بیاد تازه درگذشتگان - نسخهی قابل چاپ +- انجمن سینما کلاسیک (http://cinemaclassic.ir) +-- انجمن: سالن سینما ، تلویزیون و رادیو در ایران (/Forum-%D8%B3%D8%A7%D9%84%D9%86-%D8%B3%DB%8C%D9%86%D9%85%D8%A7-%D8%8C-%D8%AA%D9%84%D9%88%DB%8C%D8%B2%DB%8C%D9%88%D9%86-%D9%88-%D8%B1%D8%A7%D8%AF%DB%8C%D9%88-%D8%AF%D8%B1-%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86) +--- انجمن: ماندگارهای سینما ، رادیو و تلویزیون ایران (/Forum-%D9%85%D8%A7%D9%86%D8%AF%DA%AF%D8%A7%D8%B1%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D8%B3%DB%8C%D9%86%D9%85%D8%A7-%D8%8C-%D8%B1%D8%A7%D8%AF%DB%8C%D9%88-%D9%88-%D8%AA%D9%84%D9%88%DB%8C%D8%B2%DB%8C%D9%88%D9%86-%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86) +--- موضوع: بیاد تازه درگذشتگان (/Thread-%D8%A8%DB%8C%D8%A7%D8%AF-%D8%AA%D8%A7%D8%B2%D9%87-%D8%AF%D8%B1%DA%AF%D8%B0%D8%B4%D8%AA%DA%AF%D8%A7%D9%86) صفحهها: 1 2 |
RE: بیاد تازه درگذشتگان - برو بیکر - ۱۹-۹-۱۳۹۵ ۰۲:۰۸ صبح با سلام طی دو ماه گذشته متاسفانه جامعه دوبلاژ ایران سه نفر از اعضای قدیمی خود را از دست داد: 1 - فریده شیرازی 2 - علی اکبر گودرزی 3 - نیره معاون بجز علی اکبر گودرزی که خبر درگذشت او در رسانه ها بازتاب داشت متاسفانه خانم فریده شیرازی و نیره معاون در سکوت خبری دارفانی را وداع گفتند. آنها در بیخبری رسانه ها و حتی همکارانشان رخت از این دنیا بستند. اوایل هفته وقتی خبر درگذشت خانم فریده شیرازی و نیره معاون را به جناب مقامی و رضایی اطلاع دادم هر دو متعجب شدند. اما بیشتر از آنها خودم متعجب گردیدم . از اینکه دوبلاژ ایران با تمام درخشندگیهایش هنوز انسجام لازم برای مواجه با چنین رویدادهایی را ندارد تاسف خوردم. اینکه در خصوص برخی از گویندگان بیوگرافی کاملی نزد مراجع مرتبط وجود ندارد بماند، اما آنچه موجب تاسف است آنست که هیچ مرجعی برای اطلاع رسانی چنین رویدادهای تاسف برانگیزی خود را مسئول نمی داند و اکنون شرایط این هنر والا به گونه ای رقم خورده است که حتی خود گویندگان که زمانی در سالهای دور عمری را در کنار هم ، بقول خودشان در اتاقهای تاریک دوبله سپری نمودند، از حال و روز یکدیگر خبر ندارند. وقتی خبر درگذشت شادروان نیره معاون را در سایت پارسی گویان خواندم در آن اشاره شده ای بود به نقل قولی از سوی خانم مینو غزنوی . خانم نیره معاون در سریال بیاد ماندنی دایی جان ناپلئون بجای خانم کارمن زکی در نقش فرخ لقا کویندگی می کردند. ماهیت این نقش دلالت بر زنی داشت که در اثر فوت شوهرش بسیار بد خلق گردیده و همه جا مظهر بد یمنی بود و ناقل خبرهای بد و شوم . خانم مینو غزنوی نقل کرده اند که خانم نیره معاون بر خلاف نقشی که در سریال دایی جان ناپلئون گویندگی کردند بسیار بسیار مهربان و دست و دلباز بودند. از آنجا که متاسفانه هیچ مرجع و یا رسانه ای به خبر درگذشت این دو هنرمند نپرداخته اند لذا اطلاعات زیادی هم در خصوص آنها در دسترس نیست بنابراین تنها کاری که از دست بنده بر می آمد آن بود که با جمع آوری اطلاعات در خصوص این دو هنرمند قدیمی به گونه ای ادای دین ناچیزی به آنها نموده باشیم. اطلاعاتی که صرفا میتوانست از سوی همکاران قدیمی این دو مرحومه که ما به آنها دسترسی داریم جمع آوری شود. خوشبختانه بر خلاف اعلام سایت پارسی گویان مبنی بر اینکه برخی از اعضای قدیمی هیئت مدیره انجمن گویندگان حتی نام خانم معاون را فراموش کرده اند جناب مقامی و رضایی و والی زاده کاملا این دو گوینده را بیاد داشتند . متاسفانه مطابق معمول برخی از این اطلاعات قابل بازگویی نیستند اما آنچه بدست آید را در فرصتی مناسب بعد از جمع آوری و منظم کردن آنها به اطلاع دوستان می رسانم. خانم نیره معاون بنا به دلیل خاصی همزمان با انقلاب 57 به فرانسه مهاجرت می کنند (دلیل آن نزد سایت محفوظ است). جناب مقامی نیز ضمن تائید گفته خانم مینو غزنوی ضمن اظهار تاسف در خصوص فوت خانم معاون بسیار از مهربانی و خضوع ایشان تعریف نمودند. جلال مقامی روایت می کنند که وقتی دخترم برای زندگی کردن به پاریس می رود خانم معاون به محض آنکه اطلاع پیدا می کنند چندین بار به من زنگ زدند و اصرار داشتند که اگر دخترم کاری داشتند و یا نیاز به مساعدت داشت حتما به نزد او برود. او تعارف نمی کرد. زیرا چندین بار تماس گرفت بسیار اصرار داشت که دخترم نزد ایشان برود. او می گفت بسیار دوست دارد تا کاری برای من انجام دهد. هرچند با وجود بستگان نزدیک همسرم در فرانسه و انگلیس، دخترم نیازی به مساعدت کسی پیدا نکرد اما مطمئن بودم که اگر به مساعدتی نیاز داشت خانم معاون دریغ نمیکردند. ایشان واقعا خانم متواضع و مهربانی بودند. اما نکته مهمتر آن بود که جناب مقامی با شنیدن خبر فوت خانم فریده شیرازی بسیار شوکه شدند و ابتداعا باور نمیکردند. زیرا با ایشان همکاری نزدیکی داشتند . امیدوارم در فرصتی مناسب خاطرات ایشان و جناب ایرج رضایی را در خصوص خانم فریده شیرازی ، بهمراه هرگونه اطلاعاتی که برای علاقمندان به دوبله جذاب باشد را اگر عمری باقی باشد جمع آوری و ارسال نمایم. (از ذوستانیکه به دلیل اختلال فنی ، حداقل در جعبه پیام در خصوص فوت این عزیزان اطلاع رسانی نمودند سپاسگزارم) RE: بیاد تازه درگذشتگان - کاربر حذف شده4 - ۸-۱۰-۱۳۹۵ ۱۰:۴۷ عصر سرگیجه خبرگزاریها در واکنش به تکذیب خبر درگذشت دنیا فنی زاده توسط مادرش اما واقعیت این است که: کلاه قرمزی از حرکت ایستاد خبرگزاری ایلنا: خبر درگذشت دنیا فنیزاده در حالی صبح امروز منتشر شد که نزدیکان وی آن خبر را تایید میکردند اما مادرش خبر را تکذیب میکرد گویا نزدیکان وی قبل از اطلاع دادن به مادرش، خبر را به خبرگزاریها دادهاند. همسر دنیا فنی زاده نیز در گفتوگویی خبر فوت وی را تایید کرد. خبر درگذشت دنیا فنی زاده عروسک گردان کلاه قرمزی صبح امروز منتشر شد. بدنبال انتشار این خبر غیوری مادر دنیا فنیزاده خبر درگذشت این عروسک گردان را تکذیب کرد. وی ادامه داد: دنیا در بیمارستان بستری است و مراحل درمان را سپری میکند. مدتها پیش این شایعات را درباره پدرش پرویز فنیزاده میگفتند و امروز برای دخترم میگویند. مادر عروسکگردان کلاه قرمزی افزود: تنها کسانی که به دنیا فنیزاده نزدیک هستند من و خواهرش هستیم و فرد دیگری از حال وی به صورت دقیق اطلاع ندارد. غیوری ادامه داد: دنیا فنیزاده هماکنون زنده است و دریکی از بیمارستانها در حال مداواست. بدنبال انتشار این صحبتها مشخص شد که نزدیکان دنیا فنی زاده قبل از آنکه خبر را به خانواده وی بدهند خبر را به خبرگزاری ها دادهاند و خانم غیوری مادر دنیا فنی زاده از طریق خبر خبرگزاریها از خبر فوت وی مطلع شده است. همسر دنیا فنی زاده نیز در گفتوگویی خبر فوت وی را تایید کرد. اعلام زمان مراسم تشییع دنیا فنیزاده مراسم تشییع و خاکسپاری دنیا فنیزاده فردا 9 دی ماه از مقابل خانه سینما شماره 2 در خیابان وصال انجام میشود. این مراسم ساعت 9:30 صبح فردا پنجشنبه 9 دی ماه برگزار میشود و پیکر این هنرمند به قطعه هنرمندان بهشت زهرا (س)بدرقه میشود. دنیا فنیزاده هنرمند تئاتر عروسکی و عروسکگردان «کلاه قرمزی»، «خاله قورباغه» و برخی عروسکهای «شهر موشها» که از سرطان رنج میبرد، سرانجام صبح امروز ۸ دیماه در بیمارستان از دنیا رفت. خانه سینما اعلام کرد که برابر هماهنگی انجام شده با خانواده زندهیاد مهین بزرگی ( پیشکسوت عرصه گویندگی و دوبله سینما و تلویزیون)،دنیا فنی زاده در طبقه فوقانی مزار این هنرمند آرام خواهد گرفت. دنیا فنیزاده، متولد 1346 فرزند پرویز فنیزاده (بازیگر) بود. از او چندی قبل در گفتوگویی، پرسیده بودند که "اگر کلاهقرمزی باشد و شما نباشید"، گفته بود: «دو جور نبودن هست. این که من کلا نباشم که این را فقط خدا میداند یا این که من دیگر عروسکگردانش نباشم. غمانگیز است. نه این که تازه با این مسئله روبهرو شده باشم. قبلا هم به آن فکر کردهام. اگر روزی گروهم که با آنها کار میکنم صلاح بدانند که کنار کلاهقرمزی نباشم، قبول میکنم. فقط یک خواهش از آنها دارم: این که اجازه دهند در کار باقی بمانم، حتی اگر قرار نباشد عروسکگردانی کنم.» او همچنین دربارهی فعالیت کاریاش گفته بود: «تقریبا از سال ۶۴ سعی کردم هر کاری انجام شده، در بخشی از آن همکاری داشته باشم. یا در دهه فجر برای برنامههایی چون«عطر گلاب»بودم اما سینمایی سه کار بود: «گربه آوازهخوان»، «نخودی» و سه کار «کلاهقرمزی» و تلویزیونیها هم مثل «بز زنگولهپا»، «هادی و هدی»، «خاله عنکبوت»، «موش نمکی» و «جقجقه و فرفره»، «جینگیل و فینگیل» و... . فنی زاده که مهر ماه در یک گفتوگوی تلفنی در برنامهی تلویزیونی نیز سخن گفته بود، دربارهی سرطاناش توضیح داده بود: من اکنون ۱۰ سال است که درگیر این بیماری هستم و حدود ۲ تا ۳ سال است که وضعیتم سختتر شده و دست راستم لمس شده و درگیر شیمی درمانی هستم. سال گذشته هم توانستم با دست چپ عروسک گردانی کنم چون تا جایی که بتوانم عروسکم را به کسی نمیدهم. او دربارهی اینکه چقدر عروسک گردانی روی بیماری وی تاثیر داشته است، مطرح کرده بود: بسیاری از عروسک گردانها از من میپرسند که آیا عروسک گردانی باعث این بیماری شده است یا خیر ولی اصلا اینگونه نیست و هیچ ارتباط علمی هم بین این دو وجود ندارد. فنی زاده همچنین درباره عروسک گردانی کلاه قرمزی و علاقه اش به این عروسک یادآور شده بود: کلاه قرمزی پسر بزرگ من است و فرزندان من از او کوچک تر هستند. این را هم باید به دوستدارانش بگویم که او حالش بسیار خوب است. دنیا فنیزاده که متولد 20 آبان 1346 است، فعالیت هنریاش را در سال 1364 با عروسکگردانی برنامه «چتر» آغاز کرده است و در سال 1369 با عروسکگردانی فیلم سینمایی «گربه آوازخوان» در سینما ادامه داده است. او عروسکگردان فیلمهای سینمایی «کلاه قرمزی و پسرخاله»، «کلاه قرمزی و سروناز»، «نخودی»، «کلاه قرمزی و بچهننه»، مجموعههای تلویزیونی «زاغچه کنجکاو»، «هادی و هدی»، «بزبز قندی»، «اتل متل»، «صندوق پست»، «قصههای خاله عنکبوت»، «جقجقه و فرفره»، «جینگیل و فینگیل»، «قصههای خاله قورباغه»، «روباه و خروس»، «دارا و سارا»، «رفوزه»، «قصههای آتقی»، «قصههای هاجر»، «موش نمکی»، «خانه گلپرانیا»، «شنگول و منگول»، «عطر و گلاب بپاشید» و «کلاه قرمزی» را در کارنامه هنریاش دارد. RE: بیاد تازه درگذشتگان - کاربر حذف شده4 - ۱۰-۱۰-۱۳۹۵ ۰۱:۴۸ صبح چهرههایی همچون ایرج طهماسب، حمید جبلی، رضا بابک، رضا داد، مازیار میری، همایون اسعدیان، اکبر زنجانپور، شهرام حقیقتدوست، ستاره اسکندری، محمدحسین لطیفی، حبیب رضایی، بیوک میرزایی و تعداد دیگری از هنرمندان در مراسم بدرقه دنیا فنیزاده در خانه سینما حضور داشتند.اولین کسی که درباره دنیا فنیزاده سخن میگفت فاطمه معتمدآریا بود که پیام کوتاه صوتی تلفنی او پخش شد؛ در این پیام آمده است: «برای دنیایی که نیش جهان را به نوش کشیده از مرگ حرف نمیزنم از زندگی حرف میزنم که در همه لحظات عمرش سرشار از عشق و امید و مهربانی بود به دنیایی که دوست بچهها و دوست ما بود و در سوگش به سووشون نشستهایم. برای دنیا از ندگی حرف بزنیم از زندگی پربار بود پررنج بود و کوتاه بود اما هر چه بود کامل بود.» احسان کرمی به نمایندگی از گروه سازنده کلاه قرمزی در این مراسم، پیام ایرج طهماسب و حمید جبلی را خواند و گفت: روزی که خداوند مهربان انسان نازنینی به تام دنیا فنیزاده را سر راه ما قرار داد تا با همکاری او عروسکی دوستداشتنی و شیرین خلق شود فکر نمیکردیم به این زودی او را از دست دهیم. او ادامه داد: از آنجا که مالک اصلی انسان؛ خداوند مهربان است اشکهای خود را پاک میکنیم و به این اندوه بزرگ تسلیم میشویم. دنیا فنیزاده روش فرشتهها را در پیش گرفت و شبیه آنها نجیب بود با مهارتی مثال زدنی در حرفه و شغل خود بود و بیهیچ چشم داشتی کار کرد. او پشت عروسکها خود را پنهان کرد تا به ما آموزش دهد که میتوان کار خوب انجام داد و دیده نشد. گوینده صدای عروسک «عزیزم» تصریح کرد: عشق عجیبی به کودکان و دنیای آنها داشت و همواره لبخند کودکان او را شاداب میکرد شاید هیچ کودکی او را نشناسد اما تاثیر او بر کودکان تا مدتها باقی خواهد ماند. دنبا فنیزاده فرزند همچون پدرش هنرمند، انسان و مهربان بود هر چه دربارهاش بگوییم بر میزبان اشکهای خود افزودهایم. روانش شاد و یادش گرامی باد. روح بزرگ او قرین رحمت غفران الهی باشد. فرشته طائرپور با بیان اینکه اگر شب خوابیها و روزهای پردرد را از عمر دنیا کنار گذاریم به چیزی حدود ۱۵ سال میرسیم، گفت: دنیا با این سن از بین ما میرود، یک جوان که همه بهانهها را برای غمگین شدن داشت اما غمگین نبود؛ همه دلایل را برای نشستن و منفعل شدن و کار نکردن داشت اما هیچ لحظه از کوشش و تلاش کوتاهی نکرد. هر وقت او را میدیدم فقط این شعر در ذهنم میآمد که «با دل خونین لب خندان بیاور همچو جان» او ادامه داد: هیچ کس دنیا را بدون لبخند ندید حتی در لحظاتی که درد بر او غلبه میکرد با لبخند بود. دنیا به همه ما درس زندگی میداد و امیدوارم پسرانش را همین راه را حفظ کنند و همسرش که بعد از این مسئولیت سنگینتری بردوش خواهد داشت از همین فضا برای ادامه راه دنیا در خانواده استفاده کند. طائرپور تصریح کرد: از دوستان دنیا در سینمای کودک؛ سینمایی که قرار است فرزندان ایران را شاد کند هدفی که دنیا داشت و به آن باور داشت و در راه قدم برداشت. فاطمه معتمدآریا و شادیپور مهدی همیشه در کنار دنیا بودند تا تحمل درد برای او آسان باشد و این جمع کوچک همیشه خندید و همیشه به بچهها فکر کرد.او خاطرنشان کرد: همه کسانی که برای بچهها کار میکنند و باور دارند که کار برای بچهها بالاترین عبادت در این سرزمین است میدانند که جای خالی دنیا فقط با کار کردن برای بچهها شبیه دنیا پر میشود. او با اشاره به پیکر دنیا فنیزاده گفت: این پیکری که در اینجا خوابیده از درد و رنجی که در این سالها کشید رها شده و یقین دارم که روحش در بین ما ست و دوست دارد به زندگی فکر کنیم. او را به احترام شادی که برای بچهها این سرزمین میخواست با شادی بدرقه کنیم. ما با دنیا خداحافظی نمیکنیم دنیا در خاطرات ما و در تجربهها ما و در باور ما از شادی و زندگی و کودکی همیشه زنده است. خدایا به ما هم بیاموز که مانند دنیا مهارت شاد بودن و شاد کردن را داشته باشیم و به اطرافیامانمان همانطور که دنیا به بچهها شادی میبخشید شادی ببخشیم امیدوارم این اول شادی دنیا و آخر غم همه شما باشد. باید به کلاهقرمزی بگویم دنیا تو را تنها گذاشته مرضیه محبوب که با گریه در مراسم تشییع پیکر دنیا فنیزاده سخنرانی میکرد گفت: دنیا با وجود همه بیمهریها و نادیده گرفتنها عاشقانه کار کرد. من و دنیا پشت دکور عروسکها با هم زندگی کردیم، بچههایمان را آنجا بزرگ کردیم و با هم اشک ریختیم و خندیدیم. محبوب ادامه داد: دنیا به من میگفت مرضیه وقتی ما بمیریم کسی از ما قدردانی میکند و من میگفتم روی من حساب نکن من از تو بزرگترم و تو میروی این حرفها را در مورد من میزنی. اما دنیا قرارمان را زیر پا گذاشت. مرضیه محبوب ادامه داد: من همیشه قبل از اجرا با عروسکها تنها هستم و حرف میزنم اما نمیدانم باید به کلاه قرمزی چه بگویم، بگویم دنیا تو را تنها گذاشته است. شادی مهدیپور از دیگر عروسک گردانهای همکار دنیا فنیزاده نیز در این مراسم گفت: در ذهن من دنیا همیشه زنده است و الان چشم امیدم به دو پسر دنیاست که همیشه بوی او را خواهند داد. پورمهدی با بیان خاطرهای از دنیا فنیزاده پرداخت و گفت: ۱۰ سال پیش وقتی در کلینیک جراحی به هوش آمد به من گفت دیدی زنده ماندم و به شوخی گفت تو میمیری و من همچنان نشستهام و نگاهت میکنم. باورم نمیشد بعد از آن همه درد و عمل جراحی کسی بتواند این طنز را با خودش داشته باشد. این عادت دنیا بود و تا آخرین لحظات هوشیاریاش مرگ را با روحیه بالا و طنازیاش به سخره گرفت. پورمهدی ادامه داد: عشق عظیم دنیا به زندگی، بیاعتنایی به نادیده گرفتنهای این ۱۰ سال و به بازی نگرفتنهای این چند سال بزرگترین درسی بود که از دنیا گرفتم. دنیا قدم عقب نگذاشت حتی وقتی به عقب گذاشته شد. ایرج نوذری دیگر سخنرانی بود که در مورد دنیا فنیزاده صحبت کرد. او با بیان اینکه اینجا دیگر صحنه بازی نیست و ما خودمانیم گفت: دنیا خود عشق و نمک زندگی ما بود. من داخل اتاق بیمارستان به دیدن او نرفتم چون میخواستم آخرین صحنهای از او به یاد دارم خندههایش باشد اگر دنیا این همه سال زنده ماند و توانست ۱۱ سال بجنگد به خاطر همین روحیه بالایش بود. نوذری خطاب به عرشیا و سیاوش دو پسر دنیا فنیزاده گفت: سرتان را بالا بگیرید چرا که مادری داشتهاید که هم مرد بود و هم زن. افتخار کنید زیرا او نمرده و در دل و ذهن همه ما زنده باقی خواهد ماند. نوذری ادامه داد: باید تا وقتی هستیم و نفس میکشیم قدر همدیگر را بدانیم. به قول پدرم نباید ذلیلپرست و مرده پرست باشیم حرف زدن از همدیگر وقتی که دیگر نیستیم فایدهای ندارد. از ایرج طهماسب میخواهیم کلاه قرمزی را از ما نگیرد محمد نظری، مجری تلویزیون هم که از دوستان خانوادگی دنیا فنیزاده بود گفت: همه انس، الفت و علاقه بین من، دنیا و هستی (خواهر دنیا فنیزاده) از بازیهای کودکانه آغاز شد. زمانی که بزرگترین سینما را برای بچههای فامیل راه انداخت. نظری ادامه داد: دنیا در یکی از شبهای سخت بیماریاش به من گفت رویم نمیشود جملهای را به تو بگویم؛ آن جمله این بود «یک خرده بیشتر هوای من را داشته باش» نظری ادامه داد: او رفت اما با کلاهقرمزی دنیای قشنگی را برای همه ما ساخت. ایرج طهماسب حامی بزرگی برای دنیا بود امروز از او خواهشی داریم اینکه کلاهقرمزی دنیا را از ما نگیرند تا به این بهانه یاد دنیا همیشه مرور شود. منوچهر شاهسواری مدیرعامل خانه سینما نیز در این مراسم گفت: دنیای عزیز امیدوارم از این پس یاد تو از خاطر دوستان نرود که چنین هم نخواهد شد از اینجا و از این بالا که میایستی جمعیتی را میبینی که به عشق یکی از پنهانترین هنرمندان سینمای کودک ایران جمع شدهاند. از همه سپاسگزارم که به سینمای کودک عرج مینهند و با روح و جانشان و عشقی که در دل دارند برای بدرقه کسی آمدهاند که برای هنر و سینما کار میکردند. شاهسواری ادامه داد: همچنین سپاسگزار بانوان و خواهران خودم در سینمای ایران هستم که کمتر دیده میشوند و وجه پنهان سینمای ایران هستند. چه خوب است امروز را به یاد دنیا فنیزاده به بانوان سینمای ایران تقدیم کنیم چرا که این جمع آینده کودکان ما را خواهد ساخت. شاهسواری با بیان اینکه آنچه اینجا میگذرد نشانهای از حیثیت و هویت و اراده ماست گفت: شما که اینجا حاضر شدید به هویت فرهنگی ما احترام گذاشتهاید و باید به یاد داشته باشیم که سالها بعد همین حرفها برای دیگرانی که جایگزین و جانشین بهتری از ما هستند گفته میشود و دیگرانی هم آنها را بدرقه میکنند. مدیرعامل خانه سینما خاطرنشان کرد: سینمای ایران مسلط و پایدار است و این مسلط بودن و پایدار بودن را به یمن هنرمندانی دارد که کار کرده و میکند؛ از پرویز فنیزاده گرفته تا دنیا فنیزاده. عادل بزدوده هنرمند تئاتر عروسکی نیز گفت: در این چند ماه اخیر حادثههای عجیبی در زندگی من و خانوادهام رخ داده ما یک از بزرگترین بازیگر سینما و تلویزیون و تئاتر یعنی داوود رشیدی که باجناق من بود را از دست دادیم. در غم او بودیم که پدرم فوت کرد. این دو داغ را توانستیم تحمل کنیم چون به هرحال سن و سالی از هر دوی این عزیز گذشته بود اما وقتی قرار است راجع به دنیا حرف بزنم کمی سنگین است چون قرار است دنیا به این شکل باشد که بزرگترها بروند و کوچکترها راجع به آنها حرف بزنند. بزدوده با اشاره به خاطره خود از دنیا فنیزاده گفت: حوالی سالهای ۵۳ و ۵۴ در پارک نیاوران جشنواره کانون پرورشی کودکان و نوجوانان را داشتیم؛ فنیزاده بزرگ دست دنیا و هستی را میگرفت و کار ما را میدید؛ من آنجا با دنیا آشنا شدمو بعد زا انقلاب اسلامی شرایط خوبی برای کار در کانون با مدیریت کامبیز صمیمی مفخم به وجود آمد و به من گفت گروهی تشکیل بده. از اولین هنرمندانی که به گروهم دعوت کردم دنیا فنیزاده بود. این هنرمند تئاتر عروسکی ادامه داد: این اشتیاق به کار را در دنیا دیدم و گفتم نباید حصر شود؛ باید پایش به گلستان باز شود. آخرین انتخاب او که اوج فرهیختگی و کمال کارش را نشان میداد کلاه قرمزی بود که با صدای حمید جبلی و متنهای ایراج طهماسب شکل اساسی گرفت. بزدوده با اشاره به مشکلات صنف عروسکگردانها گفت: ما به عنوان صنف هنوز هیچ آشیانه و لانهای نداریم؛ جایگاه ما در خانه سینما کجاست؟ امیدوارم نگاه به رفتن دنیا باعث شود به ما به عنوان یک صنف نگاه شود. او خاطرنشان کرد: دنیا دارد ما را بدرقه میکند؛ او بالا پیش خداست و خدا هم بهترین گلاش را نزد خود دارد. پیکر دنیا فنیزاده عروسکگردان عروسکهایی همچون کلاه قرمزی، خاله قورباغه و... به سوی قطعه هنرمندان بهشت زهرا بدرقه شد؛ همچنین مراسم یادبود این هنرمند روز شنبه (۱۱ دی) از ساعت ۱۲ تا ۳۰. ۱۳ در مسجدالرضا در میدان نیلوفر برگزار میشود. منبع: ایلنا و جام جم و تسنیم RE: بیاد تازه درگذشتگان - کاربر حذف شده6 - ۱۰-۱۰-۱۳۹۵ ۰۵:۲۱ عصر در چند روز گذشته سینمای ایران عزادار سه هنرمند بود. جعفر والی - نیما طباطبایی (کارگردان من ناصر حجازی هستم) و دنیا فنی زاده. اگر چه جایگاه و منزلت جعفر والی در مقایسه دو عزیز دیگر جایگاه بالاتری بود اما با توجه به مشاهدات یکی از دوستانم که در مراسم تشیع پیکر دنیا فنی زاده حضور داشت مراسم دیروز واقعا مراسم حزن انگیز و سوزناکی بوده است و ایشان تعریف کردند که در کمتر مراسمی هنرمندان را اینگونه ناراحت و غمگین دیده اند. در بسیاری از مراسمهای مشابه برخی از هنرمندان درجه دو و سه فقط بخاطر دیده شدن و حضور در صحنه بودن حضور پیدا می کنند اما در مراسم دیروز واقعا همه چیز فرق داشت. آنقدر جو مراسم سنگین بود که بر عکس هیپیک از هنرمندان دوست نداشتند دیده شوند و همگی واقعا از ته دل می گریستند. مرگ دنیا فنی زاده واقعا بسیار تراژدیک بود. دنیا فنی زاده دختر سختکوشی بود که از دوران کودکی از نعمت داشتن پدر محروم شد. او فرزند یکی از بزرگترین هنرپیشه های ایران بود. اما برای طی کردن موفقیتهایش هرگز از نام پدرش استفاده نکرد. من همه نظرات هنرمندان و پیامهای آنها را در اینستاگرام و همچنین سخنرانان مراسم را خواندم اما در بین آنها گفتگو و نظرات بهروز غریب یکی از بزرگترین کارگردانان نمایش و تئاتر عروسکی که اتفاقا از دوستان پرویز فنی زاده هم بوده است بیشتر از دیگران به دل من نشست. نظر ایشان از روی احساسات نبود و بسیار کارشناسانه اظهار نظر کرده اند. ضمن تشکر از دوست عزیزمون صادق کرده که در همان لحظات اولیه اطلاع رسانی کردند با اجازه ایشون دخالت میکنم و متن نظر بهروز غریب را برای کامل شدن اخبار درگذشت دنیا فنی زاده در اینجا بازگو می کنم: پرویز غریب می گوید : دنیا فنیزاده - عروسکگردان فقید برخی شخصیتهای مشهور ایرانی از جمله کلاهقرمزی و فرزند مرحوم پرویز فنیزاده - هرگز بر نام پدرش تکیه نکرد بلکه خودش چنان رشد کرد که فنیزاده ثانی شد.اساساً نمایشگـری عروسکی و بازیدهندگی عروسک، هنر تواضع و فروتنی است. همواره بازیدهنده عروسک، پنهان میماند تا عروسک و موجودی که با دستان او جان میگیرد، دیده شود. به بیان دیگر، بازیدهنده عروسک تمام انرژیاش را میگذارد تا عروسکش دیده شود. حتی در مکتب نمایشگری عروسکی بونراکو که اساس بر دیدهشدن بازیدهنده است، تمام سعی و اهتمام بازیگر این خواهد بود که عروسک، نمایش بیشتری داشته باشد.غالب کسانی که در این حرفه مشغول هستند این ویژگی را دارند؛ عادت دارند به دیدهنشدن. این ویژگی برای دنیا فنیزاده منحصربهفرد نبود. او بهدنبال این بود که عروسکش بیشتر از خودش دیده شود و شهرت پیدا کند. بعد از رفتن اوست که مردم میفهمند چه کسی عروسک مشهورش را بازی میداده است. دنیا فنیزاده، یک نکته بارز دیگر داشت؛ او فرزند بازیگر بسیار محبوب و درعینحال جوانمرگشده سینمای ایران بود. پرویز فنیزاده، دوگانه عزیز بود؛ هم زود از دنیا رفت و هم هنرمند بزرگی بود.دنیا فنیزاده هرگز تکیه بر نام پدرش نکرد. خود او چنان جوهری داشت که زمانی که رشد کرد، در بازیدهندگی، فنیزاده ثانی شد. این ویژگی مهمی است. او به فرزندان دیگر هنرمندان این پیغام را داد که نباید ناامید شوند. دنیا فنیزاده در دنیای عروسکی آنقدر صبوری کرد تا به این نقطه برسد.فرزندان بسیاری از هنرمندان راه پدر و مادرشان را طی میکنند و زیر فشار نام خانواده بهطوردائم در حال بازجویی هستند اما دنیا فنیزاده توانست پاسخگوی جامعه باشد و مستقل از پرویز فنیزاده راهش را ادامه دهد. میشود از تجربه او استفاده کرد. او دنیای خودش را کشف کرد و درست در نقطهای که باید از زندگیاش لذت میبرد، ناکام ماند. آیا شما با خانم دنیا فنیزاده همکاری مشترک هم داشتهاید؟ نه… از آنجا که ایشان تمرکزش بر نمایش عروسکی تلویزیونی بود، ما نتوانستیم کار مشترکی انجام دهیم، اما بههرحال من با پدرش (پرویز فنیزاده) آشنایی عمیقی داشتم و در سنندج این رفاقتمان بیشتر شد و من ارادت زیادی به ایشان داشتم. زمانی که مرحوم فنیزاده بههرحال به طور ناگهانی فوت کرد، من همواره پیگیر فرزندانش بودم. تا اینکه دنیا قد کشید و دیدم که تمام طنز پدرش در او متجلی شده است و احساس کردم فرزند پرویز فنیزاده، جایگزینش شده است. کلاهقرمزی در خاطرهها مانده و مردم با آن زندگی میکنند که از جذابیتها و مهارتهای دنیا فنیزاده رنگوبو گرفته است. بهلحاظ کارشناسی، بازیدهندگی عروسک دنیا فنیزاده در چه سطحی است؟ در سطحی بسیار بالا. او جزء بازیدهندگان طراز اول نمایش عروسکی تلویزیونی است که با صحنه متفاوت است. دنیا در تلویزیون همواره یکی از پدیدآورندگان یک موجود زنده از روی یک شیء یا عروسک بود و بدون چیرگی بر رموز کنش و واکنشهای انسانی این امکانپذیر نیست. او این دو دنیا را خوب میشناخت. من چند ماه پیش به مناسبت جشنواره تئاتر عروسکی او را دیدم که دستش دیگر حرکت نمیکرد. او با این دستها زندگی میآفرید و حس کردم با ازدستدادن دست، دیگر از دنیا رفته است چون دیگر نمیتواند موجود زندهای را خلق کند. خودتان از میان کارهایش کدامیک را بیشتر میپسندید؟ آن چیزی که برایم آشناست، کلاه قرمزی است. طبیعی است ایشان کارهای متفاوتی کرده است، اما ماندنیترینش کلاه قرمزی است. طبیعی است که بدون متن جذاب و کارگردانی مسلط و بدهبستان با پسرخاله و دیگر عروسکها، آفرینش این عروسکها هم امکانپذیر نبوده است و ما بازیگری نداریم که بدون همکاری با گروه بازیگران و صداپیشگان بتواند هنرنماییاش را مطرح کند، بنابراین این بدهبستان در حد استادی و درجهیک بوده و او اینگونه نقشی زنده و ماندگار را ایجاد کرده است. بنابراین رفتنش بدون جایگزین است؟ امروز کسی میگفت که ما بهتر از دنیا فنیزاده را نداریم. من گفتم نه! حتما ما هنرمندان دیگری داریم؛ هیچکس جای هیچکس را نمیگیرد. کسی هم مثل دنیا نمیتواند ما را بخنداند. این خندیدن و بازیدادن عروسک است که مثل و مانند ندارد. بنابراین نباید رفتن او را بنبست و مسدودشدن راهها بدانیم. دنیا انگار در دو ماراتنی است که چوبش را به دست نفرات بعدی داده است که همچنان به اشیا و عروسکها جان ببخشند و اینگونه جهانی را بسازند. روزی دنیا گمنام بود و بعدها نامی شد و در میان نامآوران ماست. دیگر خودش نیست، اما آنچه از او بوده، ثبت و ضبط شده و تکرارشدنی است، اما آنچه از پدرش در صحنه بوده، به دلیل آنکه در آن روزگار ثبت نمیشد، نمانده مگر فیلمهایش که بسیار ماندگارند. فنیزاده میگفت: آ… آ… آ… دنیا همین است و بعد قبر. چقدر این عبارت کوتاه فنیزاده تکاندهنده است و سرنوشت اینگونه رقم میخورد. سرنوشت هر دو مثل هم بوده و پدر و دختر عمر کوتاهی داشتند و زندگیشان تلخ تمام شده است؟ هردو در نقطهای بودند که بعد از سالیان به درجهای از هنر رسیده بودند که هنوز باید ادامه مییافت، اما دیگر مهلت خوشهچیدن را نداشتند. اینبار سرطان به جان دنیا افتاده بود. مدتها بود که او را از زندگی عادی هم محروم کرده بود. انگار این سرنوشت تکرار شده است. خاطره شما از دنیا فنیزاده؟ آخرینبار در جشنواره عروسکی دیدمش، باورم نمیشد! به دلیل فاصله سنی زیادی که داشتیم، اما او را از زمانی که دختربچه بود، دیده بودمش و حالا خانمی شده بود و فرزندانی داشت. چنین حالتی که دریغآمیز است و از دیدنش خوشحال شدم، اما گفتم ایکاش در آن وضعیت نمیدیدمش. حالا چه توصیهای دارید؟ بیا تا قدر همدیگر بدانیم/ که تا ناگه ز یکدیگر نمانیم. باید یک بلندگویی به وسعت ١/۶۴٨/٠٠٠ کیلومترمربع ایران داشته باشیم و این گفته را به گوش همه برسانیم که ای خانم، آقا، عمر کوتاه است و هنرمندان و نویسندگان، علما و فضلا از بین میروند و ما باید به یادشان باشیم. همهاش نباید سر قبرها آنها را یادآوری کنیم. امیدوارم گوش شنوایی باشد. تا همین روزها که دنیا فنیزاده بود، کمتر کسی سراغش میرفت و از او مصاحبه میگرفت و حالا که مرده است، همه از او یاد میکنند. این دریغی است که گریبانگیر فرهنگ ما شده است و هنگام سرازیرشدن در قبر به یادشان میافتیم و شروع میکنیم به مرثیهسرایی و بزرگنماییکردن، حیف! RE: بیاد تازه درگذشتگان - کاربر حذف شده6 - ۱۴-۱۰-۱۳۹۵ ۰۱:۵۱ صبح پیام تسلیت داریوش مهرجویی به مردم ایران داریوش مهرجویی پیام تسلیتی را به بهانه درگذشت چند هنرمندی که اخیرا از بین ما رفتهاند، نوشت. این کارگردان سینما در متن پیام خود که اختصاصا در اختیار ایسنا قرار داده، نوشته است: «امروز باید پیام تسلیتی بدهم و نمیدانم چرا اخیرا مدام خبر مرگ میشنوم؟ تسلیت برای مرگ جعفر والی، نیما طباطبایی، دنیا فنیزاده و پوران فرخزاد که در فاصلهای کوتاه یک به یک ما را ترک کردند. هنوز از داغ مرگ عباس کیارستمی عزیز فارغ نشدهام که این چنین شاهد مرگ پی در پی فرهیختگان کشورم هستم. تسلیت برای همهی اخبار ناگوار، برای ایرانیان گور خواب. برای فرهنگیان و کارگران زحمتکش که حقوق مسلم خود را همواره با تاخیر و منت دریافت میکنند. تسلیت به هوای آلوده و سمی تهران و شهرستانها. به سیستم بهداشت و تغذیهی ناسالم و زهرآلودی که همگان را به مرور به آغوش مرگ میکشاند. کشور من روی ذخایر طلای سیاه نفت نشسته، ولی هر روز بخاطر بیکفایتیها و بیخیالیها و رشد روزافزون مردان اختلاسی باید منتظر اخبار تلخ و نامیدکننده باشیم. داریوش مهرجویی. نهم دیماه نود و پنج.» RE: بیاد تازه درگذشتگان - کاربر حذف شده2 - ۹-۱۱-۱۳۹۵ ۰۹:۳۹ عصر کاظم افرندنیا درگذشت ........ کاظم افرندنیا بازیگر پیشکسوت تلویزیون و سینما که از پنج شنبه 30 دی بر اثر سکته مغزی در بیمارستان بستری بود، صبح امروز -۹ بهمن ماه- بر اثر سکته مغزی درگذشت. افرندنیا روز پنج شنبه 30 دی ماه به دلیل سکته مغزی روانه بیمارستان شهدای تجریش شد. وی بعد از رسیدن به بیمارستان و همان روز پنجشنبه تحت عمل جراحی قرار گرفت و برای بار دوم عمل جرحی دیگری روی او انجام شد. او روز پنجشنبه نیز تحت عمل جراحی سوم قرار گفت و با کمک دستگاه تنفس میکرد. کاظم افرندنیا پیش تر از وضعیت فعلی خود گلایه کرده و گفته بود: اکثر بازیگران قدیمی با مشکلات بیکاری و حتی بیشتر دست و پنجه نرم می کنند. کار ما این شده که صندلی را جلوی در بگذاریم و منتظر باشیم تا فرشته مرگ ما را با خودش ببرد. RE: بیاد تازه درگذشتگان - کاربر حذف شده15 - ۱۰-۱۱-۱۳۹۵ ۰۷:۳۱ عصر با سپاس از رابین ویلیامز عزیز کاظم افرندنیا را آخرین بار در سفر آخری که استاد جلال مقامی مهمان شهر اصفهان بودند ملاقات کردم. مردی بزرگ اندام (اگر چه کهولت سن کمی از ابهتش کاسته بود) و چشمانی مهربان و لبی خندان، به کوچک و بزرگ احترام می گذاشت و هیچ سلامی را بدون پاسخ نمی گذاشت. آن شب از خاطراتش برای ما گفت، اگرچه به قول خودش نمی توانست از خاطرات "حمومک مورچه داره" تعریف کند ولی لطیفه ای از زرنگی اصفهانی ها گفت که مجلس را برای لحظاتی از کنترل خارج کرد. خاطرات ما از او شیرین و دوست داشتنی است، یادش گرامی و نامش ماندگار باد RE: بیاد تازه درگذشتگان - کاربر حذف شده2 - ۱۶-۱۱-۱۳۹۵ ۱۱:۰۶ عصر حسن جوهرچی .............. 6 مرداد 1347 - 15 بهمن 1395 نحسی جمعه ها پایانی ندارد، این بار زورِ بُهت بر تلخی واقعه ی رخ داده می چربید و خبری منتشر شده بود که باورکردنی نبود. حسن جوهرچی با پرواز ناگهانی اش همه را شوکه کرد و تلنگری محکم و اساسی به همه ما زد، تلنگری که خوب بدانیم این روز دیر یا زود در کمین همه ماست. سال 95 سال تلخی برای همه مردم ایران بود. سالی که کیارستمی را ازمان گرفت، حبیب رفت، پلاسکو ریخت و قهرمانان سرخپوش مان سوختند، قطارِ آتش هموطنانمان را پرپر کرد، استاد رشیدی را از دست دادیم، فوتبال با رفتن منصور خان یتیم شد، پیر سیاست مان ناباورانه مردم را تنها گذاشت و حالا نوبت به پسر نجیب و آرام سینما رسید. حسن جوهرچی بیش هر چیز شبیه به کاراکترش در «ضیافت» کیمیایی بود همان طور محجوب، همان طور از خودگذشته، تصویر آن چهره ی ماخوذ به حیا که در غافلگیری و بهت رفقا در آن کافه ی ارمنی تبار سرش را بالا نمی کرد تا جانبازی و رشادتش توی ذوق رفقا نخورد. جوهرچی اتفاقا با محمد در پناه تو خیلی نسبتی نداشت، محمد شاید کمی متظاهر تر از جوهرچی بود اما آن تصویر ویلچر نشین فیلمِ کیمیایی به این راحتی ها از حافظه جمعی ما نمی رود، همان یک تصویر و همان چشم ها نم دار برای ماندگاری اش کافیست، خوشا به حالش که فکر می کنیم نیست و اما گوشه ی ذهن خیلی از ما حیاتش ادامه دارد. روحش شاد. منبع: امیررضا شاهین نیا ....... و بدینوسیله از آنجا که هرکس که میرود بعد از مرگش عزیز میشود هرکس در وصف تعریف و تمجید از او سعی میکند از دیگری سبقت بگیرد . تعریف و تمجیدهایی که در زمان حیاتش خبری از آن بود ....... RE: بیاد تازه درگذشتگان - کاربر حذف شده15 - ۱۳-۱۲-۱۳۹۵ ۰۲:۴۶ صبح بانو مهین کسمایی بعد از تحمل چند سال بیماری شب ۱۲ اسفند براثر سرطان در آمریکا درگذشت. مهین کسمایی متولد ۱۳۱۷ در رشت از دوبلورهای ایرانی است. وی در سال ۱۳۳۱ وارد عرصه دوبله شد. مهین کسمایی برادرزاده علی کسمایی ملقب به پدر دوبله ایران است. (نقل از ویکی پدیا) بانو کسمایی در دوبله به جای هنرپیشه های معروفی مانند آدری هیپبورن، الیزابت تیلور و دایان کیتون سخن گفت ولی دامنه کارش را هرگز به یک سو محدود نکرد و در مجموعه ها و فیلم و انیمیشن های زیادی ما را با صدای زیبای خود به وجد آورد. یادش گرامی، نامش جاودان و صدایش زنده و مانا باد RE: بیاد تازه درگذشتگان - منصور - ۱۴-۱۲-۱۳۹۵ ۰۸:۳۱ صبح با تشکر از جان اسنوی عزیز من فقط به تعدادی از آثار این گوینده بسیار توانمند اشاره میکنم گوینده ای که در ردیف یکی از5 گوینده برتر زن تاریخ دوبلاژ ایران بوده و هست و در جایگاه زیباترین صدا شاید فقط ژاله کاظمی و شهلا ناظریان بتوانند با صدای زیبای او پهلو بزنند. او یکی از ستارگان پرفروغ دوبله ایران بود که در فرصتی مناسب به نقد کارهای فوق العاده این استاد مسلم دوبله خواهیم پرداخت. آدری هپبورن در : رابین و ماریان تنها در تاریکی ( در نقش سوزی هنریکس) سابرینا (در نقش سابرینا فرچایلد) بانوی زیبای من ( در نقش الیزا دولیتل) وقتی پاریس می جوشد ( در نقش گبی) ساعت کودکان ( در نقش کارین) جنگ و صلح ( در نقش ناتاشا رستف) نابخشوده (دوبله دوم) (در نقش راشل زاخاری) صبحانه در تیفانی و .... و دبورا کار (دوبله دوم - در خدا میداند آقای آلیسون) / کاترین دنوو (در پیش برو یا بمیر و شیرهای صحرا) / سنتا برگر (در شادباش در سوئیس ) / جین سیمونز (در چمن همسایه سبزتر است) / شرلی مک لین (در رولز رویس زرد) / میا فارو (دوبله اول - در بچه رزماری ) / دایان بیکر (در جایزه ) / لی گرانت (در طالع نخس2) / اینگرید برگمن (در دوبله اول - کازابلانکا) / آنجی دیکنسون (در گل شیطان) / ظرف عسل (بجای کاپوسین) / بریژیت فوسی (در آخرین سکه) / سیبل دانینگ (در سمندر) / ایزابل دین (در تروریست ها) / لوچیکا مورلاکی (دوبله اول - در یوزپلنگ) / فرانس نویان (در دختری بنام تامیکو) / فرانچسکا آنیز (در مکبث) / لیندا کریستا (دوبله اول - در دو نفر باهم تاختند) / ایوت میمکس (در مزدوران) / فرانسیس نویان (در کله الماس) / سابینه بیت مان (در ببر اشناپور) / پیلار سیوارت (در وحشیهای جوان) / اتللو (دوبله سوم) / دیکسی کی وید ( در آنسوی ابدیت) / سوزان استراسبرگ ( در افتاب سوزان) / مارلنه دیتریش (در کاترین کبیر) و ... --------------- یکی از آخرین گفتگوهای ایشان را بخوانیم http://saten.ir/130590/%D9%85%D9%87%DB%8C%D9%86-%DA%A9%D8%B3%D9%85%D8%A7%DB%8C%DB%8C-%D8%AF%D9%88%D8%A8%D9%84%D9%88%D8%B1-%D8%AF%D8%B1%DA%AF%D8%B0%D8%B4%D8%AA-%D8%B9%DA%A9%D8%B3-%D8%8C%D8%A8%DB%8C%D9%88%DA%AF%D8%B1%D8%A7/ RE: بیاد تازه درگذشتگان - کاربر حذف شده2 - ۲۳-۱۲-۱۳۹۵ ۰۹:۳۵ عصر خبر فوری: سینما به ما یاد داده که زندگی یعنی لحظات توامان شادی و غم، ولی هرگز فکر نمیکردیم روزی برسد که قرار باشد بدترین خبر ممکن را در «دنیای تصویر» منتشر کنیم. دقایقی قبل علی معلم، مدیر مسئول و سردبیر نشریه دنیای تصویر، بنیانگذار جشن سینمایی تلویزیونی حافظ، مدرس، مجری و برنامهساز و تهیهکنندهی سینما در سن 54 سالگی و در پی حملۀ قلبی، دار فانی را وداع گفت. علی معلم سال 1341 در دامغان متولد شد. در رشتهی سینما تحصیل کرد، در دههی شصت فعالیت مطبوعاتی خود را آغاز کرد و در سال 71 با تاسیس ماهنامه «دنیای تصویر» فصل تازهای را در مطبوعات و رسانههای سینمایی رقم زد. «شوکران»، «گاوخونی»، «ازدواج به سبک ایرانی» و «آل» از جمله تجربیات او در مقام تهیهکنندگی بود. معلم که به واسطهی تولید و اجرای برنامههایی چون «جنگ هنر»، «از واژه تا تصویر»، «سینمای اندیشه» و ...به چهرهای شناخته شده برای مخاطبان تبدیل شده بود، اولین جشن سینمایی و تلویزیونی خصوصی ایران را تاسیس کرد و تندیس حافظ را به منظومهی سینمای کشور افزود. فعالیت معلم فقط به عرصهی مطبوعات و رسانهها محدود نمیشد «شوکران»، «گاوخونی»، «ازدواج به سبک ایرانی» و «آل» از جمله تجربیات موفق او در مقام تهیهکنندگی بود. دریافت مدرک دکتری افتخاری به پاس فعالیتهایش در عرصهی فرهنگ و هنر نیز یکی دیگر از عناوین متعدد او به شمار میرفت. کوتاه نوشتی از فعالیت های علی معلم علی معلم (آذر ۱۳۴۱ در تهران- اسفند ۱۳۹۵) نویسنده، ناشر، منتقد، تهیهکننده، کارگردان، مجری تلویزیون و بازیگر ایرانیست. او سردبیر و مدیرمسئول ماهنامه دنیای تصویر است. وی همسر آذر معماریان است. علی معلم در هیئتهای داوری و انتخاب جشنواره بین المللی فیلم فجر(هفت دوره)، جشنوارهٔ بینالمللی فیلم کشورهای غیرمتعهد (پیونگ یانگ)، جشنوارهٔ سینمای جوان، جشنوارهٔ فیلمهای دانشجویی، جشنوارهٔ فیلمهای خانوادگی، نخستین جشنوارهٔ فیلم و کیفیت، جشنوارهٔ فیلم جوان، جشنواره فیلم رویش و جشنواره بینالمللی فیلم شهر (دو دوره)، نخستین جشنوارهٔ فیلمهای ویدئویی تهران، جشنوارهٔ فیلم زنان (پروین اعتصامی) عضویت داشته است. وی همچنین سه دوره عضویت در هیئت انتخاب فیلم ایران برای آکادمی اسکار را بر عهده داشته است. او مجری، تهیه کننده و پایهگذار جشن سینمایی/ تلویزیونی دنیای تصویر (تندیس حافظ)است که نخستین جشنوارهی سینمایی بخش خصوصی در ایران میباشد. RE: بیاد تازه درگذشتگان - کاربر حذف شده4 - ۲۴-۱۲-۱۳۹۵ ۰۲:۲۲ صبح جمع کثیری از اهالی سینما در منزل مرحوم علی معلم حضور یافتند. به گزارش ایلنا ، از ساعت 18 امروز دوشنبه 23 اسفند جمع زیادی از هنرمندان سینما همچون مهران مديري، افخمي، علي رضا اعصار، كمند اميرسليمانى، منوچهر شاهسواری، سعید راد، رضا داودنژاد، امیر پوریا، مجید توکلی، ابوالحسن داودی، فرشته طائرپور، ستاره و لاله اسکندری، الهام حمیدی، مهدی کرمپور، گوهر خیراندیش، عزل بدیعی، کمند امیر سلیمانی، الیکا عبدالرزاقی، امیر قادری، هادی کاظمی، میلاد کیمرام، حسام نوابصفوی، نفیسه روشن و همچنین جمع زیادی از نمایندگان صنوف سینمایی، کامران ملکی، علیرضا تابش، سید جمال ساداتیان، شهابالدین عادل، رضا رخشان ،میلاد کی مرام،حسام نواب صفوی ،... در منزل علی معلم حضور یافتند تا با آذر معماریان همسر این سینماگر فقید ابراز همدردی کنند. همچنین گواهی فوت مرحوم علی معلم را محمد هادی کریمی پزشک و کارگردان شناخته شده سینما امضا کرد. علی معلم تهیه کننده سینما عصر امروز به دلیل سکته مغزی دار فانی را وداع گفت. |