انجمن سینما کلاسیک
دوبله ، معبد خاطره ها... - نسخه‌ی قابل چاپ

+- انجمن سینما کلاسیک (http://cinemaclassic.ir)
+-- انجمن: سالن دوبلاژ ایران (/Forum-%D8%B3%D8%A7%D9%84%D9%86-%D8%AF%D9%88%D8%A8%D9%84%D8%A7%DA%98-%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86)
+--- انجمن: دوبله فیلم و سریال و کارتون (/Forum-%D8%AF%D9%88%D8%A8%D9%84%D9%87-%D9%81%DB%8C%D9%84%D9%85-%D9%88-%D8%B3%D8%B1%DB%8C%D8%A7%D9%84-%D9%88-%DA%A9%D8%A7%D8%B1%D8%AA%D9%88%D9%86)
+--- موضوع: دوبله ، معبد خاطره ها... (/Thread-%D8%AF%D9%88%D8%A8%D9%84%D9%87-%D8%8C-%D9%85%D8%B9%D8%A8%D8%AF-%D8%AE%D8%A7%D8%B7%D8%B1%D9%87-%D9%87%D8%A7)



دوبله ، معبد خاطره ها... - زاپاتا - ۴-۷-۱۳۹۴ ۱۰:۴۵ عصر

هریک از ما خاطراتی دور و نزدیک از صداپیشگان دارد. این خاطرات می تواند از نوع برخورد نزدیک با این هنرمندان باشد و یا شنیدن صداهایشان در فیلمهای سینمایی و تلویزیونی خارجی و فارسی و تداعی شدن یک احساس بسیار زیبا و دلنشین در ذهن و وجودمان...
از دوستان می خواهم احساسشان را از شنیدن صداهای ماندگار در هر فیلمی که برایشان خاطره انگیز بوده بگویند. لزوما آن فیلم نبایستی اثری مطرح و درجه یک باشد. حتی یک فیلم فارسی معمولی گاهی توانسته با یک دوبله خوب گلیمش را از آب بیرون بکشد.در این تاپیک می خواهیم از دیدگاه دوستان ، دوبله هایی که تشخیص می دهند برای فیلمی یاری رسان بوده و توانسته با رنگ آمیزی صدا،شخصیتهای آن فیلم را ماندگار کند توصیف و تشریح نمایند. این تشریح می تواند علاوه بر کارشناسی بودن آمیخته با خاطرات و احساس مان از این هنر زیبا باشد.



RE: دوبله ، معبد خاطره ها... - زاپاتا - ۲۶-۷-۱۳۹۴ ۰۶:۱۲ عصر

مخالفان دوبله فیلمهای فارسی چه از طیف منتقدان و چه دست اندرکاران صنعت سینما ، در آن سالهایی که سینمای ما به آن وابستگی تمام عیار داشت بسیار دوبله را مذمت کردند و در حالی که بسیاری از آنها به دوبله می تاختند اما می دانستند که سینمای ایران در سالهای آغازین دهه 30 و روزگاری که مهین کسمایی 17 ساله و مرحوم مهین بزرگی در پشت تخته سنگی در پشت صحنه فیلمبرداری فیلمهای فارسی ،با دوبله همزمان ، اولین سنگ بنای دوبله فیلمهای فارسی را می گذاشتند تا اواخر دهه 70 که واپسین دوبله ها صورت گرفت ( البته منهای برخی از آثار معدودی که در دهه 80 دوبله شدند) حیات و مماتش را مرهون این هنر بوده است. آقای مسعود فراستی در مصاحبه اختصاصی اش با سینماکلاسیک با جدیت فراوان دوبله فیلمهای فارسی را نفی می کند . متاسفانه روشنفکران سینمای ایران سالها بر طبل مخالفت با دوبله کوبیدند و این در در حالی بود که بسیاری از آثار محبوبشان با صدای گویندگان هنرمند جان گرفته بود.از ایشان و بسیاری از منتقدان سینمای ایران متعجبم که چرا دوبله را هنر نمی دانند. دوبله یک فن بود که توسط بزرگان این حرفه به هنر مبدل گشت . نمونه ها برای نام بردن فراوان است.
-------------------------------------------------------------------------
------------------------------------------------------------------
-------------------------------------------------------
در این تاپیک قرار است از دوبله های ماندگار فیلمهای فارسی یاد کنیم ، پس خاطرمان را با حرفهای روشنفکرانه مکدر نمی کنیم . بنده اگر قرار باشد یکبار دیگر به دنیا بیایم و هنری را دوست داشته باشم ، دوبله در بالاترین رتبه آن قرار خواهد داشت و البته دوبله فیلمهای فارسی در صدر آن !

[تصویر: 14451789791.jpg]

دبیرستان ساخته اکبر صادقی از آن دسته فیلمهایی است که دوبله سرپا نگاهش داشته و با رنگ آمیزی دلفریب صداها ، یکی از بهترین آثار سینمای ایران رقم خورده است .اما کار استاد خسروشاهی که همزمان با مدیریت ، بجای بیژن امکانیان نیز صحبت کرده است از آن جواهرات کمیاب دوبله است . یکی از نمونه ای ترین گویندگی های استاد بجای بیژن امکانیان بعد از گلهای داودی. نحوه بیان جملات در کلاس درس ، هنگامی که از شاگردانش می خواهد بجای مسخره بازی اکنون فکر کنند که همکلاسشان کجاست ، بقدری لحن گوینده هنگام ادای جملات زیبا و موثر است که مطمئنم کارگردان و بازیگر پس از دوبله فیلم ، عقیده مرا داشته اند.
متاسفانه فیلم را در دسترس نداشتم که تکه هایی از دوبله آن را تقدیم کنم و بیان این خاطرات به اتکای حافظه می باشد.
گویندگان همه به درستی انتخاب شده اند ، بویژه سعید مظفری ( بجای حمید طالقانی که لحظات خماری او را با صدا چنان از کار درآورده که ناخودآگاه میخواهی کار او را تحسین کنی ) و گویندگی ناب استاد ناصرطهماسب بجای صادق هاتفی از آن دوبله هایی است که هرگز تکرار نخواهد شد. یکی از آن نقش گوئیهای مروارید نشان و ابدی بجای یک نقش شریر و شیطانی و البته بسیار آرام.
این فیلم را باید بارها دید و آن وقت قضاوت کرد که دوبله هنر است یا یک فن .





RE: دوبله ، معبد خاطره ها... - زاپاتا - ۲۸-۷-۱۳۹۴ ۰۶:۱۴ عصر

گل مریم
حسن محمدزاده کارگردان مطرح دهه 60 که با ساخت فیلم مترسک و درو کردن جوایز متعدد ، تواتست ژانر ملودرام را مجددا در سینمای ایران احیاء کند در سال 1366 ، فیلم گل مریم را در سبک و سیاقی دیگر و در همان ژانر عرضه کرد. این فیلمساز دانش آموخته از دانشگاه کلمبیای آمریکا با تاسیس شرکت فیلمسازی اش در ارومیه بسیاری از هنرمندان آن دیار را به عرصه سینمای حرفه ای کشاند.متاسفانه این فیلمساز خوب سینمای ایران در اشتباهی که از او بعنوان یک حرفه ای بعید می نمود در سال 69 با ساخت فیلم پر هزینه زندان دیو که برگرفته از یک افسانه فولکوریک آذری بود تمامی اندوخته خود را بر سر این فیلم گذاشت که با اکران ناموفق آن در سال 71 باعث دور شدنش از سینمای حرفه ای گردید. البته او یک فیلم تجربی هم بنام حسرت ساخت که واپسین اثر او بشمار می رود و اکران عمومی نداشته است.
............................................
...............................

[تصویر: FullImage.aspx?PictureId=10A44AD7-D3C0-4...A4F04F3E6A]
محمدزاده از همان فیلم مترسک به اعجاز دوبله پی برده بود و با استفاده از هنر دوبلورها در تغلیظ دیالوگهای شخصیتها توانست دو فیلم زیبا را در این ژانر به تاریخ سینمای ایران اضافه کند. یکی از سکانس های خاطره انگیز فیلم گل مریم جایی است که مجید مظفری / سعید مظفری به دیدار همسرش افسانه بایگان / ژاله کاظمی در آسایشگاه روانی می رود . در یک لوکشین زیبا و غمبار پاییزی در حیاط آسایشگاه مرد با همسرش آرام نجوا می کند و کم کم این نجواها به جملاتی بلند و تلخ بدل می شود و مرد در اوج استیصال ناگهان بغضش می ترکد و به گریه می افتد . من نمی دانم سعید مظفری در گوشه تاریک استودیو ساند فیلم در آن لحظه و آن روز با خود چه کرده و چگونه این سکانس را ضبط کرده است. فقط می دانم اوج هنر دوبله را رقم زده است.می دانم که از اعماق وجودش این جملات را بیان کرده است . اعتلای هنردوبله ، یک پرواز خیال انگیز با صدایی مخملی ...
همه گویندگان به زیبایی نقشهایشان را گفته اند.اما گویش سعید مظفری از جنس دیگری است...




RE: دوبله ، معبد خاطره ها... - زاپاتا - ۲۲-۹-۱۳۹۴ ۰۸:۲۲ عصر

[تصویر: FullImage.aspx?PictureId=C198EC5D-DF84-4...B7CA1FC5CB]

ترن ساخته زنده یاد امیرقویدل یکی از آثار شاخص دهه 60 و بسیار متکی بر دوبله عالی خود است. ناصرطهماسب با انتخاب گویندگان درجه یک (چه نقش اول گو و چه مکمل گوها)یکی از برترین دوبله های فیلم فارسی را برجای می گذارد. انتخاب عالی و گزینه اول بسیاری از مدیران دوبلاژ فیلمهای سینمای ایران ،استاد منوچهر اسماعیلی در این میان همانند نگین انگشتری می درخشد. اسماعیلی با گویندگی تمام و کمالش بجای فرامرزقریبیان در نقش فولاد به این بازیگر خوب سینمای ایران - که صدای خودش را دوست ندارم!- یاری می رساند تا یکی از بهترین نقشهای خود را ایفا کند و در این رهگذر لوح زرین بهترین بازیگر را از جشنواره فیلم فجر دریافت نماید. اگرچه کسی در این جشنواره از صدای فولاد تقدیر نکرد و همانند گذشته با بی مهری از کنار دوبله درخشان اسماعیلی گذشتند اما پس از نزدیک به سه دهه ،هنگامی که یک نسخه رنگ و رو رفته فیلم ترن در یک عصر پاییزی بدستت می رسد و برای چندمین بار پای آن می نشینی، این ارکستر صداهای واقعا ماندگار است که مجذوبت می کند و دلت نمی خواهی لحظه ای چشم از تصویر برداری و گوش خود را به جای دیگری قرض دهی که مبادا از لذت شنیدن این صداهای خاطره ساز محروم شوی...
استاد همیشه زنده صدا ،ایرج ناظریان با ترکیب صدایش با بازی عنایت بخشی همانی است که همیشه انتظارش را داریم.(من شدیدا معتقدم که افول بازیگری عنایت بخشی از اواخر دهه 60در سینمای ایران بخش زیادی اش ،بخاطر مهاجرت و مرگ نابهنگام ایرج ناظریان است.همنشینی ایرج و عنایت یکی از آن چیزهای تکرارناشدنی و حسرت برانگیز است).
من معمولا بازی حسین ملکی را با صدای حسین معمارزاده شنیده بودم ، اما اینجا عزت الله مقبلی آن کار دگر می کند . انگار حسین ملکی با این صدا زاده شده است.
خسرو بجای خسرو ... دیدن بازی خسروشکیبایی با صدای استاد خسروشاهی هم از آن موهبتهایی است که هیچ گاه تکرار نشد. با اینکه بسیاری از ما صدای شکیبایی را دوست داریم ، اما در اینجا دوبلور نه تنها از ارزش و منزلت بازی او نکاسته بلکه دقیقا همپای بازیگر جلو رفته و به بازی او ملاحت خاصی بخشیده است.
من نمی دانم کدام مدیر دوبلاژ برای اولین بار از صدای طناز زنده یاد اصغرافضلی بجای سروش خلیلی استفاده کرده است . اما چنان انتخابش صحیع و بجا بوده است که هرگز نمی توان برای مرحوم خلیلی صدای دیگری را متصور شد . وقتی که خودش را زیر میز پنهان می کند و در پاسخ به مامورامنیتی می گوید: فراااار کرده ترن فراااار کرده ، آنچنان مجذوب این کلام می شوی که فقط می توانی بگویی یادت بخیر عمو اصغر ...
عطاالله کاملی بجای نقش یک تیمسار - در نقشی نسبتا کوتاه -صحبت می کند . همچنان مقتدر و دوست داشتنی . از عجایب روزگار این که بازیگر نقش تیمسار مرحوم عباس کسایی است که یکی از کارگردانان ملودرام ساز سینمای ایران در دهه های 40 و 50 بود . فیلمهایش همه اکنده از اشک و لبخند بود . روایت می کنند گاهی که فیلمنامه هایش را برای تهیه کننده ها می خواند ،در جاهای غم انگیز داستان همراه با دیالوگهایش اشک می ریخت و متاثر می شد.اما نکته جالب اینجاست این فیلمساز احساساتی در اواخر عمرش نقش یک تیمسار زورگوی شاهنشاهی را بازی می کند!
ژرژپطرسی دوست داشتنی بجای امرالله صابری غوغا می کند . سوزنبان ترسو و مرددی که میان احساس و وظیفه اش مانده و این صدای پطروسی است که تردیدها و تشویش های او را به تماشاگر به بهترین نحو منتقل می کند.
امیرقویدل ، عزت الله مقبلی ، ایرج ناظریان ،سروش خلیلی ، اصغر افضلی ،عباس کسایی ،خسروشکیبایی سالهاست که این جهان را ترک گفته اند. حسین ملکی به انزوای خود خواسته دست زده است.هادی مشکات تهیه کننده فیلم همین چند روز پیش به رحمت خدا رفت.فریدون خوشابافرد نازنین که این صداهای خاطره انگیز را ضبط کرد 7 سال است که به آسمان پرکشیده است. با همه تاثر از فقدان این هنرمندان تکرار نشدنی ،اما ترن هنوز روپاست. هنوز دیدنی و قابل تحسین...
[تصویر: FullImage.aspx?PictureId=AE0E56C3-CC30-4...3F1CC6DF33]