وب سایت سینما کلاسیک محفل عشاق دوبله و فیلم

وب سایت سینما کلاسیک محفل عشاق دوبله و فیلم

تاریخچه آنلاین دوبله و فیلم های کلاسیک

تخصصی ترین انجمن فیلم و دوبله در ایران

انجمن سینما کلاسیک مرجع دوبله
بروز ترین انجمن پارسی در زمینه دوبله

وب سایت سینما کلاسیک محفل عشاق دوبله و فیلم

وب سایت سینما کلاسیک محفل عشاق دوبله و فیلم

تاریخچه آنلاین دوبله و فیلم های کلاسیک

تخصصی ترین انجمن فیلم و دوبله در ایران

انجمن سینما کلاسیک مرجع دوبله
بروز ترین انجمن پارسی در زمینه دوبله
نام کاربری:  
رمز عبور:     



کلمات کلیدی: فیلمهای, چند, دوبله, ای,
ارسال پاسخ  ارسال موضوع 
 
امتیاز موضوع:
  • 0 رأی - میانگین امتیازات: 0
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
فیلمهای چند دوبله ای
نویسنده پیام
بنیانگذار و مدیرکل انجمنها
*******



وضعيت : آفلاین
ارسال ها:181
تاریخ ثبت نام:شهر ۱۳۹۴
گوینده موردعلاقه
دلنوشته من
شماره کاربری : 2
ارسال: #3
RE: فیلمهای چند دوبله ای
رابین هود

در میان کتابهای قدیمی پدرم کتابی دیدم با نام منشور بزرگ (نوشته ی جیمز داگرتی و ترجمه ایرج ساویز). این کتاب به شرح تاریخ انگلستان اختصاص دارد . در آنجا میخوانیم چه بسا سوداگران که با شنیدن آوای شیپور یاغیان به لرزه می افتادند و کیسه پول خود را چون جان شیرین برمی فشردند. ناگاه جوانی سبزپوش از میان درختان جنگل به چابکی در برابر مسافر نمودار میشد و مرد غول پیکر و زرین موئی که چماق بدست داشت بدنبالش می آمد. راهبی فربه ، با ردائی که اندام او را جز دوپای پرمویش پوشانده بود همراه آندو پدیدار میشد. در همان حال در پس هر درخت تیراندازی با کمانی کشیده نشانه گرفته بود. جوان با دیدن مسافر کلاهش را از سر برمیداشت و با خنده می گفت: نوکر شما رابین هود و اینان هم جان کوچولو ، ملای مقدس ما تاک و سایر دوستان  من ، ما برای کمک بشما و سبک کردن بارتان آمده ایم. بدنبال کشمکش کوتاهی جان کوچولو یساولان را می گرزیزاند و دیگران قاطرها را با کالاها به تاراج می بردند. در همان هنگام ملای مقدس(پدر تاک) سوداگران را از قاطرها پائین  می کشید و کمربندهایشان را نهانگاه پولهایشان بود باز میکرد و بخنده می گفت : پول پرستی جز شر ثمری ندارد . رابین هم میگفت : شادباشهای ما را به گماشته ناتینگهام و سایر چپاولگران برسانید و بگوئید که ما مقدمشان را در جنگل گرامی خواهیم داشت. بیایند و مالیتهای ما را برای فرمانروای ملک وصول کنند ...
تاکنون بیش از 170 فیلم ، سریال و انیمیشن با محوریت داستان رابین هود که از افسانه های انگلیسیهاست در تاریخ سینما و تلویزیون ساخته شده است اما آنچه ما ایرانیها را بیش از هر فیلمی و سریالی یاد این شخصیت می اندازد انیمیشن رابین هود ساخته انیماتور کهنه کار والت دیزنی ولفگانگ رایترمن در سال  1973 است. کافی است به لیست کارهای رایترمن (این کارگردان ژرمنی الاصل آمریکائی) نگاه کنید تا ببینید با چه اعجوبه ای در عالم انیمیشن روبرو هستید : 101 سگ خالدار ، کتاب جنگل ، گربه های اشرافی، پیتر پن ، آلیس در سرزمین عجایب ، دامبو ، گوفی و ... وی در سالهای آخر عمر این انیمیشن را که ملهم از افسانه رابین هود بود با تغییر شخصیتهای انسانی به حیوان هائی که شمایل هر یک از آنها پیش از آن در کمپانی دیزنی در کارتونهای مختلف ساخته شده بود  انیمیشنی خلق کرد که اگرچه به زعم عده ای از منتقدان هرگز در حد و اندازه های کارتونهای قبلی دیزینی نیست اما اقلا در ایران یکی از محبوبترین کارتونهای عمر است که بدون شک دوبله آن ( و صراحتا: دوبله دوم آن) نقش فوق العاده ای در این محبوبیت دارد. رایترمن 12 سال بعد از خلق این کارتون و درست یکی دوسال بعد از دوبله دوم این کارتون در ایران در سال 1363 هجری در آمریکا درگذشت.

رایترمن براساس داستانی از لری کلمنس، برای شخصیت رابین هود که طبعا فردی باهوش و چابک است در میان حیوانات ، روباه را برمی گزیند ، به مقتضای هیکل تنومند  جان کوچولو تصویری از یک خرس از جان تصویر میکند، به توجه به قدرت شاه یک شیر را جایگزین جان میکند و از همه جالبتر برای مشاور شاه که در داستانهای  اصلی، شخصیت داروغه ناتینگهام است ، فردی مستقل بنام آقای هیس که حتی نامش برگرفته از اصوات کلامی اوست و یک مار شخصیت آنرا به تصویر میکشد را به داستان اضافه میکند که برای کودکان شخصیتی فوق العاده است که شاه هرگز به هشدارهای نصفه نیمه وی وقعی نمیگذارد. مابقی شخصیتها هم حیواناتی از خرگوش و تمساح گرفته تا خرگوش و مرغ و خروس بقیه شخصتهای وی را تکمیل میکنند.
رایترمن برای گویندگان کارتون خود از برخی نوابغ سینما بهره میگیرد. گاهی فروش یک کارتون بخاطر نام صاحب  صدائی است که از آن بگوش می رسد و وی اینرا بخوبی میداند. از پیتر یوستینیف دعوت میکند بجای پرنس جان صحبت کند. صدائی فوق العاده شیک با رگه هائی از شک ، ترس ، بزدلی ، ریا و خیانت. یوستنیف بازیگر کهنه کار عالم سینماست که دوستان ما وی را ببیش از هرجای دیگر سینما  با بازی بجای سرپرست مدرسه گلادیاتوری فیلم اسپارتاکوس بخاطر دارند. وی سابقه گویندگی در سینما را هم قبل از رابین هود و پس از آن در عمدتا فیلمهای مستند و بعضا کارتون داشت. یوستنیف بجای پرنس جان فوق العاده است. فوق العاده است چون بازیگر بزرگ دیگری کنارش در دوبله این کارتون نشسته است: تری توماس. تری توماس با آن صدای  کش و قوص دار که هر لحظه تا اوج میرود و باز میگردد بجای مستر هیس مار صحبت میکند. وی همان شیوه کلامی خود در فیلمهایش را عینا بجای مار بکار میگیرد.
راجر میلر راوی داستان است که از زبان خروس نقل میشود. میلر شخصا سرپرستی یکی دو آواز این کارتون را بر عهده داشت. بجای رابین هود برایان بدفورد صحبت میکند. بدفورد عمدتا بازیگر سریالهای تلویزیونی محلی در کانادا ، انگلیس و آمریکا بوده و هست و انتخاب وی از طرف رایترمن و گروهش جالب توجه است. وی در نقش رابین هود موفق است. بجای جان کوچولو فیل هریس صحبت میکند که کارش عالی نیست در قیاس با پت بت رام  که بجای داروغه ناتینگهام صحبت میکند. بت رام بجای داروغه گرگ بی نظیر است.
 و دیگرانی که بجای دیگان صحبت کردند:  مانند مونیکا ایوانز بجای ماریان یا اندی دیویس بجای پدر تاک و کارول شلی بجای لیدی کلاک و ...
این کارتون تاکنون در ایران 3 بار دوبله شده است که سعی میکنیم با جزئیات بیشتری به هر سه دوبله بپردازیم

 [تصویر: 14491780041.jpg]
   
سعی میکنیم بجای اینکه به هر یک از دوبله ها بطور جداگانه بپردازیم ، تک به تک به هریک از شخصیتها نزدیک شویم و درمورد هر سه دوبله هر شخصیت نکاتی ذکر کنیم.

[تصویر: 14491429211.gif] [تصویر: 14491429283.gif] [تصویر: 14491429282.gif]

رابین هود
شخصیت رابین هود شخصیتی باهوش ، تیز و چابک و بعضا احساساتی است. چیزی شبیه به شخصیت شرلوک هلمز و گاه فراتر از آن. شاید اگر امروز روز من میخواستم رابین هود را مجددا دوبله کنم نه سراغ ژرژ پطرسی میرفتم و نه غلامعلی افشاریه یا شخصیتهائی که بعضا صدائی صاف + منعطف دارند. من مستقیما از بهرام زند دعوت میکردم بجای رابین هود صحبت کند(بشرطی که بتواند صدای خود را تا حدی جوانتر نماید). چالاکی زند در دوبله های شرلوک هلمز و حتی شخصیتهائی چون لین چان آنچنان غبطه برانگیز است که میتواند شخصیت رابین هود را شکلی خاص بخشد. در دوبله اول این فیلم که دوبله ای سینمائی بود و اواسط دهه 50 انجام شد ، مدیریت دوبله این فیلم (خسرو خسروشاهی) حسین عرفانی را بجای رابین هود گذاشت. عرفانی در آن سالها عمدتا گوینده مردان خشن سینما و بويژه سینمای فیلمفارسی بود. صدای عرفانی در آن سالها حالت بمگون امروز را کمتر داشت اما به هر ترتیب خیلی هم مناسب افراد احساساتی نبود. اگرچه عرفانی وقتی در فیلمهائی که خود بازی میکرد(مانند عشق و خشونت) بخوبی میتوانست احساسات را به غلیان وادارد اما تجربه های قدیمی او (منهای شخصیتهای اتو نکرده اوایل انقلابش مانند فیلمهای دی دی) عمدتا شخصیتهائی عصا قورت داده و خشک بودند. چنین شخصیتهائی حتی در فیلمهای اوایل انقلاب و پس از انقلابش هم تکرار شدند (از توشیرو میفونه ها بگیرید تا کمیسر مولدوانها و همفری بوگارتها). او اگرچه درگویش تک مضرابهای کارتونی مثل لوک خش دست (بجای شخصیت اسب) موفق بود اما در ادای جملات طولانی بجای یک شخصیت کارتونی هرگز بپای حرفه ای های گویندگی کارتون نرسید. با تمام این تفاسیر مدیریت دوبلاژ سینمائی این کارتون ، گویندگی بجای رابین هود را به عرفانی سپرد. شاید تنها خصلتی که خسروشاهی در تشابه شخصیت رابین هود و صدای عرفانی دیده بود شکل مردانگی و استواری رابین بود و بس... هرچند عرفانی هرگز در گویش بجای رابین هود کم نمی آورد و حتی در تغییر صدا در چند جا (مانند در آمدن رابین به هیئت کسانی چون فالگیر، گدا و لک لک تیرانداز) بخوبی عمل میکند چنانکه تمامی روشهای وی بعدها در دوبله های دوم و سوم مورد تقلید ژرژ پطرسی قرار میگیرد اما بطور کلی در عالم مقایسه ، دوبله وی بجای رابین هود چندان به دل نمی نشیند.
در دوبله دوم (با مدیریت احمد رسول زاده و در اوایل دهه 60) گویندگی رابین هود به ژرژ پطرسی سپرده میشود. علت انتخاب پطرسی بجای رابین هود گویندگی بسیار موفق وی در فیلم ماجراهای رابین هود (به کارگردانی مایکل کورتیز و ویلیام کیتلی محصول 1938 شرکت فیلمسازی برادران وارنر) و بجای ارول فلین در نقش رابین هود بود . اگر غلامعلی افشاریه بجای زورو فوق العاده بود اینبار ژرژ پطرسی بجای رابین هود دست نیافتنی است. صدای منعطف ، جوان و پرشرو شور  پطرسی اینبار بشکلی حیرت انگیز بجای رابین نشست. حتی بیشتر از ارول فلین پرشعف تر. زیر و بمهای خاصی که پطرسی به صدای رابین میداد مخصوصا جائی که مجبور به ارائه صدای یک زن (فاگیر) میشود شنونده را مسحور میکند.پطرسی وقتی صدای یک پیرمرد را بجای شخصیت گدای رابین به رخ می کشد به اندازه ای که با صدائی تو دماغی شخصیت تیرانداز رابین را  اجرا میکند موفق نیست اما تیپ سازی وی بجای لک لک تیرانداز بی نظیر است. در دوبله سوم ، پطرسی دقیقا کار خود را در دوبله دوم تکرار میکند. در وبله سوم هم موفق است اما با توجه به شور جوانی وی، دوبله سوم هرگز بپای دوم نمی رسد. صدای پطرسی در دوبله سوم بخوبی دوبله دوم قابل انعطاف نیست (همچون سایر گویندگانی که کار خود را در در دوبله سوم تکرار کردند).  بخوبی هویداست که او در دوبله سوم متحمل فشار زیادی میشود تا بتواند صرفا دوبله دوم خود را تکرار کند و خود بخوبی میداند که اضافه کردن اضافاتی هنری به دوبله سومش دور از ذهن خواهد بود و حداکثر کاری میتواند انجام دهد رسیدن بپای دوبله دوم خودش است که در نهایت اگرچه موفق است اما پیروز نیست. پطرسی بجای شخصیت زن راهزن فالگیر صدای خود را به صدای زنی جوان نزدیک میکند در حالیکه در نسخه اصلی، برایان بدفورد روی این شخصیت صدای خود را به صدای زنی مسن تبدیل کرده است.

[تصویر: 14491431601.gif] [تصویر: 14491431602.gif]

پرنس جان
بجای پرنس جان (با شخصیت یک شیر) در دوبله اول نصراله مدقالچی و در دوبله های دوم و سوم اصغر افضلی گویندگی کرده اند. شاید شخصیت خشن شاه و صدای پرهیمنه  با رگه های روسی پیتر یوستینیف ، خسروشاهی را بر آن داشت که که از صدائی مقتدر همچون مدقالچی برای این شخصیت استفاده کند اما موفق نبود چراکه شخصیت شیر نه تنها در دیدی بازتر خشن و پرابهت و خاص نیست بلکه شخصیتی بشدت ترسو ، شکننده ، مامانی و ساده لوح است و اگر گاهی قلدرمابانه رفتار میکند صرفا اداست و نه حقیقت وجود. مدقالچی اگرچه همواره گوینده  شخصیتهای تنها و خشن و گویندگیهایش عمدتا ساده و یکنواخت بود اما در این فیلم مجبور به فراز و فرود صداست. اجرای مدقالچی بی نقص است اما آنچه باعث میشود با صدای وی همذات پنداری نکنیم مقایسه ما با تیپ سازی حیرت انگیز اصغر افضلی در دوبله دوم است. شاید تا سالها آنهائی که میدانستند صدای پرنس جان صدای افضلی است از تعداد انگشتان دست فراتر نمی رفت. او به مدد مهارتهای خارق العاده اش در تیپ سازیهای مختلف (از گویندگی بجای مرحومه پروین سلیمانی در دائی جان ناپلئون بگیرید تا برخی از پرویز  صیاد ها به نقش صمد و رحمت گرد چاقه ای و بیگلی بیگلی و وودی آلن و هر تیپی که فکرش را بکنید) قادر بود یک تنه بجای چند شخصیت در رابین هود صحبت کند اما وقتی تنها یک نقش و آنهم پرنس جان به او سپرده میشود طبیعی است تخلیه انرژی این نابغه دوبله تا کجاها پیش رود. وقتی رابین هود آخرین کیسه طلاها را از زیر دستان وی که خواب است بیرون می کشد و او می نالد : بده من بددددددده من ، یا وقتی پس از عصبانیتی طولانی انگشت شست بر دهان میگذارد و نجوا میکند : مااااااااامان جون یا وقتی بالای برج (وقتی رابین هود به داخل آب سقوط میکند) از اعماق جان فریاد میزند : بکشیدش ، چرا معطلید ... یا وقتی فکر میکند رابین مرده است و بالای قصر شروع به رقص میکند و می گوید : کارش تمووووومه ، تموم شد تموم شد ... یا وقتی می بیند رابین زنده است و بر باروی قصر میکوبد و میگوید : نه هیس ، این اصلا انصاف نیس ... نشان از قدرت بی حد و حصر یک گوینده توانمند ایران است که حتی پیتر یوستیف هم از اجرای فوق العاده چنین صحنه هائی ناتوان است. در دوبله سوم اصغر افضلی پس از گذشت بیش از  27 سال مجددا جای پرنس جان صحبت میکند. طبیعی است تنفس یک گوینده که آنروزها 44 سال سن داشت و در دوبله سوم 71 سال چه توفیری خواهد داشت. با این وجود افضلی بازهم فوق العاده است. با این سن هرگز نفس کم نمی آورد در تقابل با یار کهنه کار خود منوچهر اسماعیلی که او اینبار بجای مار نشسته است. دو جوان که زمانی بجای بودآبوت و لوکاستلو صحبت میکردند در سنین پیری بجای پرنس جان و مستر هیس یکبار دیگر کنار همند. اگر آنروزها هرگز از هم کم نمی آوردند اینروزها هم مقتضای هنری آنها چنین اقتضا میکند. با تمام این اوصاف طبیعی است که بازهم دوبله دوم افضلی بسیار فراتر از دوبله سومش باشد.

[تصویر: 14491433261.gif] [تصویر: 14491433262.gif]

مستر هیس
بجای مستر  هیس (مار) که در نقش مشاور پرنس جان است در دوبله های اول و دوم جواد پزشکیان و در دوبله شبکه ویدیوئی- خانگی اخیر منوچهر اسماعیلی صحبت کرده  اند. جواد پزشکیان از سالیان دور از گویندگان قهار کارتون بوده و هست. تغییرات صدای وی و تیپ سازیهای او آنچنان وسعت دارند که ذکر همه نقش آفرینی هایش در این مقال نمی گنجد. شاید مشهورترین شخصیتی که از او طی دهه 60 بیاد داریم شخصیت میتی کامان باشد که با صدای عادی خود سخن گفت. صدای او در لابلای فیلمهای قدیمی البته در نقشهای سوم و چهارم همواره بگوش میرسد و جای تاسف است که او به مدد آنهمه نبوغ تیپ سازی هرگز نتوانست همچون حمید قنبری یا محمد علی زرندی شخصیتی خاص را بنام خود در دوبله به ثبت برساند. پزشکیان در رابین هود اول بجای مار با تقلید صدای منوچهر اسماعیلی که در آنزمان این صدا را برای تری توماس ابداع کرده بود اجرا کرد. صدای پزشکیان آنزمان جوان و البته فاقد مهارتی بود که در دوبله دوم بکار گرفت. در دوبله دوم او بجای هیس سنگ تمام گذاشت. کاری که زمانی حسین باغی در آنونسهای پس از انقلاب با تقلید از صدای تهامی نژاد انجام میداد و گاه برتر از خود تهامی میشد اینبار پزشکیان با تقلید از یک تیپ خاص از اسماعیلی فراتر از خود اسماعیلی رفت. اضافه شدن خنده های شیطانی این شخصیت با صدائی قش قش قش .. از دهان پزشکیان سالها ورد زبان کودکان بود. در دوبله سوم پس از چندین دهه حق به حق دار رسید تا ببینیم کسی که مبدع این صداست آیا خود میتواند از مقلدش جلوتر باشد؟ منوچهر اسماعیلی اینبار بجای مار فوق العاده است هرچند طراوت پزشکیان جوان آن سالها را نداشته باشد. اسماعیلی به هر دری میزند تا همچون همه کارهایش یک شخصیت ماندگار را به ثبت برساند. بنظر میرسد مدیریت دوبلاژ (امیر هوشنگ زند) صحنه را برای این اسطوره دوبله باز گذاشته است تا هرچه به ذهنش میرسد ادا کند. اسماعیلی در همه جا مزه پرانی میکند: صحنه ای که جان کوچولو با دندان سنگهای قیمتی انگشترهای پرنس جان را با دندان از جا میکند و به مار نشان میدهد اسماعیلی فریاد میزند : چ چ چ چ چپو چپو چپو چپوئید همه رو (که بیننده از خنده روده بر میشود)  .... یا مثلا وقتی  پرنس جان بلافاصله پس از این صحنه این مار را گره میزند و داخل سبد ماتحتش می اندازد (بدون آنکه دیالوگی وجود داشته باشد) اسماعیلی نجوا میکند : تففف، به گورت! (این دیالوگ اگرچه بار آموزش اخلاقی برای بچه ها ندارد اما فوق العاده است) و از همه جالبتر آنکه وقتی داروغه آوازخوانان به حضور هیس میرسد و در دوبله دوم همه بیاد داریم که هیس ادامه آواز داروغه را به این شکل ادا میکند که : هیچ حیوونی به این بدی نمیشه ، وقتی که دلخور میشه انگشتشو می لیسه ... اما اسماعیلی در دوبله سوم این صحنه کوتاه را با این جملات پر میکند: یه دونه انار، دو دونه انار، سیصد تا حاکم حیله گر بی بخار، بی یال و کوپال ... و بعد کلمه باب المندب! را بلافاصله ذکر میکند که واقعا اعجاب انگیز است. اسماعیلی حتی در صحنه پایانی که پادشاه ، آیینه بدست و انگشت به دهان، مار را بالای برج تعقیب میکند بجای فریاد و فرار دائما جملات خاصی را ادا میکند : ببین تو رو خدا قسمت اعظم انگشت رو خورد! ... د آخه نزن بر سر ناتوان دست زور...  اسماعیلی در دوبله سوم بجای سرریچارد هم که در صرفا در صحنه پایانی ظاهر میشود گویندگی کرده است. این نقش کوتاه را در دوبله دوم جواد پزشکیان صحبت کرده بود.

[تصویر: 14491435161.gif] [تصویر: 14491435731.gif]

داروغه
گویندگی شخصیت داروغه ناتینگهام (که یک گرگ عظیم الجثه می باشد) در سه دوبله بر عهده سه نفر است. در دوبله مرحوم پرویز نارنجیها ، در دوبله دوم صادق ماهرو و در دوبله سوم محمد عبادی بجای این شخصیت (که در دوبله اول با عنوان کلانتر ناتینگهام و در دوبله سوم گاهی از او با عنوان داروغه شریف و ناشریف! ناتینگهام از او یاد میشود) صحبت کرده اند.دوبله مرحوم نارنجینها همچون همه گویندگی های خوب وی برای کودکان (از گروهبان گارسیای زورو بگیرید تا شخصیت بز دکتر در پسر شجاع) بی نقص است . نارنجیها با همان شیوه ای که در در همان زمان بجای هنری کالوین (گروهبان گارسیا) در سریال زوروی دیزنی صحبت کرد همان شکل گفتار را با همان اسلوب در دهان داروغه گذاشت. گندگی شکم داروغه و هن هن های داروغه بخصوص هنگام حرکت بر تطبیق این صدا با این شخصیت بخوبی واضح بود اما به جد میگویم کار صادق ماهرو(ماهرخ) چیز دیگری است. اگر به صدای بت رام که در نسخه اصلی صحبت میکند توجه میکند متوجه شباهت عجیب صدای تیپ ماهرو با این صدا خواهید شد. نشاط خاصی که ماهرو با کشیدن برخی کلمات و اصوات به صدای خود اضافه میکند تیپی را جاودانه میکند که جز ماهرو هیچ گوینده ای قادر به اجرای آن نیست. وی بعدها و حتی پیش از آن این تیپ را روی بسیاری از کاراکترهای واقعی سینما هم امتحان کرد که شاید  یکی از بیاد ماندنی هایشان شخصیت کارگر کم عقل فیلم بازرس ویژه (منصور تهرانی) در دهه 60 باشد.کودکان دوست تر میدارند شخصیتهای کارتونی آنها اشخاصی خوش زبان باشند، حتی شخصیتهای منفی. اینکه امروزه گوینده های ناشی ما برای شخصیتهای خبیث ، صرفا صداهائی بم و وحشتناک بکار میگیرند تا بر خباثتهای آنها در نسخ فارسی بیفزایند نشان از کم تجربگی آنها در خلق چنین شخصیتهائی است. این تیپ از گوینده ها چون نمی توانند تیپ هائی را خلق کنند که امثال ماهرو و آژیر در تاریخ دوبله کارتون ساختند و از خود بیادگار گذاشتند بناچار و فقط به بم و نازک کردن صدای خود روی می آورند و تصور میکنند با بالا و پائین کردن صرف فرکانس صدا میتوان تیپ سازی کرد درحالیکه هرگز چنین نیست. ماهرو در این انیمیشن ثابت میکند که میتوان هم منفی بود و هم شاد. میتوان تا سر حد امکان بد بود اما نزد کودکان محبوب هم بود. حتی اشتباهات گفتاری او در برخی جاها که مثلا اوتوی سگ را آدام می نامد هرگز مهم نیست چون تیپی که میسازد اعجاب انگیز است چنانکه هرکاستی دیگری را حتی در ترجمه و سینک تحت الشعاع قرار میدهد... متاسفانه در دوبله سوم محمد عبادی یکی از بهترین شخصیتهای این کارتون را نابود میکند. تیپی که او بجای داروغه ارائه میکند صدای شخصیت بوشوک(سگ) لوک خوش شانس است که پیش ازین خود آنرا آزموده بود. اگر آنجا این تیپ به بوشوک نشست اینجا نچسب است. این صدا کوچکترین ارتباطی با ظالم بودن داروغه ، چاق بودن و حتی سادگیها و لودگیهایش ندارد. ظاهرا برای خالی نبودن عریضه ، امیر هوشنگ زند از عبادی برای گفتار این شخصیت دعوت کرده است وگرنه حتی خود اسماعیلی هم میتوانست خیلی بهتر ازینها شخصیت جدیدی (مانند بسیاری از کسان فربه که در تاریخ سینما گویندگی کرده بود) در کنار مستر هیسش خلق کند. عبادی(با صدائی گرفته) در صحنه آغازین گفتارش در آوازی که بجای داروغه میخواند (مالیات جمع میکنم بهر پرنس جان میکنم از شما میسونم و بهر پرنس جان میکنم...) حتی به گفتار متن وفادار نیست و حتی دو دو دو دو دو های داروغه را که در هر دو دوبله پیشین وجود داشت و صرفا مالیات مالیات ، وقت جمع کردن مالیاته را نیز دستخوش آواز مثلا ریتمیکش میکند که کوچکترین امتیازی برای دوبله سوم محسوب نمیشود.

[تصویر: 14491436601.gif] [تصویر: 14491436612.gif]

جان کوچولو
بجای جان کوچولو در دوبله اول پرویز فیروزکار (که تا مدتها اشتباها تصور میشد فریدون دائمی است) صحبت کرده است. فیروزکار در تیپ سازی تبحری نداشت و اینجا هم با صدای عادی خود بدون اینکه کوچکترین تغییری در صدا بوجود آورد با همان اسلوبی که بجای مردان سینما صحبت میکرد گویندگی میکند. صدای وی صدای هرچند بم اما صاف است. چیزی شبیه صدای ماهرو اما تفاوت ماهرو با وی آن است که ماهرو قادر است صدای خود را در درون هر ظرفی بریزد طوری که شکل همان ظرف شود اما فیروزکار نه. گویندگی وی بجای جان کوچولو در حد متوسطی است و شاید تنها وجه تشابه این صدا و آن شمایل ، هیکل تنومند جان و صدای بم پرویز باشد. در دوبله های دوم وسوم شهروز ملک آرائی بجای این یارشفیق رابین (که البته در ترجمه ای غلط و در دوبله سوم او را لیتل جان نامگذاری میکنند) صحبت کرده است. در دوبله دوم شهروز ملک آرائی به مدد کوله باری از تجربه کارتون گوئی (از آقای ووپی در تنسی تاکسیدو بگیرید تا کاپیتان لینچ گالیور) بجای جان کوچولو کولاک میکند. ظرافتهای گفتاری ملک آرائی آنچنان چشمگیر است که حتی تمامی خم به ابرو آمدنها ، کج و معوج شدن صورت ، اشکها ، قهقهه ها و اشکها را بشکلی تحسین برانگیز در صدای خود می گنجاند. وقتی او به نرمی جائی که رابین هود مشغول استراحت است میگوید : راااااااااابین ،شونده مسحور این نرمش و مهارت است و وقتی در صحنه پایانی آنجا که اشک چشمان جان را پر کرده و با فکر غرق شدن رابین هود می نالد : نه نه نه ... گوئی مهارت یک گوینده توان این را دارد که قلب بیننده را حتی در یک کارتون از جای برکند. در دوبله سوم صدای ملک آرائی به مقتضای سن بم شده است. فریادهای او از حد نجوا فراتر نمیرود و صدا آن صدای رشک برانگیز نیست. اما با تمام این اوصاف همچنان دود از کنده بلند میشود و ملک آرائی الحق توانسته است با احتساب تمام کاستیها تیپ جان کوچولو را به شکلی زیبا بیاراید. تفاوت کار شهروز در دوبله های دوم و سوم اگر به دقت توجه شود زیاد است. بطور مثال وقتی غذا میسوزد در دوبله دوم شهروز با ترکیبی از اصوات عصبانیت و شوخ طبعی میگوید : غذا رو سوزوندی بابا ... در حالیکه در دوبله سوم با عصبانیت صرف داد میزند: غذامونو سوزوندی... (شکل ادای کلمات در دوبله دوم و در این جمله طوری است که غذا سوخته اما بخاطر دوستیهایمان اشکالی ندارد- چیزی که کودکان چنین گذشتهائی را دوست دارند- اما شکل اجرا در دوبله دوم وضعیتی را تداعی میکند که چرا بی توجه هستی؟چرا باید غذا بسوزد؟ کار بدی  کردی که نسبت به غذا بی توجه بودی... این ریزه کاریهای دوبله دوم است که از آن یک شاهکار بی بدیل میسازد که حتی همان گوینده با همان توان و حتی توانی مضاعف تر قادر به اجرای مجددش نیست)

[تصویر: 14491438201.gif] [تصویر: 14491438212.gif]

پدر تاک
در نسخه اول بجای شخصیت پدر تاک مرحوم حسین رحمانی و در نسخ دوم و سوم مهدی آرین نژاد صحبت کرده اند. حسین رحمانی معمولا گوینده مردان چاق و کم تحرک بود و انتخاب وی بجای پدر تاک که بجای خود تا اندازه ای فربه است بی مناسبت نیست. رحمانی با اندکی تغییر صدا از عهده تاک بر می آید و صدای وی بجای این شخصیت نیکوکار می نشیند (البته فراموش نکنیم در این مورد بخصوص ،صدای تغییر یافته رحمانی تا حدی به صدای شخصیتهای کمدی که گهگاه منوچهر زمانی میساخت نزدیک است تا شخصیتی جدی چون پدرتاک). در نسخه دوم مهدی آرین نژاد که یکی از اعجوبه های گویندگی کارتون از سالهای دور بوده و هست گویندگی کرده است. وی پیش از انقلاب بجای شخصیتهای مشهوری چون مورچه خوار یا بازرس دودو (در سری پلنگ صورتی و با مدیریت مرحوم حسن عباسی که خود جای بسیاری از شخصیتها از جمله مورچه یا بازرس هنرنمائی میکرد) صحبت کرد. او حتی در نقشهای  مهم در سریالهای بزرگی چون دائی جان ناپلئون نیز گویندکی میکرد و انتخاب وی بجای پدر تاک از سوی رسول زاده بی مناسبت نبود. آرین نژاد بخوبی و با تسلطی خاص از عهده تاک برمی آید. وی تا سرحد امکان صدای خود را به یک پیرمرد مثبت نزدیک میکند. در دوبله سوم نیازی به پیر کردن صدا نبود و صدای خود آرین نژاد پیر است و اینبار هم اندوه نهفته در وجود این پیرمهربان را بخوبی منتقل میکند. آرین نژاد در دوبله دوم بجای تمساح هم گویندگی کرده است.

[تصویر: 14491439421.gif]

خروس راوی
در انیمیشن رابین هود با یک راوی داستان روبرو هستیم (یا بقول خودش خواننده دوره گرد). در واقع داستان ، از زبان این شخصت بیان میشود که دستگاه تاری در دست به موقع میخواند و به موقع داستانسرائی میکند. در دوبله اول ناصر نظامی بجای راوی نشسته است . نظامی با رگه هائی از صدای مرحوم ناظریان بار اندوهناک بودن روایت را بخوبی در کلام خود می گنجاند ضمن آنکه با صدائی باوقار یادآور گویندگان فیلمهای مستند است که چنین روایتی توفیری خاص با چنان گویندگیها ندارد. صدای نظامی در دوبله اول زیباست و بر خروس می نشیند اما یقین میدانم اگر کسی چون ماهرو مدیر دوبلاژ این نسخه بود بدعتی نو میگذاشت: همچنانکه ما صدای خرس را صدائی بم یا مار را به مقتضای صداهای برخی از انواع مار که اصواتی خاص مثل هیس یا خش تولید میکنند در صداسازی رعایت میکنیم قطعا باید صدای خروس هم به مقتضای صدای این حیوان که در آوازش متجلی است صداسازی میشد. صدائی که از انتهای گلو می آید ، خش و سوت دار و بم است و گاهی کشیده و منقطع. صدائی که سالها برخی از گویندگان بجای خروسهای عروسکی و انیمیشن اجرا کردند و بسیار هم موفق بودند. متاسفانه در هیچیک از نسخ دوبله رابین هود به تیپ سازی برای صدای خروس توجه نمیشود و این اشکال دقیقا در نسخه اصلی که از زبان راجر میلر بیان میشود هم هست. در دوبله دوم ، راوی بطور کامل از فیلم حذف میشود و احمد رسول زاده که خود مدیریت دوبله است نریشن داستان را می گوید بدون آنکه تصویری از راوی خروس نشان داده شود. صدای رسول زاده بجای همه روایتهای داستانی فوق العاده است و بشکلی عجیب انسان را مسحور میکند اما اینگونه ممیزی ها و اعمال سانسورها که صرفا بدلیل عدم نمایش دستگاه تار که آنروزها (و حتی این روزها) بعنوان آثار لهو و لعب نباید در فیلمهای سیما رویت میشد و گویندگان را مجبور به اعمال چنین تحریفهائی میکرد ، حکایتی لوده و مضحک بوده و هست. در دوبله سوم امیر هوشنگ زند با صدایی که سعی میکند بم شود و به صدای نظامی و میلر نزدیک ، بجای خروس صحبت کرده است که هرگز به دل نمی نشیند و هیچگونه تناسبی هم نه با خروس دارد و نه روایتهایی که نقل میکند. ناصر نظامی در دوبله اول علاوه بر راوی ، با صدائی تغییر یافته (که معمولا در دوبله های وی کمتر از او دیده ایم) بجای شخصیت کاپیتان (تمساح مجری مسابقه) نیز صحبت کرده است.

[تصویر: 14491440381.gif] [تصویر: 14491440382.gif] [تصویر: 14491440383.gif]

سایر نقشها
لیستی از بهترین گویندگان کارتون و بعضا حرفه ای سینما بجای شخصیتهای فرعی صحبت کرده اند. شاخصترین آنها سیمین سرکوب و مرحوم آذر دانشی (دو تن از توانمندترین گویندگان زن تاریخ دوبلاژ ایران) هستند. سرکوب در دوبله های اول و دوم بجای مادر خرگوشها صحبت میکند اما گویش توانمند او بجای لیدی کلاک (ندیمه بانو ماریان با هیبت یک مرغ ) در دوبله اول است. او در این نقش بسیار پرتوان ظاهر میشود اما ازو بهتر مرحوم آذر دانشی است که نقش همان ندیمه را در دوبله دوم فراتر از نقش پیش می برد. دانشی هم در دوبله های جدی سینما و هم طنز و کارتون فوق العاده بود. از مادر برنامه های عروسکیی چون نخودی (در نخودی) یا مادر قلی (در ضرب المثلها) در برنامه های عروسکی بگیرید تا برخی از بزرگترین کارتونهای کلاسیک تاریخ سینما. وی در ارائه تیپی تنومند و البته بسیار پرتحرک برای چنین مرغی سنگ تمام میگذارد. در دوبله سوم بجای چنین تیپ ماندگاری خانم مینا حبیلی که کمتر کسی حتی نام وی را شنیده است صحبت کرده اند که حتی در تقلید هم به جائی نمی رسد. بجای ماریان در دوبله های اول و سوم خانم مینو غزنوی و در دوبله دوم فریبا شاهین مقدم صحبت کرده اند. غزنوی در هر دوبله اول و سوم (بخصوص سوم) لبریز از احساسات است (چیزی که این نقش می طلبد) ، شاهین مقدم در دوبله دوم به مقتضای زمان و البته سانسورها از شدت این هیجانات در بیان جملات می کاهد و مراقب خط قرمزهاست. البته ساختار گویش غزنوی (از قدیم الایام) مبتنی بر زیبائی کلام و تخلیه احساسات بوده و مدیران حرفه ای دوبلاژ عمدتا چنین نقشهائی را برای غزنوی تدارک می دیدند. نقشهائی مثل جنیفر جونز در آهنگ برنادت یا هانیکو در داستان زندگی و یا ویشکا آسایش در امام علی و هوسانگ نیان در جنگجویان کوهستان یا ین ین در افسانه شجاعان و ... او در کنار اجراهای معمول تبحری خاص در گویندگی کارتون هم داشته است . نقشهائی چون فلرتیشیا در گالیور یا ماسکی در معاون کلانتر از بیادماندنی ترینهاست و در اینجا در نقش ماریان ، او بهترین گزینه است. شاهین مقدم  در کنار گویندگی بجای ماریان در دوبله دوم ، بجای موش دختر هم با تیپی خاصتر هنرنمائی میکند... بجای خرگوش پسر در هر دو دوبله اول و دوم نادره سالاپور صحبت کرده است  و گویش او در دوبله دوم بسیار زیباتر و منحصربفردتر  . همین نقش را در دوبله سوم سعید رهنمون گفته است که با توجه به سابقه اندک این گوینده ، نحوه اجرا و تیپ سازی خاصش، درخور تحسین است هرچند هرگز به پای سالاپور با آنهمه سابقه درخشان گویندگی نخواهد رسید چه در 35 تا 27سال قبل باشد . بجای خرگوش کوچک دختر در هر دو دوبله اول و دوم خان ناهید امیریان صحبت کرده است. بدون شک امیریان قهاترین گوینده زن عرصه دوبلاژ کارتون در تاریخ دوبله ایران است. بجای خرگوش دختر بزرگ هم در دوبله دوم خانم مهوش افشاری صحبت کرده است که همچون سایر کارهای این گوینده ی پرتوان و مسلط عرصه انیمیشن زیبا و بیاد ماندنی است.افشاری در کنار خرگوش مونث بزرگ، صدای خود را در دوبله دوم بجای موش پسر و موش کلیسا هم می آزماید که باز هم بیاد ماندنی است (پیش از او و در دوبله اول محمد بهره مندی صدایش را بجای موش پسر بیادگار گذاشته بود)...
 یکی از خاطره انگیزترین صداهای این کارتون صدای یکی از اساتید مسلم عرصه انیمیشن در ایران است که حتی با یک جمله خود را در رابین هود میتواند جاودانه کند. مرحوم مهدی آزیر بجای لاک پشت در دوبله دوم، استثنائی است. وقتی دوستان لاک پشت او را قسم میدهند که چیزی به کسی نگوید و او میگوید : قسم میخورم ، گوئی در پشت همین یک جمله کوتاه کوله باری از تجربه خوابیده است که در صدا متجلی میشود. در کنار مرحوم آزیر مرحوم کنعان کیانی نشسته است. یک اسطوره. آژیر و کیانی بجای دو کرکس (یا لاشخور) نگهبان که از یاران داروغه اند صحبت میکنند. آژیر بجای تریگر و کیانی بجای ناتسی. هر دو بی نظیرند. جمله مشهور همه جا، امن و امانه ساعت دوازده نصف شبه، وقتی از دهان کنعان کیانی شنیده میشود گوئی یک اجرای جهانی را شاهدیم که تا تاریخ هست کسی نخواهد توانست این جمله را با چنان مهارتی تکرار کند که هم به کرکس بنشیند ، هم خستگی او را از نگهبانی نشان دهد ، هم بیننده را بخنداند و هم با همه گویشهای دیگر تفاوت کند. و یا وقتی آژیر بهنگام آماده سازی چوبه دار کمان بدست از دهان تریگر رو به رابین هود گدا و کور میگوید: داروغه این پیرمرد زیادی داره کنجکاوی میکنه ها ، و یا وقتی به داروغه میگوید: داروغه درسته همه جا امن و امانه ولی من حس میکنم هرلحظه ممکنه به زندان حمله بشه  ... نگران نباشید جناب داروغه ضامنشو محکم بستم ...، بیننده (یا بهتر است بگوئیم شنونده) بی اختیار لب به تحسین اینهمه مهارت و شکوه می گشاید. کیانی در این نسخه بجای سگ آهنگر هم صحبت کرده است. بجای ناتسی و تریگر (این دو کرکس نگهبان) در دوبله اول بترتیب سیامک اطلسی و علیرضا بدر طالعی و در دوبله سوم بترتیب ارشیر منظم و امیر هوشنگ زند صحبت کرده اند که کار گروه دوبله اول بهتر از سوم است و همانطور که گفته شد اجراهای کیانی و آژیر در دوبله دوم بی همتاست. سیامک اطلسی در دوبله اول بجای سگ آهنگر هم صحبت کرده است (یعنی دقیقا همان نقشهائی که اطلسی در دوبله اول گویندگی کرده در دوبله دوم کیانی بر عهده گرفته است)

و کسان دیگری چون کندی کاندیدو (بجای کاپیتان تمساح با گویندگی ناصر نظامی و مهدی آرین نژاد) ، باربارا لودی (بجای مادر خرگوشها با گویندگی سیمین سرکوب) ، پت اومالی (بجای اتوی سگ با گویندگی سیامک اطلسی  و کنعان کیانی) ، بیلی ویتاکر (خرگوش پسر با گویندگی  نادره سالارپور) ، دوری ویتاکر (بجای خرگوش های ماده با گویندگی مهوش افشاری و ناهید امیریان) و ...

ما چرا یک کارتون در طول 3 دهه 3 بار دوبله میشود؟ دوبله اول دوبله ای سینمائی بود که خسروشاهی با بهره گیری از گویندگان حرفه ای دوبله (و نه لزوما گویندگان حرفه ای کارتون) برای اکران در سینماها انجام داد. طبیعی بود پس از انقلاب فیلمی به مدت 83 دقیقه که نزدیک به 20 دقیقه از آن شامل آوازها و عشق بازیهای رابین هود میشد و صرفا با یک فیلم یک ساعته رو برو بودیم نه اکران سینمائی داشته باشد و نه با وجود شخصیت راوی تار بدست که حضور تارش عده ای را قلقلک میداد بتواند بین رخداد حلقه اتصال گردد. از سوی دیگر تبدیل نسخه سینمائی به ویدیوئی موحبات از دست رفتن کیفیت صدا هم شده بود. بنابراین چنین نسخه ای در آنزمان قابلیت پخش تلویزیونی را نداشت. مسئولین وقت سیما در آن قحطی بازار کارتون سالهای اولیه انقلاب که هرگز دوست نداشتند کارتونهای دیزنی را با اختلافاتی که با ایالات متحده پیدا کرده بودند مجددا روی آنتن ببرند و عمدتا به کارتونها و برنامه های عروسکی اروپای شرقی و بعضا ژاپن روی آورده بودند به یاد داشتند که در یک کارتون (بنام رابین هود) روحیات ظلم ستیزی و شاه ستیزی (چیزی که خوراک تبلیغاتی آنزمان بود) بخوبی نمود می یابد چیزی که از آن به  کوس دیو چو بیرون رود فرشته درآید تعبیر میشد. یکی از علل پخش بیش از حد فیلمهای هندی (که محوریت داستانی همه آنها همان روحیات ظلم ستیزی بود و فیلمهائی چون شعله ساخته رامش سیپی سر در سینماها و خیابانهای اطراف را تا حد انفجار پر میکرد) همین سیاه و سفید بودنها بود. بنابراین مسئولین وقت تلویزیون دست بر آرشیو بردند و همت کردند به هر ترتیبی که شده رابین هود ظلم ستیز را بر صفحه سیما ظاهر کنند که شاه ترسویش نمادی از پادشاه مخلوع ایران بود. همت بالا گرفت و کار دوبله مجدد به دست یکی از کارکشته ترین مدیران دوبلاژ کشور (احمد رسول زاده) سپرده شد و به او تاکید گردید بهترینهای دوبله کارتون را به خدمت بگیرد و هراسی از بودجه دوبله نداشته باشد. رسول زاده یک دوجین از سرآمدترین گویندگان حرفه ای انیمیشن را دعوت به همکاری کرد. با توجه به نیروی زاید الوصف گویندگان دوبله در اوایل انقلاب که در فیلمهای دوبله آنزمان بعد از دهه 40 بهترین دوبله های تاریخ دوبلاژ ایران را به ثبت رسیده است طبیعی بود رسول زاده بتواند دوبله ای فاخر از این کارتون ارائه دهد اما هرگز به مخیله اش نمی رسید که دوبله دوم این کارتون یکی از شاهکارهای تاریخ دوبله ایران شود. تمامی گویندگان در نسخه تلویزیونی این کارتون سنگ تمام گذاشتند. رسول زاده با توجه به توصیه مسئولین بخش ممیزی تلویزیون تمام صحنه های شخصیت خروس راوی را بطور کلی از نسخه دوبله خود حذف کرد و خود در نقش یک داستانسرای پنهان ، نریشن داستان را در لحظات خاصی از فیلم (که عمدتا در همانجاها داستان خروس بدون حضورش امتداد می یافت) تعریف میکرد که با توجه به حرفه ای گری و تسلط شگرف رسول زاده در گویش نریشن طبیعی بود با صدای آسمانی خود با این کارتون چه کند. وقتی وی از ته دل صدا را بالا می برد که : ... مالیات مالیات ... گوئی بیننده سنگینی مالیات را بر دوش خود حس میکرد ... به هر ترتیب رابین هود با مدت نزدیک به یک ساعت دوبله شد و با وجود جرح و تعدیلها (که هرگز هم کسی در آن سالها متوجه آن نشده بود-مگر کسانی که نسخه سینمائی را پیش از انقلاب دیده بودند) روی آنتن تلویزیون رفت و رفت و رفت... علاقه مفرط نسل انقلاب به این کارتون و حتی بزرگترهایشان در نهایت باعث شده بود طی چندین سال این کارتون صرفا در روز سیزدهم نوروز پخش شود و کوچکترها بزرگترها را در عصر روز سیزده بدر ،از به در رفتن باز دارند تا برای چندمین بار آنرا ببینند و بعد به دامن طبیعت گام نهند. نشاط زائد الوصف تمامی گویندگان دوبله دوم و تسلط خیره کننده آنها بر نقشها و تیپ سازیهای فوق العاده ، دوبله یک کارتون را که دوبله اش از مرز یک ساعت هم فراتر نمی رفت در ردیف بهترینهای تاریخ دوبله ایران قرار داد.

در سال 1389 شرکت سینما هفت برای دوبله مجدد این کارتون پا پیش گذاشت تا دوبله کامل کارتون دیزنی را ارائه کند. کار به امیر هوشنگ زند سپرده شد. زند سابقه کار در انیمیشن را داشت و یکی از بیادماندنی ترینشان نقش هایش واکاشی زومای دروازه بان در سری دوم فوتبالیستها بود. زند سابقه مترجمی هم داشت و در دوبله بخشی از سریال پرستاران بعنوان مدیریت دوبلاژ و یا ارباب حلقه ها و حتی پیش ازینها هم سابقه ترجمه دارد. وی شاید مترجمی خوبی باشد اما در رابین هودی که گویندگان بزرگش حتی در دوبله سوم در گفته ها و ناگفته ها مهار نشدنی هستند چگونه میتوان اجرای چند خط ترجمه خشک را از آنها طلب کرد. ترجمه ها بعضا فدای اجراهای من درآوردی برخی گویندگان شد و ملغمه ای از آب درآمد که نه میشد آنرا به زند نسبت داد و نه گویندگان. خود وی به تبعیت از رسول زاده (که گوئی حتما باید راوی را مدیر دوبلاژ بگوید) بجای خروس راوی سخن گفت. صدای وی روی خروس جدی است. عصا قورت داده و خشک و یکنواخت. گوئی اخبار میگوید. حتی اخبارگویان ما را هم روسفید میکند... به هر ترتیب این کارتون در سومین دوبله با حضور برخی از چهره های شاخص دوبله دوم دوبله شد اما طبیعی بود که گویندگان فرتوت و خسته نفس ما نتوانند کاری را که سالها قبل کرده بودند حتی تکرار کنند(گذشتن از مرزهای دوبله دوم پیش کش). در این میان گویندگانی چون اسماعیلی یا غزنوی و حتی افضلی و شهروز ثابت کردند میتوان حتی با کبر سن بازهم در قله بود و شاید سالها بعد همین دوبله هم یکی از یادگارهای خوب این کارتون محسوب شود اما اکنون نیست. حکایت دوبله های ما حکایت فرش کرمان است که تازه بافتش ارزشی ندارد و به مروز زمان بر قیمتش افزوده میگردد. بدون شک حضور نامهائی گران سنگ چون کسانی که نامی از آنها به میان آمد سالها بعد و در قحطی بازار گویندگان حرفه ای و ستارگان پرفروغ آسمان دوبله حتی دوبله سوم را که ما امروز در مقایسه با دوبله دوم وقعی بر آن نمی نهیم یه شاهکار دیگر خواهد کرد وقتی نسلی جدید آنرا ببینند و آخرین مهارتهای بافندگان فرش کرمان را زیر تیغ نقد خود برند. به هر ترتیب دوبله سوم هم غنیمتی ارزشمند است جائی که هر روز و همه روز شاهد دوبله هائی لوده و آبکی از انجمنهای زیر زمینی و رو زمینی گویندگان جوان و نیمه جوان هستیم که بهترین انیمیشنهای روز دنیا را با صداهای نتراشیده و نخراشیده خود لجن مال میکنند و به خورد نسل جدید میدهند. نسلی که از دوبله چیزی نمیداند چون صرفا محو در تصویر است و گاه گوشهایش را می بندد.

[تصویر: 14491442861.gif] [تصویر: 14491442872.gif]

(آخرین ویرایش در ۱۳-۹-۱۳۹۴ ۱۲:۵۸ صبح توسط: منصور.)
۱۲-۹-۱۳۹۴ ۰۳:۳۷ عصر
مشاهده سایت این کاربر یافتن همه ی ارسالهای این کاربر نقل قول این ارسال در یک پاسخ
ارسال پاسخ  ارسال موضوع 


پیام‌های داخل این موضوع
فیلمهای چند دوبله ای - منصور - ۲۵-۸-۱۳۹۴, ۱۱:۰۰ صبح
RE: فیلمهای چند دوبله ای - منصور - ۲۵-۸-۱۳۹۴, ۱۱:۲۱ صبح
RE: فیلمهای چند دوبله ای - منصور - ۱۲-۹-۱۳۹۴ ۰۳:۳۷ عصر
RE: فیلمهای چند دوبله ای - منصور - ۱۷-۹-۱۳۹۴, ۰۱:۵۳ صبح
RE: فیلمهای چند دوبله ای - منصور - ۱۷-۹-۱۳۹۴, ۰۲:۰۴ صبح
RE: فیلمهای چند دوبله ای - جیسون بورن - ۲۳-۵-۱۳۹۵, ۱۰:۲۷ صبح

پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان

شبکه های اجتماعیدرباره مادوستان ما
   
 
تمامی حقوق محصولات و امکانات این سایت برای سینما کلاسیک محفوظ است
وهرگونه کپی برداری و سو استفاده پیگرد قانونی دارد

پشتیبانی توسط : گروه سایت سازان برتر
MyBB © MyBB Group
دانلود آهنگ جدید
تبلیغات متنی
تبلیغات متنی
تبلیغات متنی
تبلیغات متنی
تبلیغات متنی