ساخته شده اند بسیاری از سکانسهای فیلم در زندان اتفاق می افتد. بار اصلی فیلم بر دوش فرانکِ خبرنگار و استیسیِ گانگستر می باشد.


فیلم در ارائه پیام خود دچار شلختگی می شود. زیرا مخاطب در پردازش شخصیت خبرنگار بارها دچار تردید می شود. نمی داند او را باید یک خبرنگار شجاع و مبارز خطاب کند یا خیر؟ زیرا علیرغم آنکه بشدت بر آرمانهای خود استوار است و فرد محکمی بنظر می آید اما رفتارهایی از او می بینیم که غیر قابل باور است. کارگردان سعی می کند این پیام را به بیننده خود القا نماید که مردان سرسخت هم در مقابل ناملایمات زندگی می توانند تغییر روش دهند. همانطور که فرانک در 5 ماه زندان انفرادی ابراز می کند دیگر نمی خواهد یک انسان درستکار باشد و تصمیم گرفته است مانند تبهکاران رفتار کند.


[تصویر: 14521148294.jpg]   [تصویر: 14521148299.jpg]


از طرفی او 5 ماه زندان انفرادی را تحمل می کند اما هرگز با رئیس زندان همکاری نمی کند و حاضر نمی شود استیسی را لو دهد و بگوید در نقشه فرار او دست داشته است. زیرا او امیدوار است کهاستیسی در بیرون از زندان در حال یافتن کسانی است که برای او پاپوش درست کرده اند. غافل از اینکه در قانون استیسی آدمهای بامرام وجود ندارند و او فکر می کند که فرانک قطعا در بازجویی های سخت زندان او را لو داده است.


اما نیمه دوم فیلم همه شخصیتها زیر و رو و متحول می شوند. استیسی تحت تاثیر حرفهای دوست دختر فرانک قرار می گیرد و از وقتی می فهمد فرانک 5 ماه را در انفرادی زندان سپری نموده است اما او را لو نداده است وجدانش بیدار می شود و تبدیل به یک گانگستر خوب می شود و در می یابد انسانهایی هم وجود دارند که بر آرمانهای خود استوار باشند لذا او  تا آنجا پیش می رود که برای نجات فرانکتصمیم می گیرد دوباره به زندان برگردد.


در این فیلم بنظر من شخصیت استیسی به مراتب بهتر پرداخته گردیده شده تا شخصیت فرانک. سکانس تقاضای عفو مشروط برای فرانک از سکانسهایی می باشد که یک بعد چند شخصیتی به فرانکداده می شود. زیرا فرانک که نزد مخاطب یک خبرنگار شجاع و مغرور معرفی شده است وقتی با مخالفت هیئت با عفو مشروطش مواجه می شود ابتدا بشدت پرخاش می کند ، در واقع این همانچیزیست که از این خبرنگار مبارز انتظار داریم اما بلافاصله پشیمانی و گریه های معروف با تغییر میمیک صورت کاگنی ناگهان شخصیت فرانک تغییر می کند.




[تصویر: 145211482910.jpg]   [تصویر: 14521153401.jpg]


یکی از انتقاداتی که بشدت به فیلم وارد می باشد و اغلب دوستاران سینمای کلاسیک در اولین برداشت خود از این فیلم به آن اذعان دارند عدم تطبیق پذیری شخصیت یک خبرنگار شجاع با ویژگیهای بازیکاگنی می باشد. جیمز کاگنی ذاتا یک گانگستر است. هرچند بنظر من از ویژگیهای یک هنرپیشه خوب آنست که بتواند هر نوع نقشی را بازی کند اما چهره برخی از هنرپیشه ها برای هر نقشی مناسب نمی باشد. از جیمز کاگنی همانقدر انتظار می رود که از فردین برای بازی در نقش یک بدمن انتظار نمی رود.


جیمز کاگنی و هنرپیشه نقش مقابلش جورج رافت در نقش استیسی فیلمهای مشترک زیادی با هم داشته اند. بنظر بنده اگر کارگردان نقش این دو نفر را با هم عوض می کرد فیلم به مراتب جذابتر بنظر می رسید ( این یک نظر کاملا شخصی می باشد) بعبارتی جورج رافت برای نقش فرانک در قامت یک خبرنگار به مراتب باور پذیرتر بنظر می آمد و جیمز کاگنی نیز می توانست نقش استیسی را بازی کند تا همچنان گانگستر معروف و خوش چهره سینمای کلاسیک باقی بماند.


  [تصویر: 14521148295.jpg]    [تصویر: 14521148298.jpg]


مطابق معمول بعد از جمع بندی مطالبم و ابراز نظرهای شخصی خود در خصوص این فیلم گشت و گزاری در وب نمودم و بجز نقد مسعود خان فراستی نقد دیگری از سوی منتقدین نیافتم. باور ناپذیری شخصیت کاگنی در قامت یک خبرنگار درست موضوعی بود که استاد نیز بر آن پافشاری نموده اند و اگر چه هرگز بنده نوشته های خود را در حد و قامت نوشته های استاد نمی دانم و قصد مقایسه آنرا نیز ندارم اما صادقانه خدمت دوستان عرض کنم این وجه اشتراک با نقد استاد کاملا اتفاقی می باشد و هرگز قصد نسخه برداری از نوشته های بزرگان را نداشته ام.


فیلم با جمله زیبایی از سوی استیسی خطاب به فرانک در هنگام مرگ به پایان می رسد. در سینمای کلاسیک گانگسترها معمولا همانقدر جذاب هستند که جاهلان فیلمفارسی در سینمای ایران جذابند. بویژه آنکه در پایان فیلم یک گانگستر از گذشته خود ابراز پشیمانی نیز بکند. همانطور که خود جیمز کاگنی در فیلم فرشتگان آلوده صورت هرگز بعنوان یک گانگستر مورد تنفر قرار نمی گیرد و در پایان فیلم حتی محبوبیت نیز کسب می کند.


در فیلم با هر طلوع می میریم نیز استیسی بعد از وفا کردن به قول خود و کمک به فرانک برای تبرئه او از زندان در هنگام مرگ از گذشته خود پشیمان است و خطاب به فرانک می گوید بقیه عمر منو تو زندگی کن. فرماندار جسی هایلی نیز بخاطر جرایم مرتکب شده تحت تعقیب قرار می گیرد. فرانک راس را می توان یکی از خبرنگاران شاخص سینمای کلاسیک دانست.


[تصویر: 14521148297.jpg]
۱۷-۱۰-۱۳۹۴ ۱۲:۵۷ صبح
یافتن همه ی ارسالهای این کاربر نقل قول این ارسال در یک پاسخ
ارسال پاسخ  ارسال موضوع 


پیام‌های داخل این موضوع
RE: خبرنگاران ماندگار فیلمهای سینمای کلاسیک - برو بیکر - ۱۷-۱۰-۱۳۹۴ ۱۲:۵۷ صبح

پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان

شبکه های اجتماعیدرباره مادوستان ما
   
 
تمامی حقوق محصولات و امکانات این سایت برای سینما کلاسیک محفوظ است
وهرگونه کپی برداری و سو استفاده پیگرد قانونی دارد

پشتیبانی توسط : گروه سایت سازان برتر
MyBB © MyBB Group
دانلود آهنگ جدید
تبلیغات متنی
تبلیغات متنی
تبلیغات متنی
تبلیغات متنی
تبلیغات متنی