وب سایت سینما کلاسیک محفل عشاق دوبله و فیلم

وب سایت سینما کلاسیک محفل عشاق دوبله و فیلم

تاریخچه آنلاین دوبله و فیلم های کلاسیک

تخصصی ترین انجمن فیلم و دوبله در ایران

انجمن سینما کلاسیک مرجع دوبله
بروز ترین انجمن پارسی در زمینه دوبله

وب سایت سینما کلاسیک محفل عشاق دوبله و فیلم

وب سایت سینما کلاسیک محفل عشاق دوبله و فیلم

تاریخچه آنلاین دوبله و فیلم های کلاسیک

تخصصی ترین انجمن فیلم و دوبله در ایران

انجمن سینما کلاسیک مرجع دوبله
بروز ترین انجمن پارسی در زمینه دوبله
نام کاربری:  
رمز عبور:     



کلمات کلیدی: دفتر, شعر, کلاسیک, نو,
ارسال پاسخ  ارسال موضوع 
 
امتیاز موضوع:
  • 0 رأی - میانگین امتیازات: 0
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
دفتر شعر ( کلاسیک و نو )
نویسنده پیام
کاربر فعـال
***



وضعيت : آفلاین
ارسال ها:38
تاریخ ثبت نام:شهر ۱۳۹۴
گوینده موردعلاقه همهء خوبان
دلنوشته من پشت سیگارم حرفهاییست که با گفتنشان بیشتر دود میشوم
شماره کاربری : 4
ارسال: #1
دفتر شعر ( کلاسیک و نو )
برای اولین برگ از دفتر شعر سایت سینما کلاسیک شعری از زنده یاد فروغ فرخزاد برگزیدم که یقینآ برای همهء دوستان شعری آشناست اما خواندن دوباره اش خالی از لطف نیست .
ضمن اینکه تمی نوستالژی از همه چیز منجمله سینما نیز در درون مایهء این شعر نهفته است .

کسی که مثل هیچ‌کس نیست
من خواب دیده‌ام که کسی می‌آید
من خواب یک ستاره‌ی قرمز دیده‌ام
و پلک چشمم می‌پرد
و کفش‌هایم هی جفت می‌شوند
و کور شوم
اگر دروغ بگویم
من خواب آن ستاره‌ی قرمز را
وقتی که خواب نبودم، دیده‌ام
کسی می‌آید
کسی می‌آید
کسی دیگر!
کسی بهتر!
کسی که مثل هیچ‌کس نیست، مثل پدر نیست، مثل انسی نیست، مثل یحیی نیست، مثل مادر نیست
و مثل آن کسی‌ست که باید باشد
و قدش از درخت‌های خانه‌ی معمار هم بلندتر است
و صورتش
از صورت امام زمان هم روشن‌تر
و از برادر سید جواد هم
که رفته است
و رخت پاسبانی پوشیده است، نمی‌ترسد
و از خود خود سید جواد هم که تمام اتاق‌های منزل ما مال اوست نمی‌ترسد
و اسمش آنچنان که مادر
در اول نماز و در آخر نماز صدایش می‌کند
یا قاضی‌القضات است
یا حاجت‌الحاجات است
و می‌تواند
تمام حرف‌های سخت کتاب کلاس سوم را
با چشم‌های بسته بخواند
و می‌تواند حتی هزار را
بی آنکه کم بیاورد از روی بیست میلیون بردارد
و می‌تواند از مغازه‌ی سید جواد، هر چقدر که لازم دارد جنس نسیه بگیرد
و می‌تواند کاری کند که لامپ «الله»
که سبز بو: مثل صبح سحر، سبز بود
دوباره روی آسمان مسجد مفتاحیان
روشن شود
آخ...
چقدر روشنی خوب است
چقدر روشنی خوب است
و من چقدر دلم می‌خواهد
که یحیی
یک چارچرخه داشته باشد
و یک چراغ زنبوری
و من چقدر دلم می‌خواهد
که روی چارچرخه‌ی یحیی میان هندونه‌ها و خربزه‌ها بنشینم
و دور میدان محمدیه بچرخم
آخ...
چقدر دور میدان چرخیدن خوب است
چقدر روی پشت بام خوابیدن خوب است
چقدر باغ ملی رفتن خوب است
چقدر مزه‌ی پپسی خوب است
چقدر سینمای فردین خوب است
و من چقدر از همه‌ی چیزهای خوب خوشم می‌آید
و من چقدر دلم می‌خواهد
که گیس دختر سید جواد را بکشم

چرا من این همه کوچک هستم
که در خیابان‌ها گم می‌شوم
چرا پدر که این همه کوچک نیست
و در خیابان‌ها هم گم نمی‌شود
کاری نمی‌کند که آن کسی که به خواب من آمده است،
روز آمدنش را جلو بیاندازد
و مردم محله کشتارگاه
که خاک باغچه‌هاشان هم خونی‌ست
و آب حوض‌هاشان هم خونی‌ست
و تخت کفش‌هاشان هم خونی‌ست
چرا کاری نمی‌کنند
چرا کاری نمی‌کنند!

چقدر آفتاب زمستان تنبل است!

من پله‌های پشت بام را جارو کرده‌ام
و شیشه‌های پنجره را هم شسته‌ام
چرا پدر فقط باید
در خواب، خواب ببیند؟

من پله‌های پشت بام را جارو کرده‌ام
و شیشه‌های پنجره را هم شسته‌ام

کسی می‌آید
کسی می‌آید
کسی که در دلش با ماست، در نفسش با ماست، در صدایش با ماست

کسی که آمدنش را
نمی‌شود گرفت
و دست‌بند زد و به زندان انداخت
کسی که زیر درخت‌های کهنه‌ی یحیی بچه کرده است
و روز به روز
بزرگ می‌شود، بزرگ‌تر می‌شود
کسی از باران، از صدای شرشر باران، از میان پچ و پچ گل‌های اطلسی

کسی از آسمان توپخانه در شب آتش‌بازی می‌آید
و سفره را می‌اندازد
و نان را قسمت می‌کند
و پپسی را قسمت می‌کند
و باغ ملی را قسمت می‌کند
و شربت سیاه‌سرفه را قسمت می‌کند
و نمره‌ی مریض‌خانه را قسمت می‌کند
و چکمه‌های لاستیکی را قسمت می‌کند
و سینمای فردین را قسمت می‌کند
درخت‌های سید جواد را قسمت می‌کند
و هر چه را که باد کرده باشد قسمت می‌کند
و سهم ما را هم می‌دهد
من خواب دیده‌ام...
۵-۷-۱۳۹۴ ۰۱:۳۹ صبح
یافتن همه ی ارسالهای این کاربر نقل قول این ارسال در یک پاسخ
ارسال پاسخ  ارسال موضوع 


پیام‌های داخل این موضوع
دفتر شعر ( کلاسیک و نو ) - اکتورز - ۵-۷-۱۳۹۴ ۰۱:۳۹ صبح
RE: دفتر شعر ( کلاسیک و نو ) - پرشیا - ۵-۷-۱۳۹۴, ۰۸:۲۲ صبح
RE: دفتر شعر ( کلاسیک و نو ) - هایدی - ۵-۷-۱۳۹۴, ۰۹:۰۶ عصر
RE: دفتر شعر ( کلاسیک و نو ) - آمادئوس - ۱۰-۷-۱۳۹۴, ۰۱:۵۰ صبح
RE: دفتر شعر ( کلاسیک و نو ) - منصور - ۲۰-۷-۱۳۹۴, ۰۸:۴۷ صبح
RE: دفتر شعر ( کلاسیک و نو ) - بولیت - ۲۴-۷-۱۳۹۴, ۰۶:۱۱ عصر
RE: دفتر شعر ( کلاسیک و نو ) - اکتورز - ۹-۸-۱۳۹۴, ۱۲:۴۷ صبح
RE: دفتر شعر ( کلاسیک و نو ) - پرشیا - ۱۱-۸-۱۳۹۴, ۰۸:۴۵ صبح
RE: دفتر شعر ( کلاسیک و نو ) - آمادئوس - ۱۱-۸-۱۳۹۴, ۱۱:۰۴ عصر
RE: دفتر شعر ( کلاسیک و نو ) - آمادئوس - ۱۷-۸-۱۳۹۴, ۰۷:۴۳ عصر
RE: دفتر شعر ( کلاسیک و نو ) - بوگی - ۲۵-۸-۱۳۹۴, ۱۲:۰۹ عصر
RE: دفتر شعر ( کلاسیک و نو ) - شهرزاد - ۲۱-۱۰-۱۳۹۴, ۰۱:۰۳ عصر
RE: دفتر شعر ( کلاسیک و نو ) - منصور - ۲۲-۱۰-۱۳۹۴, ۰۱:۵۱ عصر
RE: دفتر شعر ( کلاسیک و نو ) - منصور - ۱۸-۱۱-۱۳۹۴, ۰۸:۵۴ صبح
RE: دفتر شعر ( کلاسیک و نو ) - شهرزاد - ۱۲-۱۲-۱۳۹۴, ۱۲:۲۵ عصر
RE: دفتر شعر ( کلاسیک و نو ) - منصور - ۱۸-۱۲-۱۳۹۴, ۰۹:۰۷ صبح
RE: دفتر شعر ( کلاسیک و نو ) - شهرزاد - ۱۹-۱۲-۱۳۹۴, ۱۱:۵۶ صبح
دفتر شعر ( کلاسیک و نو ) - هایدی - ۲۴-۱۲-۱۳۹۴, ۱۲:۲۹ عصر
RE: دفتر شعر ( کلاسیک و نو ) - منصور - ۸-۱-۱۳۹۵, ۰۱:۱۱ عصر
RE: دفتر شعر ( کلاسیک و نو ) - منصور - ۲۴-۱-۱۳۹۵, ۰۸:۰۱ صبح
RE: دفتر شعر ( کلاسیک و نو ) - شهرزاد - ۲۷-۱-۱۳۹۵, ۰۶:۴۰ عصر
RE: دفتر شعر ( کلاسیک و نو ) - منصور - ۷-۲-۱۳۹۵, ۱۱:۳۲ صبح
RE: دفتر شعر ( کلاسیک و نو ) - منصور - ۱۲-۴-۱۳۹۵, ۱۱:۰۸ صبح
RE: دفتر شعر ( کلاسیک و نو ) - اکتورز - ۲۰-۱۰-۱۳۹۵, ۰۷:۲۹ صبح
RE: دفتر شعر ( کلاسیک و نو ) - بن وید - ۲۰-۱۰-۱۳۹۵, ۰۳:۱۳ عصر

پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان

شبکه های اجتماعیدرباره مادوستان ما
   
 
تمامی حقوق محصولات و امکانات این سایت برای سینما کلاسیک محفوظ است
وهرگونه کپی برداری و سو استفاده پیگرد قانونی دارد

پشتیبانی توسط : گروه سایت سازان برتر
MyBB © MyBB Group
دانلود آهنگ جدید
تبلیغات متنی
تبلیغات متنی
تبلیغات متنی
تبلیغات متنی
تبلیغات متنی