ارسال: #2

عوام محمد صالح علاء را بعنوان یک مجری متفاوت میشناسند. اما ایشون یک ترانه سرای بسیار خوبی هستند و ترانه هایشان با زبان ساده بسیار دلنشین است. خوب است بدانید که یکی از معروفترین ترانه (والبته پر حاشیه) ستار توسط همین مجری معروف تلویزیون سروده شده است. ترانه شازده خانم:


دو تا دستام مرکبی
تموم شعرام خط خطی
پیش شما شازده خانوم
منم فقیر پا پتی
غرور رو بردار و ببر
دلم میگه دلم میگه
غلامی رو به جون بخر
دلم میگه دلم میگه
شازده خانوم قابل باشم
باید بگم به شعر من
خوش آمدی خوش آمدی خوش آمدی
شازده خانوم چه خاکی و چه بی ریا
به منزل خود آمدی خود آمدی خود آمدی
عجب عجب چه رند و چه بلا شده دل پدر سوخته ام
باور کنید زشوقتون اشکی شده چشم به در دوخته ام
فرصت بدین عاشقیمو خدمتتون عرض می کنم
واسه فرار از خودم دو پا دارم دوپا دیگه قرض می کنم
شازده خانوم قابل باشم
باید بگم به شعر من
خوش آمدی خوش آمدی خوش آمدی
شازده خانوم چه خاکی و چه بی ریا
به منزل خود آمدی خود آمدی خود آمدی



یکی دیگر از ترانه های پر حاشیه ایشون ترانه کنیز  یا همان حضرت عشق بود که  خانم گوگوش آنرا خواندند. برای این ترانه هم در زمان خود شایعات زیادی ساخته شد اما خود صالح علاء که امضای خود را پای تمام ترانه ها بنام محمد علایی ثبت میکرد آنرا تکذیب نمود و گفت این ترانه را از زبان مادرش برای پدرش نوشته است!!!!!!

 آقا خوبه ، آقا جونه ، آقای گل ، آقا جون
این کمینه رو همیشه زیردست خود بدون
آقای خوب و عزیزم عمر و عزتت زیاد
الهی بدی و ذلت سر دشمنت بیاد

من یه عمر آزگاره زیر سایه تون نشستم
من کنیز زنگی ام که دستامو به سینه بستم

آقا تو حضرت عشقی ، از ملائک بهشتی
تو با دستای مبارک سرنوشتمو نوشتی

آقای خوب و عزیزم عمر و عزتت زیاد
الهی بدی و ذلت سر دشمنت بیاد

من پیش رو آینه از بی کسی شکستم
دست شکستگان گیر، مهر تو بسته دستم

من پیش روی آینه از بی کسی شکستم
دست شکستگان گیر، مهر تو بسته دستم

من ذره ذره گشتم تا تو مرا نبینی
آقا شما بزرگی ، با من چرا نشینی
من ذره ذره گشتم تا تو مرا نبینی
آقا شما بزرگی ، با من چرا نشینی

من یه عمر آزگاره زیر سایه تون نشستم
واسه عرض بندگی ها دستامو به سینه بستم

تو ولی نعمت عشقی ، از ملائک بهشتی
تو با دستای مبارک سرنوشتمو نوشتی
آقای خوب و عزیزم عمر و عزتت زیاد
الهی بدی و ذلت سر دشمنت بیاد
آقای خوب و عزیزم عمر و عزتت زیاد
الهی بدی و ذلت سر دشمنت بیاد …



پس دور از ذهن نیست که ترانه سرایی با چنین رزومه ای هنگام اجرای برنامه چشم شب روشن کلامش به شعر آغشته شود. او این اواخر هم همکاری نزدیکی با مهرداد آسمانی داشته است. حتی میگویند لقب آسمانی به پیشنهاد صالح علا به مهرداد داده شده است. اینهم یکی از ترانه های مهرداد که توسط محمد صالح علاء سروده شده است: 


اگر می ترسم از دنیا یه دشمن دارم ایشونه
یه دشمن دارم عین گرگ که زلفاشون پریشونه

اگر میل حرم دارم یه یار محترم دارم
شکستم شیشه غم رو خودم بابا کرم دارم

به یاد قد رعناشون ، بلند میشم جلو پاشون
چه آسون می کشد ما را ، فدای قد و بالاشون

اگر میل حرم دارم یه یار محترم دارم
شکستم شیشه غم رو خودم بابا کرم دارم

سراسر با دل تنگم یه جنگ تن به تن دارم
نه در غربت دلم شاد و نه جایی در وطن دارم

اگر میل حرم دارم یه یار محترم دارم
شکستم شیشه غم رو خودم بابا کرم دارم



صالح اعلاء زندگی پرفراز و نشیبی داشته است. مجری با احساس دو قدم مانده به صبح و چشم شب روشن روزگاری همسر شورانگیز طباطبائی بوده است. او  اغلب عرصه های هنری را امتحان کرده است. شعر میگوید - ترانه میسراید - فیلم بازی میکند - فیلمنامه مینویسد - کتاب مینویسد - مجری گری میکند ......
او در دوازده فیلم بعنوان هنرپیشه حضور داشته است. تیغ و ابریشم ، دادستان ، شوکران، عقرب ، دوستان ، تیغ آفتاب و ........    که در تیغ آفتاب جلال مقامی بجای ایشان گویندگی می کنند.

ضمن تشکر از دوست ارجمندم رابین ویلیامز بخاطر ایجاد این موضوع بنظر منهم اینجا میتواند مجال خوبی باشد برای پرداختن به دیالوگهای شیرین محمد صالح علا در چشم شب روشن. البته بنظر من اگر به دیگر جهات این برنامه هم پرداخته شود بد نیست. هنرمندان زیادی در آینده به این برنامه دعوت میشوند. اگر برنامه به حاشیه کشیده نشود و دوباره این مجری با احساس ممنوع التصویر نشود میتوان بعد از سالها هر شب شاهد یک گفتگوی خوب باشیم.