وب سایت سینما کلاسیک محفل عشاق دوبله و فیلم

وب سایت سینما کلاسیک محفل عشاق دوبله و فیلم

تاریخچه آنلاین دوبله و فیلم های کلاسیک

تخصصی ترین انجمن فیلم و دوبله در ایران

انجمن سینما کلاسیک مرجع دوبله
بروز ترین انجمن پارسی در زمینه دوبله

وب سایت سینما کلاسیک محفل عشاق دوبله و فیلم

وب سایت سینما کلاسیک محفل عشاق دوبله و فیلم

تاریخچه آنلاین دوبله و فیلم های کلاسیک

تخصصی ترین انجمن فیلم و دوبله در ایران

انجمن سینما کلاسیک مرجع دوبله
بروز ترین انجمن پارسی در زمینه دوبله
نام کاربری:  
رمز عبور:     



ارسال پاسخ  ارسال موضوع 
 
امتیاز موضوع:
  • 0 رأی - میانگین امتیازات: 0
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
پدر و پسرها و مادر و دخترهای سینمای ایران
نویسنده پیام
Unregistered

وضعيت :
 
شماره کاربری : 0
ارسال: #5
RE: پدر و پسرها و مادر و دخترهای سینمای ایران
[تصویر: 1457881079531.jpg]
حمیده خیر آبادی(نادره) و دخترش مولود ابوالقاسم(ثریا قاسمی)

مادر و دختری نوستالوژیک. مادر متاسفانه در قید حیات نیستند ، اما دختر با شایستگی تمام نام مادرش را زنده نگهداشته است. در سینمای پیش از انقلاب اغلب هنرپیشگان یک نام مستعار و سینمایی برای خود انتخاب می نمودند. حمیده خیرآبادی نیز نام نادره را برای خود برگزید. مادر سینمای ایران زاده 30 آذرماه سال 1303 می باشد. زادگاه او رشت بود. مانند تمام دختران نسل قدیم خیلی زود و در سن 13 سالگی ازدواج کرد. برعکس بسیاری از هنرپیشگان قدیمی او در آن سالها موفق به اخذ دیپلمی می گردد که ارزشش در آن مقطع بنظر من از فوق لیسانس الان هم بالاتر بود.

خیلی زود وارد عرصه بازیگری شد. نادره در سال 1326 زمانیکه پدران اغلب ما کودکانی بیش نبودند به روی صحنه تئاتر می رود و مانند هنرمندان قدیمی پله های ترقی را آرام آرام طی می کند تا 6 سال بعد برای اولین بار با فیلم میهن پرست در سال 1332 به روی پرده سینما برود. 6 دهه حضور مداوم او در فیلمهای سینمایی و سریالهای تلویزیونی از نادره چهره ای آشنا برای تمام خانواده های ایرانی می سازد. او در آن واحد قادر بود نقش یک مادر مهربان ، یا همسری بد ذات و حسود و یا مادر بزرگی خوش طینت را بازی نماید.

نیمی از زندگی هنری نادره در پیش از انقلاب 57 و نیم دیگر آن در بعد از انقلاب 57 رقم می خورد. اگر چه اولین حضور او در قاب تلویزیون به سال 1346 با سریال سرکار استوار بر میگردد اما نادره با سریال تلخ و شیرین بعنوان زوج نعمت الله گرجی جای خود را در تمام خانه ها باز می کند. نوع و جنس بازی او باعث گردید که او مانند برخی دیگر از هنرپیشه های زن ، شانس بازی در نقش اول را نداشته باشد، اما با این وجود او در اغلب سریالهایش نقش تاثیر گذاری داشته است. او شانس همکاری با اغلب کارگردانان بزرگ سینمای ایران را داشته است.

نادره در صبح روز 31 فروردین سال 1386 در سن 86 سالگی دارفانی را وداع می گوید. اما در 28 آذر سال 1319 نادره صاحب دختری می شود به نام مولود. در واقع ثریا قاسمی نام اصلی اش مولود ابوالقاسم می باشد. ثریا قاسمی بر خلاف اینکه دختر نادره بود اما هیچگاه در سایه نام مادرش قرار نگرفت. او در حالیکه 21 سالش بود ابتدا بعنوان گوینده رادیو وارد عرصه هنر می شود. سپس وارد حرفه دوبله می شود. ثریا قاسمی مانند مادرش از تئاتر به سینما می آید و اولین بار مقابل دوربین ناصر تقوایی با فیلم آرامش در حضور دیگران در سال 1349 قرار میگیرد و سپس در کنار مادرش در سالهای 1352 و 1353 در دو سریال قصه عشق و تلخ و شیرین بازی می کند.

[تصویر: 1457881079612.jpg]

شاید تنها حضور در همین دو سریال را بتوان بزرگترین کمک مادر به دخترش محسوب نمود که قطعا حضور دختر متاثر از حضور مادر است. اما عمده حضور ثریا قاسمی برمی گردد به بعد از انقلاب 57، جائیکه او در سال 1365 با سریال گرگها، اثبات می کند جنس بازیگریش با مادرش بسیار متفاوت است. ثریا قاسمی برعکس مادرش ، تن به بازی در هر فیلمی را نمی دهد. به همین خاطر کارنامه پر تعدادی از نظر حضور ندارد، اما باید اعتراف نمود که حضورش در آثاری که به ایفای نقش پرداخته است بسیار موثر و تاثیر گذار بوده است. برای این منظور می توان بعنوان مثال به حضور کوتاه اما موثرش در فیلم شام آخر به کارگردانی فریدون جیرانی اشاره نمود.

ثریا قاسمی به لطف صدایش گاهی به مجری گری و خواندن اشعار و دکلمه نیز روی آورده است و در مجموع بنا بر نظر کاملا شخصی من، ضمن احترام به مادر بزرگوارش، او یک سر و گردن نسبت به مادرش مسلط تر است. شاید به همین خاطر باشد که او در حالی جایزه سیمرغ بلورین بهترین بازیگر زن را در سال 1379 از نوزدهمین جشنواره فیلم فجر بخاطر بازی در فیلم مارال کسب نمود که مادرش تنها سه بار فقط نامزد جایزه سیمرغ بلورین برای بهترین بازیگر زن مکمل گردید که در هیچیک از موارد نیز موفق به کسب آن نگردید.

ثریا قاسمی در عرصه بازیگری هیچگاه از مادر خود الگو نگرفت و با تکیه بر قابلیتهای خود نقش آفرینی می نمود اما از لحاظ عاطفی بسیار به او وابسته بود .او خاطره خود را از مرگ مادرش اینچنین بازگو می کند: «بالا رفتن از پله‌هاي بيمارستان برايم سخت بود، خدا خدا مي‌كردم به آخرين پله نرسم.از نگاه‌هاي پر معناي پرستاران خوشم نمي‌آمد... مي‌دانستم خبري شده است.دستم را به ديوار گرفتم، نمي‌خواستم خودم را شكست خورده نشان دهم، مدام به خودم نهيب مي‌زدم كه اشتباه مي‌كنم و اتفاقي نيفتاده است.... يادم نمي‌آيد چطوري، به خودم كه آمدم طبقه سوم بيمارستان بودم. ظرف سوپي كه دستم بود را روي پيشخوان پرستاري گذاشتم، احساس مي‌كردم اگر سوپ دستپختم، سوپي كه هميشه دوست داشت را برايش بپزم و بخورد حتما حالش بهتر مي‌شود اما افسوس وقتي در اتاق را باز كردم، عده‌اي داخل اتاق بودند كه با ورود من صداي گريه‌شان بلند شد. كسي مي‌گفت بيچاره شديم ثريا... صداها را مبهم كه مي‌شنيدم، اصلا چهره و نام آدم هايي را كه داخل اتاق بودند يادم نيست، مادرم آرام روي تخت خوابيده بود، آرام آرام.

دستش را گرفتم و صدايش كردم، چشم‌هايش را بسته بود. از آنهايي كه توي اتاق گريه مي‌كردند خواستم ساكت باشند. فكر مي‌كردم ‌مادر خوابيده است يعني دوست داشتم مادر خوابيده باشد.... او واقعا هم خوابيده بود اما براي هميشه...» قاسمي با بيان اين كه ديگر نيمه شب و روز آخر فروردين را دوست ندارم مي‌گويد:«اين روزها حتي حوصله حرف زدن هم ندارم. همه حس عشقم را تقديم چند مشت خاك كردم. مادرم خسته بود، نياز به استراحت داشت اما غم رفتنش بدجوري روي سينه‌ام سنگيني مي‌كند. خسته كه مي‌شوم به او پناه مي‌برم. اين روزها بي‌پناه هم شده‌ام.»


[تصویر: 1457881079794.jpg]      [تصویر: 1457881079683.jpg]


متاسفانه نادره در سکوت خبری به خاک سپرده می شود. در مراسم خاکسپاری او بجز دخترش ثریا قاسمی و چند نفر، هیچیک از همکاران و مسئولین حضور نداشتند. این موضوع بعدها واکنش بسیاری را به همراه داشت. پنج سال بعد از فوت او هدیه تهرانی درباره او می گوید:

پنج سال قبل در چنین روزهایی بود که با او وداع گفتیم تا حداقل برای مدتی «لذت لمس احساس مادرانه از سینما و تلویزیون ایران گرفته شود»
 ثریا قاسمی بعدها و پس از انتقادهایی که درخصوص نحوه برگزاری مراسم مادرش مطرح شد، نامه‌ای منتشر کرد و در بخشی از آن چنین نوشت:«می‌خواستم صدای خاص و مادرانه‌ای که می‌گفت: "اسدالله ‌خان بیا چایی بخور!" در گوش‌ها باقی‌ بماند.»این جمله ثریا قاسمی یادآور دیالوگ مشهور حمیده خیرآبادی خطاب به محمدعلی کشاورز در سریال «پدرسالار» بود.محمد علی کشاورز، پدرسالار تلویزیون ایران در زمان درگذشت حمیده خیرآبادی در پیامی از نحوه‌ی برخورد با هنرمندان و همچنین نحوه‌ی انعکاس خبر درگذشت مرحومه خیرآبادی در صداوسیما انتقاد کرد.

کشاورز در بخشی از این پیام چنین اظهار کرده بود: بهترین‌ها یکی پس از دیگری می‌روند، به عالم مرگ حسادت می‌کنم زیرا هنرمندان را در نزد خود دارد دیگر اگر هنرمندان بخواهند از مادری مهربان یاد می‌کنند مثال چه کسی را بیاورند.او این ضایعه را بس دردناک برای سینمای ایران دانسته و با اندوهی فراوان گفته بود: واقعاً چرا باید مسکن بانوی پدرسالار اتاقی کوچک و محقر باشد؟ چرا باید تنهایی، یار و همدم همیشگی‌اش شود؟ متأسفم، اما باید بگویم این فاجعه‌ای است بس بزرگ که گریبان‌گیر تمامی هنرمندان خواهد شد.

نادره در زمان حیاتش و در سال‌هایی که از بازیگری دور شده بود، در اظهاراتی، از سریال «پدر سالار» به عنوان یکی از کارهای مورد علاقه‌شان نام برده بود.او گفته بود: "«پدر سالار» را خیلی دوست داشتم. هنوز همه این را به یاد دارند که مرد خانواده با فرزندانش دعوا و بداخلاقی می‌کرد اما به همسرش که می‌رسید مهربان می‌شد و شکلات به او می‌داد. از آن کارهایی بود که خود آقای کشاورز پیشنهاد دادند. من واقعا الان متاسفم و خواهش و تمنا دارم که نویسندگان یکنواخت برای بازیگران ننویسند، چرا مدام نشان می‌دهیم که دختر و پسر ازدواج کرده با هم اختلاف دارند؟ چرا بین آنها محبت نباشد؟ چرا زن و شوهر به هم احترام نمی‌گذارند؟ همیشه طلاق و جدایی را باید نشان و یاد دهیم؟"

اما نادره در کنار پدر سالار  یکی از عناصر و پایه‌های اصلی سریال «خانه سبز» در کنار داریوش اسدزاده هم بود که این زوج در سریال به خوبی جای خود را پیدا کرده بودند.او در آخرین مصاحبه‌اش در پاسخ به این سوال که آیا معمولا سال تحویل با او زیاد تماس می‌گیرند؟ گفته بود:«همیشه تماس می‌گیرند؛ یعنی هر عید و روز مادری که بیاید دوستان یاد من هستند.»او در بخشی دیگر از این گفت‌وگو که همراه با مهرانه مهین‌ترابی با همشهری جوان انجام داده بود، گفته بود:«گاهی اوقات بعضی‌ها تلفن می‌کنند و دلخوش به این تماس‌ها هستم. برای همین می‌گویم جایی باشد که ما بتوانیم دور هم جمع شویم، فقط منتظر نباشند وقتی مردیم دنبال ما راه بیفتند، من مخالف این موضوع هستم و به دخترم هم گفتم اگر مُردم به کسی نگو تا تمام شود و برود.»

در جمعبندی نهایی باید گفت که این مادر و دختر با بازی در سریالها و فیلمهای سینمایی متعدد یاد و خاطره خود را در حافظه سینمایی مردم برای همیشه زنده نگاه داشته اند. همچنین در مقایسه با سایر فرزندان هنرمندان در خصوص این مادر و دختر باید گفت که استثنا در اینمورد فرزند از مادرش پیشی میگیرد. بازی ثریا قاسمی بجز در موارد یاد شده در سریال روز دهم در نقش مادر یک جاهل و یا ایفای نقش کمیک در فیلم دختر شیرینی فروش هرگز از یادها نخواهد رفت. شاید مادر در انتخاب حرفه دختر تاثیر پذیری داشته است اما دختر در این حرفه با تکیه بر قابلیتهای خود توانست مستقل از نام مادر در این راه موفق ظاهر گردد. البته باید بر این موضوع هم صحه گذارد که نادره خود نیز یکی از بزرگان حرفه هنرپیشگی محسوب می گردد.

 

[تصویر: 1457881079865.jpg]
 

 

 

 
۲۳-۱۲-۱۳۹۴ ۰۶:۳۹ عصر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
ارسال پاسخ  ارسال موضوع 


پیام‌های داخل این موضوع
پدر و پسرها و مادر و دخترهای سینمای ایران - شهرزاد - ۱۷-۱۱-۱۳۹۴, ۱۱:۳۰ عصر
RE: پدر و پسرها و مادر و دخترهای سینمای ایران - شهرزاد - ۲۱-۱۱-۱۳۹۴, ۱۲:۵۷ صبح
RE: پدر و پسرها و مادر و دخترهای سینمای ایران - شهرزاد - ۱-۱۲-۱۳۹۴, ۰۹:۰۵ عصر
RE: پدر و پسرها و مادر و دخترهای سینمای ایران - شهرزاد - ۵-۱۲-۱۳۹۴, ۰۴:۵۸ عصر
RE: پدر و پسرها و مادر و دخترهای سینمای ایران - شهرزاد - ۲۳-۱۲-۱۳۹۴ ۰۶:۳۹ عصر
RE: پدر و پسرها و مادر و دخترهای سینمای ایران - شهرزاد - ۲۴-۱۲-۱۳۹۴, ۱۰:۲۰ عصر

پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان

شبکه های اجتماعیدرباره مادوستان ما
   
 
تمامی حقوق محصولات و امکانات این سایت برای سینما کلاسیک محفوظ است
وهرگونه کپی برداری و سو استفاده پیگرد قانونی دارد

پشتیبانی توسط : گروه سایت سازان برتر
MyBB © MyBB Group
دانلود آهنگ جدید
تبلیغات متنی
تبلیغات متنی
تبلیغات متنی
تبلیغات متنی
تبلیغات متنی