انجمن سینما کلاسیک
آقاجلال و مستررابرت - گزارش اختصاصی سینما کلاسیک ازمراسم رونمایی زندگینامه جلال مقامی - نسخه‌ی قابل چاپ

+- انجمن سینما کلاسیک (http://cinemaclassic.ir)
+-- انجمن: سالن دوبلاژ ایران (/Forum-%D8%B3%D8%A7%D9%84%D9%86-%D8%AF%D9%88%D8%A8%D9%84%D8%A7%DA%98-%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86)
+--- انجمن: اخبار دوبله و دوبلورها و گزارشات اختصاصی (/Forum-%D8%A7%D8%AE%D8%A8%D8%A7%D8%B1-%D8%AF%D9%88%D8%A8%D9%84%D9%87-%D9%88-%D8%AF%D9%88%D8%A8%D9%84%D9%88%D8%B1%D9%87%D8%A7-%D9%88-%DA%AF%D8%B2%D8%A7%D8%B1%D8%B4%D8%A7%D8%AA-%D8%A7%D8%AE%D8%AA%D8%B5%D8%A7%D8%B5%DB%8C)
+---- انجمن: گزارشات ویژه و اختصاصی سایت سینما کلاسیک (/Forum-%DA%AF%D8%B2%D8%A7%D8%B1%D8%B4%D8%A7%D8%AA-%D9%88%DB%8C%DA%98%D9%87-%D9%88-%D8%A7%D8%AE%D8%AA%D8%B5%D8%A7%D8%B5%DB%8C-%D8%B3%D8%A7%DB%8C%D8%AA-%D8%B3%DB%8C%D9%86%D9%85%D8%A7-%DA%A9%D9%84%D8%A7%D8%B3%DB%8C%DA%A9)
+---- موضوع: آقاجلال و مستررابرت - گزارش اختصاصی سینما کلاسیک ازمراسم رونمایی زندگینامه جلال مقامی (/Thread-%D8%A2%D9%82%D8%A7%D8%AC%D9%84%D8%A7%D9%84-%D9%88-%D9%85%D8%B3%D8%AA%D8%B1%D8%B1%D8%A7%D8%A8%D8%B1%D8%AA-%DA%AF%D8%B2%D8%A7%D8%B1%D8%B4-%D8%A7%D8%AE%D8%AA%D8%B5%D8%A7%D8%B5%DB%8C-%D8%B3%DB%8C%D9%86%D9%85%D8%A7-%DA%A9%D9%84%D8%A7%D8%B3%DB%8C%DA%A9-%D8%A7%D8%B2%D9%85%D8%B1%D8%A7%D8%B3%D9%85-%D8%B1%D9%88%D9%86%D9%85%D8%A7%DB%8C%DB%8C-%D8%B2%D9%86%D8%AF%DA%AF%DB%8C%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87-%D8%AC%D9%84%D8%A7%D9%84-%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%85%DB%8C)

صفحه‌ها: 1 2


آقاجلال و مستررابرت - گزارش اختصاصی سینما کلاسیک ازمراسم رونمایی زندگینامه جلال مقامی - برو بیکر - ۱۱-۲-۱۳۹۵ ۰۹:۳۲ عصر

[تصویر: 1462038639421.jpg]

 


با توجه به نزدیک شدن به مراسم رونمایی از مستند آقا جلال و مستر رابرت و حضور اعضای سایت سینما کلاسیک در این مراسم ، لذا اطلاعات و گفتگوی اعضا در خصوص این مستند و همچنین گزارشهای مربوط به روز برگزاری مراسم از تاپیک با جلال مقامی در سینما کلاسیک منفک می شود و بحث و گفتگو در این تاپیک دنبال می گردد.

میهمانان و بازدیدکنندگان می توانند اطلاعات تکمیلی را قبل از مطالعه این تاپیک در تاپیک با جلال مقامی در سینما کلاسیک مطالعه فرمایند.


آنوس فیلم آقاجلال و مستررابرت:



 

بزودی اسکرین شات هایی از این مستند در این تاپیک منتشر می شود. همچنین تا این لحظه طبق اعلام آمادگی دوستان و پذیرش دعوت استاد جلال مقامی حضور هشت نفر از اعضای سایت در مراسم قطعی شده است. سایر دوستانیکه تمایل به حضور در مراسم را دارند لطفا برای پیش بینی تمهیدات با پیام خصوصی ما را درجریان قرار دهند. همچنین بعد از قطعی شدن ساعت و روز مراسم، اسامی مدعوین مشهور 24 ساعت قبل از مراسم به اطلاع اعضا خواهد رسید. مراسم در سالن موزه سینما واقع در باغ فردوس برگزار می گردد.

توضیح : ممکن است برخی از پستهای  این تاپیک که مربوط به عکسهای یادگاری اعضا با گویندگان و شرکت کنندگان در روز مراسم است و در آینده ارسال می گردد برای اعضای تایید نشده سایت قابل نمایش نباشد.

 


پوستر رسمی مستند آقا جلال و مستر رابرت محصول شبکه مستند سیما - پدرام - ۱۳-۲-۱۳۹۵ ۰۸:۵۲ عصر

[تصویر: 1462209701641.jpg]

پوستر رسمی مستند آقا جلال و مستر رابرت ساخته ابوالفضل توکلی محصول شبکه مستند سیما

 


RE: آقاجلال و مستررابرت - گزارش اختصاصی سینما کلاسیک ازمراسم رونمایی زندگینامه جلال مقامی - برو بیکر - ۱۳-۲-۱۳۹۵ ۱۱:۲۵ عصر

با سلام
طبق آخرین اطلاعات بدست آمده مراسم رونمایی از فیلم آقا جلال و مستر رابرت در روز دوشنبه بیستم اردیبهشت  1395/2/20  از ساعت 10 الی 12 صبح در سالن موزه سینما واقع در خیابان ولیعصر - باغ فردوس برگزار میگردد.
هرگونه تغییر در تاریخ و یا ساعت مراسم، بلافاصله به اطلاع دوستان خواهد رسید. ساعت و تاریخ مراسم هنوز بصورت رسمی اعلام نشده است. این اطلاعات از سوی خود جناب مقامی در اختیار سایت قرار گرفته است.
یکروز قبل از تاریخ برگزاری مراسم نحوه حضور و جانمایی دوستانیکه از طریق پیام خصوصی جهت شرکت در این مراسم  اعلام آمادگی نموده اند به اطلاعشان خواهد رسید. جناب مقامی هم فرمودند بعد از مراسم  جهت گفتگوی دوستانه در خدمت اعضای سایت خواهند بود. سعی می کنیم در آنروز دیگر بزرگان را نیز در جمع خود داشته باشیم. حضور جناب بهروز رضوی هم در جمع ما قطعی ست.
 

 


RE: آقاجلال و مستررابرت - گزارش اختصاصی سینما کلاسیک ازمراسم رونمایی زندگینامه جلال مقامی - برو بیکر - ۱۴-۲-۱۳۹۵ ۰۱:۳۸ صبح

ارائه شده بطور اختصاصی از طرف سایت سینما کلاسیک:


شناسنامه کامل فیلم آقا جلال و مستر رابرت


تهیه شده توسط سازمان صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران - شبکه مستند

طراح - تهیه کننده و کارگردان: ابوالفضل توکلی
تصویر بردار: احسان آئینه
تدوین : محمد حسین آئینه
صدا گذاری:مهدی مویدی
صدا بردار:شهباز ضیایی
عکاس: سعیده ملامهدی
دستیار کارگردان:سعید صفائی
طراح نشان:حمیدرضا پور جمال
اصلاح رنگ: عماد خدابخش
حمل و نقل:سجاد صفری

با تشکر از همکاری:
رفعت هاشم پور
بهروز رضوی
واحد دوبلاژ صدا و سیما
بهرام زند
حسن ترازنده
مجتبی نقی ئی
فرهاد قطبی
پرویز ربیعی
همت مومیوند
امیر محمد صمصامی
مینو غزنوی
رضا آفتابی
مهتاب کرامتی
رسول نبی ابهری
مجید میر جلالی
سیاوش عقدایی
عبدالله مهرپیوند الوندی
میثم حسینی
مهدی بخشی مقدم
نیکا توکلی
بیمارستان قائم کرج - دکتر حسین افشاریان
شهرداری کرج - عباس سعیدی کیا
سازمان پارک ها و فضای سبز کرج - رضا زین العابدینی
سینما هجرت کرج - ابراهیم خلیل زاده
اداره کل فرهنگ و ارشاد استان البرز
روابط عمومی موزه سینما
رادیو البرز
آرشیو مرکزی سازمان صدا و سیما - شیرزاد رنجبران
حراست سازمان صدا و سیما

مکانهای فیلمبرداری:
سالن سینما هجرت کرج
خیابان لاله زار
بیمارستان قائم کرج
واحد دوبلاژ سازمان صدا و سیما
منزل استاد جلال مقامی
کافی شاپ خورشید در مهرشهر کرج
پارک شهید چمران کرج
سالن موزه سینما در باغ فردوس

مدت فیلم: 55 دقیقه و 17 ثانیه
همچنین در لابلای فیلم از تصاویر آرشیوی واحد دوبلاژ که شامل پشت صحنه های دوبله فیلم و دوبله های همزمان در جشنواره اصفهان و نیز کلیپ اختصاصی سایت سینما کلاسیک بهره برداری شده است.



 


 


RE: آقاجلال و مستررابرت - گزارش اختصاصی سینما کلاسیک ازمراسم رونمایی زندگینامه جلال مقامی - برو بیکر - ۱۴-۲-۱۳۹۵ ۱۲:۲۹ عصر

نبوغ که چه عرض کنم
بنظر من متنی که منصور برای جناب مقامی در تاپیک با جلال مقامی در سینما کلاسیک نوشته اند یه جورایی الهام شده بود.
بهروز رضوی قراره تو مراسم درباره استاد صحبت کند. بنظر من این متن با صدای با صلابت بهروز رضوی چه شود.......
 


RE: آقاجلال و مستررابرت - گزارش اختصاصی سینما کلاسیک ازمراسم رونمایی زندگینامه جلال مقامی - برو بیکر - ۱۵-۲-۱۳۹۵ ۰۱:۳۰ صبح

تغییر در ساعت و محل برگزاری رونمایی از فیلم آقا جلال و مستر رابرت

جناب آقای ابوالفضل توکلی طی تماس با سایت سینما کلاسیک از تغییر در ساعت و محل برگزاری مراسم رونمایی فیلم آقا جلال و مستر رابرت خبر دادند.

محل برگزاری مراسم:
فرهنگسرای ابن سینا واقع در شهرک غرب - انتهای بلوار ایران زمین - روبروی بیمارستان بهمن

ساعت برگزاری مراسم:
ساعت 17:30 الی 19:30

همچنین ایشان با توجه به سیاستهای سازمان صدا و سیما با قرار دادن اسکرین شاتهایی از فیلم که بنده آماده نموده بودم ، تا قبل از پخش فیلم از رسانه ملی موافقت نفرمودند.

پی نویس: این تغییر ساعت بنا به درخواست استاد جلال مقامی انجام پذیرفته است. با توجه به برگزاری مراسم در عصر احتمالا دوستانیکه مشغله کاری داشتند با خیال راحت تری می توانند در مراسم شرکت نمایند. همچنین اغلب همکاران استاد و دوبلورها در این ساعت احتمال حضورشان بیشتر است. زیرا اغلب آنها هنگام صبح در استودیوها مشغول بکار هستند. به امید دیدار دوستان در روز دوشنبه بیست اردیبهشت در فرهنگسرای ابن سینا.
 

 


RE: آقاجلال و مستررابرت - گزارش اختصاصی سینما کلاسیک ازمراسم رونمایی زندگینامه جلال مقامی - برو بیکر - ۱۸-۲-۱۳۹۵ ۰۹:۲۵ عصر

با سلام
برخی از دوستان که در شهرستان تشریف دارند طی دو روز گذشته بسیار تمایل داشتند که بدانند کدامیک از گویندگان دیگر در مراسم حضور خواهند داشت. در اینخصوص متاسفانه نمی شود از قبل پیش بینی نمود. آنچه که بدیهی ست ما می دانیم که جناب بهروز رضوی قطعا حضور خواهد داشت. روز پنج شنبه پدرام عزیز هم به نمایندگی از سایت با جناب والی زاده تماس گرفتند. ایشان در حال حاضر مشغول دوبله یک سریال به مدیریت خانم زهره شکوفنده هستند و هر روز دو قسمت از آن را دوبله می کنند و خانم شکوفنده هم بسیار روی حضور گویندگانش سخت گیری می کند. در هر حال اصرار ما برای حضور ایشان باعث گردید تا جناب والی زاده تمام سعی خود را بکنند که روز دوشنبه سرعت کار را بالا ببرند تا به مراسم برسند. لذا شخصا نمی توانم پیش بینی کنم چه کسانی را در این مراسم خواهیم دید. 



چه کسی بعنوان نفر سوم مقابل دوربین ابوالفضل توکلی قرار خواهد گرفت؟

خوشبختانه بعد از بهروز رضوی و جلال مقامی سومین نفری که رسانه ملی تصمیم دارد پرتره مستند او را بسازد باز یکی دیگر از دوبلورهای با سابقه است. در پست بعدی اطلاعات کاملی را در این خصوص خدمت دوستان خواهیم داد. انجمن سینما کلاسیک به سبب داشتن اعضای مطلع خود و اطلاعات کامل در خصوص گویندگان اینبار با همت کاربران خود همکاری نزدیکی با ابوالفضل توکلی خواهد داشت.

 


RE: آقاجلال و مستررابرت - گزارش اختصاصی سینما کلاسیک ازمراسم رونمایی زندگینامه جلال مقامی - کاربر حذف شده15 - ۲۰-۲-۱۳۹۵ ۰۶:۱۴ عصر

نخستین عکس ها از مراسم
برگرفته از کانال رسمی تلگرام شبکه مستند سیما (ساعت 19:02 )
[تصویر: 1462804806981.jpg]


RE: آقاجلال و مستررابرت - گزارش اختصاصی سینما کلاسیک ازمراسم رونمایی زندگینامه جلال مقامی - برو بیکر - ۲۰-۲-۱۳۹۵ ۱۱:۵۲ عصر

شب بیاد ماندنی ......

دو سال پیش در سایت سابق نوشتم فضای مجازی دیگر آنقدرها هم مجازی نیست. آنروز شاید خیلیها متوجه منظور من نشدند. اما امروز رونمایی از مستند پرتره استاد جلال مقامی مجالی گردید تا کاربرانیکه سالهای سال نوشته هایشان نفس به نفس در فضای مجازی در همسایگی سایر کاربران می نشست حالا یکدیگر را چهره به چهره از نزدیک می دیدند.

امروز یکی از بهترین روزهای سینما نشینان بود. در مراسم رونمایی از مستند آقا جلال و مستر رابرت اعضای زیر حضور داشتند:

منصور
محمد
اسپونز
پدرام
آکتورز
سعید
لوهارپر
رهگذر بی نشان
بروبیکر

منصور و بروبیکر و پدرام و اسپونز بواسطه برگزاری مصاحبه های اختصاصی سایت تا پیش از این روز ، یکدیگر را از نزدیک دیده بودند. بروبیکر و ناصر (آکتورز) عزیز هم در یک روز سرد زمستانی همدیگر را ملاقات کرده بودند. اما محمد ........  باید اعتراف کنم همه ما را غافلگیر کرد. شاید خوشبینانه ترین عضو سایت هم فکر نمی کرد در پشت آواتار گریگوری پک یک شخص مهربان و خوش مشرب بنام محمد وجود داشته باشد. شخصی که از ابتدا تا انتهای مراسم پویایی و نشاط خاصی همراه با انرژی مثبت به اعضا تزریق می کرد....... و سعید ...... باز هم شخصا غافلگیر شدم. حیف نبود در آنسوی چهره کاووس دوستدار چنین شخص آرام و متینی را ما هرگز نبینیم؟؟ و رهگذر عزیز که از 700 کیلومتر آنطرفتر و از مرکزی ترین نقطه وطن ، خودش را به پایتخت رسانده بود. و لوهارپر که با پسر خاله اش جمع ما را گرمتر نموده بود.

انگار سالهاست یکدیگر را می شناسیم. وقتی با محمد صحبت می کردم گویی سالهای سال است که با یکدیگر معاشرت داریم. اینقدر که دوستان بفکر معاشرت با یکدیگر بودند دیدن چهره بزرگان برایشان اهمیت نداشت. استاد جلال مقامی مانند نگینی در کانون خبرهای مراسم می درخشید. یار دیرین استاد جناب بهروز رضوی جزو اولین میهمانانی بود که خود را به فرهنگسرا رساند. اعضای سایت در هر گوشه از محوطه مشغول خوش و بش کردن و رد و بدل نمودن شماره های خود بودند.

مراسم آغاز شد. اعضای سایت در ردیفهای دوم و سوم سالن استقرار یافتند و پس از قرائت قرآن و پخش سرود ملی مراسم زسما آغاز گردید. استاد جلال مقامی قبل از بیان هر گفته ای با نام بردن از سه نفر از اعضای سایت و تشکر و قدردانی از انها گفته های خود را اغاز نمود. سپس ریاست محترم شبکه مستند و متعاقب آن بهروز رضوی در قدردانی از استاد جلال مقامی سخنرانی فرمودند. ( اعتراف می کنم هیچوقت از شنیدن صدای با صلابت بهروز رضوی سیر نمی شوم .) و نهایتا جناب ابوالفضل توکلی از مراحل ساخت این مستند برای حضار توضیحاتی دادند.

ورود استاد منوچهر والی زاده به همراه علی همت مومیوند لحظاتی مراسم را تحت الشعاع قرار داد. شب قبل که با ایشان صحبت می کردم همچنان آمدنشان در پرده ابهام بود. جمله ای به ایشان گفتم که اطمینان داشتم اگر به محتوای آن پی ببرند قطعا خواهند آمد. به ایشان گفتم جناب والی زاده، فراموش نکنید سه ماه دیگر نوبت شماست ........ خانم شراره حضرتی بهمراه خواهر استاد جلال مقامی نیز با تاخیر آمدند. منصور عزیز زحمت کشیده بودند و از طرف سایت برورشور نفیسی را درباره زندگینامه و آثار استاد تهیه کرده بودند که آنرا در مراسم بین بزرگان پخش نمودیم. فیلم شروع می شود و عظمت هنر استاد به روی پرده نمایش نقش می بندد.

جناب ابوالفضل توکلی تا آخرین لحظه مشغول بازسازی برخی از  قسمتهای فیلم بودند. دو روز قبلتر ایشان تماس گرفته بودند و از اشکال واحد نظارت در پخش قسمتی از فیلم آلونک که در آن هنرپیشه زن پیش از انقلاب حضور داشتند و از روی کلیپ سایت استخراج گردیده بود خبر دادند. پدرام عزیز بلافاصله بخش دیگری را به سلیقه خودش از فیلم استخراج می کند و برای اقای توکلی ایمیل می کنند و ایشان آنرا جایگزین می کنند.

فیلم تمام می شود. چراغها که روشن می شود در سالن چهره های دیگری را می بینیم. شروین قطعه ای - افشین ذی نوری - مریم راد پور - بیژن علیمحمدی و ......  بازار عکسهای یادگاری داغ و داغ می گردد. خبرگزاریها مرتبا در حال تهیه عکس و گزارش بودند. استاد جلال مقامی ضمن تشکر از اعضای سایت سینما کلاسیک که از راههای دور و نزدیک آمده بودند از انها می خواهد تا برای گرفتن عکس یادگاری به روی سن بروند.

بچه های سایت در هر گوشه مشغول معرفی سایت به گویندگان بودند. از افشین ذی نوری خواستم حتما نقد اعضای سایت را درباره مسابقه جادوی صدا بخواند. از سوءتفاهم پیش آمده بین سایت ما و شروین قطعه ای با ایشان سخن گفتیم و منصور با او از هنرمایی پدرش در سریال زورو سخن می گفت.

در حیاط فرهنگسرا منتظر استاد بودیم. بچه ها از دیدار یکدیگر سیر نمی شدند. در پستهای بعدی عکسهای ویژه مراسم را تقدیم دوستان خواهم نمود. قطعا سایر حاضرین در مراسم نیز مشاهدات خود را خواهند نوشت. با پایان یافتن مراسم یک شب بیاد ماندنی در ذهن اعضای سایت ثبت می گردد..... و جای تمام دوستان غایب را هم خالی نمودیم ......
 شاید وقتی دیگر 


 

 


RE: آقاجلال و مستررابرت - گزارش اختصاصی سینما کلاسیک ازمراسم رونمایی زندگینامه جلال مقامی - برو بیکر - ۲۱-۲-۱۳۹۵ ۰۳:۱۴ صبح

همزمان با برگزاری مراسم رونمایی از فیلم آقا جلال و مستر رابرت خبرگزاریهای ایسنا و تسنیم و آفتاب و ...... همچنین پایگاه اطلاع رسانی سیما خبر این مراسم را پوشش دادند. قبل از ارسال تصاویر اختصاصی سایت سینما کلاسیک از این مراسم ، خبر پایگاه اطلاع رسانی سیما و خبر تصویری ایسنا را خدمت اعضا ارسال می داریم:


به گزارش پایگاه اطلاع رسانی سیما: در ادامه تولید مستندهای پرتره از بزرگان عرصه گویندگی کشور که با ساخت مستند «روزگار بهروز» درباره بهروز رضوی در شبکه مستند آغاز شد، ابوالفضل توکلی این بار پرتره استاد جلال مقامی را با مستند «آقا جلال و مستر رابرت» تولید کرده است.جلال مقامی متولد 1320 مدیر دوبلاژ، دوبلور و بازیگر سینما و تلویزیون ایران است که مردم بازیگران مطرحی چون رابرت ردفورد، رابین ویلیامز، عمر شریف، مایکل کین، ژان پل بلموند، باب پک و... را با صدای او به یاد می آورند.

 وقتی فیلم های رابرت ردفورد جوان بر پرده نقره ای سینماهای ایران تابیده شد، صدای جلال مقامی بود که با دوبله اش به بازی او جان دیگری داد. جلال و رابرت از جوانی تاکنون با هنر خود هم پای یکدیگرند. استاد جلال مقامی با صدای آهنگین خود که بر فیلمها طنین انداز بود بخشی از حافظه شنیداری ماندگار هر ایرانی است.وی درباره تولید این مستند در یادداشت کوتاهی نوشته است: بیش از نیم قرن از فعالیت هنری من گذشت و چه زود. در حال حاضر از این همه سال فعالیت چیزی برایم نمانده جز خاطرات تلخ و شیرین و مهر مردم عزیز و مهربان. آنچه گفتنی بود بارها گفته ام، دیگر چیزی برای گفتن ندارم جز اینکه بگویم... اهل کاشانم. روزگارم بد نیست. تکه نانی دارم. خرده هوشی، سر سوزن ذوقی. مادری (داشتم) بهتر از برگ درخت، دوستانی بهتر از آب روان و خدایی که در این نزدیکیست، لای این شب بوها، پای آن کاج بلند، روی آگاهی آب، روی قانون گیاه.

 ابوالفضل توکلی پیش از این فیلمهای مستندی چون «جامبو، یعنی سلام»، «مسیر آبی»، «ایستگاه 9»، «عمو علی»، «تک سوار» و ... را کارگردانی کرده است.عوامل «آقا جلال و مستر رابرت» عبارتند از طراح، کارگردان و تهیه کننده: ابوالفضل توکلی، تصویربردار: احسان آئینه، صدابردار: شهباز ضیایی، تدوین: حسین آئینه، صداگذار: سیدمهدی مویدی، اصلاح رنگ: عماد خدابخش، عکاس: سعیده ملامهدی.این مستند با حضور جلال مقامی و دیگر بزرگان عرصه دوبله ایران، مدیران شبکه مستند، عوامل تولید و اهالی رسانه دوشنبه 20 اردیبهشت ساعت 17:30 در فرهنگسرای ابن سینا رونمایی می شود و قرار است جمعه 24 اردیبهشت ساعت 14 از شبکه مستند سیما روی آنتن برود.
 

 

[تصویر: 1462837304441.jpg]
استاد جلال مقامی و بهروز رضوی


[تصویر: 1462837308045.jpg]
ابتدای مراسم هنگام پخش سرود ملی
به ترتیب از راست : ابوالفضل توکلی(کارگردان) - تاجیک (رئیس شبکه مستند)- جلال مقامی - بهروز رضوی - سیف(رئیس شبکه جوان) - سیاوش عقبائی


[تصویر: 1462837304542.jpg]
منوچهر والی زاده


[تصویر: 1462837304633.jpg]
جلال مقامی


[تصویر: 1462837307844.jpg]
منوچهر والی زاده و علی همت مومیوند


[تصویر: 1462837308186.jpg]
جلال مقامی هنگام امضای پوستر یادبود فیلم


[تصویر: 1462837308327.jpg]


[تصویر: 1462837308428.jpg]
منوچهر والی زاده - ابوالفضل توکلی - جلال مقامی - بهروز رضوی


انجمن سینما کلاسیک در همینجا به اطلاع اعضای خود می رساند که منوچهر والی زاده بعنوان سومین گوینده ای که قرار است پرتره مستند او توسط صدا و سیما و به کارگردانی ابوالفضل توکلی ساخته شود انتخاب گردیده است. استاد منوچهر والی زاده از حمایت کنندگان سایت سینما کلاسیک می باشد و در گفتگوی مقدماتی بین جناب ابوالفضل توکلی و منوچهر والی زاده هر دو به نیکی از سایت سینما کلاسیک و اعضای مطلعش نام بردند و قرار گذاشته شد که همکاری نزدیکی جهت تبادل اطلاعات بین سایت سینما کلاسیک و جناب ابوالفضل توکلی برقرار گردد.

مستند پرتره استاد جلال مقامی جمعه همین هفته - 24 اردیبهشت ساغت 14 از شبکه مستند پخش می گردد. تکرار این مستند در جمعه هفته بعد ساعت 22 از همین شبکه پخش می گردد. اعضای سایت سینما کلاسیک و علاقمندان به دوبله امیدوارند تا این اقدام پسندیده صدا و سیما ادامه داشته باشد و در آینده مستند پرتره سایر گویندگان بزرگ نیز ساخته شود.
 

 

 

 


RE: آقاجلال و مستررابرت - گزارش اختصاصی سینما کلاسیک ازمراسم رونمایی زندگینامه جلال مقامی - رهگذر بی نشان - ۲۱-۲-۱۳۹۵ ۱۰:۲۵ صبح

(۲۰-۲-۱۳۹۵ ۱۱:۵۲ عصر)'برو بیکر' نوشته شده توسط:  شب بیاد ماندنی ......

دو سال پیش در سایت سابق نوشتم فضای مجازی دیگر آنقدرها هم مجازی نیست. آنروز شاید خیلیها متوجه منظور من نشدند. اما امروز رونمایی از مستند پرتره استاد جلال مقامی مجالی گردید تا کاربرانیکه سالهای سال نوشته هایشان نفس به نفس در فضای مجازی در همسایگی سایر کاربران می نشست حالا یکدیگر را چهره به چهره از نزدیک می دیدند.

امروز یکی از بهترین روزهای سینما نشینان بود. در مراسم رونمایی از مستند آقا جلال و مستر رابرت اعضای زیر حضور داشتند:

منصور
محمد
اسپونز
پدرام
آکتورز
سعید
لوهارپر
رهگذر بی نشان
بروبیکر



 


پس چرا من لوهارپر و سعید رو ندیدم؟؟!تصویر: images/Pictures/102.gif

 
انصافا دیدار دوستان از نردیک لطف ویژه ای داشت....دکتر اسپونز، منصور عزیز که بیش از 12 سال است در اینترنت از ایشان می اموزم، خود بروبیکر، اکتورز دوست داشتنی که با همان نگاه اول شناختمش،محمد، پدرام! اصلا فکر نمی کردم که این دو دوست عزیز با این وسعت اطلاعات در مورد دوبله این قدر جوان باشند! البته بین خودمان بماند من فکر می کنم محمد و پدرام دوقلو هستند!تصویر: images/Pictures/109.gif
....
 


RE: آقاجلال و مستررابرت - گزارش اختصاصی سینما کلاسیک ازمراسم رونمایی زندگینامه جلال مقامی - برو بیکر - ۲۱-۲-۱۳۹۵ ۰۳:۵۵ عصر

خبر کامل تر از مراسم رونمایی از مستند آقا جلال و مستر رابرت از خبرگزاری تسنیم:
در مراسم رونمایی از مستند «آقا جلال و مستر رابرت» جلال مقامی به این نکته اشاره کرد که این مستند تنها بخشی از زندگی او است و همه وقایع زندگی‌اش یک فیلم پنج هزار ساعته می‌شده است.
 
[تصویر: 1462882963091.jpg]

 به گزارش خبرگزاری تسنیم، مراسم رونمایی از مستند پرتره جلال مقامی با نام «آقا جلال و مستر رابرت» تولید جدید شبکه مستند ساخته ابوالفضل توکلی، دوشنبه 20 اردیبهشت با حضور امیر تاجیک مدیر شبکه مستند در فرهنگسرای ابن سینا برگزار شد.

 در این مراسم پیشکسوتانی چون جلال مقامی، بهروز رضوی و منوچهر والی‌زاده، ابوالقاسم ناصری مدیر گروه تولید، علیرضا نوروزی مدیر مالی و مختار هوشنگی مدیر پخش و تأمین شبکه مستند، علی سیفی مدیر رادیو جوان، اهالی رسانه و تنی چند از انجمن گویندگان و اهالی رادیو از جمله فرهنگ جولایی، همت مومیوند، افشین زی نوری، شروین قطعه‌ای، سیاوش عقدایی، بیژن علیمحمدی، علیرضا باشکندی، کسری کیانی، مریم رادپور، سعید مقدم منش، حسین سرآبادانی و... حضور داشتند.

همه زندگی‌ام پنج هزار ساعت مستند می‌شد
مقامی در ابتدای این مراسم، در سخنانی گفت: جا دارد از آقایان تاجیک و توکلی و رضوی تشکر کنم که باعث این اتفاق شدند. بعد از تماشای این فیلم متوجه خواهید شد که «آقا جلال و مس‌تر رابرت» تنها بخشی از زندگی من است. چرا که اگر قرار بود همه مسایل زندگی‌ام را در یک فیلم بگنجانیم، این فیلم پنج هزار ساعته می‌شد.
وی افزود: این فیلم نشان می‌دهد من چقدر پیر شده‌ام تا به این مرحله رسیده‌ام. حالا هم صدایم کیفیت لازم را ندارد. البته این را برای جلب ترحم نمی‌گویم. این خود یک لطف است که تا به حال به مشکلی برخورد نکرده‌ام و لطف خداوند متعال همواره شامل حالم شده است. به قول سهراب اهل کاشانم روزگارم بد نیست، تکه نانی دارم. خرده هوشی، سر سوزن ذوقی. مادری داشتم بهتر از برگ درخت، دوستانی بهتر از آب روان و...

این گوینده پیشکسوت و نام آشنا در پایان گفت: من خیلی قادر به سخنرانی نیستم. ان شا الله بعد از پایان فیلم خسته‌تان نکرده باشیم.
در ادامه تاجیک مدیر شبکه مستند با بیان اینکه حضور مستندسازان جوان و تولید آثار باکیفیت باعث افتخار او در یک سال و نیم اخیر است، اظهار کرد: باید از اساتیدی که در تولید این آثار پرتره به ما کمک می‌کنند تشکر کنم. از جمله آقای بهروز رضوی که پس از تولید مستند «روزگار بهروز» درباره ایشان، از او قول گرفتیم تا ما را به استاد مقامی معرفی کنند.

وی ادامه داد: از استاد مقامی نیز که با ما همکاری کردند، وقت گذاشتند و در حالی که فشردگی کار زیاد بود و تصویربرداری به سرعت انجام شد، کنار ما بودند تشکر می‌کنم. خوشبختانه با وجود زمان محدود فیلم خوبی تولید شده است که آرشیو غنی دارد.
مدیر شبکه مستند همچنین با تشکر از مسئولان فرهنگسرای ابن سینا به این نکته اشاره کرد که شبکه مستند در صدد است رونمایی از مستندهای مختلف را در مراکز مختلف برگزار کند.
به گفته تاجیک «آقا جلال و مستر رابرت» جمعه 24 اردیبهشت ساعت 14 از شبکه مستند سیما روی آنتن می‌رود.

یادکرد شبکه مستند جای امیدواری دارد
در ادامه بهروز رضوی در سخنانی گفت: شبکه مستند در ماه‌های گذشته فتح باب بسیاری کرده است. به اعتقاد من آدمهایی که در عرصه فرهنگی کار می‌کنند هیچوقت به اجرت خود نمی‌رسند و به ویژه در این ایام و سنوات در خور زحمتشان قدر نمی‌بینند، اما حداقل این یادکرد شبکه مستند جای امیدواری دارد، می‌دانیم فراموش نمی‌شویم و کسانی به یاد ما بودند.

وی تأکید کرد: اینگونه آدمی خوشحال می‌شود پس از عمری که در این زمینه صرف کرده، ذکر خیری از او باقی می‌ماند. به مدد صدای هنرمندی چون جلال مقامی ما فیلمهای بسیاری دیده‌ایم و گرچه خود او گفت این صدا مورد پسندش نیست اما به نظرم من با همین کیفیت نیز ملاحت جلالیه را دارد و ما شنوندگان از شنیدن این صدا به وجد می‌آییم. می‌انسالی و پیری هم انکار ناپذیر است و خدارا شکر می‌کنیم این دوران بی‌مکافاتی که می‌توانست وجود داشته باشد، طی شده است.

نیروهای خلاق، آثار ارزشمند تولید می‌کنند
این گوینده صاحب نام با اشاره به زحمات ابوالفضل توکلی یادآور شد: او سرعت عمل خوبی دارد و این برای رسانه ارزشمند است. مستندی که درباره من در شبکه تولید شد نیز ظرف کمتر از یک ماه توسط توکلی ساخته شد. شبکه‌ها با وجود عوامل کاربلد است که خوب می‌شوند. اگر رسانه همواره از این دست نیروهای خلاق و خوب داشته باشد و این مسیر ادامه پیدا کند، شاهد تولید آثار ارزشمندی خواهیم داشت.

در ادامه هوشنگی مدیر پخش شبکه، تماشای مستند پرتره را به منزله دیدن سرگذشت‌ها و سرنوشت‌ها دانست و گفت: در قالب مجموعه «گلستانه» که در یک سال گذشته به برنامه‌های شبکه مستند اضافه شده، قسمت‌هایی از برنامه «دیدنی‌ها» استاد مقامی روی آنتن می‌رفت و فکر می‌کنم این حس مشترک را برخی داشته باشند که دوست داشتیم فقط مجری را ببینیم چرا که متانت او بالا بود.

در ادامه توکلی کارگردان اثر نیز در سخنانی گفت: در ساخت این مستند‌ها نمی‌توانیم کوتاه بیاییم و بدون تحقیق و پژوهش فیلم بسازیم. برای همین تحقیق خوبی داشتیم. استاد جلالی در این کار نگرانی‌هایی داشتند اما به ایشان قول دادیم اذیتشان نکنیم ولی بی‌آزار هم نبودیم. به ویژه در روز آخر تصویربرداری که از 9 صبح تا 10 شب استاد را خسته کردیم.

وی افزود: قصد داشتیم جنس دلبستگی در صدای او حس شود. برای همین تلاش می‌کردیم سر صحنه صحبت نکنیم تا حس استاد را نگیریم. در صحنه پایانی نیز ایشان شروع به گفتن دیالوگ و بازی کردند که همه حیرت زده شدند.

زحمت مدیران برای برگزاری مراسم رونمایی به فیلمساز انرژی می‌دهد
کارگردان «روزگار بهروز» همچنین بیان کرد: فیلمسازان دوست دارند آثارشان در جمع دیده شود، گرچه مدیران شبکه می‌توانند بگویند ما آنتن داریم و نیازی به برگزاری مراسم رونمایی نیست، اما با تدارک این مراسم، به ایجاد فضایی کمک می‌کنند که باعث می‌شود مستندساز در فیلم بعدی خود با انرژی بیشتری جلو برود.

در شبکه مستند باید با سرعت کار کرد
توکلی در پایان درباره سرعت عمل برای تولید دو مستند اخیر خود نیز توضیح داد: وقتی با آقای تاجیک کار می‌کنیم، باید سرعت داشته باشیم. به ویژه که کار یک ساله خود او معادل پنج سال کار است. ما قرار است پس از اساتیدی چون رضوی و مقامی، مستند پرتره استاد منوچهر والی‌زاده را نیز با همین روال داشته باشیم.
در ادامه حاضران به تماشای مستند «آقا جلال و مس‌تر رابرت» نشستند و سپس با تقدیر دوستان و همکاران مقامی از وی از جمله مدیر رادیو جوان و گرفتن عکس یادگاری این مراسم به پایان رسید.
این مستند جمعه 24 اردیبهشت ساعت 14 برای اولین بار از شبکه مستند سیما روی آنتن می‌رود و جمعه 31 اردیبهشت ماه نیز ساعت 22 بازپخش می‌شود. 


پی نویس: امشب تصاویر اختصاصی سایت سینما کلاسیک از این مراسم خدمت دوستان ارسال می گردد
 

 


RE: آقاجلال و مستررابرت - گزارش اختصاصی سینما کلاسیک ازمراسم رونمایی زندگینامه جلال مقامی - برو بیکر - ۲۲-۲-۱۳۹۵ ۱۲:۳۸ صبح

تصاویر شب بیاد ماندنی.........

بخشی از تصاویر اختصاصی سایت انجمن سینما کلاسیک از مراسم یادبود مستند پرتره استاد جلال مقامی - آقا جلال و مستر رابرت


[تصویر: 1462914481881.jpg]


[تصویر: 1462913855622.jpg]


[تصویر: 1462913855743.jpg]


[تصویر: 1462913855844.jpg]


[تصویر: 14629138565.jpg]



[تصویر: 1462913856146.jpg]



[تصویر: 14629138566911.jpg]



[تصویر: 1462913856257.jpg]


[تصویر: 1462913856388.jpg]


[تصویر: 146291385659.jpg]


[تصویر: 14629138566110.jpg]


[تصویر: 14629138567812.jpg]


[تصویر: 14629138568913.jpg]


RE: آقاجلال و مستررابرت - گزارش اختصاصی سینما کلاسیک ازمراسم رونمایی زندگینامه جلال مقامی - منصور - ۲۲-۲-۱۳۹۵ ۰۷:۳۶ صبح

(۲۲-۲-۱۳۹۵ ۱۲:۳۸ صبح)'برو بیکر' نوشته شده توسط:  [تصویر: 14629138567812.jpg]





 

در مراسم رونمائی یادنامه جلال مقامی ، درخصوص دل خستگی جناب آقای شروین قطعه ای (گوینده خوب و با شخصیت انجمن گویندگان ایران و فرزند مرحوم امیرهوشنگ قطعه ای) از سینماکلاسیک سوال شد. ایشان صراحتا در صفحه اینستاگرام سینماکلاسیک از ما گلگی کرده بودند که شما به اینجانب توهین کرده اید و به همین خاطر درخصوص حمایت از سینماکلاسیک یا ثبت نام در آن تردید داشتند.

وقتی از آقای قطعه ای در این خصوص سوال کردیم ایشان صراحتا اعلام کردند در سایتی بنام کافه کلاسیک به من توهین شده است (و نه سینماکلاسیک). ایشان تا پیش از این فکر میکردند ما در حال حاضر اعضای کافه کلاسیک هستیم یا تغییر نامی صورت گرفته است و به همین خاطر از ما گلگی داشتند.

به شخصه بیاد می آورم که یکی از کاربران کافه کلاسیک (که دوست ندارم نام ایشان برده شود) مدتها قبل درخصوص نابلدی گویندگان جدید و بخصوص اینکه روی این موضوع تاکید داشتند که " از فضل پدر ترا چه حاصل" ، از آقای قطعه ای (و همچنین از فرزند آقای عرفانی و منانی) نام بردند که ثواب و عقابش بماند برای ایشان و سایت کافه کلاسیک... سایتی که اینروزها نه از علاقمندان سینما در آن خبری هست و نه از عشاق دوبله ...

درهرصورت از انجمن اینترنتی سینماکلاسیک در اینخصوص اعاده حیثیت گردید.
 

 


RE: آقاجلال و مستررابرت - گزارش اختصاصی سینما کلاسیک ازمراسم رونمایی زندگینامه جلال مقامی - برو بیکر - ۲۲-۲-۱۳۹۵ ۱۲:۰۲ عصر

در حاشیه مراسم رونمایی از فیلم آقا جلال و مستر رابرت

آن شب بیاد ماندنی فرصت بسیار خوبی بود تا انجمن سینما کلاسیک با اعضای مطلع و آگاه خود در دوبله خود را به سایرین معرفی نماید. روزیکه منصور آن متن زیبا را در مدح استاد جلال مقامی نوشتند با جناب ابوالفضل توکلی صحبت کردم که در مراسم 10 دقیقه به ما فرصت بدهند تا این متن خوانده شود و ایشان هم موافقت کردند. شب قبل از مراسم اصرارهای من به منصور برای قرار گرفتن پشت میکروفن فایده ای نداشت و منصور اصرار داشت که بنده آنرا بخوانم. موضوعی که اصلا در توان من نبود. واقعا دل شیر می خواهد تا در کنار استاد بهروز رضوی کسی بخواهد چنین متنی را بخواند.

روز شنبه استاد بهمراه مهندس عدالت هاشم پور (برادر همسرشان که جهت دیدار اقوامشان از خارج از کشور به ایران تشریف آورده بودند) میهمان بنده بودند و متن را برایشان خواندم. استاد راضی به خواندن آن نبودند و در کمال متانت فرمودند من لایق اینهمه تعریف و تمجید نیستم. اما جناب هاشم پور که بسیار با استاد صمیمی هستند خیلی محکم گفتند اتفاقا لایقش هستی و این متن اینقدر زیبا بود که با شنیدن نامهای شخصیت فیلمها خاطره سالها پیش را برای من زنده نمود و به من گفتند حتما آنرا بخوانید. متاسفانه وقتی منصور از خواندنش سرباز زد بنده هم در روز مراسم موضوع را به اقای توکلی یادآوری نکردم.

وقتی نمایش فیلم به پایان رسید یک فرصت طلایی نصیب اعضای سایت گردید تا هریک در گوشه ای از سالن با یکی از گویندگان به گفتگو بپردازند. شرکت در چنین مراسمی تجربه اول ما بود. قطعا در مراسم رونمایی از مستند جناب منوچهر والی زاده اعضای سایت با برنامه ریزی کاملتری در این مراسم شرکت خواهند کرد. برورشوری که منصور در تعدادی محدود تهیه نموده بود بازخورد خوبی برای سایت داشت. این برورشور را به دست بزرگانی رساندیم که قطعا با خواندن آن و دیدن آدرس سایت کنجکاو خواهند شد و سایت را مورد بازدید قرار خواهند داد.

یکی از برورشورها را به افشین ذی نوری دادم و فرصتی پیش آمد تا سایت را به او معرفی نمایم. همچنین برایش توضیح دادم که انجمن سینما کلاسیک تنها سایتی در حوزه وب است که با تکیه بر دانش اعضای خود مسابقه جادوی صدا را بصورت فنی و تخصصی مورد نقد قرار داده است و اتفاقا برخی از شرکت کنندگان در مسابقه در این موضوع مشارکت نموده اند و قول داد که حتما سایت را مورد بازدید قرار خواهد داد.

در گوشه ای از سالن محمد سرگرم گفتگو با منوچهر والی زاده بود . محمد عزیز لطف کرده بودند و چند نسخه دی - وی - دی کمیاب درباره مصاحبه های گویندگان تکثیر نموده بودند که یک نسخه از آنرا به اقای والی زاده تقدیم نمودند و البته نسخه کاملتری را هم در 3 حلقه به بنده هدیه فرمودند که از همینجا از او تشکر می کنم. پدرام در گوشه ای از سن با کسری کیانی گفتگو می کرد. لوهارپر از استاد سراغ فیلم گمشده اش را می گرفت . اما شاه بیت این گفتگوها در جای دیگری رغم خورد. در جائیکه شروین قطعه ای عزیز حضور داشتند. ماجرای شروین قطعه ای و سینما کلاسیک ماجرای عجیبی بود که بدلیل طولانی بودن من آنرا در پست بعدی همراه با اسکرین شات پیام ایشان برای دوستان توضیح خواهم داد.

در جائی دیگر منصور و ابوالفضل توکلی به اتفاق بنده در حال گفتگو در خصوص فیلم بودیم و گله های منصور از اینکه جناب توکلی می توانستند بیشتر از اینها قابلیتهای استاد را به معرض نمایش بگذارند. منصور بصورت اخص به  ابتکار ایشان در گویندگی روح به هنگامیکه نفس خود را برعکس از بیرون به داخل می فرستادند اشاره نمود. جناب سیفی مدیر شبکه جوان هم یک تابلو فرش نفیس از سوی رادیو جوان به استاد هدیه دادند.

یک نسخه از پوستر فیلم روی شاسی قرار داشت که بزرگان با نوشتن یک پیام و امضا در تمجید از استاد مقامی به آن اعتبار می بخشیدند. منصور نیز به نیابت از اعضای سینما کلاسیک متنی را روی پوستر نوشت. جناب مقامی نیز همانطور که شروع سخنرانی شان با یاد کردن از اعضای ما شکل گرفت به محض اتمام سخنرانی و پائین آمدن از روی سن و نشستن روی صندلی،  برگشتند و دستی برای منصور بلند نمود و با او احوالپرسی کرد.

خواهر جناب مقامی هم همراه با فرزندش خانم شراره حضرتی در ردیف اول سالن نشسته بودند. خانم حضرتی بعد از اتمام مراسم از پدرام خواست تا عکسهای مراسم را برایش ایمیل کند. منوچهر والی زاده هم با دیدن پدرام چنان احوالپرسی ای با او کرد که گوئی سالهاست او را می شناسد. خاطرم بود استاد هروقت پستهای دانشنامه را می خواندند با دیدن پستهای سعید هربار مکررا از من می پرسیدند این کیه که عکس کاووس رو انتخاب کرده؟. در پایان مراسم فرصتی پیش آمد تا سعید را به استاد معرفی نمایم و بگویم سعید همان کسی ست که عکس کاووس را برای خودش انتخاب نموده. و البته چون استاد برای مصاحبه آماده می شدند فرصتی پیش نیامد که از سعید بپرسد چرا کاووس؟؟

هنگام مصاحبه همه حاضرین سالن را ترک نمودند و ما در حیاط فرهنگسرا به انتظار استاد نشستیم. فرصتی پیش آمد تا بچه ها با یکدیگر خوش و بش کنند و پرده های فضای مجازی به کنار بکشند و خودشان باشند.قطعا بعد از این دیدار فضای سایت کمی عوض خواهد شد. دوستی اعضا مستحکم تر می شود و اتحادشان مضاعف. حالا دیگر چه کسی می خواهد ما را ناکام خطاب کند؟ در مسیر بازگشت استاد نگران دوستانی بودند که از شهرستان رنج سفر را بجان خریده  و به تهران آمده بودند و یکی یکی سوال می کردند که هرکدام شب کجا می خوابند؟

شب بیاد ماندنی به اتمام می رسد. جدا از اینکه بسیار دوست داشتیم دوستانی چون  واتسون و رابرت میچم و صادق کرده و بولیت را در کنار پرشیا و سارا و هایدی محترم در این مراسم ببینیم اما این مراسم دو غایب بزرگ داشت: ایرج و زینال عزیز. البته جان اسنو و شهرزاد محترم (که اعلام حضور هم کرده بود) غیبتشان موجه بود.

 

 

 

 


RE: آقاجلال و مستررابرت - گزارش اختصاصی سینما کلاسیک ازمراسم رونمایی زندگینامه جلال مقامی - کاربر حذف شده15 - ۲۴-۲-۱۳۹۵ ۰۸:۱۰ عصر

چند عکس دیگر از مراسم رونمایی زندگی نامه جلال مقامی با مستند "آقا جلال و مستر رابرت" به روایت کانال تلگرام سبکه مستند سیما

[تصویر: 1463157212871.jpg]
نوشتن یادبود بر پرتره استاد جلال مقامی به دست هنرمندان


[تصویر: 14631572132.jpg]
سخنرانی استاد جلال مقامی در مراسم


[تصویر: 1463157213123.jpg]
بزرگداشت استاد در پایان مراسم


[تصویر: 1463157213234.jpg]
عکس دست جمعی با استاد جلال مقامی



[تصویر: 1463157213325.jpg]
پخش مستند در مراسم
 

 


RE: آقاجلال و مستررابرت - گزارش اختصاصی سینما کلاسیک ازمراسم رونمایی زندگینامه جلال مقامی - کاربر حذف شده10 - ۳۱-۲-۱۳۹۵ ۱۰:۰۹ صبح

نقد مستند پرتره آقا جلال و مستر رابرت

این نقد بنا به درخواست مدیران سایت وزین سینما کلاسیک و بصورت اختصاصی برای این انجمن توسط اینجانب نوشته شده است لذا نقل آن در هر رسانه ای منوط به ذکر و آدرس منبع است.


قبل از آنکه به فیلم ورود کنم باید تکلیف خودمان را با یک مستند پرتره روشن کنیم. شاید اولین چیزیکه اینگونه فیلمها را متمایز جلوه می دهد یدک کشیدن نام پرتره است و اینکه آیا نام پرتره برای این مستند و یا مستند قبلی جناب ابوالفضل توکلی بنام روزگار بهروز مناسب است یا خیر؟ در اینخصوص باید عرض کنم اگر به این دو مستند می گفتند مستند زندگینامه آقای جلال مقامی مطمئن باشید بسیاری از مستند سازان و حتی منتقدین بشدت بر فیلم می تاختند. زیرا هر دو فیلم آقای ابوالفضل توکلی هیچ شباهتی به زندگینامه نداشت. اما پرتره چیست و مستند پرتره در کجای سینمای مستند قرار دارد؟

در عالم سینما هرگونه تحقیق و پژوهش از شخصیتها به شیوه های مختلفی به تصویر کشیده می شود.  شیوه زندگینامه ای و شیوه پرتره ای متداول ترین شیوه ساخت چنین مستندهائیست. پرتره در لغت به معنای چهره نگاره است. بنابراین وقتی صحبت از مستند پرتره می شود یعی صحبت از یک مستند چهره نگار کرده ایم. حال اینکه این چهره را به چه شیوه ای نگارش نموده ایم بر می گردد به توانائیهای کارگردان مستند. در عکاسی وقتی صحبت از پرتره می کنیم اولین چیزی که به ذهن ما می اید تصویری از سر و صورت است با فیگورهای مختلف.پرتره می تواند حتی به سراغ اشیا یا المانهای غیر انسانی برود. مثلا پرتره یک روستا.

بنابراین در اولین قدم باید به کارگردان برای انتخاب نام پرتره نمره قبولی داد. زیرا مستند او در قالب یک پرتره می تواند نمره قبولی بگیرد. حال آنکه اگر به آن زندگینامه می گفتیم باید بگویم فیلم دارای خلاء های بسیار زیادی می گردید. زیرا شما در مستند زندگینامه باید بدانید شخص مورد نظر کی ؟ و کجا بدنیا آمده است. مدارج تخصیلی خود را کجا طی نموده است و روند زندگی او  از زمانیکه بدنیا آمده است تا کنون باید مرحله به مرحله به تصویر کشیده شود. مستند پرتره لزوما به بیوگرافی سوژه نمی پردازد بلکه بیشتر به مقوله های اجتماعی زندگی سوژه مورد نظر خود می پردازد.

تام چمبرز چهره نام آشنایی در بین عکاسان مستند است. او تعریف جالبی برای پرتره مستند دارد. او می گوید : پرتره فقط یک پرتره است. اما پرتره مستند رابطه ای بین سوژه و محیط زندگی  او برقرار می کند. این رابطه یک گزارش بصری را درباره شرایط اجتماعی به مخاطب منتقل می کند. در مجموع هدف سازندگان پرتره مستند برای کسانیکه عکاسی و یا سینما را بعنوان مدیوم انتخاب نموده اند یکیست. عکاس باید با یک فِرِم منظور خود را برساند اما فیلمساز باید با به حرکت درآوردن تصاویر به منظور خود برسد. یک مستند ساز پرتره در اولین قدم باید فیلم خود را به گونه ای بسازد که تفاوت بین پرتره با بیوگرافی آشکار باشد. و توکلی از این منظر نمره قبولی می گیرد.

یک مستند ساز پرتره باید اتفاقات زندگی شخصیتی را که انتخاب می کند بصورت کرونولوژیک مورد بررسی قرار دهد. انتخاب سوژه در چنین مواردی بسیار مهم است. کارگردان باید به سراغ شخصیتی برود که بداند مخاطبین فیلمش در خصوص او حداقل آگاهی ها را دارند. قرار نیست مستند ساز قهرمان پروری کند و یا یک شخصیت ناشناخته را معروف یا مشهور کند. بنابراین در اینجا نیز باید به توکلی یک نمره قبولی دیگر مجددا بدهیم. زیرا او شخصیت مورد نظر خود را بدرستی انتخاب نموده است. جلال مقامی شخصیتی ست که در نزد مردم نیاز به معرفی ندارد او با چنین مقدمه ایکه خدمتتان عرض نمودم مستند پرتره خود را به درستی کلید می زند.

توکلی سوژه را به درستی شناخته است. او فهمیده است که جلال مقامی عمده مهارتش در دوبله است. اینکه عوام او را با دیدنیها می شناسند مهم نیست. بنابراین او بدرستی به روی مهارت سوژه خود زوم می کند. محور و ساختار مستند با یک گفتگوی مونتاژ شده غیر رو در رو بین سوژه و هنرپیشه ایکه که مردم او را در ایران با صدای قهرمان این مستند می شناسند آغاز می گردد. اولین وجه تمایز این مستند با سایر مستندها از همینجا کلید می خورد. رابرت رد فورد هنرپیشه محبوبی در جهان محسوب می شود. در سینمای ایران نام جلال مقامی به نام رابرت رد فورد گره خورده است. کارگردان با علم به این موضوع مبنای فیلمش را بر یک گفتگوی یکطرفه بین آقا جلال و مستر رابرت پایه ریزی می کند.

اولین حفره های فیلم از همینجا آغاز می شود. چرا یک گفتگوی یکطرفه؟ حال که کارگردان تا به اینحد در ساخت چنین مستندی خلاقیت بکار برده است چرا این گفتگو را دو طرفه نکرده. فراموش نکنیم که گوینده این هنرپیشه در اغلب فیلمها خود جلال مقامی بوده است. اگر گاهی کلمه ای هم از مستر رابرت می شنیدیم شاید بر جذابتهای مستند افزوده می گردید. وقتی فیلم را میدیدم هر لحظه منتظر بودم تا جناب رابرت هم حرفی بزند. انتظاری که هیچ نتیجه ای نداشت . آقا جلال حرفهایی را که می خواهد به مخاطبش بزند در واقع به مستر رابرت می گوید. ضمن آنکه گاهی دوربین از داخل سینما به بیرون می رود تا وجه دیگری از زندگی آقا جلال را نقل کند.

[تصویر: 1463724847082.jpg]


از بیمارستان شروع می کنم .پلاتوی بیمارستان یک نقطه ضعف بزرگ دارد و یک نقطه قوت عالی. تلفیق سکانسهایی از رابین ویلیامز (یکی دیگر از هنرپیشه های محبوبی که دست بر قضا صدای جلال مقامی بسیار روی چهره او می نشیند) در بیمارستان با نشستن آقا جلال روی صندلی انتظار بیمارستان یکی از صحنه های بسیار جذاب مستند را رقم می زند. نگاه ایندو به یکدیگر از دید یک بیننده سکانسی از یک فیلم واحدی را به نمایش می گذارد. در حالیکه در اینجا یک فیلم سینمایی به یک فیلم مستند پیوند خورده است. اما این پیوند بقدری ماهرانه صورت گرفته است که مخاطب را مجذوب خود می کند. در واقع در این بخش از فیلم رابین ویلیامز گویا در همان بیمارستانی پزشک است که آقا جلال حضور دارد.

اما کام بیننده این سکانس در دقایق بعدی بشدت تلخ می گردد. آنجا که آقا جلال به روی تخت بیمارستان در حال معاینه توسط دکتر خود است. سکانس بیمارستان کمی زیادی کش داده شده است. در حالیکه می توانست اصلا وجود نداشته باشد. فراموش نکنیم که مردم دوست ندارند قهرمانان خود را در چنین وضعیتی ببینند. دیدن استادی با قابلیت خاطره سازی برای چندین نسل از مردم در چنین وضعیتی آزار دهنده است. ایکاش کارگردان کمی در طول زمان سکانس بیمارستان تخفیف میداد. مصاحبه دکتر آقا جلال هم هیچ کمکی به روند مستند نمی کند و می توانست اصلا نباشد. مخاطب چنین مستندی تشنه دیدن هنرنمایی قهرمان خود است. آنجا که آقا جلال پشت میکروفن بجای مستر رابرت حرف میزند. چیزیکه اصلا ما ندیدیم. مردم تشنه دیدن دوبلورها در پشت میکروفن هستند. بویژه دوبلورهای سینمای کلاسیک.

 
[تصویر: 1463724847474.jpg]   [تصویر: 1463724847363.jpg]


شاید فقر آرشیو یا عدم دسترسی کارگردان به آرشیو غنی صدا و سیما باعث بروز چنین نقصی شده است. اما فراموش نکنیم که این فیلم توسط خود صدا و سیما و برای یکی از مجریان با سابقه اش ساخته شده است. بنابراین نباید کارگردان در دسترسی به این آرشیو محدودیتی داشته باشد مگر آنکه به این نتیجه برسیم که خارج از حوصله کارگردان بوده است. یکی دیگر از نقاط ضعف این فیلم عدم توازن در مدت زمان فیلم با مهارتهای سوژه فیلم است. آقا جلال در چهار حوزه هنرپیشگی - صدا پیشگی - مجریگری و گویندگی رادیو فعال بوده است. ما در این فیلم او را هرگز پشت میکروفن رادیو ندیدم.

از طرفی زمان اختصاص داده شده به مهارت آقا جلال در حوزه هنرپیشگی هیچ توازنی با مهارتهای او در صداپیشگی و مجریگری ندارد. طبق تحقیقات بنده صدا پیشگان در واحد دوبلاژ دارای هفت درجه هستند. استاد در این وادی یک صدا پیشه درجه یک هستند. حال آنکه اگر بخواهیم هنرپیشگان را هم فرضا به هفت درجه تعمیم دهیم آقا جلال شاید با ارفاق به درجه پنج هم نرسد. اما زمان فیلم به پرداختن مهارتهای آقا جلال به فیلمهایش بیشتر از حد انتظار است. پخش سکانسهایی از فیلمهای او را ، به انضمام قدم زدنهای آقا جلال در لاله زار را ، باید بواسطه بازی او در فیلمهای نه چندان مطرح سینمای ایران ، از زمانهایی بدانیم که بخاطر مهارت آقا جلال در هنر پیشگی به فیلم الصاق شده است.

این در حالیست که مدت زمان پرداختن فیلم به مهارت استاد در مجریگری برنامه جذاب دیدنیها در مقایسه به پرداختن در حوزه هنرپیشگی بسیار ناچیز است. مردم حس عجیبی به برنامه دیدنیها دارند. انتظار می رفت کارگردان از آرشیو سازمان مطبوع خود قطعاتی از پشت صحنه های این برنامه را برای اولین بار رو کند که این امر هم محقق نگردید. 12 سال مجریگری یک برنامه پربیننده که نامش با جلال مقامی گره خورده است چیزی نبود که فقط 2 دقیقه از زمان فیلم را بخود اختصاص دهد.

اما بر می گردیم به دوبله. مهارت اصلی سوژه پرتره. بدون شک همه مردم صدای جلال مقامی را می شناسند. صدای او چندین دهه در گوش تمام مردم پیچیده است. چه در پیش از انقلاب و یا بعد از انقلاب. در دهه شصت با پخش سریالهای متعدد و ماندگار صدای جلال مقامی در چهار دیواری هر خانه ای شنیده می شد. او صدای دلنشینی دارد. صدای او مثبت و آرامبخش است و به هر فیلمی اعتبار می دهد. در چنین شرایطی کارگردان باید بیشتر روی این موضوع زوم می کرد. شاید بیش از هرچیزی جای خالی چند شخصیت مهم در این فیلم به چشم می خورد که من به آنها می پردازم.

بسیاری از مردم فرامرز قریبیان را در سینمای ایران با صدای آقا جلال می شناسند. اتفاقا او نیز از هنرپیشه های مثبت است که دیدن فیلمهایش به مردم آرامش میدهد. کارگردان می توانست با رویارویی این هنرپیشه بزرگ با صداپیشه اش سکانسهای خوبی را برای مخاطبین فیلمش به نمایش بگذارد. اما هرچه انتظار کشیدیم به چنین سکانسی بر نخوردیم. تکریم از جلال مقامی به روایت همکارانش را کارگردان یا نباید به نمایش می گذارد یا اگر به نمایش گذاشته است حداقل انتظار مخاطب آن بود که این تعریف و تمجیدها را از زبان بزرگانی چون منوچهر اسماعیلی یا خسرو خسرو شاهی یا چنگیز جلیلوند یا دیگر بزرگان این عرصه می شنید نه گوینده ای نظیر همت مومیوند یا پرویز ربیعی. البته قصد کوچک شمردن این عزیزان را ندارم اما بنظر می آید کارگردان در تهیه گزارش از خسرو شاهی یا منوچهر اسماعیلی کمی تنبلی نموده است وگرنه بعید است صداپیشه ای مانند خسرو شاهی که بنده در همین سایت سینما کلاسیک در مصاحبه با جناب مقامی خواندم که با هم ارتباط خانوادگی دارند بخواهد دست رد بر سینه کارگردان بزند.
[تصویر: 1463724848027.jpg]   [تصویر: 1463724848188.jpg]


برای اینکه بنده نیز رعایت انصاف را داشته باشم کمی به نقاط قوت فیلم می پردازم. رفعت هاشم پور همسر آقا جلال ، زن شماره یک دوبلاژ ایران است. تاریخ دوبلاژ ایران دیگر هرگز نظیر او را نخواهد دید. صدایی که به روی چهره هر هنرپیشه زنی از جوان گرفته تا سالخورده می نشیند. آذر شیوای سینمای ایران چه بخواهد یا نخواهد بخشی از موفقیت خود را مدیون صدای اوست. همین صدای زیبا و جذاب در تاراج می شود صدای زن مسنی که همسر زینال بندریست. فقط او بود که می توانست در همان سکانس شش دقیقه ای خشم فروخورده همسر زینال را به روی چهره فخری خوروش چنان بچسباند که هر بیننده ای را در سینما وقتی به زینال بندری می گوید برو بمیر به روی صندلی میخکوب کند.

مگر می شود از قرابت چنین فردی با سوژه اصلی فیلم به همین راحتی گذشت؟ اما متاسفانه این دیگر خارج از اراده کارگردان بوده است که این بانوی بزرگ دوبله ، با قهر خود از دوبله و انزوا طلبی قطعا حاضر به حضور در مقابل دوربین توکلی نشده است. در روزگار بهروز فراموش نکنیم که پرتره بهروز رضوی در کنار همسرش و با ورود به زندگی شخصی او به اتمام می رسد. اما ابوالفضل توکلی بخوبی تمام توانست بدون حضور بانو به مخاطبین بفهماند که اسکارلت اوهارای ایرانی همسر آقا جلال است. پخش بخشهایی از پشت صحنه های دوبله با حضور بانو رفعت هاشم پور بطور قابل قبولی تلویحا توانسته جای خالی او را پر کند.

هر چند که نمی توان کتمان کرد که اگر توکلی می توانست او را ولو برای چند ثانیه به مقابل دوربینش می آورد، اعتبار همان چند ثانیه شاید با تمام مدت فیلم برابری می کرد. اما در جائیکه مدیران سایت سینما کلاسیک با قرابتی که با استاد دارند هنوز نتوانسته اند خبری از بانو برای اعضای خود ارسال دارند دیگر چه توقعی می توان از کارگردان داشت. اما در هر صورت ورود به زندگی شخصی و خصوصی استاد بدون حضور همسرش می توانست با کمی ابتکار جایگزینهای دیگری نیز داشته باشد. چقدر خوب بود اگر جناب توکلی در سکانسهای پایانی فیلم بجای سکانس زائد ورود به گلخانه و نمایش یک گربه ایرانی که من نمیدانم حضورش چه الزامی داشت یک مکالمه تلفنی از جناب مقامی با دخترش مرجان را جایگزین می نمود.

جناب مقامی در اغلب مصاحبه های خود با شور و هیجان وصف ناشدنی از وابستگی و علاقه خود به تنها دخترش که در فرانسه زندگی می کند صحبت به میان آورده است. چه خوب بود تا در این مستند علاقمندان به ایشان صدای دختر او را نیز می شنیدند. شنیدن صدای کسیکه مادرش رفعت هاشم پور باشد و پدرش جلال مقامی  شاید برای علاقمندان به دوبله خالی از لطف نمی بود. کافیست بخش ناچیزی از تارهای صوتی این دختر از پدر یا مادر یا هردو به ارث گرفته شده باشد نتیجه هر چه باشد برای مخاطبین می توانست جذاب باشد. برای پر کردن شکاف ناشی از عدم حضور همسر استاد در این فیلم کارگردان باید از انواع و اقسام ایده ها بهره می برد.

 
[تصویر: 1463725573031.jpg]   [تصویر: 1463725787771.jpg]

نهایتا به سکانس پایانی فیلم می رسیم. همزمان با اتمام فیلم زمان از دست رفته است مستر رابرت که روی پرده سینما در حال نمایش است فیلم آقا جلال و مستر رابرت نیز به اتمام می رسد. تلفیق فیلم جناب رابرت رد فورد با این مستند نیز یکی از ابتکارات قابل تحسین است. لحظه خروج آقا جلال از سینما و برگشتن مجددش و متعجب شدنش از خودکشی رابرت در فیلم بسیار طبیعی و فراتر از حد یک مستند است.

آقا جلال با فریادهای خود سعی می کند رابرت را منصرف کند و به او انرژی بدهد تا خود را نجات دهد. فریاد هایی که برای بیننده یادآور صدای روزهای جوانی اوست . آقا جلال ناجی رابرت می شود. باید دید قصد کارگردان از این سکانس چه بوده است. آیا منظور این بوده است جایگاه رابرت رد فورد نزد مخاطب ایرانی بواسطه گویندگی آقا جلال منزلت یافته است و او حکم ناجی مستر رابرت را دارد یا کارگردان قصد دیگری داشته است. خارج از مقصود کارگردان باید گفت مونتاژ این سکانس در عین حال که خارج از انتظار یک مستند است اما کارگردان باز می توانست ظرافت بیشتری بخرج دهد. در فیلم مشخص است که آقا جلال در کنار یک استخر دست یاری و نجات بسوی مستر رابرت دراز می کند حال آنکه کسانیکه این فیلم را دیده اند می دانند که رابرت رد فورد در وسط یک اقیانوس دست به انتحار می زند.

 
[تصویر: 1463724848459.jpg]   [تصویر: 14637248485710.jpg]

بنابراین آقا جلال زمانی می تواند مستر رابرت را نجات دهد که خود درون قایق دیگری باشد. با کمی ظرافت جناب توکلی می توانست این سکانس را بهتر رهبری کند. شبیه سازی یک قایق کوچک در کنار استخر و یا فیلمبرداری همین صحنه با قرار گرفتن آقا جلال درون یک قایق کوچک در دریاچه مصنوعی خلیج فارس و یا سد کرج می توانست این نقیصه را نیز برطرف نماید. از دیگر اشکالات وارده می توان به پراکندگی موقعیت گفتگوها اشاره نمود. اگر قرار است آقا جلال از داخل یک سینما با مخاطبش گفتگو کند پس چرا گاهی او را در مکانهای دیگری می بینیم؟ حضور او در مکانهای دیگر مشکل فیلم نیست اما ادامه گفتگو می توانست در همان سینما بوقوع بپیوندد.

اما فیلم از نقطه نظر فنی در بسیاری از صحنه ها نمره قبولی می گیرد. بویژه در فیلمبرداری و استفاده از تکنیکهای نوین. صحنه های آغازین فیلم و نمایش صندلیهای خالی سینما حس خوبی به بیننده می دهد. گرفتن چنین نماهایی در محیط بسته آنهم احتمالا بوسیله کواد کوپتر جای تحسین دارد. همچنین حضور جناب مقامی در مکانهای شلوغ و پرترددی مانند خیابان لاله زار و بیمارستان بدون آنکه رهگذران و مردم عادی متوجه سوژه فیلمبرداری بشوند بیانگر اینست که توکلی از ابتکارات خوبی برای عدم توجه مردم بهره گرفته است.
 

[تصویر: 1463724846991.jpg]

تجربه نشان داده است که در اینگونه موارد عابرین و رهگذران با مکث و نگاه به دوربین و شلوغ نمودن اطراف سوژه به ماهیت فیلم لطمه می زنند. قطعا توکلی نمی توانسته از آنهمه رهگذر خواهش کند که هنگام عبور سوژه مکث  و یا به دوربین نگاه نکنند مگر آنکه مردم اصلا دوربینی را نبینند. احتمالا او با مخفی نمودن دوربین و استفاده از میکروفن وایرلس در خیابانهای شلوغ و پرتردد لاله زار سوژه فیلم خود را دنبال می نموده است. چنین ابتکاراتی را می توان نقطه قوت چنین مستندی دانست.

فیلم دارای تدوین و موسیقی زیبائیست. در تدوین تصاویر آرشیو بسیار ماهرانه روی فیلم سوار می شود. حتی در برخی از صحنه ها جزئی از خود فیلم می گردد. مانند سکانس بیمارستان و یا سکانسی که آقا جلال در برفها در پارکی مشغول قدم زدن است و بعدا از آن هنرپیشه هایی که او بجایشان گویندگی نموده است بگونه ای روی فیلم مونتاژ می شود که گویی در حال تماشا و رصد کردن آقا جلال هستند. موسیقی و صدابرداری که بصورت استریو روی فیلم قرار گرفته است عالی هستند. ضمن آنکه نمی توان از حرکتهای ماهرانه دوربین هم بسادگی گذشت. برای یک مستند این المانها فراتر از انتظار هستند.

[تصویر: 1463724847725.jpg]   [تصویر: 1463724847886.jpg]

پوستر فیلم و نام فیلم نیز از دیگر نقاط ضعف فیلم محسوب می شود. پوستر علیرغم آنکه پرتره بودن مستند را به مخاطب القا می کند اما هر دو چهره کمی زشت طراحی شده اند. در خصوص نام فیلم هم باید عرض کنم هنوز در تعجبم که چرا برای چنین مستندی با چنین رویکردی نام سخیف آقا جلال و مستر رابرت انتخاب شده است. چنین نامی برای هر بیننده ای قبل از دیدن فیلم توقع یک فیلم احتمالا کمیک را در اذهان القا می نماید. از کارگردانی که دارای لیسانس ادبیات نمایشی ست انتخاب نام بهتری توقع می رفت او در سالهای دور مدیر اجرایی جشنواره فیلم مستند یادگار و همچنین در چند نوبت مدیر اجرایی جشنواره بین المللی فیلم مستند سینما حقیقت بوده است و طی این سالها نامهای زیادی را روی مستندهای دیگران دیده است. او تا پیش از این از نامهای زیبایی مانند یخهای بلورین - رگ سبز - مسیر آبی - سمفونی دوئل و روزگار بهروز برای برخی از مستندهای خود استفاده نموده بود. بنابراین انتظار می رفت نام مناسبتری برای این فیلم برمی گزید.



در پایان جای دارد تشکر ویژه ای از مدیریت سایت سینما کلاسیک داشته باشم که اطلاعات تکمیل و جامعی به بنده دادند تا بتوانم این مستند جذاب را برای اهالی دوبله به حیطه نقد بکشانم.
 

 

 

 

 

 

 

 

 


RE: آقاجلال و مستررابرت - گزارش اختصاصی سینما کلاسیک ازمراسم رونمایی زندگینامه جلال مقامی - شهرزاد - ۲-۳-۱۳۹۵ ۰۵:۱۴ عصر

قبل از هرچیز از زحمات مسعود محترم بسیار سپاسگزارم. نقد مستند به مراتب از نقد یک فیلم سینمایی مشکلتر است و من بسیار خوشحالم که این مستند برای اولین بار در سایت سینما کلاسیک نقد گردید. اما چیزیکه دو شب پیش در پخش مجدد این مستند به آن دقت نمودم و موجب خوشحالی من بعنوان یکی از اعضای سایت گردید آثاری از همکاری سایت سینما کلاسیک با عوامل ساخت این مستند بود. هنگام نمایشهای کلیپهای استاد جلال مقامی من فقط نگاهم به گوشه پائین سمت راست تلویزیون بود و دیدن مهارت تدوینگر فیلم در حذف آرم سایت از کلیپهای سایت . دقت و نگاههای من موجب شکار صحنه زیر شد. ابتدا نمایش بخشی از آرم سایت روی یکی از کلیپها بود که ظاهرا از زیر دست تدوینگر مسابقه در رفته بود:



[تصویر: 1463771755161.jpg] 


و دوم آنکه اگر چه صدا و سیما در ذکر نام سایت سینما کلاسیک در تیتراژ فیلم مشکل داشته است اما باید بگم دیدن نام یکی از مدیران سایت در تیتراژ فیلم  کمی غافلگیرم نمود و موجب گردید احساس غرور نمایم. امیدوارم در همکاری سایت برای ساخت مستند آقای منوچهر والی زاده تمهیداتی در نظر گرفته شود که حتما نام سایت سینما کلاسیک را در تیتراژ فیلم ببینیم. قطعا دیدن نام هریک از اعضای سایت در دیدن چنین مستندهایی برای تمام ما غرورآفرین است.


[تصویر: 1463770815892.jpg]



 

 


RE: پاسخ موقت به موضوعات سایت (ویژه کاربران متقاضی فعالیت در سایت) - کاربر حذف شده13 - ۲-۳-۱۳۹۵ ۰۶:۰۹ عصر

با تشکر از جناب مسعود در خصوص نقد مستند اقا جلال و مستر رابرت و نکات مفیدی که اعلام کردند. نکته اینکه صحنه انتهایی فیلم بنظرم تصنعی بود. بر خلاف جناب مسعود ان سکانس اصلا بنده رو تحت تاثیر قرار نداد و تا حدودی برایم خنده دار بود. بنظرم مستندی که برای قشر فرهیخته اماده شده، اینجور داستان پردازی کمی لوس و دور از انتظار است. شاید با اجرایی دیرگونه میشد به تاثیر گذاری بهتری رسید. مثلا صدایی که بیانگر گفتگوی درونی استاد مقامی باشد. نه اینکه بلند شود و رو به پرده مثل تماشاچیان جوگیر فریاد بزند.


RE: آقاجلال و مستررابرت - گزارش اختصاصی سینما کلاسیک ازمراسم رونمایی زندگینامه جلال مقامی - اکتورز - ۳-۳-۱۳۹۵ ۰۵:۴۱ عصر

سکانس نخست : دیدار با جو بلک .

: الو ، سلام ، نرسیدید ؟
: چرا بچه ها هستند ، ما هم اومدیم .
تماس رو قطع کردیم ، چندقدم آنطرفتر یک نفر داشت با موبایل صحبت میکرد ، یک تماس کوتاه شبیه به تماس من .
انگار او هم پاسخی شبیه به من دریافت کرده بود .
از کنارش گذشتم ، خیره به چشمان هم نگاه کردیم و رد شدم .
چند قدم آنطرف تر بروبیکر را همراه با استاد جلال مقامی و یک نفر دیگر دیدم که به سمت محل برگذاری مراسم اکران مستند ( آقا جلال و مستر رابرت ) نزدیک میشدند .
من هم به سمت ایشان .
ابتدا با بروبیکر روبوسی کردیم ، سپس بنده را به جناب مقامی معرفی کردند ، استاد در کمال تواضع و مهربانی فرمودند: آقا من شرمندم که به خاطر من این همه راه رو از بوکان پاشدید اومدید اینجا .
به طرف سالن برگشتیم و با شخصی که لحظاتی پیش از کنارش گذشته و نشناخته بودم روبرو شدیم ؛ محمد .
محمد بایستی شبیه به گری گوری پک باشد همچون آواتارش ، اما ، محمد جور دیگری بود ، پیراهن آبی چشم خیره کنی هم تنش بود . محمد بود ، بدون ایرج .
وارد حیاط فرهنگسرای ابن سینا شدیم ، کم کم داشت شلوغ تر از قبل از لحظه ای که من رسیده بودم میشد .
سایر دوستان نیز به جمع ما پیوستند .
پدرام آمد ، پدرام تپل بود ولی محمد بیشتر شبیه به آواتار پدرام بود نه خود پدرام .
سعید ، بی سرو صدا و با ظاهری کنج کاو ، شبیه به صادق هدایت یا سایهء هدایت بود ، به بچه های بالا هم شباهتی داشت ، تقصیر ریشش بود .
و لوهارپر ، پسری نزدیک به ابرها ، آخر بسیار قد بلند بود شبیه به روزهای بهاری ، با نمک و خوش خنده ، پسر خالهء عزیزش را هم آورده بود .
استاد بهروز رضوی هم آمد ، با آن صدای طنین اندازش ، اندکی پس از حضورش به او سلام کردم ، پاسخ داد : سلام پسرم ؛ خشک شدم .
بروبیکر مدیونمی چون با ایشان عکسم را نگرفتی تا عکسم بچسبد به تاریخ .
یک نفر زنگ زد ، به بروبیکر زنگ زد ، ازاو پرسیدم کیست؟ گفت : رهگذر ، ذوق کردم ، آخر از مدتها قبل با ایشان دوستی صمیمانه تری داشتم ، دنبالش چرخیدم و دیدم روی نیمکتی پشت سرما نشسته است ، میخواست بی نشان بماند که جمع صمیمانهء ما این اجازه را به اونمیداد که فاصله بگیرد .
با دوستان سرگرم گپ و گفت شدیم .

پدرام میگفت : صدات رو قبلا که شنیده بودم یک مقدار فرق داشت ! توضیح دادم که اگه جدی صحبت میکنم اونجوریه و وقتی شادترم یا راحتتر صحبت کنم صدام جوانتر شنیده میشه .
گیر داده بودیم به محمد که راستشو بگو ، نکنه ایرج هم خودتی و نمیگی ، آخرسر نیم نگاهی تصویری از ایرج را روی گوشیش نشانمان داد ، اینبار گیر دادیم که این عکس هر کسی میتونه باشه و ما رو فریب بدی ، کلا هدف اذیت کردنش بود .

و بلاخره منصور آمد ، قبلا چندسال پیش بهم گفته بود شبیه به کورتیس ه ولی شبیه به لمون بود !!!
مرد بسیار نازنینیه ، اصلا تصور نمیکردم با شخصیت جدی و نیمه خشن مجازیش اینقدر فرق داشته باشه ، منصور بسیار خاکی و خودمانیست .
منم خیلی دوست داره ، آخه چندبار این رو تکرار کرد ، از قدیم گفتن که دل به دل راه داره ، آخه منم منصور رو بسیار دوست دارم و سالهاست ازش میاموزم و دوستیم با منصور رو در بسیاری محافل نقل کردم و از دانشش تعریف کردم .
بلاخره وارد سالن شدیم و پخش و پلا روی صندلی ها نشستیم ، سپس کمی جمع تر شدیم ولی رهگذر انگار هنوز تو یزد هستش ، آخه خیلی از من دور بود ، ردیف های آخر .

اگر حوصله اش باشد ، یقینن ادامه خواهد داشت .