وب سایت سینما کلاسیک محفل عشاق دوبله و فیلم

وب سایت سینما کلاسیک محفل عشاق دوبله و فیلم

تاریخچه آنلاین دوبله و فیلم های کلاسیک

تخصصی ترین انجمن فیلم و دوبله در ایران

انجمن سینما کلاسیک مرجع دوبله
بروز ترین انجمن پارسی در زمینه دوبله

وب سایت سینما کلاسیک محفل عشاق دوبله و فیلم

وب سایت سینما کلاسیک محفل عشاق دوبله و فیلم

تاریخچه آنلاین دوبله و فیلم های کلاسیک

تخصصی ترین انجمن فیلم و دوبله در ایران

انجمن سینما کلاسیک مرجع دوبله
بروز ترین انجمن پارسی در زمینه دوبله
نام کاربری:  
رمز عبور:     



کلمات کلیدی: شعر, یک, ماجرا,
ارسال پاسخ  ارسال موضوع 
 
امتیاز موضوع:
  • 0 رأی - میانگین امتیازات: 0
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
یک شعر ..... یک ماجرا
نویسنده پیام
Unregistered

وضعيت :
 
شماره کاربری : 0
ارسال: #2
RE: پاسخ موقت به موضوعات سایت (ویژه کاربران متقاضی فعالیت در سایت)
من امشب با تردید جنگیدم
سوءتفاهمات را کنار بگذارید
با شعری از اسطوره زندگی ام به جمع شما می پیوندم:



[تصویر: 14489223411.jpg]

 
"گناه" عنوان اولین شعری است که از فروغ فرخزاد در مجله ی روشنفکر چاپ شد و عجیب سر و صدا کرد.

شرح چاپ اولین شعر فروغ « گناه » رو با هم بخوانیم : فروغ مرتبا برای دیدار با سردبیران نشریات از اهواز به تهران می آمد. ماجرای چاپ این شعر در مجله روشنفکر هم مربوط به همان دوران است . فریدون مشیری دبیر بخش شعر مجله بود . شرحی که مشیری از اولین دیدار با فروغ می گويد خیلی جالب است : « دختری با موهای آشفته ، با دست هایی که از جوهر خود نویس آغشته شده بود ، با کاغذی تا شده که شاید هزاران بار آن را میان انگشتانش فشرده بود ، وارد اتاق هیات مدیره تحریریه مجله روشنفکر شد و با تردید و دودلی ، در حالی که از شدت شرم ، کاملا سرخ شده بود و می لرزید ، کاغذش را روی میز گذاشت ... » مشیری فروغ را نیمه وحشی با موهای آشفته و دست های جوهر آلوده توصیف می کند ! که بیشتر یک دختر خانم به نظر می رسید تا یک زن. فروغ سه شعر به مشیری ارائه می کند و او از میان آنها گناه را برمي گزيند .
مشیری از گستاخی این شعر حیرت می کند ! به خصوص با توجه به فروغ که مثل یک دختر خجالتی با دست های جوهری جلو او نشسته بود ! هر چند که با توجه به فضای آن دوران سرودن چنین اشعاری مسئله چندانی نداشت [!!!] اما نکته اصلی " گناه" این بود که یک « زن » آن را سروده بود . تا قبل از آن تاریخ نظیر چنین جسارتی از هیچ زنی دیده نشده بود . بگذاريد یك پرانتز باز کنم و اندكي در مورد زنانگی ، یعنی یکی از مشخصه های اصلی شعر فروغ بنویسم . شما شعر شاعران زن قبل از فروغ را نگاه کنید ، چه شعرای گذشته چه معاصرانی مثل پروین اعتصامی ، تقریبا هیچ قرینه ای بدست نمی آورید که به شما بگوید شاعر زن بوده است . می شود گفت با توجه به اینکه تاریخ کشور ما یک تاریخ مرد سالار است ، متاسفانه ادبیات ما هم با تاثیر پذیری از همین واقعیت ادبیاتی مذکر بوده . به طوری که شعر شاعران زن ما هم لحنی مردانه دارد . شعرای زن قبل از فروغ تقریبا هیچگاه احساسات و عواطف زنانه را در شعرهايشان منعکس نکردند . اما شعر فروغ کاملا زنانه است . و از این نظر فروغ به عنوان یک « خط شکن »! بسیار اهمیت دارد
 .

هر چند که بعد از فروغ شعرای زن بسیاری پیدا شدند و تحت تاثیر فروغ – حال چه این تاثیر را منفی بدانیم یا مثبت – اشعاری بسیار بی پروا تر سرودند ، اشعاری که خیلی ها آنها را فاقد ارزش هنری میدانند ، اما در بررسی شعر فروغ باید این نکته را در نظر داشته باشیم که شعر او ، از آنجا که به ذات اصالت دارد و تکرار کار دیگران نیست ، در نتیجه ارزشی بسیار فراتر دارد .بر گردیم سر داستان چاپ گناه : مشیری برای چاپ شعر با یکی از دوستان خود در نشریه مشورت می کند و آن دوست در پاسخ می گوید : « آقا ، چاپ کن بره ! »
به قول مشیری : « چاپ کردیم و نرفت ! » جنجال و اعتراض وحشتناکی بعد از چاپ این شعر بوجود آمد و هر چند که فروغ با این شعر مشهور شد و طرفدارانی دست و پا کرد اما چند برابر اون برای خودش دشمن تراشید ! همه جا به فروغ گفتند زن بدکاره . عده ای از قم نامه نوشتن و فروغ را تکفیر کردند .

فروغ در این زمان در تهران و در خانه پدری سکونت داشت . چاپ این شعر باعث شد پدر ( که همیشه با شعر گفتن فروغ مخالف بود ) جلوی او بایستد و فروغ را مایه ننگ و بی آبرویی خانواده بخواند . فروغ قهر می کند و از خانه بیرون میرود ( یا به روایتی بیرونش میکنند ! ) و مدتی در یک خانه اجاره ای در خیابان شاه زندگی می کند . بعد از چندي بر میگردد اهواز پیش شاپور.
[rtl]محمود طلوعی در کتاب چهره ها و یاد ها در فصل مربوط به فروغ و حین شرح گفتگوی خودش با پوران فرخ زاد اشاره به چاپ شعر گناه میکند ، پاسخ پوران جالب است : « بسیاری از اشعار فروغ زائیده تخیل یا آرزو های برآورده نشده اوست ... من نمیگویم فروغ در عمر کوتاه خود مرتکب خطایی نشده است ، اما کدام یک از ما خطا نکرده ایم . چرا خطا ها و گناهان خودمان را نمی بینیم و خطا های دیگران را زیر ذره بین می گذاریم ؟ ... » با توجه به توصیفی که فریدون مشیری از سر و وضع فروغ در هنگام ارائه گناه جهت چاپ می کند میتوانيم با احتمال بالایی نتیجه گیری کنيم که گناه همون زائیده خیال فروغ است . فروغ بعدا در دفتر اسیر و در شعر رمیده به نوعی جواب منتقدانش را میدهد :  گريزانم از اين مردم كه با من ،به ظاهر همدم ويكرنگ هستند ولي در باطن از فرط حقارت بدامانم دو صد پيرايه بستند از اين مردم كه تا شعرم شنيدند برويم چون گلي خوشبو شكفتند ولي آن دم كه در خلوت نشستند مرا ديوانه اي بد نام گفتند.


[تصویر: 14489223412.jpg]



[/rtl]
گنه كردم گناهی پر ز لذت                                       
كنار پيكری لرزان و مدهوش
خداوندا چه می دانم چه كردم
در آن خلوتگه تاريك و خاموش


در آن خلوتگه تاريك و خاموش
نگه كردم بچشم پر ز رازش
دلم در سينه بی تابانه لرزيد
ز خواهش های چشم پر نيازش


در آن خلوتگه تاريك و خاموش
پريشان در كنار او نشستم
لبش بر روی لب هايم هوس ريخت
زاندوه دل ديوانه رستم


فرو خواندم بگوشش قصه عشق
ترا می خواهم ای جانانه من
ترا می خواهم ای آغوش جانبخش
ترا ای عاشق ديوانه من


هوس در ديدگانش شعله افروخت
شراب سرخ در پيمانه رقصيد
تن من در میان بستر نرم
بروی سينه اش مستانه لرزيد


گنه كردم گناهی پر ز لذت
در آغوشی كه گرم و آتشين بود
گنه كردم میان بازوانی
كه داغ و كينه جوی و آهنين بود
۱۰-۹-۱۳۹۴ ۰۲:۰۴ صبح
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
ارسال پاسخ  ارسال موضوع 


پیام‌های داخل این موضوع
یک شعر ..... یک ماجرا - برو بیکر - ۴-۹-۱۳۹۴, ۰۱:۴۷ صبح
RE: یک شعر ..... یک ماجرا - پرشیا - ۱۵-۱۰-۱۳۹۴, ۰۸:۳۹ عصر
RE: یک شعر ..... یک ماجرا - سروان رت باتلر - ۲۳-۱۰-۱۳۹۴, ۰۷:۴۳ عصر
RE: پاسخ موقت به موضوعات سایت (ویژه کاربران متقاضی فعالیت در سایت) - شهرزاد - ۱۰-۹-۱۳۹۴ ۰۲:۰۴ صبح

پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان

شبکه های اجتماعیدرباره مادوستان ما
   
 
تمامی حقوق محصولات و امکانات این سایت برای سینما کلاسیک محفوظ است
وهرگونه کپی برداری و سو استفاده پیگرد قانونی دارد

پشتیبانی توسط : گروه سایت سازان برتر
MyBB © MyBB Group
دانلود آهنگ جدید
تبلیغات متنی
تبلیغات متنی
تبلیغات متنی
تبلیغات متنی
تبلیغات متنی