ارسال: #23

بت شکن

ستار از جمله خوانندگانیست که مانند داریوش و ابی هرگز نتوانستند بعد از مهاجرت در حد و اندازه ترانه های قدیمی خود ظاهر شوند. برخی از ترانه های این سه خواننده به یمن و مدد آهنگسازان و شاعران بزرگ دهه پنجاه فراتر از یک ترانه هستند.

ترانه بت شکن یکی از ترانه های بسیار زیبا و با محتوای ستار است که بنظر من تشبیهات شاعر از بت و بتخانه و شکستن این بت بدست راوی ترانه وجه تمایز آن نسبت به سایر ترانه های زمان خود است. شاعر این ترانه اردلان سرفراز و آهنگساز آن فرید زلاند و تنظیم کننده آن آندرانیک است.

متن ترانه را بخوانید و بعد آنرا گوش کنید. همه چیز این ترانه بنظر من بدرستی پایه ریزی شده است. از متن زیبای آن گرفته تا آهنگ و نهایتا صدای دلنشین ستار باعث گردید تا ترانه بت شکن یکی از ماندگارترین ترانه های ستار لقب بگیرد:
(بیتهایی که آبی هستند را با تامل بخوانید)


ای آمده با شعر ای رفته با گریه
 ای خط دلتنگی از بغض تا گریه
 با من صبورانه سر کردی و ساختی
 اما چه بی حاصل دردامو نشناختی
 تا زندگی بوده قصه همین بوده
 پشت سر خورشید شب در کمین بوده
 
ما هر دو بازیچه در بازی نیرنگ
 قربانی یک بت سر تا بپا از سنگ
 تو بت پرست اما من بت شکن بودم
 باید که بت می مرد جایی که من بودم
 بتخانه شد اما محراب عشق من
 فرمان بت این بود از عشق دل کندن
 ای آمده با شعر ای رفته با گریه
 ای خط دلتنگی از بغض تا گریه
 
بت را شکستم من بتخانه شد خالی
 با خود ترا هم برد آن پوچ پوشالی
 قربانی بت شد ایمان و پیوندم
 من هم ز جای خویش بتخانه را کندم
 اکنون نه بت مانده نه تو نه فردایی
 این بت شکن مانده با زخم تنهایی
 ای آمده با شعر ای رفته با گریه
 ای خط دلتنگی از بغض تا گریه