انجمن سینما کلاسیک
مسابقه جادوی صدا - نسخه‌ی قابل چاپ

+- انجمن سینما کلاسیک (http://cinemaclassic.ir)
+-- انجمن: سالن سینما ، تلویزیون و رادیو در ایران (/Forum-%D8%B3%D8%A7%D9%84%D9%86-%D8%B3%DB%8C%D9%86%D9%85%D8%A7-%D8%8C-%D8%AA%D9%84%D9%88%DB%8C%D8%B2%DB%8C%D9%88%D9%86-%D9%88-%D8%B1%D8%A7%D8%AF%DB%8C%D9%88-%D8%AF%D8%B1-%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86)
+--- انجمن: تلویزیون در سینماکلاسیک (/Forum-%D8%AA%D9%84%D9%88%DB%8C%D8%B2%DB%8C%D9%88%D9%86-%D8%AF%D8%B1-%D8%B3%DB%8C%D9%86%D9%85%D8%A7%DA%A9%D9%84%D8%A7%D8%B3%DB%8C%DA%A9)
+--- موضوع: مسابقه جادوی صدا (/Thread-%D9%85%D8%B3%D8%A7%D8%A8%D9%82%D9%87-%D8%AC%D8%A7%D8%AF%D9%88%DB%8C-%D8%B5%D8%AF%D8%A7)

صفحه‌ها: 1 2 3 4 5 6 7 8


RE: مسابقه جادوی صدا - ملانی - ۱-۳-۱۳۹۵ ۰۱:۰۵ صبح

درود بر شما جناب سعید

بنده در مورد خودم عرض کردم که سکانس ها پیدا نشد و فیلم ها را دانلود کردم وگرنه تا جایی که اطلاع دارم سکانس های بقیه دوستان شرکت کننده به همراه دیالوگ های تایپ شده، آماده بوده و در دسترسشان قرار گرفته بود.

در مورد بنده هم دیالوگ تایپ شده فیلم ( ناکجا آباد ) موجود بود ولی دیالوگ فیلم ( تو ایمیل داری ) و همچنین سکانس های این دو فیلم، متاسفانه یا موجود نبود یا بود ولی پیدا نشد.
تو ایمیل داری را به زبان اصلی داشتم ولی برای نوشتن دیالوگ ها به دوبله فیلم نیاز بود. فیلم ها را از اینترنت دانلود کردم البته به سختی ... حدود ساعت نه شب به منزل رسیدم و آن موقع به ذهنم نرسید از کجا می توان سی دی فیلم ها را تهیه کرد در حالی که صبح روز بعد ضبط داشتیم، گزینه ای جز دانلود فیلم به ذهنم نرسید.

صحیح می فرمائید... البته که تعیین نقش ها بر عهده مدیر دوبلاژ است ولی بنده از روند تعیین نقش ها برای شرکت کنندگان و اینکه
چه کسی یا کسانی مسئول آن بودند اطلاعی ندارم.


پ.ن سپاسگزار می شوم در متنی که محبت کردید و نوشتید ...

خانم ملانی اذعان داشتند که فیلم را خودمان تهیه میکردیم و در برنامه میاوردیم

خودمان را به خودشان ویرایش کنید چون بنده جمع نبسته بودم و هر چه که گفتم
مربوط به خودم بود نه دیگر شرکت کنندگان محترم. با سپاس

 


RE: مسابقه جادوی صدا - سعید - ۱-۳-۱۳۹۵ ۰۱:۲۶ صبح

با نشکر از خانم ملانی

وقتی شما کارها را دانلود میکنی یه تفاوت عمده داره با فیلم اصلی : در فیلم اصلی که تا چند صباحی قبل هم موسسه قرن 21 اقدام به خرید اثار اصلی میکرد در حال حاضر خبر ندارم از اوضاع و احوالش باند صدای بازیگران به صورت جداگانه ی وجود دارد شما روی اون باند بدون هیچ دردسری دوبله میکنی در حالیکه در فیلم غیر اصلی ( دانلودی ) یه همچین چیزی وجود ندارد چون کلا صدا دوبانده و نیاز به ساخت باند یا باندسازی داره . البته فکر میکنم فیلمهای بقیه هم همین مشکل را داشته یعنی خود عوامل دانلود کردند و در اختیار شرکت کنندگان گذاشتند مشکل اینجا یعنی مشکل اصلی برمیگرده به طریقه ساخت برنامه و این بی برنامه گی ظاهر فریب تهیه کننده که خودش را ظاهرا فعال نشون میداده ولی بعلت انتخاب عوامل رابطه یی نتوانسته برنامه یی در خور یک برنامه دوبله بسازد بیشتر شبیه سازنده یک برنامه مسابقه جدولی چیزی میمونه

البته بنده از کوشش شما برای اینکار تشکر و قدردانی میکنم .

ثانیا وقتی شما یک نفر بالای سر خود داشته باشید که مدام در طول مسابقه به شما آموزش بدهد و بگوید که کدام نقش برای شما مناسب تر است و شما نقش مورد علاقه خود را راحت تر پیدا میکنید و اگر ایشان احساس کنند که شما نمیتوانید آن نقش را بگید سریعا برای شما نقش دیگری را پیدا میکند که این متاسفانه تو مسابقه دیده نشد که مشکل دوم هم برمیگرده به تهیه کننده برنامه

اما در مورد نحوه چینش داوران بنده یه سخن بلند بالایی دارم که نمیدونم کی این کارو کرده چون با هیچ منطقی جوردر نمیاد


داوری در 15 قسمت حضور داشتند و داوری هم در 1 جلسه / کل فیلمهای پخش شده در این سری مجموعه 15 عدد بوده یعنی به ازای هر سه نفر یک فیلم / کل افراد متوفی مشهور دوبله تعدادی بیش از این بوده بعلت بی برنامگی مدیر برنامه این پروژه فقط تعداد محدودی اشاره شده که نوعی بی حرمتی به دوبله هم محسوب میشود / کل افراد متخصص و مشهور دوبله که در حال حاضر در قید حیات هستند تعدادی زیاد بوده که باز هم بعلت چینش بد برنامه تعداد اندکی از آنها معرفی شدند و ...

 کلا این برنامه و برنده آن از نظر من مردوده

و داورا کمک کردند یه سری صداهای نقش فرعی بگیر درست حسابی بیان بالا


RE: مسابقه جادوی صدا - جیسون بورن - ۱-۳-۱۳۹۵ ۰۸:۱۸ صبح

این مساله هم جای سوال دارد؛ که چرا در قسمت یادی از درگذشتگان از احمد رسول زاده دو بار یاد شد (قسمت سوم و قسمت آخر) در حالیکه می تونستند در یکی ار این دو قسمت از عزت الله مقبلی،حسین معمارزاده، آذر دانشی،منصور غزنوی و... یادی کنند.


RE: مسابقه جادوی صدا - کاربر حذف شده15 - ۲-۳-۱۳۹۵ ۰۱:۳۵ صبح

یک پرسش از همه دوستان در رابطه با پاره هایی از نظر دوستمان رابین ویلیامز عزیز که اکنون از اعضای سایت به حساب می آیند  و در نخستین پست خود گفتند:
نقل قول:... چرا اینقدر زود قضاوت می کنید؟ چرا صبر نمی کنید تا این مسابقه بیشتر به جلو برود و هنرنمایی سایر شرکت کنندگان را هم ببینید....
...مطمئن باشید وقتی قسمتهای نیمه نهایی و پایانی را ببینید متوجه خواهید شد که من و بقیه شرکت کنندگان که الان از دوستانم محسوب می شوند همین الان شایستگی آنرا داریم که در کنار خود اقای سعید مظفری بعنوان یک همکار فیلم دوبله کنیم....
...به شما می گویم که حداقل 4 الی 6 نفر از دوبلورهای آینده از دل همین برنامه بیرون خواهد آمد.
توضیح: پررنگ سازی متن بالا از جان اسنو است و در پست اصلی وجود ندارد
 
 [تصویر: 146386821171.jpg]
رابین ویلیامز
گرامی آیا هنوز هم بر این باور هستید که کسانی که ما دیدیم (به جز یکی دو نفر بسیار استثنایی که آنها هم فقط با تمرین و آموزش خواهند توانست) شایستگی
همین الان ایستادن پشت میز دوبله و گفتن نقش در کنار آقای سعید مظفری و جناب منوچهر زنده دل یا استاد ژرژ پطرسی یا استاد مینو غزنوی و سرکار خانم مریم شیرزاد و خانم فریبا رمضان پور و....را دارند؟
اگر چنین است من با شما یک اختلاف عقیده خیلی آشکار دارم چون به نظر من این چنین نیست.
من یک فهرست 4 نفری (2 نفر از خانم ها و 2 نفر از آقایان) در ذهنم دارم و در کنار آن یک فهرست فرعی 4 نفره دیگر با همان تناسب ساخته ام.
فهرست اصلی افرادی هستند که به نظر من (و البته سلیقه شخصی من) می توانند با شرکت در کلاس های آموزشی و تمرین هر روز و مستمر در دوبله موفق شوند.
فهرست فرعی افرادی هستند که به جز تمرین زیاد و آموزش باید روی صدای خود هم کار کنند و روی ادای واژه ها ومشکلات فنی (مانند حرف س یا ش، ژ یا ج ...) هم با کمک کارشناسان آنها را برطرف کنند.
فهرست ها را الان برای طولانی نشدن بحث اشاره نمی کنم و در پست های بعدی می پردازم. اما می بینید که در هیچ کدام گوینده آماده کار نگذاشته ام.
آیا ممکن است شما به کسانی که مورد نظرتان بود اشاره کنید؟ حتما هم نباید فینالیست باشند چون در فهرست اصلی من دستکم خانم نرجس وجدانی و خانم پریا شفیعیان فینالیست نیستند.
از قضا من با یکی از فینالیست ها و همچنین شرکت کننده های دیگر که گفتگو کردم خیلی جالبه که هیچ تمایلی به ادامه دادن دوبله ندارند، برای همین نمی دانم آن 4 تا 6 نفر مورد
اشاره شما را چگونه در ذهنم رده بندی کنم.
ناگفته نماند کسانی را هم دیدم (و از منابع دیگر هم شنیدم) که از آغاز تا انتها روی اینکه عشق و علاقه اصلی آنها دوبله است و حاضر هستند تمرین های مداوم و دشوار را به جان بخرند تاکید
داشتند. برای این افراد احترام ویژه ای قائلم چون دستکم می توانم امید داشته باشم که بدون مسابقه جادوی صدا هم همین فکر را می کردند.
از جمله آنها خانم فاطمه مخدومی و خانم پریا شفیعیان و آقای پارسا کجوری را می توانم یاد کنم که امیدوارم به جز خانم مخدومی (که دیگر نمی تواند به خاطر فینالیست بودن در مسابقه های آینده شرکت کند) بقیه آنها را دور احتمالی بعدی مسابقه اگر تهیه شود ببینیم .
خوشحال می شوم نظر دوستان به ویژه شرکت کنندگان مسابقه و عوامل آن و البته به صورت خیلی ویژه نظر رابین ویلیامز و خان مظفر را بدانم.

 


RE: مسابقه جادوی صدا - کاربر حذف شده3 - ۲-۳-۱۳۹۵ ۱۲:۲۰ عصر

سلام
از ملانی عزیزم و آقای جان اسنو به دلیل حمایت و لیاقتی که شاید به این اندازه هم برازنده آن نباشم و به بنده ابراز داشتند تشکر می کنم.
قبل از هر چیز باید اشاره کنم که من ترجیح دادم از مرحله نیمه نهایی به بعد را تماشا نکنم چون برایم قابل حدس بود که با چه کیفیت و کمیتی روبرو خواهم بود . اما در مورد بحث فیلم که آقای سعید و ملانی عزیز اشاره کردند باید بگویم این قدر در این بخش با اشکال و نقص مواجه هستیم که شاید حتی در تصورمان هم نگنجد.آن جا اشاره کردند که انتخاب فیلم ها به عهده آقای عرفانی و مطمئن زاده بوده است اما من طی دیالوگی که از دوستان در پشت صحنه شنیدم متوجه شدم یکی از تدوین گران که ترجیح می دهم اسمی برده نشود این مسئولیت(انتخاب سکانس های فیلم برای افراد)را به عهده داشته است.

فیلم هایی که اگرچه در بعضی موارد(تنها در برخی موارد!) مثل خوردن صدای شرکت کننده به کاراکتر مناسب بود اما ایرادات عمده ای هم داشت که مزایایش را تحت شعاع قرار می داد.چرا بعضی از شرکت کنند گان فیلم هایی داشتند با چالش ها و جای مناسب برای نشان دادن قابلیت هایشان اما بعضی از شرکت کننده گان از جمله خود من سه سکانس از یک فیلم ثابت که تازه یک سکانس هم دوبار تکرار و فقط جای کاراکترها عوض شده بود داشتند؟؟!!چرا بعضی از شرکت کنندگان چیزی حدود دو صفحه دیالوگ داشتند اما برخی ها از جمله خود من در یک سکانس فقط سه جمله داشتند!؟چرا برخی از شرکت کنندگان مثل خانم هانیه رحیمی که اتفاقا صدای خوب و اجرای تقریبا قابل قبولی داشتند در همان اول کار یکی از سکانس های سخت فیلم ساعت ها نصیبشان می شود ولی فرد دیگری سکانسی راحت که حداقل با چند تمرین از پسش بر می آید؟؟ چرا اگر مشکل صدا یا سانسور فیلم یا حتی اشتباهی که برای خانم ملانی پیش آمده بود توسط هیچ کسی بررسی نشد اما دوبله بعضی از شرکت کنندگان آنقدر خوب تدوین می شود که برخلاف ضبط همه جملات سینک می شوند!!؟

هر چه فکر می کنم بیشتر به این جواب می رسم که مسابقه جادوی صدا،جادوی رابطه بود...
اگرچه تمامی حرف های ما الان به تعبیر بعضی از دوستان تنها به دلیل حذف شدن در مسابقه تلقی می شود و حتی یک درصد هم امکان نمی دهند که ممکن است دلیلش بی عدالتی فاش و آشکار باشد و انگار فکر کرده اند ما تا حالا مسابقه شرکت نکرده ایم یا در همه مسابقه ها برنده بوده ایم!
ای کاش حداقل عادلانه می باختیم!

مسلما مسابقه ای که برندگان دلیل بردن در آن را تنها و تنها تلاش و پشتکار خود می دانند(طبق اظهارات برخی در صفحه های اجتماعی شان) و به قول خانم ادری هپبرن نه اقبال و فرصتی که از دیگران سلب شده و نه حتی دست های پشت پرده،بنابراین آن قدر خودخواهانه خواهد بود که وقتی با نظر منتقدان مواجه می شوند پوزخند بزنند و با اعتماد به نفس بگویند تازه مسابقه دیگری هم در راه است. در مورد سانسور کردن حرف های داوران هم آن طور که دوستان اشاره کردند می توانم بگویم متاسفم! هر چند مسابقه ای که راحت آدم ها را سانسور کند،شعور مخاطبان را سانسور کند،منتقدان را سانسور کند،بعضی استعدادها را سانسور کند و حتی عدالت را سانسور کند از آن انتظاری جز این نخواهد رفت...

 

 

 


RE: مسابقه جادوی صدا - برو بیکر - ۲-۳-۱۳۹۵ ۰۴:۰۱ عصر

با سلام
همانطور که خدمت دوستان عرض کرده بودم بعد از پخش فینال بنده جمعبندی و نظر نهایی و شخصی خودم را در خصوص این مسابقه خدمتتون ارائه می کنم:

بسیاری از موارد را قبلا بنده و سایر دوستان خدمت شما عرض کرده بودیم. سوای از اشکال و ایرادات فنی و غیر فنی و نقاط ضعف و قوت این مسابقه باید ارزیابی نمود که هدف از ساخت این مسابقه چه بوده است. در نگاه اول سه هدف را میتوان برای ساخت این برنامه متصور شد:

1- پر کردن جدول پخش برنامه ها و سرگرم نمودن بینندگان
2 - کشف و استعداد یابی صداپیشگان جوان 
3 - معرفی دوبله و دوبلاژ و آشنایی مردم با دوبلورها

واقعیت امر آنست که من در نگاه اول گزینه سوم را با توجه به ساختار برنامه نزدیکتر به اهداف برنامه می بینم. مضافا اینکه ممکن است اتفاقات دیگری هم جزو اهداف برنامه بوده باشد که قطعا قضاوتش را واگذار می کنیم به آینده. اما این اتفاقات چه بوده است:

یکی از گویندگان بزرگ در جایی نقل می نماید که چندی پیش از سوی یکی از نهادهای مرتبط با او تماس گرفته می شود و از ایشان می خواهند که برای پایان دادن به بحث دوبله های زیر زمینی تصمیم گرفته شده که از انان دعوت کنند و ایشان ضمن گرفتن تست از آنها برایشان مجوز صادر نمایند. این گوینده پیشکسوت این تقاضا را رد می کند و اظهار می دارد این افراد مدتی را بطور غیر قانونی و بدور از چشم مراجع ذیصلاح فعالیت کرده اند و به بدنه دوبله آسیب زده اند. حال بجای تنبیه انان میخواهید جایزه به این افراد بدهید؟؟؟ در ثانی اگر من آنها را تایید کنم چگونه می توانم در آینده به مردم و همکارانم پاسخ دهم؟؟؟ 

در این مسابقه کاملا مشهود بود که برخی از شرکت کنندگان در مسابقه در کار دوبله سابقه داشته اند. اما هیچیک قادر نبودند که بگوید این سابقه در کجا بدست امده است؟ همه ما می دانیم حتی شرکت در این مسابقه می تواند یک پوئن مثبت برای کسیکه می خواهد این حرفه را دنبال نماید تلقی شود. حال انکه برنده شدن و یا رفتن به مراحل بالاتر جدای از پوئن مثبت خودش یک سابقه خوب محسوب می گردد.

طبیعیست که اکنون برنده این مسابقه گویی یک مجوز برای گویندگی خود کسب کرده است و به هر کجا که برود می تواند بیان کند که در بین 8000 داوطلب او نفر برتر بوده است. بنده خدائی ناکرده نمی خواهم به کسی تهمت بزنم و یا پیشداوری نمایم. اما از بحثی که در گفتگوی برخی از گویندگان در گرفته بود چنین دریافتم که بدینوسیله برخی از گویندگان که پیش از این بصورت غیر قانونی فعالیت می کردند حالا می توانند به کار خودشان رسمیت ببخشند. البته این بحث بنده یک فرضیه است و قطعا شامل همه شرکت کنندگان نمی گردد.(باز هم تاکید می کنم یک فرضیه است)

در هر صورت این مسابقه هر هدفی که داشته است قابل قبول است  بجز کشف استعداد جدید. زیرا کشف استعداد جدید بدون برگزاری این مسابقه هم میسر می شود و نیازی به هزینه کردن در این وسعت نبود. اغلب ایرادها را دوستان با ذکر جزئیات بیان داشتند. از نظر کلی بنده پخش چنین برنامه ای را برای دوبله مفید می دانم. زیرا مردم را بیش از گذشته با دوبلورها و هنر دوبله آشنا می سازد. اما از لحاظ ساختاری فاقد استانداردهای لازم برای یک مسابقه بود.

همچنان اعتقاد دارم بزرگترین اشکال آن تنوع داورها بود. بنظر من در شرایطی که سنجش شرکت کنندگان مطلق نبوده است باید داوران ثابت باشند تا بتوانند بوسیله یک سلیقه و دیدگاه با هم سنجیده شوند. من به شما قول می دهم در برخی از قسمتها که فرضا آقا یا خانم ایکس برنده مسابقه گردیده بود اگر تیم داوری بلند می شدند و تیم دیگری جای انها می نشست و مسابقه با همان شرایط و با همان صورت برگزار میگردید ممکن بود اقا یا خانم ایگرگ برنده مسابقه می گردید. بنابراین ثابت بودن داورها در برقراری  عدالت بیشتر کمک می کرد.

البته همانطور که گفتم اگر سوالات مسابقه و سنجش آن نسبی نبود این امر لزومی نداشت. فرضا برای بخش تشخیص صدای گوینده پاسخ مطلق است. این نیازی به داوری ندارد اما وقتی صحبت از گویندگی می شود نکات ظریف زیادی به میان می آید. برگزار کنندگان اگر کمی دقت بخرج می دادند می توانستند جلوی اعمال سلیقه را بگیرند. باید برای امتیاز دادن در بخش گویندگی از پیش معیارهای خود را اعلام و بارم بندی می نمودند و در اختیار داورها قرار می دادند. برای مثال اگر گویندگی یک بخش 30 امتیاز داشت باید مولفه های امتیاز را در اختیار داوران قرار می دادند که فرضا سینک گفتن 5 امتیاز دارد و یا  همخوانی صدا با احساسات بازیگر 10 امتیاز دارد و یا جنس صدا 5 امتیاز - بیان کامل جملات و حروف 5 امتیاز - تپق نزدن 5 امتیاز و ....... (البته اینها مثال هستند)

در نهایت میانگین نمرات داوران و جمع انها امتیاز آن بخش را مشخص می کرد. ضمن آنکه نمرات غیر منتظره باید حذف گردد. یعنی نمی شود دو داور به یک شرکت کننده نمره سینک گفتن را 5 بدهد و داور دیگر صفر!!!!! این یعنی ایراد و اشکال و نمره صفر باید حذف شود و در جمعبندی لحاظ نگردد زیرا قطعا در چنین شرایطی داور ی که صفر داده است اشتباه کرده است. اگر اینگونه ساختارها رعایت می گردید دیگر سلائق شخصی نمی توانست تاثیری بگذارد و فرضا جناب مدقالچی بگوید چون به گوینده بچه گو اعتقادی ندارم من نمره صفر می دهم.

از دیگر ایراداتی که می توان به این مسابقه گرفت عدم نمایش تماشاگران مسابقه بود. این موضوع می توانست هیجان مسابقه را یشتر کند. بویژه طبق اطلاعاتی که شرکت کنندگان به ما دادند اغلب تماشاگران شرکت کنندگان در گروهای دیگر بوده اند. ما بجز صدای دست زدن چیز دیگری از حضور انان ندیدیم.

اما مهمتر از همه انتخاب سکانسها بود که دوستان با ان اشاره نمودند. سکانسها توسط شخص دیگری انتخاب می شود و اشخاص دیگری می آیند داوری می کنند. نتیجه اش این می شود که ما مرتبا با این جمله روبرو می شدیم که البته صدای شما برای این نقش مناسب نبود!!!! اگر تصمیم به سنجش یک شرکت کننده آماتور داریم نباید از او توقع تیپ سازی یا تغییر صدا داشته باشیم. باید برای دیدن توانائیهایش به او نقشی بدهیم که با صدایش متناسب باشد. در فینال اگر جناب قنبری گفته باشند من باید روند رسیدن این افراد را از روز اول تا الان ببینم باید بگویم بسیار بسیار منطقی گفته اند. در واقع یا چهار داور فینال نباید داوری را می پذیرفتند یا اگر پذیرفتند باید می رفتند و درباره شرکت کنندگان اطلاعات کافی بدست می آوردند و گویندگیهای قبلی انها را می دیدند. (هر چند شخصا از همان قسمت های مقدماتی با دیدن توانائیهای میلاد فتوحی در گویندگی - فکر کنم بجای یک موش یا سنجاب (یه همچین چیزی) - را دیدم و موجب غافلگیری داوران گردیدند  به یقین با خودم گفتم او برنده این مسابقه ست. با وجود اینکه هنوز کار شرکت کنندگان دیگر را ندیده بودم).

انتخاب سکانس بنظر من خیلی مهم بود. زیرا بنظر من یک سکانس خوب و پر فراز و نشیب می توانست توانائیهای شرکت کننده را بهتر نشان دهد. ظاهرا اینقدر در این موضوع عوامل مسابقه فقر داشتند که گاهی یک سکانس را تکرار می کردند. از طرفی اگر قرار به سنجش باشد باید یک سکانس انتخاب می گردید و از هر سه شرکت کننده می خواستند روی همان سکانس گویندگی کنند تا ببینند کدامیک آن نقش را بهتر می گوید. (و یا می توانستند انتخاب سکانسها را بگذارند بعهده خود شرکت کنندگان)

بنده چهار سال داور مسابقات ملی المپیاد های مهارت ملی بودم(در رشته تکنولوژی شبکه از زیر مجموعه های IT)  شاید باورتان نشود که اگر بگویم در یکی از دوره ها امتیازات ما تا مرز ابطال داشت پیش می رفت. میدانید به چه دلیلی؟ مسابقات در سه روز برگزار میگردید در بین 23 شرکت کننده از منتخبین مراکز استانهای مختلف. بدلیل اشتباه در لیست شرایط برای برگزاری مسابقه بین 22 شرکت کننده مهیا شده بود. لذا در آخرین لحظات یک میز و امکانات لازم برای نفر بیست و سوم آماده شد اما برای او نتوانستیم مانند بقیه صندلی چرخدار بگذاریم و صندلی او معمولی بود. شرکت کننده در پایان روز معترض شد که من در شرایط مساوی با دیگران رقابت نکردم، اگر صندلی منهم چرخدار بود سرعت کار و راحتی من بیشتر می شد.

حق با او بود. در چنین شرایطی باید تمام جوانب امر سنجیده شود تا عدالت برقرار گردد. بنظر بنده حتی در تشخیص صداها هم عدالت برقرار نشد. زیرا بعضی از صداهای شاخص و آشنا تشخیص شان به مراتب آسانتر از صداهای گویندگان دیگر است. باید در بخش تشخیص صدا بجای اینکه برای هر شرکت کننده یک سکانس مختلف پخش گردید، سه سکانس پخش می گردید و از هر سه شرکت کننده می خواستند صداها ی هر سه سکانس را تشخیص دهند. (با فشار دادن به روی کلید گزینه ها برای هر میز) عدم رعایت این مسائل بیشتر این شائبه را ایجاد می کند که هدف انتخاب نفر برتر نبوده است.

در خصوص بخش تکریم هم همانطور که منصور عزیز گفتند جدای از بحث امیر قادری و .... باید عرض کنم که با اعلام نظر گویندگانی چون اردشیر منظم و فریبا رمضانپور و ...... در برخی موارد حتی خود افشین خان هم کنار نیامدم. در خصوص بزرگانی چون ایرج ناظریان و احمد رسول زاده باید بزرگانی چون منوچهر اسماعیلی و خسرو خسروشاهی و ..... اعلام نظر کنند. خدائی ناکرده قصد توهین ندارم اما اگر هدف معرفی دوبله بوده است همگان دوست داشتند که نظر جناب منوچهر اسماعیلی و  چنگیز جلیلوند که سالها در کنار این بزرگان در یک اتاق نشستند را  بشنوند نه اردشیر منظم!!!!

اما بهر حال اگر حتی هدف سرگرم کردن مردم و یا معرفی و تبلیغ دوبلاژ بوده است چه بهتر که انرا به بهترین نحو انجام دهیم و جائی برای ایجاد شائبه نگذاریم. بسیار علاقمندم تا نظرات دوست عزیزمان جناب جان دو را هم در اینخصوص بدانم. شاید ما در جاهائی اشتباه می گوئیم و تصورات غلطی داشته باشیم. قطعا با توجه به تجارب ایشان، نظرات جناب جان دو می تواند کمک بزرگی به روزهای پایانی این تاپیک نماید. امیدوارم ایشان افتخار دهند.
 


پی نویس: امیدوارم قرابتی بین تهیه کننده و عوامل مسابقه با مسئولین رده بالای رسانه ملی وجود نداشته باشد که اگر داشته باشد شائبه های دیگری نیز می تواند به میان بیاید که خارج از بحث ماست..........
 


 

 

 

 

 


RE: مسابقه جادوی صدا - رابرت میچم - ۲-۳-۱۳۹۵ ۰۴:۴۸ عصر

 خدمت دوستان عزیز:

بنده مرحله فینال را دیدم و چند ایراد را خدمت اساتید حاضر در داوری باید عرض کنم؛
1.استاد محمود قنبری به هیچ عنوان به هیچ اجراءی قانع نمیشد .حال اینکه باید این نفرات را باید و بایست به خاطر تازه کار بودنشان
نباید فیلمها و بازیگران بزرگی چون تام هنکس، مگ رایان و.... گویندگی میکردند. خود اقای قنبری گفتن که بعد 6 ماه رفت و امد به
استودیو دوبلاژ فقط بله قربان میگفتن و.....خوب حال چگونه باید از این عزیزان انتظار دارن که بجای این بازیگران اون هم در میان ،
بزرگان دوبلاژ. در ثانی بنظر حقیر اقای قنبری در زمان حال صلاحیت داوری این عزیزان رو ندارن. چون بعداز شجاع دل در طی این
8-7 سال نه تنها شاهد دوبله و مدیریت دوبلاژ شاخصی از ایشون نبودیم بلکه باند بازی در اثار دوبله ایشون کاملا مشهود و مشخص
است. با عرض ارادت به منوچهرخان والی زاده باید بگم ایشون حتی مارک والبرگ رو هم میدن به والی زاده و....حتی اگه فیلمی از
برد پیت هم باشه اونو میدن به والی زاده .
2. استاد جلیلوند هم طبق اثار وشواهد خیلی از منطق مغرورانه صحبت میکردن . وباید اضافه کنم که ایشون هم بعداز بازگشت از امریکا
دیگه همون جلیلوند سابق نیستن و جای هر موجود زمینی و دریایی و هوایی گویندگی کردن که اکثراشون در شان و مقام این عزیز
نبوده و نیست .مثلا به زور میخواد خودش رو دوبلور ثابت رابرت دنیرو بکنه یا دوبلور راسل کرو که این نقشها فقط و فقط ساخته
شدن برای بهرام زند و در برخی دنیروهای جدید اسماعیلی. حتی خانم شهلا ناظریان هم خیلی سعی کرده در فیلمهای تحت مدیریت
دوبله خوشون حسین اقا عرفانی رو به عنوان دوبلور دنیرو برای ما قالب کنن.
3. بنظر بنده حقیر اقای منوچهر زنده دل .فریبا رمضانپور به لحاظ حرفه ای هر چند صداهای خوبی دارن نمیتونن عضو هءیت داوران
باشن. چون بسیار باید تا پخته شود خامی. البته بنا به گفته بزرگان دوبلاژ
4. استاد اسماعیلی هم به لحاظ جسمی زیاد سرحال نبودن و در این چند سال مدیران دوبلاژ جوان تلویزیون که شاید در عالم خودشون
جزء نوابغ دوبله شده باشن ترجیح میدن بیشتر از صداهایی مثل حسین خداد بیگی وغلامرضا صادقی و علیرضا باشکندی و... استفاده
کنن تا استاد اسماعیلی.
5. این مسابقه باید مجری قوی و مسلطی داشت که به مسابقه جان میبخشید و مثل اکثر دوبلورها ی ما خجالتی وکم حافظه نباشن
(جلیلوند گفتن؛ من با استاد رسول زاده کار نکردم مثالش: تابستان گرم و طولانی. نبرد بریتانیا و.....)به نظر بنده اقای والی زاده
میتونستن بهترین مجری این برنامه باشن .چون تاریخ دوبله رو میدونن. با کمال احترام افشین خان زی نوری گزینه مناسبی نبودن.


RE: مسابقه جادوی صدا - سعید - ۲-۳-۱۳۹۵ ۰۴:۵۳ عصر

با تشکر از جناب رابرت میچم و بروبیکر

در مورد آن داور هم بگویید که تاثیر بسازیی در راه یافتن فینالیست ها داشت چطور بعد از 15 سال نتوانسته پسر خود را در زمینه دوبله به رشد برساند که حداقل نقش اصلی را در فیلمی بگوید و بعد از گذشت این سالها پسر آن گوینده رفته و در شبکه های ماهواره ای دوبله میکند آیا چنین کسی میتواند بر کرسی داوری نشسته و دیگران را قضاوت کند ؟
مترادف است با ضرب المثل معروفکل اگر طبیب بودی سر خود دوا نمودیمتاسفانه کسی که مشکل خودش را نمیتواند حل کند برای دیگران راهنما میشود

البته مترادف با صحبت دوست گرامی جناب رابرت میچم وجود استاد بزرگ تحریف دوبله ایران جناب محمود قنبری در مرحله فینال که دوبله ها را بعد از انقلاب اکثرا تغییر میداد و داستان ماورایی از فیلم عادی میساخت که دست مایه خودشیرینی در سازمان گردد هم خودش جالب بود . تو اکثر روایت هایی که کردند داستان ها را به شکلی عجیب تغییر دادند و روی اعصاب اساتید سینماشناس و طرفداران پر وپا قرص میرفتند .


RE: مسابقه جادوی صدا - کاربر حذف شده2 - ۲-۳-۱۳۹۵ ۱۰:۵۶ عصر

(۲-۳-۱۳۹۵ ۰۱:۳۵ صبح)'جان اسنو' نوشته شده توسط:  یک پرسش از همه دوستان در رابطه با پاره هایی از نظر دوستمان رابین ویلیامز عزیز که اکنون از اعضای سایت به حساب می آیند  و در نخستین پست خود گفتند:
نقل قول:... چرا اینقدر زود قضاوت می کنید؟ چرا صبر نمی کنید تا این مسابقه بیشتر به جلو برود و هنرنمایی سایر شرکت کنندگان را هم ببینید....
...مطمئن باشید وقتی قسمتهای نیمه نهایی و پایانی را ببینید متوجه خواهید شد که من و بقیه شرکت کنندگان که الان از دوستانم محسوب می شوند همین الان شایستگی آنرا داریم که در کنار خود اقای سعید مظفری بعنوان یک همکار فیلم دوبله کنیم....
...به شما می گویم که حداقل 4 الی 6 نفر از دوبلورهای آینده از دل همین برنامه بیرون خواهد آمد.
توضیح: پررنگ سازی متن بالا از جان اسنو است و در پست اصلی وجود ندارد
 
 [تصویر: 146386821171.jpg]
رابین ویلیامز
گرامی آیا هنوز هم بر این باور هستید که کسانی که ما دیدیم (به جز یکی دو نفر بسیار استثنایی که آنها هم فقط با تمرین و آموزش خواهند توانست) شایستگی
همین الان ایستادن پشت میز دوبله و گفتن نقش در کنار آقای سعید مظفری و جناب منوچهر زنده دل یا استاد ژرژ پطرسی یا استاد مینو غزنوی و سرکار خانم مریم شیرزاد و خانم فریبا رمضان پور و....را دارند؟
اگر چنین است من با شما یک اختلاف عقیده خیلی آشکار دارم چون به نظر من این چنین نیست.
من یک فهرست 4 نفری (2 نفر از خانم ها و 2 نفر از آقایان) در ذهنم دارم و در کنار آن یک فهرست فرعی 4 نفره دیگر با همان تناسب ساخته ام.
فهرست اصلی افرادی هستند که به نظر من (و البته سلیقه شخصی من) می توانند با شرکت در کلاس های آموزشی و تمرین هر روز و مستمر در دوبله موفق شوند.
فهرست فرعی افرادی هستند که به جز تمرین زیاد و آموزش باید روی صدای خود هم کار کنند و روی ادای واژه ها ومشکلات فنی (مانند حرف س یا ش، ژ یا ج ...) هم با کمک کارشناسان آنها را برطرف کنند.
فهرست ها را الان برای طولانی نشدن بحث اشاره نمی کنم و در پست های بعدی می پردازم. اما می بینید که در هیچ کدام گوینده آماده کار نگذاشته ام.
آیا ممکن است شما به کسانی که مورد نظرتان بود اشاره کنید؟ حتما هم نباید فینالیست باشند چون در فهرست اصلی من دستکم خانم نرجس وجدانی و خانم پریا شفیعیان فینالیست نیستند.
از قضا من با یکی از فینالیست ها و همچنین شرکت کننده های دیگر که گفتگو کردم خیلی جالبه که هیچ تمایلی به ادامه دادن دوبله ندارند، برای همین نمی دانم آن 4 تا 6 نفر مورد
اشاره شما را چگونه در ذهنم رده بندی کنم.
ناگفته نماند کسانی را هم دیدم (و از منابع دیگر هم شنیدم) که از آغاز تا انتها روی اینکه عشق و علاقه اصلی آنها دوبله است و حاضر هستند تمرین های مداوم و دشوار را به جان بخرند تاکید
داشتند. برای این افراد احترام ویژه ای قائلم چون دستکم می توانم امید داشته باشم که بدون مسابقه جادوی صدا هم همین فکر را می کردند.
از جمله آنها خانم فاطمه مخدومی و خانم پریا شفیعیان و آقای پارسا کجوری را می توانم یاد کنم که امیدوارم به جز خانم مخدومی (که دیگر نمی تواند به خاطر فینالیست بودن در مسابقه های آینده شرکت کند) بقیه آنها را دور احتمالی بعدی مسابقه اگر تهیه شود ببینیم .
خوشحال می شوم نظر دوستان به ویژه شرکت کنندگان مسابقه و عوامل آن و البته به صورت خیلی ویژه نظر رابین ویلیامز و خان مظفر را بدانم.

 

 


ضمن تشکر از آقای منصور و بروبیکر و علی و سعید که خیلی منطقی و دقیق به موضوع پرداختند و با نکته بینی به بسیاری از ضعفهای این برنامه پی بردند. همچنین سایر شرکت کنندگان که البته بخش اعظم گفته هایشان گله از ناداوری بود که کاملا حق با آنهاست . من چیزهای بسیاری از این مسابقه آموختم. تجارب زیادی هم کسب کردم. در کنار تمام آن تجربه ها آشنا شدن با این سایت برام رنگ و بوی دیگه ای داشت.

جان اسنوی محترم:
مسابقه تموم شد. البته برای ما از پیش از عید تموم شده بود. آنچه برای ما جذاب بود نحوه تدوین آن بود. (انهم بخاطر کنجکاوی) شما ظاهرا متوجه منظور من نشدید. من ضعیف میدونم که بخواهید بگوئید این برنامه براتون جذاب نبوده. اینکه مرتب قسمت به قسمت آنرا پیگیری میکردید خودش نشانگر جذابیت آن بود. اما دوست عزیز همه شاهد بودید که مسابقه هر چه جلوتر رفت جذابتر شد و بهتر جا افتاد. بنظر شما از مرحله یک چهارم نهایی به بعد قابل مقایسه با بخشهای ابتدایی بود؟
من فکر نکنم اختلاف عقیده ای با هم داشته باشیم. من گفتم که 4 الی 6 نفر از دوبلورهای آینده از دل همین برنامه بیرون خواهند آمد. البته نام نبردم. شما که الان به 8 نفر رسیدید. پس مشکل کجاست؟ من نگفتم که این 4 الی 6 نفر همین الان بروند فیلم دوبله کنند. گفتم 4 الی 6 نفر از دوبلورهای آینده از دل این برنامه بیرون خواهند آمد اینکه چگونه؟ کدامیک ؟ و کی؟ اجازه بدید بسپاریم به زمان. حالا اینکه گفته اید اشاره شما را چگونه در ذهنم رده بندی کنم نمیدونم منظورتون چی بوده؟ اگر شما می نوشتید که بنظر من هیچکدوم از شرکت کنندگان لیاقت حضور در دوبله را ندارند حرف شما منطقی بود اما شما خودتون در قضاوت خودتون دو گروه 4 نفره ساختید که با با تکمیل آموزش و هدایت می توانند وارد دوبله شوند حالا این نوشته شما با کجای نوشته من در تناقض است که رده بندی آن در ذهنتان اینقدر مشکل ایجاد کرده؟
اینکه یکنفر به شما گفته قصد ادامه ندارد از آن حرفهاست. البته از شما گله مند نیستم شما فقط نقل قول کردید اما من همه آنها را از نزدیک دیده ام. شک نکنید که تعارف کرده اند. البته هیچ ملاکی برای این گفته ندارم اما زمان همه چیز را ثابت خواهد کرد.
می دانید مشکل اصلی کجاست دوست محترم؟ مشکل اینجاست که همه ما از قضا خود من خیلی عجول هستیم. انتظار داریم تا به چنین مراحلی رسیدیم فردا صبح بریم استادیو و نقش برد پیت را بدن بهمون و بجاش حرف بزنیم. من روز اولی که به این سایت آمدم بعد از کمی گشت و گذار مصاحبه بسیار بسیار جذاب و خوب آقای والی زاده رو خوندم. همینجا از همه تشکر می کنم. مصاحبه خوبی بود و خیلی یاد گرفتم. اقای والی زاده و بهروز وثوقی 2 سال در استودیوها می چرخیدند و فقط افکت می دادند!!!!! خیلی برایم جالب بود. یعنی اینها می رفتند و صدای پای اسب و صدای شکستن شیشه و ریختن آب رو تولید می کردند. کدومیک از ما حاضریم دو سال بریم اینکارها رو کنیم. باور کنید اگر حاضر بودیم من امروز می گفتم 10 تا 15 نفر از دوبلورهای آینده از دل این مسابقه بیرون می اومدن.
در مورد صدای شاخص من حق رو به همه میدم. همه باید تو خواب ببینیم که صدایی مثل استاد مقبلی دوباره بیاد. در هر حال شما با افکار خودتون به 8 نفر رسیدید و بنده به 4 الی 6 نفر. نه شما می توانید تضمین بدهید نه من. هر دو بر مبنای ذهنیات خودمون به این موضوع رسیدیم. شاید تنها سوء برداشت شما این بوده که فکر کردید من منظورم این است که این 4 الی 6 نفر بروند همین الان بجای هنرپیشه های بزرگ خرف بزنند. که باید بگم خیر منظور من این نبوده من از فعل آینده استفاده کردم. در آینده خواهید دید که این اتفاق می افتد یا خیر؟ اگر بگویم همین الان به دو نفر پیشنهاد کار شده نباید تعجب کنید. بالاخره از یه جایی باید شروع بشه. ضمن اینکه معتقدم دوست عزیزم میلاد همین الان چیزی از بعضی از کسانیکه الان بعنوان دوبلور (نه پیشکسوتان و بزرگان منظورم جوانان هستند) مشغول بکارند کم ندارند.
در هر حال همانطور که گفتم مسابقه تمام شد و بنظر من اغلب گفتنیها گفته شد. خیلی هم کامل و جامع گفته شد و اصلا فکر نمی کردم در فضای مجازی اینقدر دقیق به این موضوع پرداخته بشه (البته تنها سایتی که اینقدر دقیق به این مسابقه پرداخت همین سایت شما بود). ترجیح میدهم از این پس بجای افسوس و پرداختن به موضوعهای فرعی هر بار که به این سایت می آیم مطالب ارزشمند دیگر آنرا بخوانم که واقعا باید از همتون تشکر کنم. چون مطالب بسیار خوبی من دارم اینجا پیدا می کنم که به اندازه چندین کتاب به تجربه های من اضافه می کنه. کاری از دستم بر نمیاد بجز یک تشکر در انتهای پستهای این عزیزان، که بنظر من از علاقمندان واقعی به دوبله هستند.
از آشنایی با همتون خوشحالم.
 


RE: مسابقه جادوی صدا - کاربر حذف شده15 - ۳-۳-۱۳۹۵ ۰۶:۱۵ عصر

دوست حوبم رابین ویلیامز
سپاسگزارم که پاسخ دادید، اما چیزهایی که فرمودید را اشاره کنم
نقل قول:...شما که الان به 8 نفر رسیدید. پس مشکل کجاست؟ ...
مشکل اینجاست که من به 8 نفر نرسیدم! من عرض کردم دو فهرست پس از پایان مسابقه جادوی صدا برای خودم چیده ام که فهرست اصلی 4 نفر هستند که با تمرین روزانه و پشتکار زیاد موفق می شوند (اما نه الان و نه در همه قالب ها، تا بخواهند تیپ بگویند و... سال ها لازمه) و به قول خودمان مایه اش را دارند.
اما 4 نفر بعدی را گفتم به شرط اصلاح بعضی چیزها به همراه تمرین و آموزش احتمال موفقیت را دارند.(خوب مشخص است که خیلی ها این احتمال را دارند). چیزهایی که اشاره کردم باید برطرف کنند حتی می تواند به مراجعه به پزشک یا دندان پزشک بیانجامد. مثلا رفع عیب ادای واژه "س" یا "ج" در بعضی دوستان امکان داره فقط با کمک دندان پزشک یا متخصص ممکن باشه.
البته درباره 4 نفر فهرست اول هم عرض کنم و مثال بزنم مثلا خانم وجدانی فقط در بچه گویی و زنان جوان و احساساتی می تونه بسیار موفق باشه (نظر شخصی)
پس اینکه بگیم همه افراد اون فهرست مانند دوبلورهای حرفه ای که می شناسیم از پس همه صدایی بر می آیند اشتباهه ، البته نیازی هم نیست چون این جوری از هر کسی
در اون گستره تخصصیش استفاده میشه و کیفیت کارها خیلی بهتر میشه. مانند آقای میلاد فتوحی که احساس من اینه به جای شخصیتهای قاطع و شاخص بهتر می تونه حرف بزنه.
پس دقت فرمودید که 8 نفر من همان 8 نفری که شما برداشت کرده اید نیست.
 

 

یک موضوع دیگر را یادم رفت بگویم رابین ویلیامز عزیز،
 درباره اینکه که مثال زدید آقای فتوحی همین الان از خیلی دوبلورها بهترند بله درسته اما موضوع اینه که اون دوبلورها خیلی کارشون ضعیفه! البته من آقای فتوحی را هم صداش رو پسندیدم
و هم کارش رو خوب بلده ومطمئنم ادامه بده حتما و بی تردید (به همراه تمرین و آموزش تخصصی) صدایش را در فیلمها خواهیم شنید. اینکه گفتم برای این بود که دوبلورهایی که شما
مقایسه کردید را نفی کنم چون زیبایی دوبله را از بین برده اند (شبکه هایی مانند من و تو یا اونیکس و... مثال های مناسبی هستند برای این افراد)
نکته آخر را هم بگویم و این بحث را ببندم : شما فرموده بودید که در مسابقه های مراحل بالاتر شما و دوستانتان قابلیت دوبله (اشاره کردید همین الان می توانیم برویم با دوبلورهای حرفه ای دوبله کنیم) در استودیو را دارید یعنی کار حرفه ای در حقیقت.
خوب من اینو واقعا ندیدم توی عزیزان شرکت کننده و ضمن اینکه تعداد این شرکت کنندگان هم اینجور که می گید خیلی میشه (یعنی همه شرکت کنندگان این مراحل؟) اگر چه فرقی نداره
چند نفر چون در هیچکدام این آمادگی نبود. اگر بود که همان تک سکانسهایی که تمرین کرده بودید را بدون هیچ نقصی می گفتید، غیر از اینه؟
دقت بفرمایید حرفهای من اصلا نقض کننده صلاحیت و استعداد عزیزان شرکت کننده نیست بلکه می گویم خیلی بیشتر از اون چیزی که فکرش را بکند تمرین و آموزش لازم دارند تا
منِ مخاطب برام دلنشین باشه.
امیدوارم همه کسانی که در این مدت خود را مَحَک زدند و فهمیدند که آیا صداشون برای مردم که مخاطبان اصلی و مصرف کننده نهایی دوبله هستند دلنشین و دلچسبه به آموزش دیدن و تمرین کردن رو بیاورند و ما هم بالاخره صدای شما و دوستانتان را از تلویزیون یا سینما بشنویم.
به هر حال این مسابقه با همه خوبی ها و ضعف ها، خاطرات خوش یا ناراحت کننده اش تمام شد و باید به آینده فکر کنیم، آینده ای که معتقدم اگر بر پایه همین نقدها (اگرچه شاید به نظر شما نقدها بی رحمانه بوده باشند اما صادقانه هستند) و برطرف کردن ضعفهای اشاره شده باشد در آن دوبله فارسی را در جایگاه واقعی و بالاتری نسبت به قبل خواهیم دید.
موفق باشید و همگی ما هم از آشنایی با شما و دیگر شرکت کنندگان خوشحالیم

 

 


RE: مسابقه جادوی صدا - کاربر حذف شده2 - ۴-۳-۱۳۹۵ ۰۱:۳۰ صبح

دوست عزیزم جناب جان اسنو
اگر اجازه بدهید به احترام شما و تمام دوستان من پاسخ دیگری ندهم. چون این بحث داره شخصی میشه و حوصله اعضا رو سر میبره و همچنین موجب میشه بازدیدکنندگان از خواندنش خسته شوند. شما از تمام نوشته های من سوء برداشت نمودید. قرار نیست اگر ما رفتیم کنار استاد سعید مظفری ایشون برد پیت رو بگن و تام کروز و بدن به ما. ایشون همون راننده تاکسی رو که میگه کرایه تون میشه 1 دلار و بیست و پنج سنت به ما بدن ما راضی هستیم. برید ببینید خودشون با چی شروع کردن. همه دوبلورهای بزرگ همشون با یه جمله شروع کردن. همانطور که گفتم بالاخره از یه جایی باید شروع بشه دیگه.
در هر حال بنظر من هدف اینه که در اینجا این مسابقه نقد بشه نه اینکه من و شما با هم روی تعداد دوبلورهایی که قراره از این مسابقه بیان بیرون بحث کنیم. این یه گفتگو و سلیقه شخصیه. الان یه نفر بخواد از اول تا آخر این جادوی صدا رو بخونه واقعا خسته میشه.
 


RE: مسابقه جادوی صدا - کاربر حذف شده15 - ۴-۳-۱۳۹۵ ۰۴:۱۵ صبح

 رابین ویلیامز عزیز با چیزی که فرمودید موافقم و بله گویا من و شما بر روی جزییات هم عقیده نیستیم و باز هم درسته که دیگران اجبار ندارند بحثی که به سمت شخصی شدن پیش میره را بخوانند.
فقط تاکید می کنم که بد برداشت نفرمایید و هم خودتان و هم دوستان دیگر در قلب من و ما هستید، هر چه اختلاف است فقط در همین موارد مطرح شده و کاری است.
خودتان که اهل فیلم هستید پس "این شخصی نیست، فقط تجارته"  “it’s not personal, it’s business”    پدرخوانده (1972)  The Godfather
سپاسگزارم که تا اینجا همراهی کردید
آرزومند پیروزی شما در دوبله هستم

 

 


RE: مسابقه جادوی صدا - برو بیکر - ۴-۳-۱۳۹۵ ۰۸:۵۲ عصر

دیروز غروب به اتفاق جناب مقامی از خیابان 341 مهرشهر عبور میکردیم. 
در پیاده رو روی صندلی نشسته بود و سرگرم مطالعه بود.
برایش بوق زدیم و آرام آرام داشتیم از او دور می شدیم
می خواستیم بریم که در آینه خودرو دیدیم از روی صندلی بلند شد و بسمت ماشین اومد

با جناب مقامی روبوسی کرد و به او گفت سه تا جمله تو این مسابقه گفتی و کلی چیز یاد مردم دادی
استاد گفت پشیمونم ، نباید شرکت می کردم و او گفت این حرف و نزن مسابقه بازخورد خوبی داشته!!!
رو به من کرد و گفت همیشه اینطوری قول میدی؟ مگه قرار نبود استاد رو بیاری و بشینیم با هم حرف بزنیم .... الان هم می خواستی همینجوری بری دیگه ....
بهش گفتم حتما یه روز میایم
گفت بیا تا درباره مسابقه با هم حرف بزنیم

اینو گفتیم و با جناب مقامی آرام آرام از مقابل کافه راندوو دور شدیم.
مسعود فراستی هم مسابقه رو دنبال میکرده ......
قطعا حرفهای این منتقد دوست داشتنی درباره این مسابقه جالب خواهد بود.
انشالله بزودی .....
 


RE: مسابقه جادوی صدا - ملانی - ۵-۳-۱۳۹۵ ۰۸:۴۵ عصر

درود بر دوستان خوش فکر و صاحب ذوق

نوشته های جذاب و قابل تامل شما را بارها خواندم و آموختم، سپاس فراوان.

در این چند روز سعی کردم بیشتر گوش بدهم به نقطه نظرها و دیدگاههای بینندگان این مسابقه که
از اقشار مختلفی بودند ... از راننده آژنس و مغازه دار گرفته ... تا کارمند و هم دوره ای های دانشگاه و ...
آنها خیلی دقیق و موشکافانه برنامه را دیده بودند و درباره آن با ذکر جزئیات سخن می گفتند؛ سخنانی
که شنیدنش برایم بسیار جالب و آموزنده بود. یکی از نکاتی که به طور مشترک ذکر می کردند و گویی
صحبتها کپی- پیست هم بود؛ درباره فینال مسابقه بود و اینکه آنها تنها یک نفر را در قد و قامت فینال مسابقه
دیده بودند و آن یک نفر هم کسی نبود جز آقای میلاد فتوحی.

این رای و نظر یکسان، تائیدی بود بر پاسخ من به این سوال  که " آیا درهای دوبله بسته است یا نه؟ "
به نظرم البته که در باز هست که اگر چنین نبود؛ ورودی برای دوبله وجود نداشت اما اینکه آیا این ورودی
همان است که باید باشد؛ به باور بنده خیر. تصور اینکه نسل حنجره طلایی های ایران زمین، منقرض شده
برایم غیر قابل قبول هست ولی می توانم تصور کنم که اگر آزمون هایی که برای جذب صداپیشگان انجام شده
ضبط و پخش می شد؛ شاید اما و اگرهای این مسابقه در مورد آنها هم صدق می کرد ...
و البته که این نظر بنده هست و چون همیشه برای پاسخهای مخالف احترام قائلم.

به امید روزی که یک نسل طلایی دیگر در دوبله داشته باشیم با صداهایی گوشنواز و دلنشین.


RE: مسابقه جادوی صدا - برو بیکر - ۱۷-۳-۱۳۹۵ ۰۳:۱۷ صبح

دوستان گرامی:
یکی از کاربران سایت چندی پیش ایمیلی را به سایت ارسال نمودند و با توجه به اینکه نام کاربریشان تایید نشده بود از بنده خواستند تا مطلبشان را عینا ارسال نمایم. با توجه به اینکه ارسال متن صرفا فقط توسط خود کاربران با نام کاربری خودشان امکانپذیر است لذا بنده متن ایشان را بنا به پیشنهاد خودشان  کپی/پیست نمودم. در این سایت کلیه اعضا در بیان نظرات خود (چه موافق و چه مخالف) آزاد هستند (تا جائیکه خدائی ناکرده به یکدیگر بی احترامی نکنند).بنابر این ضمن ارسال عین متن ایشان پیشاپیش از اینکه آن بخش از متن ایشان را که به رنگ قرمز مشخص نموده ام باورش کمی برایم سخت است عذر خواهی می نمایم.
(ضمنا چنانچه دوستان در خصوص پست ایشان پاسخی نوشتند برای محفوظ بودن حق ایشان در پاسخ ، نام کاربری ایشان موقتا فعال خواهد گردید)





با عرض سلام و تشکر از سایت خوب شما
من کاربر (ژاله کاظمی) هستم. فرمودید که باید تغییر نام دهم، لطفاً دلیل تغییر نام را ذکر کنید! نام هایی که من میبینم (مثل هایدی و ملانی و رابین ویلیامز و صادق کرده و مسعود و...) گویای هیچ تشابه و اشتراکی نیست. من سرسختانه می‌خواهم از نام یکی از پر افتخار ترین دوبلورهای ایرانی استفاده کنم. چرا باید آن را تغییر بدهم؟ نکته ی دوم این که بنده هر چه خواستم این متن را بفرستم خطا داد. لطفاً وارد پنل من بشوید و آن را در بخش مربوط به خودم بگذارید، و یا اگر خواستید در بخش خودتان کپی/پیست کنید. پیشاپیش سپاس گزارم

بنده نه دوبلور هستم، و نه دوبلورها را خیلی خوب میشناسم اما می‌خواهم عقل را ملاک قرار داده و چند نکته را خدمت دوستان عرض کنم. پیشاپیش بابت تندی متن پوزش می‌طلبم. به قول مسعودخان فراستی، نقد، نمک و فلفل است:

1. مسئله‌ی تشخیص صدا: چه کسی گفته یک دوبلور باید صدای دوبلورهای دیگر را بشناسد؟ جناب رابین ویلیامز در سخنان خود جسارتاً کم بیراهه رفتند. ایشان دقت نکردند که بحث «اطلاعات هنری» از بحث «توانایی هنری» کاملاً جدا است. شما می‌توانید بهترین دوبلور دنیا باشید اما صدای هیچ دوبلوری را نشناسید، اصلاً بیماری خاصی داشته باشید و صدای دیگران را تشخیص ندهید اما صاحب بهترین صدای دنیا باشید. مگر نمی‌شود؟ البته رابطه‌ای بین «اطلاعات هنری» و «توانایی هنری» برقرار است اما این رابطه ضروری نیست. «عشق به دوبله» با «عشق به دوبلورها» رابطه دارد اما این رابطه اصلاً ضروری نیست. 

2. مسئله‌ی پاس داشتن زبان فارسی از آن حرف‌های عجیب بود. خانم شیرزاد از واژه ی «ناسینک» استفاده کردند. شما با چه ملاکی می‌گویید این واژه غلط است؟ مگر شما از واژه‌ی «ناعادلانه» استفاده نمی‌کنید؟ مگر از واژه ی «ناغافل» (که اتفاقاً غلط هم است) استفاده نمی‌کنید؟ روی چه حسابی به خانم شیرزاد که اتفاقاً خیلی زیبا صحبت می‌کردند و سعی داشتند تا حد امکان فارسی صحبت کنند (مثلآً به جای «حقیقتاً» بگویند «به حقیقت») ایراد می‌گیرید؟ دلیلتان ذکر کنید تا ما هم باخبر شویم. شاید به اطلاعات زبان شناسی‌مان افزوده شود.

3. دخالت در زندگی خصوصی دیگران یکی از شاخصه‌های ایرانی است. چه کسی با چه عقلی می‌پذیرد که چون سینا زند دوبلور خوبی نیست پس ایراد از مادرش (مریم شیرزاد) است؟ جناب «سعید» عیناً گفتند: «چطور بعد از 15 سال نتوانسته پسر خود را در زمینه دوبله به رشد برساند» این حرف شما با هیچ ملاک عقلی سازگاری ندارد. اولاً مگر شما اطلاع دارید که شیرزاد روی سینا کار کرده و موفق نبوده و فرضاً هم کار کرده باشد، آیا بی استعدادی سینا را به پای مادرش می‌گذارید؟ عجبا! ارسطو استاد اسکندر بود اما موفق نشد او را آدم کند پس لابد ارسطو مشکل داشته است!!!! خلط مبحث تا کجا؟ 

4. نکته‌ی بعدی که خیلی درد آور بود مسئله‌ی پیش کشیدن تحصیلات بود. من از یک نقاشِ خوب نقاشی خوب می‌خواهم و اگر صدای خوبی هم داشته باشد که چه بهتر؛ گُلی به گوشه‌ی جمالش. شما از یک دوبلور چه می‌خواهید؟ داشتن تحصیلات؟ یا توانایی در بیان و احساس؟ [ ضمناً شما استاد بهرام را به عنوان نمونه‌ی باسواد مثال زدید هر چند که درست بود اما می‌شد مثال والاتری زد. ژاله کاظمی در این زمینه از همه سر بود. با داشتن کارشناسی و کارشناسی ارشد از آمریکا که هنوز هم برای ما ارزشمند است. ایشان به راحتی می‌توانست در دانشگاه به تدریس بپردازد؛ خصوصاً اینکه با فرح و هویدا و روشنفکرانی مثل بیژن الهی رابطه‌ی نزدیکی داشت (و البته بعداً با بیژن الهی ازدوج کرد)]. اما در مورد کم سوادی دوبلورهای قدیمی باید بگویم لطفاً به جوانان قدیمی دوران شاه مراجعه کنید تا به شما بگویند یک نفر با سواد ششم می‌توانست برای پرستار شدن اقدم کند. سنجیدن سطح تحصیلات آن زمان با این زمان قیاسی است به منتهای درجه مع الفارق! 

5. من با نظر استاد جلال مقامی در مورد حافظ‌خوانی مخالفم. به سایت آپارات سر بزنید و مولاناخوانیِ ژاله کاظمی را ببینید؛ اوج احساس. آن قدر احساس و حجم صدای این زن قوی است که انسان را به یاد پاواروتی می‌اندازد. کاش زودتر به دنیا می‌آمدم و پیشنهاد خواننده‌ی اُپرا شدن را به ایشان می‌دادم. به نظر من، حافظ‌خوانیِ خوب برای یک دوبلور خیلی واجب‌تر و مهم‌تر از شناختن دوبلورهای دیگر است. 

6. نکته‌ی دیگر ایراد یکی از دوستان به مدقالچی بود که چرا ایشان در مورد مهدی آژیر گفته «دوبلور بدی نبود». سئوال من از این دوست عزیز این است که چرا فکر می‌کنید همه باید از استاد آژیر خوششان بیاید؟ شاید استاد مدقالچی ملاک‌هایی را در ذهن دارند که بر اساس آن جناب آژیر برجسته نیست و یا ملاکی دارند که بر اساس آن «بچه‌گو» باید بچه باشد. چه بسا ما اگر بعدها بچه‌گو پرورش بدهیم ببینیم که ایشان درست می‌گفتند. البته این از قدر و منزلت شیرزاد و امیری و ... کم نمی‌کند اما به هر حال نظر ایشان کینه توزانه هم نبود.

7. من تمام وقت به ذهنم فشار می‌آورم که چرا نمی‌توانم صدای زیبای استاد منوچهر اسماعیلی را دوست داشته باشم! می‌شود کمکم کنید؟ به نظر شما ذهن من دچار مشکل شده و یا این که هم می‌توانم بپذیرم صدای استاد اسماعیلی عالی است و هم به این صدا علاقه‌ای نداشته باشم؟ نمی‌شود؟ صدای استاد ناصر طهماسب برای من یک چیز دیگر است اما شما هم می‌توانید بگویید صدای طهماسب عالی است اما من به صدای ایشان علاقه‌ای ندارم. قصد مشاجره ندارم اما تیپ‌گویی‌های آقای اسماعیلی در فیلم مادر قابل تشخیص بود؛ خصوصاً وقتی به جای کشاورز و هاشم پور حرف می‌زد من حتی با این که 10 الی 12 ساله بودم اما متوجه یکی بودن آن‌ها شدم. ایشان نهایتاً یک الی دو صدای اصلی دارند و بقیه‌ی صداهایشان فرعی و به راحتی قابل شناسایی است، اما تیپ‌گویی مریم شیرزاد در آن انیمیشن واقعاً غیرقابل تشخیص بود. 

8. مسئله‌ی انتخاب مجری اصلاً قابل بحث نیست. افشین خان دایره‌ی کلمات زیادی ندارند و این اصلاً خوب نیست اما به هر حال بهترین گزینه بودند. برایم جالب است که دوستان می‌گویند چرا منوچهر والی زاده یا ناصر ممدوح مجری نشدند. واقعاً توهین بیشتر از این؟ منوچهر خان با اون سن و سال بیاد مجری برنامه‌ای بشود که رمضان پور داور آن است؟ با عقل جور در می‌آید؟ کمی تأمل کنید. مگر مجری قرار بود چه کار کند که افشین نتوانست؟ البته اشتباهاتی هم داشت. اما عزیز من این در شأن منوچهر خان و ممدوح نیست که بیایند جلوی دوستان جوانشان بیاستند و مجری‌گری کنند. واقعاً کمی تأمل کنید چون این حرف خیلی خام بود. حتی اگر داوران مسابقه در حد منوچهر اسماعیلی هم باشند باز این عمل پسندیده‌ای نیست. داستان مجری‌گریِ ناصر ممدوح در آن مسابقه داستان دیگری دارد که اگر کمی تأمل کنید خودتان خواهید فهمید.

9. به نظر من نباید مسائل اخلاقی بین دوبلورها را رو کرد. اصلاً درست نیست. چرا نمی‌شود جلیلوند با اسماعیلی بد باشد اما اعتراف کند که صدای او عالی است؟؟؟ من حرفی ندارم به جز این که بگویم بازگو کردنِ این سخنان نشانه‌ی توجه شما به مسائل بی‌اهمیت و حتی خصوصی است؛ خجالت می‌کشم بگویم خاله زنکی است. از دوبلورها بت نسازید تا مجبور نباشید آن‌ها را، به دلیلی بی اخلاقی، با حسرت بشکنید!

10. در مورد رأی‌گیری باید بگویم اصلاً نمی‌توان به رأی مردم اعتماد کرد. مطمئناً تقلب‌های زیادی رخ خواهد داد. آخر مگر عقل قبول می‌کند که در این کار تخصی به مردم مراجعه کنیم؟ نمونه‌اش را بارها دیده ایم مثلاً در مسابقات خوانندگی داخل ایران که در نهایت مجبور شدند کار را به داوران بسپارند. مگر جادوی صدا، برنامه‌ی 90 است؟

11. وقتی دیدم از ژاله کاظمی صحبت شد و ژرژ پطرسی آن طور با صلابت از این زنی که مورد نفرتِ کوته فکران است دفاع کرد، شاخ درآوردم. شیرزاد که داستان نامه‌نگاری‌اش با ژاله را همه می‌دانند از بس هول شده بود گفت «bravo». دیدنِ تصویر زنده یاد ژاله کاظمی در نوع خودش مثل دوپینگ بود برای من. جالب است که از ژاله کاظمی صحبت می‌شد اما عکس در و دیوار را نشان می‌دادند. تدوین‌گر برنامه به صحرای کربلا زده بود. سه تصویر از ژاله کاظمی نشان دادند که یکی با حجاب بود و دوتای دیگر با قیچی و کات‌کردن باحجاب شدند. آن قدر بریده بودند که فقط بینی‌اش معلوم بود؛ البته می‌دانم جبر زمانه است. 

12. این برنامه را با تمام کاستی‌هایش باید مغتنم شمرد. اجازه دهید پایمان را روی پله‌ی اول بگذاریم تا به پله‌های بعدی برسیم. انتظار دارید که در این فضا با این همه سانسور چه کنیم؟ بنابر این، یاری برای این برنامه باشیم نه باری!

13. به مسئله‌ی ترجمه‌های افتضاح در هنر دوبله‌ی ایران نمی‌پردازم چون فرصتش نیست. اما همین ترجمه‌های افتضاح باعث فرار من از فیلم‌های دوبله شد. بعضی ترجمه‌های غلط اصلاً فیلم را عوض می‌کند. وقتی، به عنوان مثال، دوبله‌ی برباد رفته و آقای پای را دیدم و با زبان اصلی مقایسه کردم از خنده روده بر شدم. ایرانیزه نیست آقا، غلط است غلط!!! 

14. غرور بیجا جایگاه انسان را به خطر می‌اندازد؛ خواه بهترین دوبلور باشید، خواه بهترین فیزیکدان. 

15. ممکن است دوستان با من موافق نباشند اما به هر حال من هم یکی از همین 80 میلیون نفر هستم و در حد خودم حق اظهار نظر دارم. 

16. از سایت خوب شما که دریچه‌ای برای فهم بهتر می‌گشاید سپاس گزارم.

 


RE: مسابقه جادوی صدا - ملانی - ۱۷-۳-۱۳۹۵ ۰۷:۴۴ صبح

درود بر شما جناب بروبیکر و ممنونم از به اشتراک گذاری این پیام


1- در مورد نام کاربری ایشان فرموده بودند و اینکه چرا استفاده از نام کاربری " ژاله کاظمی " مورد اشکال است. استفاده از نامی هنری از قوانین این سایت هست و بنده هم با احترام به این قانون، نام ملانی را انتخاب کردم ولی خاطرم هست وقتی نام کاربر ژاله کاظمی را در این سایت دیدم، به ذهنم رسید نکند از خویشاوندان ایشان باشند و به خصوص برادرزاده گرامی ایشان. به نظر بنده حتی اگر استفاده از نام کاربری چنین ستاره هایی جایز باشد شایسته افراد نزدیک به این بزرگواران هست. بدیهی ست کسی با دیدن نام کاربری رابین ویلیامز به این فکر نمیفتد که ایشان از بستگان این بازیگر بنام باشند که به زبان فارسی در این سایت مطلب می گذارند.

2- مسئله تشخیص صدا. آشنایی با پیشکسوت های یک رشته، از حداقل های ورود به یک حیطه هست. قبلا هم مثال زده بودم که کشتی گیری که جهان پهلوان تختی را نشناسد، شاید خوب هم کشتی بگیرد ولی این علامت منفی بزرگ در کارنامه ورزشیش، جلوه خوبی ندارد و علاوه بر این درس ها و استفاده از تجربه های پیشکسوتان به غنای کار اضافه می کند.

3- سینک واژه ای ست بیگانه و در زبان فارسی فعل " سینک کردن " نداریم. سینک می کنم، سینک می کنی، سینک می کند و ... بنابراین اضافه کردن " نا " به اول این واژه از آن اشتباهاتی ست که از یک صداپیشه باسابقه که انتظار می رود با ادبیات فارسی آشنا باشد؛ بسیار بعید و دور از ذهن بود. در مورد زیبا صحبت کردن این داور، به نظر بنده به کار بردن
جمله " صدای شما با هیچ چسبی به بازیگر نمی چسبید " نه تنها زیبا نیست بلکه زیبنده و شایسته کلام یک هنرمند نیست.
مثالی دیگر از همین داور. در جایی استاد ژرژ پطرسی کار یکی از شرکت کننده ها را حرفه ای خواندند، ( البته که
قبول دارم نظرها با هم متفاوت هست، شاید از منظر داور دیگری این کار اصلا خوب نباشد) ولی احترام به همکار و توجه به
زیبایی کلام و گفتار اقتضا می کند به جای استفاده از عبارت " بسیار بد بود " از کلمات و واژه های دلپذیر تری استفاده کنند
که اگر این کار را می کردند، نظر ایشان درباره زیبا صحبت کردن این داور، باور پذیر می نمود.

4- در این مورد با ایشان کاملا موافقم. خوانش صحیح شعر جلای کار یک صداپیشه را چندین برابر می کند. احساس و درک درست که لازمه یک شعر خوانی صحیح است، کمک بزرگی ست برای صداپیشه در اجرای بهتر و بااحساس تر.

5- استفاده از کلام هنر می خواهد و از صداپیشگان انتظار می رود که واژه ها را گلچین کنند.
" دوبلور بدی نبود " شاید در مورد یک جوان تازه کار توی ذوق نزند ولی استفاده از این عبارت در وصف یک زنده یاد کاربلد،
حس خوبی به بیننده منتقل نمی کند.

6- در مورد رای گیری صحبت کردند و اینکه یک بحث تخصصی هست و امکان تقلب وجود دارد. بنده در تخصصی بودن مطلب شکی ندارم ولی هنر در نهایت باید به دل همین مردمی بنشیند که تخصصی هم ندارند و آیا ایشان می توانند این اطمینان را به بینندگان محترم بدهند که داوری در این مسابقه در نهایت عدالت و به دور از هر اما و اگری، انجام شده است؟
اگر این اطمینان داده نشود، حق همین مردمی که به گفته ایشان تخصص ندارند و در رای دادنشان احتمال تقلب وجود دارد؛ ضایع شده است.

7- به نکته فوق العاده ای اشاره کردند. غرور بیجا. آفرین
دقیقا همینطور است. غرور بیجا در رفتار و کردار آدمی تاثیر گذار هست، مخصوصا اگر کسی به صفت هنرمند آراسته شده
و حتی اگر قشنگ ترین صدای دنیا را هم داشته باشد، کبر و نخوت و خودبزرگ بینی جایگاهش را متزلزل خواهد کرد.

 

 پ.ن جناب بروبیکر درباره قسمتی که به رنگ قرمز مشخص کرده اند؛ فرمودند " باورش کمی برایم سخت است "
بنده اضافه می کنم که برایم اصلا و ابدا باور پذیر نیست.

چگونه است که ایشان آنقدر به زنده یاد بانو ژاله کاظمی ارادت دارند که نه تنها نام ایشان را به عنوان نام کاربری انتخاب کردند بلکه از مولانا خوانی ایشان می گویند و زندگینامه ایشان تا حد ازدواج با بیژن الهی را می دانند ولی ادعا می کنند
" و نه دوبلورها را خیلی خوب میشناسم "
منوچهر والی زاده، ناصر ممدوح، منوچهر اسماعیلی، ناصر طهماسب ...
تیپ گویی های استاد منوچهر اسماعیلی در فیلم مادر ...

این همه اطلاعات و این ادعا ...!!!! مدعا با ادعا عجیب همخوانی ندارد!!!


RE: مسابقه جادوی صدا - سعید - ۱۷-۳-۱۳۹۵ ۰۹:۱۲ صبح

بي صبري انسان را از هيچ رنجي نمي رهاند، بلكه درد جديدي براي از پا درآوردن شخص بوجود مي آورد
با عرض سلام :

من چند نکته یی را اینجا بگذارم

اولا که شما که نقد می کنید کمی روی صحبت های دوستان تامل کنید 

در مورد صحبت اولتون که باید بگم ( معبود  خويش را بشناس و حق او را نگه دار ) ممکنه اصلا ربطی به قول شما نداشته باشه ولی کمک میتونه بکنه اینو در نظر بگیرید پس چندان خالی از لطف نیست شناخت آنها .

در مورد صحبت دیگر شما که البته  به طور مثال خب شما رفتی تو خیابون از این به بعد کسی گفت فیلم فلان چطور بود ؟ شما هم جواب بده نازیبا بود ببین طرف نگاهت میکنه یا نه ؟ این کلمه محجور هستش حداقل اگه بگیم غلط هم نیست . ( منظور من هم این کلمات بود نه کلمات دیگر )من که خودم از این کلمات استفاده نمیکنم حالا شما استفاده میکنی خوبه حتما کارامده ( کلمه چفت کلمه فارسی است که مردم جنوب کشور ایران به معنی قفل و زنجیر در هستش من بعید میدونم همه ما از این کلمات ستفاده بکنیم منظورم کلمات محجور فارسی است بعد شما کاربرد کلمات را یا نمیدانی یا نمیخوای بدانی این کلمه را واسه بستن در میگن نه واسه چیزی دیگه یی کاربردش فقط اینه و اینکه ما فارسی بلد نیستیم ولی اینارو میدونیم کسی نمیتونه کلمه یی بگه و شعور ما را دست کم بگیره ) شما کلمه ناسینک را بیرون از محیط دوبله بکار ببر ببین چند نفر متوجه صحبت شما میشوند ؟؟؟ فارسی زبانان و نویسندگان دانشنامه فارسی به شدت پافشاری میکنند که در جلوی تلویزیون از به کار بردن این طور کلمات خودداری شود . شما کافیه یک مسابقه والیبال را نگاه کنید میبینید که چقدر تذکر در مورد کلمات وجود دارد و امروزه این مسئله اینقدر بی اهمیت شده که ما درست را انکار میکنیم و دنبال چیزهای غلط هستیم . بعد هم برنامه روی آنتن و پخش با صحبت های محاوره یی وسط خیابون متفاوت است بهتره کمی رعایت کنیم

وقتی تهیه کنندگان برنامه اینقدر ناشی هستش که مرحله نیمه نهایی مسابقه با سه شرکت کننده راحت تر از مرحله 1/4 نهایی معلومه اصلا هیچ مسابقه یی تا حالا ندیدند

شما که دوبلرها را نمیشناسید میدانید حسین سرشار مدتی گوینده بودند ایشان رهبر اورکستر سمفونی در ایتالیا بودند دیگه ما از ایشان در بین گویندگان در شعر و اوپرا مگه بزرگتر داریم ؟؟؟؟ اگه ایشان اینقدر بزرگ هستند چرا نقشهای اول دوبله را نگفتند ؟ کسی که این همه احساسات درونش هست خب همه فیلمها هم میتونه دوبله کنه ولی با وجود گویندگان توانای ما نقشی نتوانستند در دوبله بعد از ایتالیا داشته باشند . از این نظر بنده با دیدگاه استاد مقامی موافقم

حالا این جادوی تدوین ببخشید به اصطلاح همان جادوی صدا بنظرت هرچی ساختن باید دید / بقیه هم هیچ نظری ندن هرچی پخش شد خوشمان آید ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ اینا همه نظر و انتقاد بوده بنظر من بهتر است همه انتقاد ها را پذیرفت و از روی آن برنامه یی شایان توجه این عده علاقه مند درست کرد که سالها دوبله را به عنوان عشق و علاقه خود دنبال میکنند . بنظر من همین تعداد هستند که اگه انتقاد میکنند و نظر می دهند مطمئن باشید دوبله بهتری در اینده خواهیم داشت نه این وضعیت .

کسی که فوت شد دوست عزیز باید حرمتش را نگه داشت البته فکر میکنم فرزندان آژیر هم برنامه را دیده باشن و چندان از این حرف خوششان نیمده باشه شما هم خودت را بزار جای فرزندان اونها تاب و توان یا طاقت همچین چیزی را دارید ؟؟؟ یعنی بنظرت اگر ایشان زنده بود واکنشی نشان نمیداد چون ایشان مرده ما هرچی دلمون میخواد بگیم درسته بنظرت ؟؟؟ با دوست طوری رفتار كن كه به حاكم محتاج نشوی و با دشمن طوری معامله نما كه اگر كار به محاكمه كشید ظفر تو را باشد

بنظر شما درسته راجع به منوچهر زمانی از کسانی مثل مریم شیرزاد میخوای بپرسی ؟؟؟ یعنی چی ؟ زمانی با بیش از 100 نقش اصلی در قبل انقلاب اونم دهه 30 - 40 - 50 / بهتر نیست داوری مثل چنگیز جلیلوند یا منوچهر اسماعیلی نظر بدهند که همکاری های زیادی داشتند و البته صحبت های دوستان هم هست مرحوم ایرج ناظریان را حداقل در مرحله فینال باید از نظرات اساتید بهره میجستند ... درمورد سینا زند به عقیده من تنها موضو عی كه شایسته است مغز انسان را نگران بدارد آینده فرزندان اوست و اندیشه این موضوع كه چه كار كند تا فرزندان او خوشبخت شوند؟

اقای نصراله مدقالچی منظورشان چیز دیگری بود و خوب بیان نمیکردند برای همین در اکثر موارد بیشتر به شکل توهین بنظر میرسید و دوستان هم هی سر اون مطلب به هم مطالب را میبافند تو دهه های قدیم بچه ها روی بچه ها دوبله میکردند مثل دهه 40 و 30 بعد ها گویندگان بزرگسال روی بچه ها دوبله میکردند و این رواج یافت کلا بحث ایشان این بود که جای بچه همان بچه صحبت کند و همه تعصب صحبتشان روی گویندگان مثل آژیر ، شیرزاد و ناهید امیریان و ..و همین بود وگرنه منظور دیگری نداشتند اگه روی مصاحبه هایی که ایشان قبلا انجام دادند مطالعه کنید درمیابید روی سخن ایشان چه بوده است . همه امتیاز ندادن ها و مخالفت های ایشان هم روی نقطه نظر اصلی خودشان بود .

دیدگاه اقای نصراله مدقالچی که بیان شد فقط متعلق به خودشان است بنده هیچ حمایت یا نقطه منفی یا مثبتی نسبت به دیدگاه ایشان ندارم متن بالا فقط جهت اطلاع است

منظور از تیپ گویی هم این نیست که شما صدا را تشخیص بدهید همون نفر گفته / استاد اسماعیلی در زمان دوبله اکبر عبدی با لحن لکنت دار و ارتعاشات پی در پی در کلمات دوبله کردند و جمشید هاشم پور را با لهجه عربی که سخن گفتن به این زبان بسیار سخت است چون زمانی که شما داری صحبت میکنی نباید غذای چرب خورده باشید ( صحبت کردن حروف به صورت عربی با صحبت به صورت فارسی کاملا متفاوت است ) چون ته گلوی شما اجازه نمیده که کلمات فارسی را با تکلم عربی مثل مروارید از دهان بیرون بیاورید تا اونجایی که میدونم جناب اسماعیلی قبل از فیلم مادر خیلی تمرین کردند البته دوبله فیلم را نظری نمیدهم راجعبش فقط دارم توضیح میدم حاشیه ایجاد نشه بعد هم در مورد محمدعلی کشاورز با گویشی متفاوت . منوچهر اسماعیلی در فیلم مادر سه شخصیت ساخت و هر شخصیت را با گویشی متفاوت در بین گویندگان فقط یک نفر به عربی خوب سخن میگفت آن هم جناب فتح الله منوچهری بودند که الان هم در خارج از کشور به سر میبرند و یک نفر در بیان کلمات پر ارتعاش بعد از ایشان اینقدر موفق بود آن هم کسی نبود جز مرحوم ایرج ناظریان که ایشان هم فوت شدند باز هم بنظر شما که صدا را خوب تشخیص میدی ولی گوینده ها را خیلی خوب نمیشناسی مطلب من اینه که اصلا راجع به اسماعیلی صحبت نکن بیخیالش شو برو سراغ گوینده های دیگه . راجع به اونها انتقاد کن ایشان کارنامه خودشان را در دوبله بارها و بارها نشان دادند و نقاط قوت فراوانی دارند هرچند که نقاط ضعفی هم داشتند که به هیچ وجه با مریم شیرزاد نمیشه مقایسه کرد .

و اینکه در توانایی خانم مریم شیرزاد هیچ شکی نیست ایشان گوینده توانایی هستند ولی شما فیلم مادر را با انیمیشن ( حتی در مقام تیپ گویی ) مقایسه نکن . دو تا بحث جداگانه از همه بقول خودتان ( خلط نکنید )

البته مسائل خصوصی خیلی تاثیر داشته تو دوبله چطور در دوبله یک فیلم به جای جمشید هاشم پور ، خسرو خسروشاهی صحبت میکند و اسماعیلی نیست که پر و بالی به آن بازیگر بدهد و کارشناسان بزرگی هم در سایت هستند که میدانند دوبله فیلم تا چه حدی فاجعه بود این مسئله بنظر شما خصوصی نیست و آیا خاله زنک بازی است ؟ نمونه های مسائل خصوصی در دوبله بسیار زیاد است . چطور ژاله کاظمی اجازه میدهد روی شرلی مک لین دوبله کند درحالیکه مناسب ترین گزینه وی خانم مهین کسمایی است و چطورهایی دیگر ؟؟؟ در مورد همه گویندگان و ...

در مورد مجری هم میتونم بگم افشین ذینوری نه ولی داریوش کاردان چرا نه ؟ هم سابقه ش را دارند هم مجری بسیاری مسابقات بوده اند هم گوینده هستند هم اطلاعات دوبله اشان بیشتر است !!! وقتی روند برنامه اشتباهه خانم رمضانپور میاد داور میشه مشکل بقیه چیست که نظرشون را میدهند و درست هم هست ؟ مشکل از تهیه کننده ست که مسابقه را طوری نساخته که انعطاف داشته باشد یا داوران باید ثابت از اول تا آخر میبودند که درستش اینه یا اگه نه گزینه های زیادی میتوانستند به داوری از اول تا اخر ماجرای مسابقه بپردازند نه این که هر مرحله یکی بره اونور یکی بیاد اینور مگه خونه قمر خانومه !!! ولی وقتی جناب والی زاده مثلا مجری بشوند نمیشه خانم رمضانپور را تغییر داد ؟؟؟ وقتی جناب والی زاده روی صحنه میایند شما در واقع بیننده بیشتری برای خودت داری جذب میکنی حالا اینکه شما به دلایل واهی داری برای خودت بتی میسازی اون دیگه به خود شما و تشویقهای 15 گانه خود در مورد مسابقه که سری بعدی مسابقه بدتر از این هم خواهیم ساخت کجاشو دیدی ؟ برمیگرده

والسلام

با تشکر از همگی .

 


RE: مسابقه جادوی صدا - برو بیکر - ۱۷-۳-۱۳۹۵ ۱۱:۰۰ صبح

با سلام
من تصمیم داشتم در پایان بحث وارد بحث شوم اما برای اینکه بحث به حاشیه نرود و دوستان مطالب تکراری ننویسند چند موضوع را در خصوص پست منصوب به خانم ژاله کاظمی عرض می کنم:

قبل از هر چیز از توضیحات کامل و جامع خانم ملانی و سعید عزیز سپاسگزارم

نقل قول:من کاربر (ژاله کاظمی) هستم. فرمودید که باید تغییر نام دهم، لطفاً دلیل تغییر نام را ذکر کنید! نام هایی که من میبینم (مثل هایدی و ملانی و رابین ویلیامز و صادق کرده و مسعود و...) گویای هیچ تشابه و اشتراکی نیست. من سرسختانه می‌خواهم از نام یکی از پر افتخار ترین دوبلورهای ایرانی استفاده کنم. چرا باید آن را تغییر بدهم؟ 
در اینخصوص منصور عزیز و خانم ملانی توضیح دادند. همانطور که مشاهده می فرمائید هیچیک از کاربران سایت از نام و نام خانوادگی کامل یک هنرمند ایرانی (بویژه گویندگان) استفاده نکرده اند. این موضوع کاملا منطقی ست. ما اهداف بلندی داریم. یکی از اهداف ما ایجاد گروه کاربری میهمان افتخاری سایت است . در آینده تصمیم داریم از گویندگان دعوت بعمل آوریم که با نام واقعی خود در سایت عضو شوند. در اینصورت اگر فرضا شخصی نام مریم شیرزاد را برای خودش انتخاب نماید این شائبه برای میهمانان سایت پیش می آید که این کاربر خود خانم شیرزاد می باشد. هر چند بانو ژاله کاظمی در قید حیات نیستند اما مقررات بصورت کلی در سایت وضع شده اند. اما می توانید همانطور که منصور عزیز پیشنهاد دادند از نام ژاله و یا نام کاظمی استفاده کنید.
نقل قول:5. من با نظر استاد جلال مقامی در مورد حافظ‌خوانی مخالفم. به سایت آپارات سر بزنید و مولاناخوانیِ ژاله کاظمی را ببینید؛ اوج احساس. آن قدر احساس و حجم صدای این زن قوی است که انسان را به یاد پاواروتی می‌اندازد. کاش زودتر به دنیا می‌آمدم و پیشنهاد خواننده‌ی اُپرا شدن را به ایشان می‌دادم. به نظر من، حافظ‌خوانیِ خوب برای یک دوبلور خیلی واجب‌تر و مهم‌تر از شناختن دوبلورهای دیگر است. 

این یک نظر شخصی ست اما باید بعرضتان برسانم که در اینمورد خاص بنده با آقای مقامی موافقم. زیرا ایشان شخصا توجیه خودشان را در اینخصوص برای بنده نقل کرده اند. مگر چند نفر از دوبلورهای ما توانسته اند شعر خوان قهاری شوند. اینکه بانو ژاله کاظمی و یا ژاله علو و یا ثریا قاسمی در اینمورد خاص توانایی داشته اند دلیل بر آن نمی شود که تمام دوبلورها می توانند شعر خوانی کنند. عکس آن نیز صادق است. ما شعر خوانان قهاری داریم مانند مولود زهتاب و یا ژاله صادقیان. اما هیچیک پا به عرصه دوبله نگذاشتند. معقوله دوبله با شعر خوانی دو معقوله کاملا مجزاست. البته اینکه دوبلوری بتواند شعر خوانی هم کند بسیار خوب است اما این موضوع الزام ندارد. این مثل آن می ماند که بگوئیم یک بازیگر باید مجری گری هم بلد باشد و یا بر عکس یک مجری باید بازیگری هم بداند. هر چند برخی از بازیگران مجری هم شدند و بر عکس اما هیچگاه الزامی به دانستن هر دو با هم نبوده است.
نقل قول:سعید:
کسی که فوت شد دوست عزیز باید حرمتش را نگه داشت البته فکر میکنم فرزندان آژیر هم برنامه را دیده باشن و چندان از این حرف خوششان نیمده باشه شما هم خودت را بزار جای فرزندان اونها تاب و توان یا طاقت همچین چیزی را دارید ؟؟؟ یعنی بنظرت اگر ایشان زنده بود واکنشی نشان نمیداد چون ایشان مرده ما هرچی دلمون میخواد بگیم درسته بنظرت ؟؟؟ با دوست طوری رفتار كن كه به حاكم محتاج نشوی و با دشمن طوری معامله نما كه اگر كار به محاكمه كشید ظفر تو را باشد 

این جمله جناب سعید را خواهشا با تامل بیشتری بخوانید. ببینید بنده با جناب سعید از قبل نه صحبتی کرده بودم و نه هماهنگی. اما جالب است بدانید که روز پنج شنبه که به استودیو کوالیما رفته بودم هنگامیکه بین آقای امینی و منوچهری و مقامی درباره این مسابقه و این جمله جناب مدقالچی صحبت شد جناب منوچهری فرمودند که شیلا تا یکهفته بعد از آنشب اشک می ریخت .......  من فکر نمی کنم در خصوص درست نبودن حرف جناب مدقالچی توجیهی از این بالاتر وجود داشته باشد. بنده این مطلب را تا پیش از این نگفته بودم اما دیدید که دوستان ما تا به اینحد به عمق موضوع واقف هستند و درست دست روی مطلبی گذاشتند که عین واقعیت بوده است. مهدی آژیر اسطوره تیپ گویی بوده و هست و حالا حالا ها دوبله ایران نمی تواند برایش جایگزینی بیاورد. در خصوص چنین مردی باید گفت گوینده بینظری بود نه آنکه بگوئیم گوینده بدی نبود.
نقل قول:8. مسئله‌ی انتخاب مجری اصلاً قابل بحث نیست. افشین خان دایره‌ی کلمات زیادی ندارند و این اصلاً خوب نیست اما به هر حال بهترین گزینه بودند. برایم جالب است که دوستان می‌گویند چرا منوچهر والی زاده یا ناصر ممدوح مجری نشدند. واقعاً توهین بیشتر از این؟ منوچهر خان با اون سن و سال بیاد مجری برنامه‌ای بشود که رمضان پور داور آن است؟ با عقل جور در می‌آید؟ کمی تأمل کنید. مگر مجری قرار بود چه کار کند که افشین نتوانست؟ البته اشتباهاتی هم داشت. اما عزیز من این در شأن منوچهر خان و ممدوح نیست که بیایند جلوی دوستان جوانشان بیاستند و مجری‌گری کنند. واقعاً کمی تأمل کنید چون این حرف خیلی خام بود. حتی اگر داوران مسابقه در حد منوچهر اسماعیلی هم باشند باز این عمل پسندیده‌ای نیست. داستان مجری‌گریِ ناصر ممدوح در آن مسابقه داستان دیگری دارد که اگر کمی تأمل کنید خودتان خواهید فهمید. 

من همچنان اعتقاد دارم گزینه بهتر از افشین زینوری در بین گویندگان وجود داشت. وقتی برنامه سینما و دوبله از شبکه نمایش با اجرای جناب منوچهر والی زاده پخش گردید بیشتر متوجه منظور من خواهید شد. حالا اگر اجرای یک گوینده پیشکسوت با داوری یک گوینده جوان در تضاد است بهتر است از داور باتجربه استفاده شود تا این نقیصه هم برطرف گردد.


در خصوص جملات خانم مریم شیرزاد باید شخصا بگویم زیاد موافق نیستم یک گوینده آنهم از گروه نسوان از چنین جملاتی استفاده نماید (فیتیله توقعمو می کشم پائین ..... خوب ناسینک گفتی ......) اگر می بینید این جملات زیاد تو ذوق عموم نخورده است بخاطر این است که ایشان به مدد تجربه خود این جملات را بسیار با احساس و زیبا بیان نمودند وگرنه اگر شما در محل کار خودتان یا هر جائی ببینید یک خانمی (که از صدای زیبائی هم برخوردار نیست و تجربه دوبله هم ندارد ) از چنین جملاتی استفاده می کند چه احساسی می کنید؟ (البته این موضوع هم باز کمی سلیقه ایست)

 
در خصوص استاد منوچهر اسماعیلی هم که جناب سعید حق مطلب را ادا فرمودند. من فقط با توجه به این موضوع که در ابتدای گفته خودتان از مسعود فراستی نام بردید باید خدمتتان عرض کنم که وقتی برای مصاحبه نزد ایشان (که از اهالی سینما هستند و با افراد عادی متفاوتند) در خصوص گویندگی منوچهر اسماعیلی در هزار دستان و مادر  صحبت می کردیم ایشان با تعجب می گفتند یعنی جمشید هاشم پور  رو هم اسماعیلی گفته؟؟؟؟؟...... اکبر عبدی رو هم اسماعیلی گفته ؟؟؟؟؟؟  حال اینکه شما بدون آنکه شناختی روی دوبلورها داشته باشید متوجه این تیپ گوئیها شده اید باید عرض کنم از همان استثنا هایی ست که در همه جا رخ میدهد.
 

 


RE: مسابقه جادوی صدا - منصور - ۱۷-۳-۱۳۹۵ ۱۱:۳۷ صبح

(۱۷-۳-۱۳۹۵ ۰۳:۱۷ صبح)'برو بیکر' نوشته شده توسط:  1. مسئله‌ی تشخیص صدا: چه کسی گفته یک دوبلور باید صدای دوبلورهای دیگر را بشناسد؟

2. مسئله‌ی پاس داشتن زبان فارسی از آن حرف‌های عجیب بود. خانم شیرزاد از واژه ی «ناسینک» استفاده کردند. شما با چه ملاکی می‌گویید این واژه غلط است؟

3. دخالت در زندگی خصوصی دیگران یکی از شاخصه‌های ایرانی است. چه کسی با چه عقلی می‌پذیرد که چون سینا زند دوبلور خوبی نیست پس ایراد از مادرش (مریم شیرزاد) است؟

4. نکته‌ی بعدی که خیلی درد آور بود مسئله‌ی پیش کشیدن تحصیلات بود. من از یک نقاشِ خوب نقاشی خوب می‌خواهم و اگر صدای خوبی هم داشته باشد که چه بهتر؛ گُلی به گوشه‌ی جمالش. شما از یک دوبلور چه می‌خواهید؟ داشتن تحصیلات؟ یا توانایی در بیان و احساس؟

5.مولاناخوانیِ ژاله کاظمی را ببینید؛ اوج احساس. آن قدر احساس و حجم صدای این زن قوی است که انسان را به یاد پاواروتی می‌اندازد. کاش زودتر به دنیا می‌آمدم و پیشنهاد خواننده‌ی اُپرا شدن را به ایشان می‌دادم. به نظر من، حافظ‌خوانیِ خوب برای یک دوبلور خیلی واجب‌تر و مهم‌تر از شناختن دوبلورهای دیگر است. 

6. نکته‌ی دیگر ایراد یکی از دوستان به مدقالچی بود که چرا ایشان در مورد مهدی آژیر گفته «دوبلور بدی نبود». سئوال من از این دوست عزیز این است که چرا فکر می‌کنید همه باید از استاد آژیر خوششان بیاید؟

7. من تمام وقت به ذهنم فشار می‌آورم که چرا نمی‌توانم صدای زیبای استاد منوچهر اسماعیلی را دوست داشته باشم! می‌شود کمکم کنید؟

8. مسئله‌ی انتخاب مجری اصلاً قابل بحث نیست. افشین خان دایره‌ی کلمات زیادی ندارند و این اصلاً خوب نیست اما به هر حال بهترین گزینه بودند. برایم جالب است که دوستان می‌گویند چرا منوچهر والی زاده یا ناصر ممدوح مجری نشدند. واقعاً توهین بیشتر از این؟

9. به نظر من نباید مسائل اخلاقی بین دوبلورها را رو کرد. اصلاً درست نیست. چرا نمی‌شود جلیلوند با اسماعیلی بد باشد اما اعتراف کند که صدای او عالی است؟؟؟

10. در مورد رأی‌گیری باید بگویم اصلاً نمی‌توان به رأی مردم اعتماد کرد. مطمئناً تقلب‌های زیادی رخ خواهد داد. آخر مگر عقل قبول می‌کند که در این کار تخصی به مردم مراجعه کنیم؟

11. وقتی دیدم از ژاله کاظمی صحبت شد و ژرژ پطرسی آن طور با صلابت از این زنی که مورد نفرتِ کوته فکران است دفاع کرد، شاخ درآوردم.

12. این برنامه را با تمام کاستی‌هایش باید مغتنم شمرد.

13. به مسئله‌ی ترجمه‌های افتضاح در هنر دوبله‌ی ایران نمی‌پردازم چون فرصتش نیست.

14. غرور بیجا جایگاه انسان را به خطر می‌اندازد؛

15. ممکن است دوستان با من موافق نباشند اما به هر حال من هم یکی از همین 80 میلیون نفر هستم و در حد خودم حق اظهار نظر دارم. 

16. از سایت خوب شما که دریچه‌ای برای فهم بهتر می‌گشاید سپاس گزارم.

 


 

با عرض خوشامد به شما دوست گرامی و فهیم

تناقضهائی در صحبتهای شما هست که در نوع خود جالبند. میگوئید شناختن یک دوبلور چه اهمیتی دارد و بعد از ژاله کاظمی (بخاطر شناختی که از او دارید) تمجید میکنید ، از مهدی آژیر (بخاطر پیش زمینه شناخت) درست مثل مدقالچی خوشتان نمی آید ، از منوچهر اسماعیلی (بخاطر همان شناخت) در تیپ سازی خرده میگیرید ، از توجه یا عدم توجه به مسائل اخلاقی دوبلورها (که کاملا مربوط به مبحث شناخت است) صحبت میکنید و از فرزند خانم شیرزاد و نحوه فعالیتش (که بازهم کاملا در حیطه شناخت از اوست) بحث میکنید و از بدآمدن و خوش آمدن اسماعیلی و جلیلوند از هم (که کاملا مربوط به شناخت خود آنها و روابطشان با یکدیگر است) صحبت میکنید ، از اینکه چه کسی مجری باشد یا نباشد (که بازهم به شناخت از گویندگان مرتبط است) سخن میرانید  و الی ماشاالله. اگر مسئله شناخت مهم نبود شما با این حجم از نوشته میتوانستید در مورد گویندگان و گویندگیها نظر بدهید و سبک سنگین کنید و حتی پافشاری کنید که شناخت شما صحیحتر از شناخت دیگری است؟ شما ناخواسته روی همان بندی راه می روید که وجودش را انکار میکنید!

درخصوص اصطلاح ناسینک ذکر این نکته ضروری است که مردم ما به ترکیب پیشوند یا پسوند با اصطلاحات فرنگی (غیر از عربی) عادت ندارند. فرمایش شما در مورد اصطلاح ناعادلانه (ترکیب با عربی) درست است اما توجه کنید که کلمه ی عادلانه به همین شکل عربی نیست و از ترکیب عادل(عربی) با انه (پسوند فارسی) ساخته شده و پیش از آن آنکه یک پیشوند (نا) به اول آن اضافه کنیم با یک کلمه صرف عربی روبرو نیستیم اما سینک ، یک کلمه کامل و دقیق فرانسوی و انگلیسی است که اگر پیشوند فارسی به ابتدای آن اضافه کنیم قصه دیگری خواهیم داشت مضاف به اینکه فاصله زبان عربی با فارسی بسیار کمتر از فارسی و انگلیسی یا فارسی با فرانسوی است و دگرگونیها و ترکیبات دو زبان عربی و فارسی بسیار پذیرفته تر و ملموستر و کم عیب تر از ترکیبات غیر است. هرچند من با شما موافقم و کلماتی مانند نافرم و ترکیبات مشابه سالهاست دست و پنجه نرم میکنیم اما اجازه دهید بیشتر ازین کلمات اینچنینی را در زبان مظلوم خود تولید نکنیم.

درخصوص ارتباط تحصیلات با شغل ، خود شما بهتر میدانید تحصیلات، فهم و شعور و دانسته هرکس از زندگی و محیط اطرافش را ارتقا میدهد. چه کسی میتواند ادعا کند که دانش روی شغل بی تاثیر است؟ یک کارگر ساده ساختمان که تحصیلات دارد فکر میکنید طرز کار کردنش با یک کارگر بیسواد چگونه است؟ کافی است یک روز وقت بگذارید و فقط به کار کردن ایندو در یک کار مشابه نظاره کنید تا تفاوتها را ببینید. فکر میکنید علی کسمائی یا هوشنگ لطیف پور و یا سعید شرافت که سه تن از بزرگترین مدیران دوبله ایران بودند چگونه در کار خود بهترین شدند؟ هرسه نفر اینها سواد آکادمیک داشتند. با ادبیات فارسی و حتی بیگانه آشنا بودند. مو را از ماست درست یا غلط کلمات بیرون می کشیدند و بهترین ترکیب جملات و آدمها را برای دوبله انتخاب میکردند. تمام کارهای این سه مدیر دوبلاژ در حال حاضر از بهترین نمونه های تاریخ دوبلاژ ایران است که دیگر تکرار نخواهد شد.

در مورد صدای اسماعیلی کسی ادعا ندارد صدای اسماعیلی زیباست. اتفاقا زمخت و گاه خشن هم هست. گاهی که سعی میکند بجای جوانان صحبت کند اندکی تلطیف میشود (مانند صدای رضا خوشنویس در جوانی). کسی هم بخاطر زیبائی ، عاشق صدای او نیست. اگر قرار باشد عاشق زیبائی باشیم که صدای خیلی ها قشنگتر از اوست. از خسروشاهی بگیرید تا آرشاک. ملاک ما برای انتخاب یک گوینده ، توانمندی ایشان و نحوه کار با همین صداست. اسماعیلی از همان صدایی که شما و خیلیها از آن خوششان نمی آید مثل موم بهره میگیرد و آنرا با انعطافی عجیب به هر سو میبرد. از فوران احساسات بگیرید تا تیپ سازیهای متنوع. از تغییر فرکانس و بسامد بگیرید تا طول نفس. از ارتعاش صدا بگیرید تا چیزهائی مثل لکنت و بغض که مثل خمیرمایه واقعی به آنها اضافه میکند. اینچنین قابلیتی و چنین نبوغی زیباست وگرنه خود صدا که در یک جای بخصوص زیبائی خاصی ندارد که بخواهیم عاشقش بشویم یا نشویم. وقتی صحبت از یک گوینده میشود ما صدای او را بخاطر می آوریم. طنین 99 درصد صدای گویندگان درحال حاضر در ذهن ماست. آنها را با طول موج خاص خود در ذهن داریم اما وقتی صحبت از صدای اسماعیلی میشود (اگر صدای اصلی ایشان را در مصاحبه ها نشنیده باشید و بخواهید ملاک خود را روی فیلمها متمرکز کنید) واقعا نمیدانید صدای ایشان را با کدام نقش بیاد بیاورید چون تمام تیپ سازیهای ایشان درست عین اصل است. گاهی ما عاشق صورت یک نفر میشویم که زیباست و گاهی عاشق کسی میشویم که صورت زیبائی ندارد اما قابلیتهائی دارد که همان قابلیتها آنقدر ما را مجذوب خود میکند که از صد خوش چهره در نظر ما زیباتر می نماید.

بحث ترجمه و تحریف در دوبله در تاپیک دیگری در همین سایت پی گرفته میشود و اگر مایل بودید در آنجا به نکات خاصی که مد نظر شماست اشاره کنید



 

 


RE: مسابقه جادوی صدا - کاربر حذف شده3 - ۱۷-۳-۱۳۹۵ ۰۳:۱۰ عصر

با سلام و احترام
پیرو صحبت های دوستان و بحثی که مطرح شده،آن قدر صحبت ها و نکات گفته شده توسط دوستان کامل و جامع است که نیازی به توضیح بیشتر نمی دانم.تنها نکته ای که بسیار برای من جالب است این است که ایشان نه تنها طبق گفته خودشان سرسختانه اصرار به انتخاب نام کاربری ژاله کاظمی دارند بلکه ظاهرا گاهی بیش از حد شخصی و سوگیرانه نیز نظرشان و البته در بیشتر جاها سلیقه شان را عنوان کرده اند و علی رغم این که خودشان در پایان ذکر کرده اند که چون جزو هشتاد میلیون نفر هستند در حد خود حق اظهار نظر دارند اما نمی دانم چرا من با خواندن نظرشان این احساس را داشتم که گویی در حد هشتاد میلیون نفر نظر داده اند!
در تمام موارد ذکر شده خوش آمد و خوش نیامد و سلیقه ای رفتار کردن ایشان برایم بسیار جالب بود هر چند گویی این نوع سلیقه شخصی هم در تعصب و خدمت به چند فرد خاص به کاربرده شده است.!!!!در چندجا هم آنقدر این حس و سلیقه بزرگ می شود که خود شخص هم آن را به عنوان باور و ملاک پذیرفته است تا جایی که به نظرشان آمده کاش زودتر به دنیا آمده بودند تا به بانو کاظمی پیشنهاد خواننده اپرا شدن بدهند!!...و من نمی دانم مگر خود بانو با دستی که در هنر هم داشتند خودشان تشخیص و اراده ای در این مورد نداشتند؟؟؟!!..مضاف بر این اگر شما به قول خودتان تنها نظر خودتان را عنوان کرده اید و خودتان را هم از بساط خاله زنکی جدا دیده اید بهتر نبود نظرتان را در همان حد من خوشم می آید و من بدم می آید عنوان می کردید صرف نظر از زیر سوال بردن بعضی اشخاص،انتقادها و اعتبارها!!؟