وب سایت سینما کلاسیک محفل عشاق دوبله و فیلم

وب سایت سینما کلاسیک محفل عشاق دوبله و فیلم

تاریخچه آنلاین دوبله و فیلم های کلاسیک

تخصصی ترین انجمن فیلم و دوبله در ایران

انجمن سینما کلاسیک مرجع دوبله
بروز ترین انجمن پارسی در زمینه دوبله

وب سایت سینما کلاسیک محفل عشاق دوبله و فیلم

وب سایت سینما کلاسیک محفل عشاق دوبله و فیلم

تاریخچه آنلاین دوبله و فیلم های کلاسیک

تخصصی ترین انجمن فیلم و دوبله در ایران

انجمن سینما کلاسیک مرجع دوبله
بروز ترین انجمن پارسی در زمینه دوبله
نام کاربری:  
رمز عبور:     



کلمات کلیدی: اخبار, رویدادهای, رادیو, تلویزیون,
ارسال پاسخ  ارسال موضوع 
 
امتیاز موضوع:
  • 0 رأی - میانگین امتیازات: 0
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
اخبار و رویدادهای رادیو و تلویزیون
نویسنده پیام
بنیانگذار و مدیرکل انجمنها
*******



وضعيت : آفلاین
ارسال ها:181
تاریخ ثبت نام:شهر ۱۳۹۴
گوینده موردعلاقه
دلنوشته من
شماره کاربری : 2
ارسال: #19
RE: اخبار و رویدادهای رادیو و تلویزیون
اینروزها برای چندمین بار شاهد پخش سریال هزاردستان از شبکه آی فیلم هستیم. یک سریال فوق العاده که زبان گویای فرهنگ ما ایرانیهاست. اینکه میگوییم ایرانی مطلق ، نه به این معنا که علی حاتمی (کارگردان) با چیدن استکان بشقاب و گلدان و دکور و صحنه های ایرانی فیلمی ساخته و پرداخته کرده ، بلکه جز جز این سریال (از کلام تا تصویر) همه ایرانی اند. این سریال همچون یک کتاب گویا ، موید همه آن چیزی است که از سر ما ایرانیها در این 200 سال گذشته و هنوز که هنوز است در زندگی ما جاری و ساری است. از قسمت اخیر این سریال (فکر میکنم قسمت نهم) مثالهائی میزنم تا ببینید چه نبوغی پشت این سریال بوده است

1- نقال در حال نقالی واقعه قیام مختار ثقی است. تابلو نقاشی مختار که خطاب به فرماندهان و مردم در حال سخنرانی است روی دیوار نصب است. بین مختار و دیگران واژه انتقامجو نوشته شده. همه میدانیم که مختار برای خونخواهی حسین(ع) قیام کرد و به نوعی انتقام خون حسین را گرفت... ناگهان شعبان ، نقال را کنار می کشد و به او میگوید نقال برو کنار که امشب نقل دیگه ای هست... در پشت تابلوی نقاشی مختار ، ابوالفتح بشکل نیم رخ درحالیکه سایه اش روی تابلو افتاده و مردم فقط سایه او را می بینند شروع به خواندن بیانیه انجمن مجازات میکند... که ما به خونخواهی و انتقام از ظلم قیام کرده ایم و فلان و بهمان. سایه ابوالفتح روی تصویر دقیقا بین سر مختار و دیگران و روی کلمه انتقامجو  می افتد. این تصویر به نوعی مبین این حقیقت است که انجمن مجازات به نوعی کار مختار را میکند. اما این دیدگاه فیلم است و نه علی حاتمی. خود حاتمی نظرش را در یک صحنه و از زبان یک نابینا درخصوص انجمن بیان میکند. جائی که مفتش (جهانگیر فروهر) درحال بازجوئی از کسانی است که در قهوه خانه حضور دارند. در همان گیر و دار یک نابینا که عینک سیاهی به چشم دارد (با صدای پرویز بهرام که در حکم پیر صاحب دیده جهان و به نوعی غیب گوست ) میگوید: قاتل در میان ماست . اسماعیل خان بد بود اما نه آنقدر بد که کشتنش واجب باشد. قتل او تاوان دارد و مسببینش به جزای خود خواهند رسید... و اینجاست که اخمهای رضا خوشنویس(تفگنچی) که ضارب است توی هم میرود... و به واقع نیز چنین میشود. تمام کسانی که در این قصه دخیل بودند (از خان مظفر تا ابوالفتح و خوشنویس و شعبان و غیره) در نهایت سر سالم به گور نمی برند و حتی کسان دیگری مثل مفتش شش انگشتی یا همین مفتش نظمیه یا غلام عمه یا هر احدی که به نوعی به اینها قرابت داشت نیز گرفتار مرگی زودرس میشوند...

2- پرویز پورحسینی در نقش متین السطنه روشنفکر در حال سخنرانی است. مسجد یا تکیه یا جائی که سخنرانی انجام میشود در سه سطح یا سه طبقه است که هر سه طبقه مفروش است. سطح اول که کف زمین است مردم عادی و زنها نشسته اند. حدود نیم تا یک متر بالاتر گروه شعبان و عده ای که به نظر میرسد از مردم عادی مقام بالاتری دارند نشسته اند. در ارتفاع و سطحی بالاتر (با یک سکو) رجل سیاسی و نظامی (مثل خان مظفر و مفتش ) روی صندلی نشسته اند. این صحنه بخوبی موید نظام طبقانی مردمی در ایران است. امروزه اگر همه در یک سطح می نشینند  و فقط سخنران در جائی بالاتر می نشیند اما دیده اید که معمولا شخصی که حس میکند به لحاظ سواد یا وقعیت اجتماعی جایگاه خاصی ر جامعه دارد دون شان خود میداند که در انتهای مسجد یا بین جمعیت بنشیند. او سعی میکند به هر نحو شده خود را به صف اول برساند و در جلو جمع جلوس کند. در واقع همان دیدگاه قبلی در ذهن مردم ما بوده و هست . در جشنواره ها و در هر مراسمی دیده اید که مقامات حتما باید در ردیف اول بنشینند و اگر جا هم نباشد باید عده ای بلند شوند و حتی اگر جایگاه ها را هم هموار کنیم ، توان این را نداریم که ذهن مردم خود را هموار کنیم. در آن صحنه بخوبی نشان داده میشود که زنها در پست ترین جایگاه این ناهمواریها نشسته اند و کسی به آنها بعنوانی غیر از مستمع توجه ندارد و به همین دلیل است که رضا با لباسی زنانه بین آنها می نشیند تا در نهایت امنیت و از جایگاهی که به بالا کاملا تسلط دارد تیراندازی کند....

3- نمیدانم در این صحنه چقدر به صحبتهای متین السلطنه (با بازی پرویز پور حسینی و گویندگی خسرو خسروشاهی) توجه کرده اید... اینبار من به دقت گوش کردم. صحبتهایش زبان حال مردم ایران است. صحبتهائی فوق العاده واقعی ، عالی ، دقیق و بی پرده. این صحنه طوری جلو میرود که بیننده کمتر به مغز سخنان متین السلطنه توجه میکند و شش دانگ حواسش به رضا و دیگران است درحالیکه توجه به سخنان متین السلطنه میتواند موید این حقیقت باشد که زبان حقیقت را کسی برنمی تابد. علی حاتمی سخنانی در دهان متین السلطنه گذاشته که در واقع گلگی او از اوضاع اجتماعی ایران در تمام اعصار میتواند قلمداد شود. مغز سخنان وی اینست که ما فقط مقلد خارجیها هستیم . میگوید: در فرنگ برای تنبیه زندانیان قاتل ، آنها را به اعمال شاقه می کشانند و به آنها چنان فشار می آورند که هر روز آرزوی مرگ کنند و یا بمیرند. اما در ایران برای تقلید اعمال شاقه زندانی ، یک بیل و کلنگ دست قاتل میدهند که با آن کوچه ای را بکَنَد. قاتل تا غروب بازی میکند و گاهی یک بیلی میزند و گاهی به نگهبان و گاهی به مردم میخندد و مسخره میکند و آخر سر هم خوش خوشان به سلولش برمیگردد. قاتل آنقدر زندان می ماند تا با عوض شدن مامور یا بمناسبت عید یا تغییر احوال عفو به او بخورد و آزاد شود.... و از این دست صحبتها ...

4- در همین قسمت از سریال ، صحبتهای بازجویی شوندگان (مشتریان) توسط مفتش جالب و نتیجه این صحبتها که از زبان مفتش جاری میشود فوق العاده است. مفتش از تک تک آنها میپرسد در لحظه ترور اسماعیل خان مشغول به چه کار بوده ای؟

نفر اول(علی قهوه چی اهل اصفهان)  : والله چشمام داشت گرم میشد که صدای گلوله ای ، یهو چرتمو پاره کرد
نفر دوم (محمد کاظم مال ولایت تهران) : تو خواب بودم. تو خواب خوش بودم. یه مرتبه به صدای گلوله از خواب پریدم ، مثه مرغ سرکنده،دویدم طرف کالسکه
نفر سوم ( اوس هاشم اهل دل! ) : یاد یار. خواب خوش
نفر چهارم (عباس اهل تهرون) : چرت میزدم که یهو سرم سنگین شد.
نفر پنجم (عباسعلی اهل طالقون) : من تو باغچه ، جات خالی ، پا بساط بودم، دود.
نفر ششم (غلامحسین اهل تهرون)  : راستیتش سیخکی دراز کشیده بودم سینه کش آفتاب که دیگه هیچی
میرزا باقر مفتش: جماعت خوب ، اجتماع خواب زده ، جامعه چرتی ...


[تصویر: 1488782075471.jpg]

 

 

 

 
(آخرین ویرایش در ۱۶-۱۲-۱۳۹۵ ۱۰:۲۲ صبح توسط: منصور.)
۱۶-۱۲-۱۳۹۵ ۱۰:۰۵ صبح
مشاهده سایت این کاربر یافتن همه ی ارسالهای این کاربر نقل قول این ارسال در یک پاسخ
ارسال پاسخ  ارسال موضوع 


پیام‌های داخل این موضوع
RE: اخبار و رویدادهای رادیو و تلویزیون - شهرزاد - ۷-۱۰-۱۳۹۴, ۱۲:۱۳ صبح
RE: اخبار و رویدادهای رادیو و تلویزیون - شهرزاد - ۱۴-۱۰-۱۳۹۴, ۰۱:۲۱ صبح
RE: اخبار و رویدادهای رادیو و تلویزیون - شهرزاد - ۳۰-۱۰-۱۳۹۴, ۱۱:۳۹ عصر
RE: اخبار و رویدادهای رادیو و تلویزیون - شهرزاد - ۹-۳-۱۳۹۵, ۱۲:۵۶ صبح
RE: اخبار و رویدادهای رادیو و تلویزیون - شهرزاد - ۲۴-۳-۱۳۹۵, ۰۵:۱۵ عصر
RE: اخبار و رویدادهای رادیو و تلویزیون - منصور - ۱۶-۱۲-۱۳۹۵ ۱۰:۰۵ صبح

پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان

شبکه های اجتماعیدرباره مادوستان ما
   
 
تمامی حقوق محصولات و امکانات این سایت برای سینما کلاسیک محفوظ است
وهرگونه کپی برداری و سو استفاده پیگرد قانونی دارد

پشتیبانی توسط : گروه سایت سازان برتر
MyBB © MyBB Group
دانلود آهنگ جدید
تبلیغات متنی
تبلیغات متنی
تبلیغات متنی
تبلیغات متنی
تبلیغات متنی