اخبار سینمای ایران - نسخهی قابل چاپ +- انجمن سینما کلاسیک (http://cinemaclassic.ir) +-- انجمن: سالن سینما ، تلویزیون و رادیو در ایران (/Forum-%D8%B3%D8%A7%D9%84%D9%86-%D8%B3%DB%8C%D9%86%D9%85%D8%A7-%D8%8C-%D8%AA%D9%84%D9%88%DB%8C%D8%B2%DB%8C%D9%88%D9%86-%D9%88-%D8%B1%D8%A7%D8%AF%DB%8C%D9%88-%D8%AF%D8%B1-%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86) +--- انجمن: سایر موضوعات سینما و تلویزیون ایران (/Forum-%D8%B3%D8%A7%DB%8C%D8%B1-%D9%85%D9%88%D8%B6%D9%88%D8%B9%D8%A7%D8%AA-%D8%B3%DB%8C%D9%86%D9%85%D8%A7-%D9%88-%D8%AA%D9%84%D9%88%DB%8C%D8%B2%DB%8C%D9%88%D9%86-%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86) +--- موضوع: اخبار سینمای ایران (/Thread-%D8%A7%D8%AE%D8%A8%D8%A7%D8%B1-%D8%B3%DB%8C%D9%86%D9%85%D8%A7%DB%8C-%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86) |
اخبار سینمای ایران - پدرام - ۲۴-۱۰-۱۳۹۴ ۰۱:۵۳ صبح هدف از ایجا این تاپیک انعکاس اخبار جدید و فاخر سینمای ایران است دوستان لطفاً از گذاشتن خبرهای کذب و بی ربط خوداری کنند و سعی کنن خبرها در رابطه با هنرمندان تراز اول و فیلم های درجه یک باشه بازگشت ملک مطیعی بعد از 33 سال - پدرام - ۲۴-۱۰-۱۳۹۴ ۰۲:۱۰ صبح «نقش نگار» پنجمین ساخته علی عطشانی است که قرار بود در سی و دومین جشنواره فیلم فجر نمایش داده شود اما در آخرین لحظات از جدول نمایش جشنواره خارج شد. بهرام رادان، آتیلا پسیانی، گوهر خیراندیش، الهه حصاری و آیلین حسینیان در این فیلم ایفای نقش کرده اند و ناصر ملک مطیعی هم پس از سالها دوری از سینما در این فیلم سینمایی حضور داشته است اکران این فیلم از روز چهارشنبه (23 دیماه 1394) آغاز شده است بلاخره میتونیم بعد از 33 ساله و 8 ماه و 2 روز تصویر بزرگمرد سینمای ایران رو در پرده نقره ای سینماها ببینیم تبلیغ جالب یکی از سینماهای کرمان برای فیلم نقش نگار RE: اخبار سینمای ایران - شهرزاد - ۱-۱۱-۱۳۹۴ ۱۲:۰۴ صبح ماجرای پیوستن بازیگران و کارگردانان سینما و تلویزیون به شبکه ماهواره ای جم ادامه دارد.بعد از چکامه چمن ماه، صدف طاهریان، مانی کسراییان، رابعه اسکویی، محمدتقی راوندی، مهدی مظلومی و سعید ابراهیمی فر، حالا یک بازیگر دیگر هم به جم پیوسته است. این بازیگر زن بهارک صالح نیا نام دارد که اخیرا در پروژه سینمایی تاریخی و پرهزینه “یتیم خانه ایران” یکی از نقش های مکمل فیلم را بازی کرده بود کمی عجله دارد!!! این بازیگر که بعد از مهاجرت به ترکیه و همکاری با جم کشف حجاب کرده است در آخرین متن اجتماعی خود در توجیه مهاجرت آورده است: سلام ….. یک دفاعیه قبل از قضاوت … حدود ده سال سعى کردم کارى رو که عاشقشم یاد بگیرم ،راه درست رو برم تا بتونم سرم رو بالا بگیرم وبگم من چیزیم که براى بهش رسیدن تلاش کردم… وی ادامه داده است: الان سى ساله ام و بنظرم از اینجا به بعد زندگى کمى عجله مى کنه پس براى رسیدن به رویاهام که حق مسلمم هستن کمى باید عجله کنم …. نخواستم در حسرت فرصت هایى بمونم که بهم داده نشدن یا شاید هیچ وقت داده نشن … پس راه دیگه اى رو انتخاب کردم که حداقل از امروزش مطمئنم و آدمهایى هستن که به وجودم و هنرى که سعى کردم یاد بگیرم احترام مى گذارن … صالح نیا درباره کشف حجابش هم گفته است: این یک کشف حجاب نیست … این یک کشف دیر هنگام استعدادیست که تا امروز آنطور که باید دیده نشده …. ممنونم از کسانى که باورم دارن و شمایى که درک مى کنید. من هنوز چهار چوب همیشگى خودم را دارم … این بازیگر در مطلبی قدیمی تر گفته بود: رفتم … فقط به یه دلیل…دیگه حوصله ى انتظار کشیدن نداشتم… هر چیزى یه وقتى داره. توجیهاتی نه چندان منطقی ادعای صالح نیا درباره کشف دیرهنگام استعداد و انتظار کشیدنهایش در شرایطی بیان شده است که وی بعد از ایفای نقشی بسیارفرعی در ساخته اخیر مجیدی توانسته بود نقشی مکمل در “یتیم خانه ایران” بگیرد و این معنایی جز دیده شدن و بهره گیری از استعداد ندارد. RE: اخبار سینمای ایران - شهرزاد - ۲۱-۱۱-۱۳۹۴ ۱۲:۲۰ صبح با سلام در انبوه خبرهایی که هر روز از سینما و تلویزیون ایران و دنیای هنرپیشگان روی سایتها و مجلات و سایر ابزارهای اطلاع رسانی قرار می گیرد به ندرت خبری نظر منو به خودش جلب می کند. خبرهایی نظیر مهاجرت هنرمندان به کشوری دیگر، و یا توهین به هنرمندان و گاهی برعکس توهین یک فیلم و یا هنرمندی به مردم و اقوام ایرانی. اینها بیشتر از آنی که خبر باشند به نوعی حاشیه هستند. در لابلای همین حواشی و یا خبرها امروز هم باز خبری من را غافلگیر کرد. نمی دانم اسمش را خبر بگذارم یا حاشیه یا هرچیزی ..... اما هرچه هست قضاوت با شما. نمیدانم حق با خانم بهنوش بختیاری هست یا خیر؟ اما بعنوان یک شهروند از نقطه نظر خودم به او این حق را نمی دهم که اینگونه آشکارا به ایرانیان توهین کند. به کسانیکه که باعث شهرتش شدند. بهنوش بختیاری این مطالب را روی صفحه اینستاگرامش نوشت: اینستاگرام باعث شد بفهمم که تا این حد خوشبین و مثبت نباشم و در یکی از مریض ترین و حسود ترین و بخیل ترین کشورهای جهان دارم زندگی میکنم…اینهمه بیماری و عقده بسیار برای آینده جامعه ما خطرناک است..ونسل بعدی ما قطعا ازین آسیبهای زندگی برانداز در امان نخواهد بود..اینستاگرام روح خوب منو دچار تردیدهای فراوان کرد..که بالاخره آدمها اون چیزی که نشون میدن هستن یا نیستن و این حجم چندرویی و چندرنگی چند گیگا بایته؟؟واین که دراین کشور انسانها بابت موفقیت وتلاش صادقانشون فقط وفقط تنبیه میشن…من دروغ بزرگی به شما گفتم عزیزان که عاشقتونم…راستش بودم..عاشق همه مردمان وطنم…ولی دیگه نه تنها عاشق بعضی از مردم کوچک و بد قلب و حسود نیستم بلکه تقریبا ازشون تنفر دارم….واز کشورم زده شدم..از برخورد با هنرمنداشون گرفته تا الی ماشالله….اشکال از همکارام..دولت..مسولان..و همه کسانی که این سالها تقصیرو انداختم گردنشون نبود..اشکال از مردم ماست..اشکالی اساسی که باعث نابودی ایران شد و بیشتر هم خواهد شد…این حرف کسی است که تابحال آزارش به مورچه هم نرسیده…این عکس هم برای هوادارانم که ازم عکس جدید میخوان..کسانی که اندکند ولی واقعین و حامی…و من هم وجودم را به پایشان خواهم ریخت..ببخشید که گفتم عاشق همتونم..دروغ گفتم..لیاقت عشق من رو خیلیا ندارن…ببخشید که گفتم شل و پلتونم…لایق شنیدن این جمله نبودن خیلیاااا…فقط خوبان رو دوس دارم و تمام. خانم بهنوش بختیاری: من ملت ایران نیستم. اما بعنوان یک شهروند بسیار بسیار معمولی باید بعرضتون برسونم که من احتیاجی به شل وپل شدنتون ندارم .... من احتیاجی به عشق شما ندارم .... من خوب نیستم اما اگر جزو خوبان هم بودم باز دلم نمی خواست شما من رو دوست داشته باشید. شما که مدعی هستید آزارتان به مورچه هم نرسیده است باید خدمتتون بگم که امروز آزارتون به میلیونها ایرانی رسید. خیلیها از اینستاگرام و فضای مجازی زخم خوردند اما هیچیک اینچنین به مردم توهین نکردند. خانم بختیاری با عرض معذرت کِرم از خود درخته. شما در کشور زندگی می کنید که فرهنگ و آداب و رسومشان مشخص است. وقتی همکارانتان صبح که از خواب بلند می شوند و در اتاق خوابشان سلفی می گیرند و فضای خصوصی منزلشان را به فضای عمومی تحویل می دهند دیگر چه انتظاری دارید. من موافق توهین و بی ظرفیتی اندک کاربران فضای مجازی نیستم. اما نباید همه را با یک چوب زد. سعی کنید بجای توهین به مردم خودتان را اصلاح کنید. چرا اینگونه توهینهایی که شما را اینگونه آزرده است هیچگاه به هنرمندانی مانند لیلا حاتمی نمی شود. چرا کسی به گلچهره سجادیه توهین نمی کند. امیدوارم به روزی برسیم که دیگر به هرکسی هنرمند نگوئیم. (من نظرهای شخصی خودم را در خصوص نوشته های این خانوم بیان کردم. ممکن است برخی هم به او حق بدهند. من هیچوقت با این تصاویر سلفی و اشتراک آنها با مردم و در ملاعام قرار دادن حریم خصوصی زندگی کنار نیامدم. شاید به همین دلیل از نوشته های ایشان دلخور شده ام) RE: اخبار سینمای ایران - شهرزاد - ۱۴-۱۲-۱۳۹۴ ۰۹:۳۲ عصر آزاده زارعی در نقش اصغر!!!!! آزاده زارعی که در فیلم «آمین خواهیم گفت» در نقش یک پسر ایفای نقش کرده است درباره ویژگی های این شخصیت و چگونگی آماده شدن برای بازی در نقش «اصغر فرشته» سخن گفت. آزاده زارعی بازیگر نقش اصغر فرشته در فیلم سینمایی «آمین خواهیم گفت» به کارگردانی سامان سالور که این روزها در سینما روی پرده است با تاکید بر اینکه بازی کردن در نقش یک پسر برایش بسیار سخت بوده است، عنوان کرد: با وجود آنکه می دانستم باید از موها و ظاهر زنانه ام بگذرم و برای رسیدن به اصغر فرشته فیلم خیلی تلاش کنم، بسیار خوشحال بودم زیرا اولین تجربه بازیگری ام با یک فیلم متفاوت و نقشی متفاوت رقم می خورد. وی درباره چگونگی آماده شدن برای ایفای نقش یک پسر عنوان کرد: من عاشق سینما هستم، عاشق بازیگری هستم و کسی که عاشق است بی شک باید بداند که عشق همیشه و در همه حال همراه با سختی بوده است. من می دانستم راه دشواری در پیش دارم، تمرین های سختی باید انجام دهم، باید از آزاده و ظاهر زنانه اش خداحافظی می کردم و در یک قالب و در یک شخصیت دیگر فکر، روح و ظاهر خود را میگنجاندم تا خود را به این باور برسانم که من دیگر آزاده نیستم بلکه من اصغرم. در مرحله بعدی نیز باید تلاش می کردم تا اطرافیان خود را به این باور برسانم که من برای مدتی اصغر هستم و سپس در مرحله نهایی مخاطبان و تماشاگرانی که این فیلم را تماشا می کنند این واقعیت را درک کنند که آزاده زارعی در این فیلم یک پسر است. وی درباره تاثیری که این فیلم در پیشرفت و شهرتش خواهد داشت، گفت: من برای شهرت وارد سینما نشده ام زیرا عشق عجیب و غریبی به بازیگری و سینما دارم اما می توان گفت «آمین خواهیم گفت» در پیشرفت من تأثیر داشته و دارد به دلیل آنکه ورود من به سینما با یک نقش خاص رخ داده است. یعنی اولین تجربه بازیگری من با نقش پسری بود که به شدت از آزاده درون من دور بوده است. من قبل از بازی در این فیلم تجربه بازیگری نداشتم و حتی جلوی دوربین هم نرفته بودم بنابراین با این نقش وارد شدن قطعا در پیشرفت من تأثیر داشته است. بازیگر نقش باران در سریال «آوای باران» اضافه کرد: شاید هر بازیگری دوست داشته باشد نقش های خاص و متفاوتی به او پیشنهاد شود تا بتواند توانایی های خود را در نقش های متفاوت ارایه دهد و من خدا را شاکرم از این اتفاق برای من رخ داده است. اما اگر فیلم «آمین خواهیم گفت» ۵ سال توقیف نمی شد مطمئنا اتفاق های دیگری برای من رخ می داد و حتما سرنوشت کاری ام عوض می شد. بناب ر دلایلی ۵ سال این فیلم خاک خورده و دیده نشده است و هم اکنون هم که از توقیف رها شده با نظر مسئولان در گروه «هنر و تجربه» اکران شده است و نمایش های محدودی دارد اما در نهایت از این امر خوشحالم که این فیلم در این گروه اکران شده زیرا مخاطبانش خاص هستند. زارعی با تاکید بر اینکه «آمین خواهیم گفت» قبل از سریال «آوای باران» فیلمبرداری شده بود، گفت: دیده شدن من در سریال «آوای باران» اتفاق افتاد در حالی که من «آمین خواهیم گفت» را قبل از «آوای باران» بازی کرده بودم اما در «آوای باران» مردم آزاده زارعی را شناختند. وی درباره ایفای نقش اصغر فرشته بیان کرد: به هیچ وجه رسیدن به تصمیم نهایی برایم سخت نبود و ذره ای در آن تردید نکردم اما به هر حال هر کاری سختی های خود را دارد. اولین سختی که برای من در این فیلم وجود داشت تمرین های مداوم، سخت و نفس گیر بدن و بیان بود به دلیل آنکه من باید لحن صحبت و بیان خود را به لحن پسرانه نزدیک می کردم و همچنین فرم رفتاری و فرم بدن خود را به یک رفتار پسرانه تغییر می دادم. بی شک همسو کردن و سینک کردن بیان و بدن با یکدیگر در قالب پسر برای یک دختر کار سخت و دشواری است. وی ادامه داد: من ۶ ماه قبل از فیلمبرداری تمرین های خود را شروع کردم و از تمام حالت های دخترانه، وسیله ها، رفتار، فرم و حتی دوستانی که رفتارهای دخترانه من را تشدید می کردند دوری کردم و در طول فیلمبرداری هم به شدت این راه را ادامه می دادم و تمرین می کردم. صبح ها زود بیدار می شدم و تمرین بیان و بدن انجام می دادم و مجددا قبل از پلانم حتما تمرین می کردم برای اینکه خشی که در صدای من به وجود آمده بود حفظ شود و از بین نرود. زارعی در مورد محل فیلمبرداری این فیلم گفت: لوکیشن ما در این فیلم محل خیلی سختی بود. لوکیشنی صعب العبور با امکانات بسیار محدود. گروه «آمین خواهم گفت» در یک ایستگاه به نام «تنگ هفت» فیلمبرداری داشت که تنها وسیله ارتباطی با روستای بعدی قطار بود. ما چندین ماه در آنجا به دور از خانواده هایمان زندگی کردیم در حالیکه شرایط موجود واقعا عجیب و غریب بود، همانگونه که از فیلم و پلان هایش نیز می توان این موضوع را کاملا درک کرد. وی با تاکید بر اینکه از نتیجه کار راضی است، بیان کرد: برای بازی در این نقش آسوده خاطر بودم چون می دانسنم سامان سالور پشت شخصیت اصغر تمام قد ایستاده است و تا به آن اصغری که در ذهنش بود، نرسد محال است حتی از یک پلانش بگذرند. این نکته بسیار به من قوت قلب می داد. پس از پایان یافتن فیلمبرداری هیچ یک از عوامل پشت دوربین دیگر نمی توانستند با من ارتباط برقرار کنند چرا که همه آنها به دنبال اصغر بودند. هیچکس در این جمع دیگر نمی توانست آزاده زارعی را باور کند زیرا همه اصغر را پذیرفته بودند. البته خودم نیز همین احساس را داشتم و تا مدتها دچار دوگانگی شخصیتی و رفتاری شده بودم. این بازیگر جوان در پایان صحبت هایش متذکر شد: ورود من به سینما با یک نقش عجیب و غریب و سخت که از خودم بسیار دور بود و البته با فیلمنامه ای که پشتش تفکر بود، اتفاق افتاد. پس به خودم گفتم که می توانم در سینما به فعالیتم ادامه دهم و ماندگار شوم. زمانی که فیلم «چند کیلو خرما برای مراسم تدفین» سامان سالور را دیدم از آن بسیار لذت بردم چون عاشق بازی کردن در این نوع فضاها هستم و خوشبختانه ورودم به سینما نیز با این نوع کارها بوده است پس طبیعتا دوست دارم به دنبال نقش های متفاوت باشم و هر نقشی به من پیشنهاد شود، تلاش می کنم تمام انرژی خود را برای ارایه درست آن بگذارم. فیلم سینمایی «آمین خواهیم گفت» به کارگردانی سامان سالور و بازی محمود نظرعلیان، فرزاد حسنی، علیرضا مهران، آزاده زارعی در ایستگاه دورافتادهای بین استانهای لرستان و خوزستان به نام «تنگ هفت» ساخته شده و در حال حاضر در گروه سینمایی «هنر و تجربه» اکران است.
در خلاصه داستان این فیلم آمده است: پس از خرابی و تعمیر نشدن پل ایستگاه تنگ هفت، حسن که مسئول وسیلهای ابتدایی به نام گرگر است که میتواند مسافران و کالاها را از روی رودخانه عبور دهد، قدرت پیدا میکند. انتقال افراد مختلفی که قصد عبور از رودخانه را دارند در زندگی معمولی و تکراری حسن باعث بروز مسائلی میشود… RE: اخبار سینمای ایران - شهرزاد - ۲۶-۱-۱۳۹۵ ۱۲:۲۰ صبح
کارگردان فیلم «محمد رسول الله»، در مراسمی به عنوان چهرهی سال 94 هنر انقلاب اسلامی برگزیده شد.
به گزارش خبرنگار سینمایی ایسنا، در مراسم پایانی «هفتهی هنر انقلاب» که عصر سهشنبه (24 فروردین) توسط حوزهی هنری برگزار شد، با تقدیر از پرویز پرستویی، عبدالحمید قدیریان، هادی محمدیان، جواد افشار و بهناز ضرابیزاده؛ مجید مجیدی (کارگردان سینما)، بهدلیل ساخت فیلم «محمد رسول الله(ص)» بهعنوان «چهرهی سال هنر انقلاب» معرفی شد. مجیدی:یاد گرفتم پای باورهایم بایستم مجید مجیدی پس از دریافت تندیس و لوح تقدیر خود از دست مجید مؤمنی شریف - رییس حوزه ی هنری - و مرتضی سرهنگی - چهرهی برگزیدهی دوره ی قبلی - در سخنانی با بیان اینکه «اصرار دوستان باعث شد اینجا باشم» گفت: نمیخواهم تعارف کنم اما هنرمندان واقعی در این عرصه شهدا بودند که با خون خود این سرزمین را آبیاری کردند و در مقابل اقیانوس ارزشهای آنها ما کاری نکردیم. آنها فضا را برای ما آماده کردند. این کمترین کاری بود که میتوانستیم انجام دهیم. کارگردان فیلم «محمد رسول الله» با بیان اینکه این توفیقی بود که حاصل عمر ما در راه پیامبر عظیم الشأن اسلام صرف شد، از شهید سیدمرتضی آوینی نیز یادی کرد و گفت: او به ما آموخت که چگونه در دفاع از اعتقاداتمان ایستادگی کنیم. کارگردان «بچههای آسمان» در ادامه با نقل خاطرهای از شهید آوینی گفت: وقتی اولین فیلمم (بدوک) را ساختم، مثل تمام فیلمسازان جوان بیپناه بودم و آقا مرتضی مثل کوه در برابر هجمههایی که به من میشد، پشتم ایستاد. در آن فیلم گوشههایی از مصیبتهای کشورم را نشان دادم و یادم هست که در دولت وقت هجمهای شد و از ما بازخواست شد و از دفتر ریاست جمهوری نامهای با 11 مورد نوشته شد و از من خواسته شد پاسخگو باشم. او ادامه داد: پیش آوینی رفتم و از او پرسیدم که حالا چهکار کنم؟ آقا مرتضی پشتم ایستاد و گفت، راهت را درست رفتی و هنر متعهد آن است که از دردها و رنجهای مردم و سرزمینش بگوید. مجیدی با اشاره به اینکه در آن نامه نوشته شده بود که «این همه در کشور سازندگی هست، چرا آنها را نشان نمیدهید؟!» اظهار کرد: آوینی نامهاش را با این جمله شروع کرد که شما شاعری را در تاریخ پیدا کنید که در رثای سد و سیلو شعر گفته باشد؛ اصالت هنر متعهد این است که از دردها و رنجها و مشکلات مردمش بگوید. آقا مرتضی به ما یاد داد که چگونه بایستیم. حتا در همین حوزه که ما کارمان را شروع کردیم، بابت فیلمی که ساخته شده بود و دو سه سالی نگذاشتند اینجا کار کنیم، یادم است فیلم «پدر» و «بچههای آسمان» من اینجا رد شد، حاضر به ساختش نشدند و گفتند اثر به درد نخوری است، یاد گرفتم پای باورهایم بایستم؛ ولو از حوزه که خانهام بود، هجرت کنم. اظهارات میرکریمی دربارهی مجیدی در همین مراسم سیدرضا میرکریمی - مدیرعامل خانهی سینما - نیز که برای صحبت دربارهی این هنرمند دعوت شده بود، با یادی از سیدمرتضی آوینی و فرج الله سلحشور، دربارهی مجیدی گفت: اگر تصورمان از هنرمند انقلابی آدمی پرخاشگر و ستیزهجوست، مجیدی هنرمند انقلابی نیست. اگر فکر میکنیم هنرمند انقلابی کسی است که طلبکار و مدعی است ولی به اعتقادات دیگران احترام نمیگذارد، مجیدی جزو این دسته هم نیست. اگر فکر میکنیم کسی است که قبل از اینکه خودش اخلاقی را رعایت کند سنگ آن را به سینه میزند، مجیدی با این نگاه هم انقلابی نیست. او ادامه داد: بعضی معتقدند که هنرمند انقلابی ستیزهجوست و اگر از صلح و مدارا حرف بزند، با روحیهی انقلابی سازگاری ندارد، در حالی که اگر پسوند اسلامی را به انقلابی اضافه کنیم، تعریف جهانی هنرمند انقلابی به کل تغییر میکند. فاضل نظری (دبیر هفتهی هنر انقلاب) نیز با بیان اینکه امسال این مراسم شعار «هنر متعهد به حقیقت» را که مأخوذ از نظر رهبر انقلاب است بر پیشانی داشت، گفت: مردم ما از گردنههای تاریخی گذشتهاند و همچنان برای تحقق آرمانهایی که انقلاب را با آن رقم زدند تلاش میکنند و وقتی از آینهی هنر به آن نگاه میکنند، آن را دست یافتنیتر میبینند. معاون هنریِ حوزهی هنری با بیان اینکه تفاوت هنر انقلاب با دیگر حوزهها این است که متعهد به آرمانها و ارزشهای خود است، دربارهی انتخاب «چهرهی سال هنر انقلاب» گفت: این انتخاب نمادین است، یعنی همهی کسانی که برای آرمانهای خود به هنر روی آوردهاند برندهاند. این شاعر دربارهی روند انتخاب نامزدهای این عنوان نیز گفت: این انتخاب فرآیندی را طی کرده که امروز به شش نام رسیدهایم. ابتدا فهرستی از 19 نفر از کسانی که کار ویژهای کرده بودند و آثارشان در سال 94 عرضه شده بود تهیه شد و با مراجعه به نظر حدود 70 نفر از کارشناسان و خبرگان فرهنگی و بعد از ارزیابیهای مرحله به مرحله به شش نامزد رسیدیم. گلایه غیر مستقیم رئیس حوزه هنری از توقف اکران «رستاخیز» در ادامه محسن مؤمنیشریف (رئیس حوزهی هنری) نیز در سخنانی گفت: این مراسم فرصت مغتنمی است که دربارهی یکی از دستاوردهای انقلاب اسلامی تأملی کنیم؛ کسانی که هنر قبل از انقلاب را میشناسند از شکاف عمیق آن با جامعهی متدین آن باخبرند و آنچه که امروز میبینند برایشان شگفتیآور است. انقلاب اسلامی در عرصههای مختلف راه گذشته را با جهتگیری انقلابی طی کرد اما در حوزهی هنر، کار تأسیسی کرد و امروز از مکتب ادبی و هنری انقلاب اسلامی حرف میزنیم که متفاوت از سایر مکاتب است و دانشگاههای ما هم در این مکتب نوین پژوهش و تحقیق دارند. او ادامه داد: از ویژگیهای سال 94 این بود که پایاننامههای زیادی در این حوزه نوشته شد که امر مبارکی است و امیدواریم غفلتی که در این زمینه بوده جبران شود و کارهای بیشتری هم صورت گیرد. او با بیان اینکه گفته میشود در آثار هنری با بحران مخاطب مواجهیم، تأکید کرد: در این حوزه با استقبال کم نظیری مواجه بودهایم و تنها در انتشارات «سوره مهر» فروش ما بالغ بر 11 میلیارد تومان بوده که نسبت به سال قبل دو برابر شده است. در حوزهی سینما هم فیلمی ارزشمند با موضوع زندگی پیامبر اکران شد و مردم زیادی را به سینما کشاند. مؤمنیشریف با بیان اینکه دیگر ویژگی سال 94 حضور هنرمندان جوان در کنار پیشکسوتان بود، از هنرمند جوان درگذشته، حسین احمدی سخا، شهید سیاح طاهری و فرج الله سلحشور یاد کرد. رئیس حوزه هنری بدون اینکه از فیلم خاصی نام ببرد، از "تلخکامیها" در کنار "موفقیتها" صحبت کرد و گفت: یک فیلم سینمایی توسط عدهای از هنرمندان ساخته شده بود که سالها عمرشان را پای آن گذاشته بودند و کارشناسان هم نظر مثبتی به آن داشتند اما علیرغم میل نظام و دولت و مردم، از اکران در ایران و خارج بازماند و معلوم نشد چرا این طور شد. این نکته قابل تأمل است و باید آسیب شناسی شود؛ چه بسا اگر این اتفاق نمیافتاد امروز کاندیدای دیگری هم داشتیم. به گزارش ایسنا، در ادامه این مراسم چهرههای مختلف هنری روی صحنه آمدند و دربارهی شش نامزد دریافت عنوان «چهرهی سال هنر انقلاب» صحبت کردند. شهریار بحرانی (کارگردان)، دربارهی عبدالحمید قدیریان (هنرمند تجسمی) گفت: در طول سالهایی که با ایشان آشنا هستم، ندیدم روزی را که استراحت کنند یا به تفریح بگذرانند. همیشه در حال کار و تلاش بودند و در 30 سالی که شاهد کارشان هستم، در زمینههای متعددی مثل گریم، نقاشی، طراحی صحنه، جلوههای ویژه و ... کار کردهاند و حتی در نگارش فیلمنامه به من کمک کردند و از نظر هنری فرد جامعی هستند. مرتضی سرهنگی (نویسنده و منتخب «چهرهی سال هنر» در سال گذشته) دربارهی بهناز ضرابیزاده (نویسندهی ادبیات پایداری) ضمن بیان اینکه امروز بار عمدهای از ادبیات جنگ را زنان به دوش می کشند، گفت: جملهای هست که میگوید جنگهای دفاعی همانطور که فرماندهان خود را پیدا می کنند، نویسندگان خود را هم پیدا میکنند. او ادامه داد: کارها را سه جور میشود انجام داد: رفع تکلیف، انجام وظیفه یا دلدادگی. اتفاق زمانی میافتد که دلدادگی کنیم؛ خانم ضرابیزاده از آن نویسندگانی است که دلدادگی میکند و به تنهایی بار خاطرات یک استان را به دوش میکشد. به گزارش ایسنا،در ادامهی مراسم محمدحسین نیرومند (مدیرعامل انجمن سینمای انقلاب و دفاع مقدس) دربارهی هادی محمدیان (کارگردان انیمیشن شاهزاده روم) گفت: این انیمیشن نه تنها پرفروشترین انیمیشن سال 94 که پرفروش ترین انیمیشن ایران است. کسانی که این اثر را تولید کردند، کار بزرگی کردهاند. نوشتن کار دینی مشکل است و نوشتن دربارهی ائمه مشکلتر و سختتر از آن فانتزی نوشتن است. همهی این کارها را آقای محمدیان و تیمشان انجام دادند که البته کار مهمترشان این است که توانستند انیمیشنی حرفهای که بازگشت سرمایه داشته باشد به سینمای ایران معرفی کنند. سپس کوروش زارعی (کارگردان تئاتر) نیز روی صحنه آمد و دربارهی جواد افشار (کارگردان سریال «کیمیا») گفت: جواد افشار که در زمان انقلاب نوجوان بود و در قم زندگی میکرد علاوه بر حضور در مبارزات انقلابی روی صحنهی تئاتر هم با مضامین انقلابی کارهایش میدرخشید. بعد از پیروزی انقلاب و تشکیل حوزهی هنری هم به فعالیتهای خود ادامه داد تا اینکه امام راحل فرمان جنگ صادر کرد و جواد افشار در این عرصه هنرنمایی کرد. او ادامه داد: جواد در عملیات کربلای 4 در کسوت غواص پای خود را جاگذاشت. پس از جنگ هم در رشته سینما تحصیل کرد و بعد از سالها آزمون و خطا تبدیل به کارگردان پختهای شد و سریال «کیمیا» را ساخت که ارتباط خوبی با مخاطب برقرار کرد. الآن هم از سر صحنهی سریال «برادر» که قرار است ماه رمضان از تلویزیون پخش شود، اینجا آمده است. محمدحسین سیاح طاهری (فرزند شهید سیاح طاهری) نیز که پدرش از دوستان پرویز پرستویی بوده برای صحبت دربارهی این بازیگر سینما روی صحنه آمد و گفت: شهید سیاح طاهری غیر از ارتباط کاری، ارتباط دوستی نیز با آقای پرستویی داشت و پرویز پرستویی در جشنوارهها و مراسمهایی که پدرم برگزار میکرد با او همراه بود و در جشنوارههای دانشآموزی و مسابقات کتابخوانی که در شهرستانهای مختلف کشور برگزار میشد، بدون اینکه چیزی طلب کند یا منتی بگذارد، حضور پیدا میکرد و از سرمایهی شخصی خود و شهرت و اعتبارش در راه مردم خرج میکرد. همراهی ایشان در موزهی صلح و بزرگداشت جانبازان و سایر برنامههای اینچنینی ستودنی است و میتوان پرستویی را جهادگر و بسیجی گمنام عرصهی سینما نام نهاد. همچنین در این مراسم نمایش (فصل شیدایی) به کارگردانی سعید اسماعیلی که در چند استان کشور اجرا شده است، به عنوان "یک اتفاق جریانساز معنوی در سال 94" نام برده شد و به عنوان «اثر هنری برتر» سال معرفی شد. در ادامهی این مراسم نیز از دو خانوادهی احمدی سخا و شهید سیاح طاهری تجلیل شد. سعید اسماعیلی طراح و کارگردان این نمایش در سخنانی کوتاه پس از دریافت تندیس خود گفت: اگر قرار است اتفاقی بیفتد، نباید فقط پول باشد بلکه همتی از جنس کسانی که دفاع مقدس را رقم زدند لازم است. در پایان این مراسم با حضور غلامعلی حداد عادل، محمود صلاحی، دکتر حمزهزاده و فاضل نظری از دیگر نامزدهای عنوان «چهرهی سال هنر انقلاب» تقدیر شد و عبدالحمید قدیریان (طراح، نقاش و سینماگر)، بهناز ضرابیزاده (نویسنده ی کتاب «دختر شینا»)، هادی محمدیان (کارگردان انیمیشن «شاهزاده روم»)، جواد افشار (کارگردان سریال «کیمیا») و پرویز پرستویی (بازیگر –که به دلیل سفر در این مراسم حضور نداشت) ، با اهدای تندیس، لوح تقدیر و پنج سکهی بهار آزادی تقدیر شد. RE: اخبار سینمای ایران - منصور - ۱۲-۲-۱۳۹۵ ۱۲:۰۳ عصر اخیرا سی بازیگر زن سینمای ایران با ارسال نامه ای به معاونت صدا و سیما اعلام کرده اند که بخاطر باج ندادن و نیفتادن در دام فاسدین در سینما و تلویزیون از کار برکنار مانده اند. خبر کامل این نامه را در اینجا بخوانید : http://www.khabaronline.ir/detail/532346/culture/television خدا پدر فرج الله سلحشور را بیامرزد که چند سال قبل پرده از این واقعیت برداشت اما عده ای از همین خانمهای هنرمند بر او تاختند که "آیا تو چنان که میگوئی هستی؟" امروز همان خانمها فریاد وامصیبتا سر داده اند که بداد ما برسید که در عالم تاهل هم به ما رحم نمیکنند. وقتی در شبکه های اجتماعی عده ای تازه به دوران رسیده که رنگ و لعابی دارند و هر روز خبر مسافرت و عکسهای سلفی آنها در کشورهای اروپائی و آمریکای جنوبی در شبکه های اجتماعی بر بوغ است این نادان ها حتی از خود نمی پرسند که این خانمهای پر زرق و برق و اکثرا دماغ عملی با کدام پولها و با چه کسانی در آنسوی آبها از خودشان عکس سلفی میگیرند و در صفحات خود میگذارند؟ هرگز از خود نمی پرسند چگونه است همه هنرمندان و اقعی زن و مرد سینما و تلویزیون کما به نان شب خود محتاجند اما از راه رسیده ای در غبار که از بدو ورودش به سینما و تلویزیون مدت مدیدی نمیگذرد از چپ و راست پول پارو میکند و در سینما نقش می آفریند و قراردادهای بعدی وی هم تنظیم شده است؟! بیجا نیست که در این وادی ، عده ای بازیگر شغل عوض کرده اند و سمت " انتخاب بازیگر" را بر خود نهاده اند... --------------------------------------------- خبر دیگر اینکه ماهنامه صنعت سینما (به مدیریت شهرام جعفری نژاد) تعطیل شد. جای بسی تاسف است http://cinemapress.ir/news/73252/%D9%85%D8%A7%D9%87%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87-%D8%B5%D9%86%D8%B9%D8%AA-%D8%B3%D9%8A%D9%86%D9%85%D8%A7-%D9%BE%D8%B3-%D8%A7%D8%B2-%DB%B1%DB%B4-%D8%B3%D8%A7%D9%84-%D8%A7%D9%86%D8%AA%D8%B4%D8%A7%D8%B1-%D8%AA%D8%B9%D8%B7%DB%8C%D9%84-%D8%B4%D8%AF RE: اخبار سینمای ایران - شهرزاد - ۶-۴-۱۳۹۵ ۰۱:۰۱ صبح عود کردن بیماری حسین محب اهری حسین محباهری از شروع دوباره بیماری سرطان خود خبر داد و گفت: بیماری سرطان، طحال، کسیه صفرا، ریه راست، اطراف مثانه و رودههایم را درگیر کرده است. حسین محباهری از عود کردن دوباره بیماری خود گفت و ادامه داد: بخشهای شکم و لگنام درگیر این بیماری شده اما مهمتر از همه سرطان ریه راست است که اذیت میکند وگرنه طحال و کیسه صفرا را میتوان خارج کرد و ظاهرا مشکلی هم پیش نمیآید. این بازیگر قدیمی تئاتر و تلویزیون که هنوز روحیه و انرژی بسیار زیادی دارد، از بیماری خود به عنوان یک مشکل طبیعی یاد کرد و گفت: زندگی همین است دیگر؛ بیماری هم جزوی از آن است. من قبلا هم برای بیماری سرطان غدد لنفاوی دو بار جراحی شدم. محباهری ادامه داد: تا حالا چهار بار شیمی درمانی و دو بار جراحی کردهام و این بار پنجم شیمی درمانی است که حالا پرتو درمانی هم به آن اضافه شده است؛ که تجربه خوبی است! او با اشاره به شروع آزمایشات خود از هفته گذشته، گفت: از یکشنبه هفته گذشته سونوگرافی و چند آزمایش را شروع کردهام و منتظر انجام سیتیاسکن و نتیجه آن هستم تا پزشکان براساس آن، داروها و اقدامات مورد نیاز را تجویز کنند. محباهری که هم اکنون مشغول بازی در سریال «علیالبدل» به کارگردانی سیروس مقدم است، گفت: اکنون در همدان مشغول فیلمبرداری این سریال هستیم، ولی به زودی برای سیتیاسکن به تهران برمیگردم، جواب را میگیرم و برمیگردم سر فیلمبرداری تا دکتر تشخیص دهد آیا میتوانم در همدان شیمی درمانی و پرتودرمانی کنم یا اینکه باید سه روز در هفته بیایم تهران این کارها را انجام دهم و به سر فیلمبرداری برگردم. این بازیگر تئاتر، تلویزیون و سینما که با روحیهای بالا از بیماری خود صحبت میکرد، گفت: الان دارم بیشتر به کارم فکر میکنم و برای اینکه مجبور شدم پیشنهاد بازی در دو نمایش را رد کنم ناراحتم. حسین محباهری که امسال از 8 فروردین، در دو تئاتر به ایفای نقش پرداخته بود، اظهار داشت: برنامهام این است که در پایان سریال علیالبدل، در دو نمایش دیگر هم بازی کنم، تا تعداد تئاترهای سال 95 را به چهار نمایش برسانم. پ.ن: یادش بخیر آقا معلم مبصر 5 ساله کلاس، چقدر زود گذشت. امیدوارم اینبار نیز موفق شود سرطان را شکست دهد. یادم میاد دفعه قبل که ایشان در حال شیمی درمانی بودند عیادت سرزده آقای رئیس جمهور کلی به ایشون روحیه داد. باید دید اینبار چه کسی از ایشون عیادت خواهد کرد RE: اخبار سینمای ایران - شهرزاد - ۲۹-۴-۱۳۹۵ ۰۱:۴۴ صبح نمایش پوسترهای خاطرهانگیز سینمای ایران نمایشگاه پوستر فیلم مربوط به آثار کارگردانهای نسل اول سینمای ایران با عنوان «آنِ من در سینما» برگزار میشود. به گزارش ایسنا به نقل از روابط عمومی موزه سینما، این نمایشگاه پوستر بهمنظور گسترش فرهنگ بصری مخاطب سینمای ایران در فضای نمایشگاهی محیطی باغ فردوس (موزه سینما) برپا میشود. پوسترهای منتخب برای نمایش در فضای نمایشگاهی محیطی موزه سینما به سلیقه فیلمسازان انتخاب شدهاند و هریک از کارگردانهای نسل اول سینمای ایران، پوستر یکی از بهترین فیلمهای خود را برای حضور در این نمایشگاه انتخاب کرده و در معرض دید مخاطبان سینمای ایران قرار دادهاند. پوسترهای منتخب در این نمایشگاه از مجموعه پوسترهای سینمایی کمتر دیدهشده و اغلب متعلق به فیلمهای دهه ۶۰ سینمای ایران است.در این مجموعهی نمایشگاهی، پوستر فیلمها به ترتیب سال نمایش در سینماها کنار هم چیده شده است. پوستر فیلم «جُنگ اَطهر» به کارگردانی محمدعلی نجفی که در سال ۱۳۵۸ نمایش داده شد، نخستین پوستر از مجموعه آثار بهنمایش درآمده در نمایشگاه پوستر فیلم «آنِ من در سینما» است. پوستر فیلم هایی مانند «خونبارش» ساخته رسول صدرعاملی، «شهر موشها» به کارگردانی مرضیه برومند، «گردباد» ساخته کامران قدکچیان، «مادیان» ساخته علی ژکان، «اتوبوس» به کارگردانی یدالله صمدی، «طلسم» ساخته داریوش فرهنگ، «ناخداخورشید» به کارگردانی ناصر تقوایی، «شیر سنگی» ساخته مسعود جعفری جوزانی، «آنسوی آتش» به کارگردانی کیانوش عیاری، «سفر عشق» ساخته ابوالحسن داودی، «سرب» به کارگردانی مسعود کیمیایی، «هامون» ساخته داریوش مهرجویی، «پرده آخر» به کارگردانی واروژ کریم مسیحی، «محمد رسولالله» ساخته مجید مجیدی، «رستاخیز» به کارگردانی احمدرضا درویش، «روبان قرمز» ساخته ابراهیم حاتمیکیا، «خانهای روی آب» به کارگردانی بهمن فرمانآرا، «گیلانه» ساخته رخشان بنیاعتماد و «راه آبی ابریشم» به کارگردانی محمد بزرگنیا از دیگر پوسترهایی است که در نمایشگاه پوستر «آنِ من در سینما» بهنمایش گذاشته میشود. همچنین پوستر فیلمهایی مانند «پرنده کوچک خوشختی» ساخته پوران درخشنده، «گال» به کارگردانی ابوالفضل جلیلی، «دزد عروسکها» ساخته محمدرضا هنرمند، «ریحانه» به کارگردانی علیرضا رئیسیان، «کلید» ساخته ابراهیم فروزش، «عروس» به کارگردانی بهروز افخمی، «نیاز» ساخته علیرضا داودنژاد، «خانه خلوت» به کارگردانی مهدی صباغزاده، «ویزا» ساخته بهرام ریپور، «لبه تیغ» به کارگردانی جمال شورجه، «تیک تاک» ساخته محمدعلی طالبی، «دلاوران کوچه دلگشا» به کارگردانی حسن هدایت، «یکبار برای همیشه» ساخته سیروس الوند، «روز واقعه» به کارگردانی شهرام اسدی، «دو زن» ساخته تهمینه میلانی، «آب و آتش» به کارگردانی فریدون جیرانی، «عروس آتش» ساخته خسرو سینایی، «رسم عاشق کشی» به کارگردانی خسرو معصومی، «مسافران مهتاب» ساخته مهدی فخیمزاده، «مارمولک» به کارگردانی کمال تبریزی، «قدمگاه» ساخته محمدمهدی عسگرپور، «سفر به هیدالو» به کارگردانی مجتبی راعی، «اتوبوس شب» ساخته کیومرث پوراحمد و «مخمصه» به کارگردانی محمدعلی سجادی از جمله پوسترهایی است که در بخش دیگر این نمایشگاه به نمایش در میآید. پوستر فیلمهایی که کارگردان آنها در قید حیات نیستند و یا دسترسی به صاحبان آثار سخت بوده، براساس ارزیابی فروش فیلمها در سال نمایش و همچنین میزان محبوبیت آثار بین مخاطبان سینمای ایران انتخاب شده است. بر همین اساس پوستر فیلمهایی مانند «مادر» ساخته علی حاتمی، «باشو غریبه کوچک» به کارگردانی بهرام بیضایی، «دونده» به کارگردانی امیر نادری، «خانه دوست کجاست» ساخته عباس کیارستمی، «هیوا» به کارگردانی رسول ملاقلیپور، «بازمانده» ساخته سیفالله داد، «افعی» به کارگردانی محمدرضا اعلامی، «ایوب پیامبر» ساخته فرجالله سلحشور و «میخواهم زنده بمانم» به کارگردانی ایرج قادری از جملهی این آثار هستند. مرتضی ممیز، عباس کیارستمی، ابراهیم حقیقی، محمدعلی باطنی، مسعود دشتبان، بزرگ خضرایی، محمدعلی حدت، علیرضا اسپهبد، پرویز محلاتی و ساعد مشکی از جمله طراحهایی هستند که طراحی پوستر فیلمهای کارگردانهای نسل اول سینمای ایران را انجام دادهاند. نمایشگاه پوستر «آنِ من در سینما» شامل ۵۴ پوستر است. بازدید از این نمایشگاه برای عموم آزاد است و علاقهمندان میتوانند از ۲۷ تیرماه ساعت ۱۹ به فضای نمایشگاهی محیطی باغ فردوس (موزه سینما) مراجعه کنند. هرکس این نمایشگاه رو نبیند واقعا فرصت بزرگی را از دست داده. من روز اول رفتم و متاسفانه کمی شلوغ بود و باطری موبایلم هم داشت نفسهای آخرش رو می کشید. اگر هریک از اعضا به این نمایشگاه رفت عکس یادش نره. اگر تا آخر هفته تعطیل نشه دوباره میرم و از روی تمام پوسترها عکس می گیرم. واقعا حس عجیبی داشت. RE: اخبار سینمای ایران - کاربر حذف شده4 - ۵-۵-۱۳۹۵ ۰۱:۱۵ صبح برگزاری هفته فیلم ناصر تقوایی در خانه هنرمندان هفته فیلم ناصر تقوایی در خانه هنرمندان برگزار میشود. در این هفته فیلم از روز یکشنبه سوم مردادماه فیلمهای «ناخداخورشید»، «ای ایران»، «کاغذ بیخط»، گزیدهای از آثار مستند و فیلمهای کوتاه «کشتی یونانی» و «رهایی» طی شش روز به نمایش درمیآیند. گزیده فیلمهای پیش از انقلاب ناصر تقوایی یکشنبه ۳ مردادماه ساعت ۱۷:۳۰ در سینماتک خانه هنرمندان ایران به نمایش درمیآیند و سپس نشست نقد و بررسی با حضور فریدون جیرانی، سیروس الوند و جواد طوسی برگزار میشود. دوشنبه ۴ مردادماه نیز پس از نمایش فیلم «ناخدا خورشید»، نشست نقد و بررسی این فیلم نیز با حضور امیر پوریا و مجید برزگر برگزار میشود. روز سهشنبه ۵ مرداد نمایش گزیده آثار مستند، چهارشنبه ۶ مرداد فیلم «ای ایران»، پنجشنبه ۷ مرداد «کاغذ بیخط» و سرانجام روز جمعه ۸ مرداد نیز دو فیلم کوتاه «کشتی یونانی» و «رهایی» نمایش داده میشوند. به گزارش روابط عمومی خانه هنرمندان ایران، در سومین روز از هفته نمایش آثار ناصر تقوایی، سهشنبه ۵ مرداد فیلمهای مستند ناصر تقوایی در سینماتک خانه هنرمندان ایران به نمایش در میآیند. اربعین، بادجن، مشهدقالی، تاکسیمتر و نان خورهای بی سوادی پنج فیلم مستند، ساخته ناصر تقوایی هستند که سهشنبه ۵ مرداد ساعت ۱۷:۳۰ در سینماتک خانه هنرمندان ایران به نمایش در میآیند. پس از نمایش فیلمهای مستند ناصر تقوایی، نشست نقد و بررسی با حضور محمدرضا اصلانی و شادمهر راستین برگزار میشود. هفته فیلم ناصر تقوایی ۳ تا ۸ مرداد در سینماتک خانه هنرمندان ایران برگزار میشود. پ.ن: البته من فقط روز اول رفتم خانه هنرمندان تا ببینم در گزیده فیلمهای پیش از انقلابش چه فیلمهایی پخش میشه خیلی دوست داشتم فیلم صادق کرده رو تو سینما ببینم اما مطمئن بودم این فیلمو پخش نمی کنن اما جای همتون خالی بود نه تنها بخشهایی از صادق کرده رو گذاشتن تازه دایی جان ناپلئون رو هم پخش کردن. تیکه هایی از فیلم آرامش در حضور دیگران و فیلم نفرین رو هم پخش کردن. تجربه خوبی بود. اگر مطمئن بودم صادق کرده و دایی جان ناپلئون رو پخش میکنن حتما خبرشو شنبه تو سایت میگذاشتم. تقریبا همه تعجب کرده بودن. خود آقای تقوایی رو هم دیدم. RE: اخبار سینمای ایران - کاربر حذف شده10 - ۸-۵-۱۳۹۵ ۰۲:۲۱ صبح اگر واقعیتش را بخواهید هیچوقت نتوانستم با این جشن حافظ کنار بیایم. همانطور که میدانید جشن سینمایی تلویزیونی حافظ هر ساله توسط مجله دنیای تصویر و آقای علی معلم برگزار میگردد و در آن تندیس هایی به بهترینهای سینما و تلویزیون اهدا میگردد. گویا اصلا مملکت متولی برای این امر ندارد. اگر قرار باشد هر مجله هر سال چنین جشنواره ای را راه بیاندازد و کلی اسم الم نماید و بگوید فلانی بهترین بازیگر مرد و فلانی بهترین فیلمبردار و ..... آنوقت هر سال با کلی بهترین طرف خواهیم شد. و این در حالیست که همه میدانیم در انتخاب این بهترینها هیچ معیار استانداردی وجود ندارد و عدالت هرگز برقرار نمی شود. البته شاید بعضی از دوستان با حرفهای بنده مخالف باشند و اتفاقا چنین جشنهایی را برای سینمای ایران مفید بدانند. باید عرض کنم من فقط نظر شخصی خود را ابراز نمودم. اما همین نظر مخالف بنده مانع از آن نمی شود که اگر یک بی حرمتی را در جای دیگری به این جشن ببینم خرده نگیرم. متاسفانه نشريه يالثارات با انتشار عكس هاي هنرمندان در جشن حافظ در مطلبي با تيتر ((ديوث كيست؟)) (من واقعا از دوستان عذر میخواهم این دقیقا تیتر یک روزنامه است که روی میز کیوسکهای مطبوعاتی عرض اندام می کند) به پوشش هنرمندانی که در این جشن شرکت نموده بودند واكنش تندي نشان داد. البته باز این ، بدان معنا نیست که من پوشش این هنرمندان را تایید کنم. برعکس یکی از موضوعاتی که همیشه با آن درگیر هستم همین پوششها ست. خدا رحمت کند هنرمندی مانند هادی اسلامی را. اینروزها از این هنرمندان جدید همه چیز می بینیم بجز هنر. اما ایکاش مخالفین پوشش هنرمندان با زبانی آراسته تر انتقاد می کردند. هرچند بسیاری از هنرمندان نیز در واکنش به تیتر این روزنامه واکنش دیگری نشان دادند اما در این میان امير حسين علم الهدي، دبیرشورای سیاستگذاری سینمای "هنر و تجربه"،واکنش دیگری را از خود نشان داد. او درباره تیتر این روزنامه اینچنین نوشت: به نام خدا این واژه مربوط به کدام آموزه اخلاقی و دینی ایرانیان است؟ لعنت بر کسانی که اینچنین بی محابا بچه مسلمون ها را تحقیر می کنند. لعنت برکسانی که باما و فرهنگ ما چنین کرده اند…و لعنت برکسانی که بگم بگم ها راه انداختند که حال به اسم اسلام و مسلمانی جعلی چنین می کنند با اسلام واقعی محمد (ص) واقعا زمانه بدی شده است. اینها همگی مروجان فرهنگ هستند و هنرمند!!!!!! مطمئن باشید موضوع به همینجا ختم نمی گردد و بزودی شاهد واژه های ضد فرهنگی دیگری از سوی متولیان فرهنگ خواهیم بود. براستی حق با کیست؟ اگر بخواهیم بگوئیم حق با مخالفین پوشش هنرمندان است پس آنگاه دچار تناقض میگردیم که مگر انسانها در انتخاب پوشش لباس خود آزادنیستند؟ و اینکه نمی توان به اجبار از کسی بخواهیم که چه بپوشد. و اگر بخواهیم بگوئیم که حق با هنرمندان است که باید عرض کنم واقعا دیدن پوشش برخی از آنها خجالت آور بود. عجب دورانیست اینروزها ........... RE: اخبار سینمای ایران - کاربر حذف شده10 - ۱۵-۵-۱۳۹۵ ۱۰:۴۷ عصر بوسه ناخدا خورشید بر دستان خالق ناخدا خورشید پنج شنبه هفتم مرداد دوان دوان خود را به تالار استاد شهناز در خانه هنرمندان رساندم. ترافیک اینروزهای تهران واقعا غیر قابل تحمل است. پنجمین روز از نمایش آثار ناصر تقوایی بود و آخرین فرصت برای من تا دیده ها و شنیده هایم را به کافه راندوو ببرم و با دیگران سوار بر یک بحث جانانه شویم. هدفم دیدن فیلم کاغذ بی خط نبود. چون این فیلم رو سالها پیش دیده بودم. دنبال لق بودن فیلم نبودم. دنبال آنهم نبودم که ببینم کدام شخصیت فیلم درست در نیومده. دنبال آن بودم تا خالق ناخدا خورشید را از نزدیک ببینم. کمی دیر رسیدم ..... چه جمعیتی ، سالن پر بود و من ایستاده به بحث و گفتگو گوش میدادم. نمیدانم چرا در بین اینهمه تقوایی شناس این آدمها انتخاب شده بودند: حسین توکلنیا، محسن آزرم، شهرام مکری و کیوان کثیریان . فقط تعریف بود و تمجید . خوب تقوایی تعریف هم داره. اصولا جنوبیها تعریف دارند. جای امیر نادری خالی .... گذر عمر گرد پیری رو کمتر بر چهره تقوایی نشانده بود. مکری می گفت فیلمهای تقوایی قدیمی می شوند اما کهنه نمی شوند. کشف عجیبی کرده بود. بعد هم رفت سراغ لایه های درونی کاغذ بی خط و میزانسهایی که معطوف به محور فیلم نبودند و تماشاگر را به بیرون پرت می کند. هر سینماگری میداند این تکنیک مختص تقوائیه. من حرف تازه ای در صحبتهای مکری ندیدم. وقتی نوبت به آزرم رسید می خواستم از دور فریاد بزنم بگذارید خود تقوایی سخن بگوید. آزرم هم از ورود مینمالیسم در آثار تقوایی از دایی جان ناپلئون گفت تا ناخدا خورشید و کاغذ بی خط. آزرم گفت تقوایی با هوش داستان نویسی اش مینیمالیسم را وارد سینمای ایران کرد. می خواستم بگویم جناب آزرم دایی جان ناپلئون رو که آقای تقوایی ننوشتند اما گفتم ساکت باشم تا زودتر تقوایی سخن بگوید. فقط یک جمله توکل نیا به دلم نشست. او از حسرت فیلمهای ساخته نشده توسط تقوایی سخن گفت که بر قلبش مانده. 15 سال است که فیلم نساخته است. اگر هر دو سال یک فیلم می ساخت ..... و من با خود گفتم آنوقت سوژه های مسعود فراستی کاملِ کامل می شد. چفدر تعریف ... چقدر تمجید .... چرا هیچکس از شخصیتهای در نیامده کاغذ بی خط حرفی به میان نیاورد؟ کاغذ بی خط یک فیلم آپارتمانی بود و ایکاش بجای عنوان جلسه نقد و بررسی می گفتند جلسه تعریف و تمجید. می خواستم به منتقدین محترم بگویم سینمای آپارتمانی قائم بر داستانش است. اگر هیچکاک فیلم طناب را با همین محور می سازد دلیلش آنست که او هیچکاک بود و می دانست چکار باید بکند. اما همان طناب هم بسیار مورد انتقاد قرار گرفت. و حالا ما آمده ایم که بگوئیم کاغذ بی خط ، کاغذ بی غلط بود. حالا نوبت خود ناخدا بود تا سخن بگوید. چقدر خوب حرف می زد. با خود گفتم ایکاش اینقدر وقت ملت را نمی گرفتند و می گذاشتند خودش سخن بگوید. وقتی سخن از فرم یه میان آورد بیشتر به سوادش پی بردم او گفت : فرم فیلم به اندازه دیالوگهای آن تاثیرگذار است. فرم اگرچه بیزبان است اما بیشتر از گفتگوها شما را در جریان فیلم قرار میدهد. همهی سینما گفتگو نیست و تماشاچی حرفهای، از راههای متفاوتی موضوع فیلم را در مییابد. استنباط من از سینما اینگونه است که تماشاچی نیز باید در کار ما شریک شود؛ تماشاگر باید با فیلم درگیر شود، نه اینکه از «الف تا ی» کارگردان را بپذیرد. هرگز چیزهایی که تماشاگر میشناسد را در فیلم کش نمیدهم. گاهی اوقات برای شیرفهم کردن تماشاگر موضوع را کش میدهید، اما موجب گمراهی بیشتر آنها میشوید. این مسائل نیاز به توقف ندارد، چرا که تماشاچی بهسرعت آنرا دریافت میکند. تقوایی نیز مانند بسیاری از کارگردانان خوب کشورمان که از بچکی فیلم می دیدند گفتند : از بچگی روزی دو بار فیلم میدیدم. عشق به سینما در بچهها نسبت به بزرگسالان قویتر است. شما با فیلم دیدن به مرور سلیقه خود را پیدا کرده و دست به گزینش میزنید که چه فیلمی تماشا کنید. همانطور که در هنگام خرید کتاب شعر انتخاب میکنید. زمانی میرسد که انتخاب اثر برای شما به یک عادت تبدیل شده و بهشکل خودکار انجام میشود. البته بهشخصه با این عادت موافق نیستم، چون باعث میشود فیلمهای خوبی که در ژانر مورد علاقه شما جای نمیگیرند را نبینید. اما آنچه من را منقلب نمود جمله پایانی تقوایی بود. شخصی بنام دکتر نیامراد (که من نمی شناسمشان) و از جانبازان جنگ تحمیلی بود بسیار تحت تاثیر شخصیت و فیلمهای ناصر تقوایی قرار گرفته بود و به او گفت دوست دارم دست شما را ببوسم و شما را در ثواب جانبازی خود شریک کنم. (صحبتش تقریبا چنین معنایی میداد) اما تقوایی در کمال خضوع ایستاد و خطاب به حضار سالن از ما خواست تا او را تشویق کنیم. سپس بجای اینکه دکتر نیامراد دست او را ببوسد، تقوایی بوسه ای بر بازوی او زد. تا اینجای کار فکر می کردم مانند ورزشکاران که در استادیوم به پیشواز جانبازان روی ویلچر می روند یک حرکت نمادین انجام داده است. اما گویا وجود این جانباز باعث شده بود تا تقوایی پرده از یک اراده مخفی بردارد. تقوایی در حالیکه منقلب بود گفت: در مملکت من و در شهر من جنگ بود و بیانصافی کردند که نگذاشتند فیلم جنگی بسازم. و این حدیث سینمای ایران است که نگذاشتند جنگ را به روایتی غیر از ابراهیم حاتمی کیا و ملاقلی پور بر پرده سینما ببینیم . RE: اخبار سینمای ایران - کاربر حذف شده2 - ۱۰-۸-۱۳۹۵ ۰۱:۳۹ صبح صحبت های جنجالی کیومرث پوراحمد: صحبتهای کیومرث پوراحمد با بخش «بدون تعارف» برنامه خبری ٢٠:٣٠، بخشهایی داشت که همچنان در اینترنت دست به دست میشود. بهویژه زمانی که صحبت از موادمخدر میکند. از فحوای صحبتهای پوراحمد مشخص است فرد خاصی را مدنظر دارد اما درعین حال طوری صحبت کرده که به لحاظ قانونی مشکلی ایجاد نکند و درعین حال رو به افکار عمومی و علیه اعتیاد باشد. او در ابتدای گفتوگویش با برنامه «بیتعارف با...» با اشاره به اینکه ورود به عرصه سینمای حرفهای سخت شده است، میگوید: «یک زمانی در دهه٦٠ کارگردان سالاری بود ما تصمیم میگرفتیم چه بسازیم چه نسازیم اما الان تهیهکننده سالاری است، درواقع تهیهکنندگانی که هم پول دارند فیلم تهیهکنند، هم برای نمایشاش سینما دارند، هم پخشکنندهاند؛ یعنی کسانی که کارشان بیزینس است و تنها از دریچه پول به همه چیز نگاه میکنند، آنها تصمیم میگیرند.» شرمش باد بازیگری که سر صحنه مواد میکشد! او در ادامه صحبتهایش از دستمزدهای کلان برخی بازیگرها انتقاد میکند: «سوپراستارهای دوزاری که دوزار هم نمیارزند اما میلیاردمیلیارد میگیرند یا پولهای خیلی کلان میگیرند و بیخود و بیجهت میگیرند یا بیخود و بیجهت بهشان میدهند! شرمشان باد آن تهیهکنندگانی که به اینها این پولها را میدهند واقعا!» پوراحمد در ادامه به صراحت به مسأله اعتیاد که اینروزها آشکارتر از همیشه شده، اشاره میکند و میگوید: «شرمش باد بازیگری که سر صحنه مواد میکشد! خاک بر سرش کنند! و خاک بر سر سینمای ما به همچین آدم نفرتانگیزی همچنان کار میدهد با پولهای کلان، به خاطر اینکه فلان جایزه را گرفته. اخلاق مهم است، حیثیت انسانی مهم است.» از زیبایی تا کراهت... او با اشاره به اینکه از عملهای زیبایی نیز بدش میآید، انتقاداتش را اینطور ادامه میدهد: «برای چه باید به خلقت خدا دست بزنی و برای چه دماغت را عمل کنی؟ ما برای فیلم «گل یخ» به دنبال یک خانم میانسالی میگشتیم که کمی هم خوشگل باشد، حالا نمیخواهم اسم ببرم. یک خانمی آمد و گفتیم خیلی خوب است، همان است که میخواستیم، دوشنبه بعد که آمد، دیدیم این خانم آن خانم نیست که لبهایش اینطور (برجسته) شده است، اینطرف و آنطرف صورتش فرق کرده و... گفتم، خانم این چه وضعی است! گفت: خب میخواستم خوشگل بشوم دیگر! گفتم: خاک بر سرت خوشگل بشوی؟ کریه شدی برو بیرون!» پشت دستم را داغ گذاشتم که دیگر فیلم دفاع مقدس نسازم پوراحمد درباره سینمای دفاع مقدس و اینکه حق مطلب در این حوزه ادا شده یا نه نیز، میگوید: «سعی شده حق مطلب ادا شود هرکسی سعی خودش را کرده، ولی به نظرم اینقدر این موضوع وسیع است، هشتسال جنگ ایثار و از خودگذشتگی هست که میتوانیم سالهای سال دراینباره فیلم بسازیم. البته من دیگر هرگز نخواهم ساخت، پشت دستم را داغ گذاشتهام.» او به آخرین فیلمش درحوزه دفاع مقدس نیز اشاره میکند و میگوید: «سر «٥٠ قدم آخر» بلاهایی سر من آمد که پشت دستم را داغ کردم که دیگر فیلم دفاع مقدس نخواهم ساخت، مطلقا به هیچ قیمت. اگر یک فیلم معمولی ١٠٠ مبصر دارد، فیلم دفاع مقدسی ٥٠٠ مبصر دارد.» پوراحمد درباره آشناییاش با شهید آوینی نیز، میگوید: «من این مجله سوره را که میدیدم، اصلا رویم را آنطرف میکردم. بعد یکبار یک کتاب بهعنوان «عبور از خط» برای من فرستاد و یک یادداشت مهرآمیزی ابتدای آن برای من نوشته بود. بعد من یک شاخه گل مریم خریدم و به دفتر سوره رفتم و سه- چهارساعت با هم حرف زدیم. درهمان جلسه دیدم چقدرسعه صدر دارد، من علیه اعتقاداتش حرف میزدم و او لبخند میزد و همین دوجلسه آنقدر مرا مجذوب کرد که مستند مرتضی و ما را ساختم.» به مادر مجید گفتم نگذارید این اتفاق باعث افسردگیاش شود این کارگردان درباره حضور مادرش در «قصههای مجید» هم حرفهای جالبی میزند: «من اول رفتم سراغ خانمهای بازیگر اما با توجه به اینکه بازیگری شببیداری دارد و سیگار میکشند، زندگیهایی داشتند که چهره و پوستشان و وجناتشان «بیبی» نبود. این بود که یک روز یکی از خواهرها و برادرهایم گفت، تو که از همه زنهای معمولی خانهدار تست میگیری، مادرمان هم که یک زن معمولی خانهدار است، دیدم درست میگوید این شد که رفتم سراغ او و «بیبی» شد و سوپراستار شد و...» پوراحمد در ادامه با اشاره به اینکه با مهدی باقربیگی بازیگر نقش مجید نیز ارتباط دارد، میگوید: «با همه بازیگرانم جز چند نفری که آنها را گم کردهام، بعد از ٤٥سال ارتباط دارم.» در ادامه پوراحمد با اشاره به اینکه چهره عبوسش ارثی است، درباره سختگیریهایش سرصحنه نیز، میگوید: «سرصحنه باید اتوریته داشت، چون قرار است یک گروه بزرگی را هدایت و رهبری کنی و کار کنی و کار از نظر من مقدس است.»او درپایان بهترین بازیگران بعد از انقلاب اینطور نظر میدهد: «اول از همه خسرو شکیبایی است، دوم هم خسرو شکیبایی است، اما به هرحال دیگران را هم بگوییم آقای پرستویی، رضا کیانیان.» منبع: روزنامه شهروند RE: اخبار سینمای ایران - کاربر حذف شده2 - ۲۶-۸-۱۳۹۵ ۱۲:۳۰ صبح اعتراض پرویز پرستویی به وضعیت بازیگران قدیمی: چرا با ملک مطیعی مثل خلافکار برخورد میشود؟ پرویز پرستویی سالهاست در کنار نشان دادن احتراماش به بازیگرانی چون انتظامی، نصیریان، رشیدی، مشایخی و کشاورز بدون هیچ ابایی علاقه و ارادت خود را به برخی از بازیگران مهم سینمای پیش از انقلاب از جمله بهروز وثوقی و ناصر ملک مطیعی ابراز میکند. بازیگر «آژانس شیشه ای» معتقد است با دیدن فیلمهای این بازیگران کودکی و نوجوانیاش گذشته و علاقهمندان به سینمای ایران هرگز این چهرهها را فراموش نخواهند کرد. پرستویی به تازگی یادداشتی خواندنی درباره ملک مطیعی نوشته که در آن به وضع برخورد با این هنرمند انتقادات شدیدی کرده است. پرستویی یادداشت خود را اینگونه آغاز کرده است: «بهعنوان عضو کوچکی از جامعه بازیگری، همواره یکی از تماشاچیهای پروپا قرص ناصر ملک مطیعی بودم. از همان زمانی که پای من به سینما باز شد بهعنوان تماشاچی و نه بهعنوان بازیگر، اغلب کارهایش را بر پرده سینما به تماشا نشستم. در همان دورانی که 14 سال بیش نداشتم و با وجود شرایط بد فرهنگی و اقتصادی بالاخره جرأت کرده بودم به سینما بروم. ناصر ملک مطیعی نقش اصلی اغلب فیلمهایی بود که قهرمان قصههایش همیشه از مردانگی، جوانمردی و گذشت و دفاع از حقوق مظلوم دم میزد. آنقدر خوب این ویژگیها را در نقش متبلور میکرد که حالا با وجود اینکه چندین دهه جلوی دوربین نرفته است اما همچنان یاد و خاطرهاش در دل و ذهن مردم نشسته است. از شاخصترین کارهایش نقش «فرمان» در قیصر است که هیچ وقت از ذهنها پاک نمیشود یا نقش آسید مرتضی در «طوقی» که از نقشهای ماندگار تاریخ سینما شد. هرجا که فیلمنامه و نقش خوبی پیشنهاد شد ملک مطیعی نشان داد که بازیگر توانایی است. کسی نمیتواند «امیرکبیر» زندهیاد علی حاتمی را فراموش کند یا بسیار فیلمهای درخشان دیگر که شاید نتوان از آنها نام برد.» پرستویی در ادامه یادداشت و پس از اشاره به نقشهای ماندگار ملک مطیعی به انتقاد شدید از برخوردها با این بازیگر قدیمی میپردازد و مینویسد: «با همه این شایستگیها باعث تأسف است که گاهی با این هنرمند مثل یک خلافکار رفتار میشود. در شرایطی که اختلاسگران در آن سوی دنیا زندگیشان را میکنند و کسی کاری به کارشان ندارد اما مصرانه ایستادهاند مبادا ناصر ملک مطیعی فعالیت هنری داشته باشد. فعالیت در عرصه هنر کار پررنج و زحمتی است اما این رنج هیچ وقت هنرمند را از پا درنمیآورد بلکه آنچه او را به زمین میزند بیمهری است و ما خیلی نسبت به امثال ملک مطیعی بیمهری کردیم. من نمیدانم ناصر ملک مطیعی چه ظلمی به هنر این مملکت کرده است یا چه جفایی به فرهنگ این مملکت کرده است که این چنین با او رفتار میشود. هنرمند با عشق و توجه و تشویق زنده است و ما سالهاست که حق زندگی را از آنها گرفتهایم اگرچه ظاهراً حق زندگی دارند. اگر استدلالمان برای این نوع برخوردها این است که مثلاً در فلان فیلم طاغوتی بازی کردهاند خوب بسمالله، «بسمالله الرحمن الرحیم» به نام خداوند بخشاینده مهربان. اگر او بخشاینده و مهربان است ما چرا نمیبخشیم، حتی اگر به تعبیر مخالفان فعالیت این دست از هنرمندان، به هنر لطمه زده باشد و کار خلاف هم کرده باشد خداوند در توبه را باز گذاشته است اما نمیدانم چرا ما بندههای خدا اینقدر ظالمانه برخورد میکنیم.» بازیگر «بادیگارد» به اتفاقات و مصائبی که دو سال پیش بر سر بازی این بازیگر در فیلم «نقش نگار» علی عطشانی پیش آمد هم اشاره میکند و میگوید: «حدود دو سال پیش که قرار بود در نقشی بازی کند از نزدیک شاهد بودم که چه مشقتها کشید خود من با دوستان حراست با ارشاد و... صحبت کردم اما زیر بار نرفتند که او جلوی دوربین برود. اگر واقعاً ما اینقدر مصر هستیم که جلوی خطاها را بگیریم، پس چرا هر روز این همه اختلاس در این مملکت به وجود میآید چرا اینقدر پول جابهجا میشود؟ فاسد، ناصر ملکمطیعی است یا آن فردی که به نام مقدسات بداخلاقی را به اوج میرساند؟ اینها آدمهایی هستند که اگر قرار بود لطمه ای به این مملکت بزنند و مقابل این نظام و مردم بایستند اینجا نبودند، آن ور دنیا کارشان را میکردند، نمینشستند که ما با بیمهریهایمان منزویشان کنیم. او اگر میخواست کاری بکند خیلی راحت میرفت آن سوی دنیا کار میکرد مگر کمتر از بازیگرانی است که در فلان شبکه ماهوارهای بازی میکنند که دو زار بازیگری هم بلد نیستند. از خیلی جاها هم دعوتش کردند اما نرفت چون مملکتش را دوست دارد.» پرستویی از مشکل ورود بهروز وثوقی به ایران سخن میگوید و با کنایه از برخورد با باقی هنرمندان مورد تایید میگوید: «هنرمندی که کار داشته باشد و با مردمش گره بخورد سالیان سال زنده میماند اگرچه ما در کارهایمان میمیریم و زنده میشویم اما همین رنج است که به ما عشق میدهد چرا این را از هنرمند میگیریم. کملطفی میکنیم راجع به آدمها با ناصر تقوایی و بیضایی یک جور و با ملکمطیعی جور دیگر. از 5 استاد بزرگ سینما، نصیریان، انتظامی، مشایخی و کشاورز ماندهاند آنها که فیلمفارسی کار نکردهاند چه گلی به سرشان زدهایم؟ کدام یک از ما خبر دارد که فرامرز صدیقی در چه حالی است؟ چه کسی میداند خسرو شجاعزاده که در فیلم رگبار بازی کرده است کجاست؟ فقط تیر پیکان را به سمت کسانی گرفتهایم که برای ما خاطره آفریدهاند. سالهاست شعارمان این است که خدمتگزار مردم ایران باشیم یعنی اینکه ملت حق دارد، میفهمد دارای درک و شعور است خب بگذارید همین مردم تصمیم بگیرند، بارها گفتهام اگر من را ممنوعالفعالیت هم بکنند اصلاً ککمان هم نمیگزد و اصراری هم ندارم، خدا کند که مردم ما را ممنوعالفعالیت نکنند. ناصر ملکمطیعی از تباری است که هر جا برود جز عزت و احترام نمیبیند حتی این پل ارتباطی را هم قطع میکنیم؛ اگرچه خدا رو شکر مردم ما مردم آگاه و روشنی هستند.» پرستویی در پایاین این یادداشت به عدم وحدت جامعه هنری انتقاد میکند و طعنهای به بحث مرده پرستی رواج یافته در ایران میزند:«ما خودمان را هم دوست نداریم که اگر دوست داشتیم حداقل یک پرسش بزرگ میکردیم از مسئولانی که مانع فعالیت این پیشکسوتان سینما شدهاند. فردا اگر خدایی ناکرده اتفاقی بیفتد همه در صف اول میایستیم و تأسف میخوریم از اینکه هنرمندی را از دست دادهایم؛ تأسف خوردنهایی که پشیزی ارزش ندارد. این نسل عمری برای ما گذاشتهاند شادمان کردهاند، ما را گریاندهاند و تغییرمان دادهاند. صفت جوانمردی و مردانگی را در جامعه جا انداختند حالا به صرف اینکه چند روزنامه که فقط ناسزاگویی بلد هستند عصبانی نشوند نباید از حقوقشان دفاع کنیم. افتخار ما این است که در جمهوری اسلامی حرف میزنیم و تمرین دموکراسی کردهایم. اینها هم جزو این مملکت هستند یک ذره رحم داشته باشیم نسبت به آنهایی که هیچ چیز نمیخواهند جز مجوز فعالیت.» منبع:آی فیلم |