انجمن سینما کلاسیک
چشم انتظار ...... یاد یاران - نسخه‌ی قابل چاپ

+- انجمن سینما کلاسیک (http://cinemaclassic.ir)
+-- انجمن: گیشه سینما (/Forum-%DA%AF%DB%8C%D8%B4%D9%87-%D8%B3%DB%8C%D9%86%D9%85%D8%A7)
+--- انجمن: دفتر مدیر سینما (/Forum-%D8%AF%D9%81%D8%AA%D8%B1-%D9%85%D8%AF%DB%8C%D8%B1-%D8%B3%DB%8C%D9%86%D9%85%D8%A7)
+--- موضوع: چشم انتظار ...... یاد یاران (/Thread-%DA%86%D8%B4%D9%85-%D8%A7%D9%86%D8%AA%D8%B8%D8%A7%D8%B1-%DB%8C%D8%A7%D8%AF-%DB%8C%D8%A7%D8%B1%D8%A7%D9%86)



چشم انتظار ...... یاد یاران - برو بیکر - ۱۶-۹-۱۳۹۴ ۰۹:۱۲ عصر

[تصویر: 14492690401.jpg] 

بیاد فرانکنشتاین دوست داشتنی          



نمیدانم کجایی؟
نمیدانم چه میکنی؟
حتی نمیدانم سلامتی یا خیر؟
اما هرجا باشی بیاد داشته باش اینجا دوستانی داری که بیادت هستند
اینجا محفلی ست متفاوت
اینجا همه با هم دوست هستند و بی ریا و البته عاشق
با کدورتها می جنگند و آنرا بفراموشی می سپارند
جهت آرامش دوستانشان و اعتلای سایت از هیچ کوششی دریغ نمی ورزند
با رقابت، رفاقت می کنند و برای یکدیگر ارزش قائلند
فرانکی عزیز : 
ما چشم انتظارت هستیم .....



RE: چشم انتظار ...... یاد یاران - منصور - ۱۶-۹-۱۳۹۴ ۱۱:۲۲ عصر

(۱۶-۹-۱۳۹۴ ۰۹:۱۲ عصر)برو بیکر نوشته شده توسط:  
[تصویر: 14492690401.jpg] 

بیاد فرانکنشتاین دوست داشتنی          

فرانکنشتاین فردی مدیر و لایق است. از عشاق فیلم و بخصوص فیلمهای دوبله. عشق او طراحی و گرافیک و تصویرسازی صفحات مصور برای فیلم از یکسو و ارسال فیلم به دوستان این سوی آب از سوی دیگر است. کجای دنیا فردی چنین بی ادعا ، بی منت ، بی پاداش ، بی توقع و در نهایت خضوع قدمهائی را که او برای اعتلای کیفیت تصویری فیلمهای دوبله برداشت تاکنون برداشته است؟ چه کس میداند که او برای چندین گروه با سایتهای مختلف که خود آنها از قٍبَل فیلمهائی که فرانکنشتاین برای آنها آپلود میکند نان میخورند ، روزانه متحمل چه زحمات و مشقاتی میگردد؟ چه کس بعد از سالها از رواج پوسترهای فیلم توانسته است یک پوستر خاص با فونتی خاص (با خط فارسی) روی نسخ اصلی پوستر فیلم در جهان طرحی نو درافکند جز فرانکنشتاین؟ اوایل ورودش به سایت پیشین با غرور و تفاخر بود. بعدها فهمیدیم خاضع ترین افراد است و هرچه میگوید عین واقعیت است. از تعداد فیلمهایش بگیرید تا عضویت در بخش گرافیکی شرکت پارامونت. او یک مدیر لایق و انسانی شریف بوده و هست که گاه مرا در گیر و دار بحثهای تند نصیحت میکرد که منصور عزیز با نادانان درافتادن یعنی عرض خود بردن و بر قدر رقیب افزودن. او برای من بدون هیچ چشمداشتی سری کامل سریال زوروی دیزنی را آپلود کرد که بهنگام دانلود یکسره و طولانی اش کامپیوترم سوخت اما آنقدر کار او و زحماتش ارزشمند بود که عمری مرا مدیون خود کرد.. او هرکس و همه کس را که حتی یک فیلم برای فرستاد به نوعی مدیون خود کرده و میکند...
آخرین بار یک ماه پیش از فرانک عزیز دعوت کردم که به سینما کلاسیک بیاید و هنر فوق العاده اش را با انتقال آثار قبلی اش در کافه و ارائه طرح های جدیدش برای فیلمهای دیگر را در قالب پوسترسازی ایرانی در اینجا به تمام علاقمندان هنرش در ایران ارائه کند . گفت مادرم مریض احوال است و تمام وقتم درگیر رسیدگی به مادر... جائی گفته بود از اقلیت ارامنه ایران است. پیش از این به خودش و دیگران هم گفته ام که من عاشق ارامنه های پاک طینت ایرانم . مسلمانی که عاشق خداپرستان دیگر نباشد مسلمان واقعی نیست. اصل اشتراک بین همه ادیان الهی خداپرستی است و مابقی اهمیتی چندانی ندارد و رنگ و لعاب این ستون است. کسی که مادرش را اینگونه ارج مینهند انسانی نه تنها خداپرست بلکه بزرگی قدرشناس و لبریز از خصائص انسانی و اخلاقی است . و اینکه هنرمندی بزرگ هم هست نورعلی نور...
منتظر حضور فرانکنشتاین گرامی و گرانقدر در این سایت هستیم 



RE: چشم انتظار ...... یاد یاران - زینال بندری - ۱۶-۹-۱۳۹۴ ۱۱:۴۸ عصر

من هم به نوبه خودم منتظر حضور ایشون هستم. از عشاق دوبله که به قول جناب منصور از کمک کردن و فرستادن فیلم به هیچ کس دریغ نمیکردند. مگر به دلایل خاص. و بارها به خود من شخصا کمک زیادی کردند حتی اصرار هم داشتند که فیلم ارسال کنند و مرا شرمنده خود میکردند. (گرچه از قبل آن نانی نخوردیم) . نه من مطمئنا بسیاری از افراد این سایت و خارج از سایت منتظر حضور ایشون هستند.امیدوارم در اینده تمام دوستان دور و نزدیک با حضور در سایت این محفل را گرم تر کنند.


RE: چشم انتظار ...... یاد یاران - اکتورز - ۱۷-۹-۱۳۹۴ ۱۲:۲۱ عصر

هر وقت با فرد جدیدی آشنا میشوم حتی در حد یک سلام و احوال پرسی ، به دوستانم میگم که یک فایل جدید تو ذهنم ساخته شد .
گاهی از آشنایی با بعضی افراد پشیمان میشم و سعی میکنم فایلشون رو از ذهنم پاک کنم .
بعضی وقتها پیش میاد که هرکاری میکنی لامصب فایلش ویروس داره و حذف نمیشه .
بعضی و قتا یه فایل رو هرچی جستجو میکنی می بینی که نمیتونی پیداش کنی .
بعضی از دوستان گمشده ام اون فایلهایی هستند که نمیتونم پیداشون کنم .
با اینکه سیستم مغزم خیلی مرتبه و هیچی توش گم نمیشه اما مغز من به مغز اینترنت نمیتونه اعتماد کنه .
اینترنت فراموشکاره و کاربراش رو گم میکنه .
الان من گمشده دارم .
گم شدم اسم داره .
شیندلر
آشیل
جوگیلیس
آماندا
رزا
...


چشم انتظار ...... یاد یاران - هایدی - ۱۷-۹-۱۳۹۴ ۰۶:۲۰ عصر

فرانکنشتاین

جناب فرانکنشتاین عزیز که من هم امیدوارم بیایند، قلب مهربان و بزرگی دارند.

هیچ وقت فراموش نمیکنم در اولین پیامی که از ایشان داشتم گفتند نمیدانم متعلق به کدام دهه هستید و چه نوع انیمیشن هایی را دوست دارید اما هر انیمیشنی را که دوست دارید بگویید تا برایتان پوسترش را درست کنم، وقتی گفتم من تمام انیمیشن ها و همچنین پوسترهای شما را دوست دارم و برایم فرقی نمیکند، ایشان لطف کردند و چند پوستر زیبای انیمیشنی با سلیقه خودشان طراحی کردند و در پست آخرشان گذاشتند. "سپاس"

افرادی که بدون منت و چشم داشت برای دیگران کاری می کنند و باعث شادی آنها می شوند انسان هایی دوست داشتنی و ارزشمند هستند؛ دقیقا مثل جناب فرانکنشتاین.

آرزوی سلامتی و لحظاتی شاد برای مادر گرامیشان و خودشان دارم.

تا کریسمس هم مدت زیادی نمانده.... پیشاپیش تبریک.

[تصویر: 1461947464041.jpg]


RE: چشم انتظار ...... یاد یاران - برو بیکر - ۱۱-۱۱-۱۳۹۴ ۱۲:۰۸ صبح

[تصویر: bert.jpg]



برت گوردون عزیز
دوستی عزیز و متین و با معلومات
تمام خصوصیاتش مثل شماره کاربریشه.
شده تمام قمارخونه ها رو برای پیدا کردنش زیر و رو می کنیم
امیدواریم قبل از اینکه کار به جای باریک بکشه نام برت گوردون عزیز را جزو کاربران آنلاین ببینیم .....
کجایی رفیق؟
 


 


چشم انتظار ...... یاد یاران - هایدی - ۱۵-۱-۱۳۹۵ ۰۹:۳۶ عصر

سلام ....... یادی از دوستان
با توجه به این که گفته می شود "چراغی که به خانه رواست به مسجد حرام است" الویت یاد کردن، با دوستان فهیم و فرهیخته ای است که از اعضای سینما کلاسیک هستند به ویژه دوستان عزیزی که از روزهای اول تاسیس سایت آمدند و نقش چشمگیری در پیشرفت و موفقیت سینما کلاسیک داشتند و سایت cinemaclassic به هر جایی که برسد و هر موفقیتی را که کسب کند، مدیون زحمات دوستان در روزها و ماه های نخستین است. دوستانی که بدون توقع و چشمداشت حضور داشتند (امیدوارم باز هم باشند) و شاید تنها انتظارشان احترام و حفظ حرمت اعضا بود که انتظار بجایی بوده و هست.
متاسفانه مدتیست که چند نفر از این دوستان نیستند: جنابان زاپاتا ، آمادئوس ، بوگی و بانو پرشیا
جایگاه ارزشمند این دوستان نازنین خالی، سبز و فراموش نشدنی است.
امیدوارم به زودی شاهد حضور مجدد دوستان عزیز باشیم.

[تصویر: 1462465165021.jpg] [تصویر: 1462465214261.jpg] [تصویر: 1462465305571.jpg] [تصویر: 1462465370031.jpg]
جناب آمادئوس گرامی، "از بهترین مترجمان سینمایی و ادبی کشور ایران" می دانید چقدر برای بنده مورد احترام هستید "من بیخودی از کسی تعریف نمی کنم و اهل تملق هم نیستم" اما شما واقعا شایسته تعریف هستید. از زمان آشنایی با شما ادب، متانت، منطق و احترام و ارزش قائل شدن برای دیگران در هر سطحی را شاهد بودم و شخصا خواستار بازگشت دوباره شما هستم.
و صحبتی کوتاه با دوست متین و گرامی جناب زاپاتا: چقدر دوست دارم دوباره باشید. من همیشه برای شما احترام زیادی قائل بودم، هستم و خواهم بود. میدانم قلبتان را شکستند و ناراحتتان کردند اما دوست خوبم به عنوان یک دوست و خواهر کوچکتر میخواهم که لطفا ببخشید و برگردید. توهین کردن اصلا کار درستی نیست. انشالله که از این افراد در هیچ جایی وجود نداشته باشد! اما اگر هم چنین افرادی باشند و خدایی نکرده به عزیزی بی احترامی کردند، قبل از هر چیز به خودشان توهین می کنند و مطمئنا از ارزش دوستان بزرگوار ما کم نمی شود. جناب زاپاتا دوستان چشم انتظار بازگشت شما هستند، بیشتر از این منتظرشان نگذارید. بخاطر دوستانتان برگردید.

پاییز 94 = [تصویر: smile.gif] / زمستان 94 = [تصویر: sad.gif] / بهار 95 = ؟

[تصویر: 1462465415671.jpg]

* نکته: مهم نیست که اعضای سینما کلاسیک در چه سایت های دیگری حضور دارند، مهم این است که از اعضای سینما کلاسیک هستند و حق دارند که باشند، فعالیت کنند، تعریف کنند، انتقاد کنند، نظر بدهند، ناراحت شوند، استقبال کنند و ... اما توهین و بی احترامی به شخصیت افراد مطلقا ممنوع است.



RE: چشم انتظار ...... یاد یاران - منصور - ۱۵-۱-۱۳۹۵ ۱۰:۵۹ عصر

هایدی عزیز کسی در اینجا به زاپاتای عزیز توهین نکرد (و اگر صحبتهائی شد ، پس از رفتن ایشان بود و دلیل رفتن ایشان توهین نبود). حتی آی دی ایشان در اینجا بسته هم نشد و باز است و هرلحظه میتوانند باشند. ایشان خود به شخص من درخصوص بیوگرافی مرحوم فریبرز صالح توهین کردند و بدون مطالعه منابع (حتی کتاب تاریخچه دوبله و ذیل بیوگرافی مرحوم صالح ، نوشته همشهری خودشان و همجنین کتاب بیوگرافی هنرمندان سینمای ایران نوشته غلام حیدری) و صرفا با استناد با خاطرات مرحوم شکیبائی ما را روسیاه نامیدند که جوابی هم به ایشان داده نشد تا شاید خود به واقعیت ها برسند... ایشان تا وقتی اینجا بودند همت خود را روی قرار دادن بریده روزنامه های قدیمی گذاشته بودند و بعضا یک عکس را چندین بار آپلود میکردند و همین کار ایشان باعث کاهش حجم آپلود سنتر شد. اگر این کار کار پسندیده ایست چرا در سایتی که الان حضور دارند چنین کاری نمیکنند؟ ما ایشان را مسئول روابط عمومی سینماکلاسیک کردیم به این امید که همت خود را روی جذب کاربران مستعد از سایتهای دیگر معطوف کنند و با توجه حرفه ایشان در ارتباط با روزنامه نگاری و مطبوعات ، در انتشار مصاحبه های سایت در سایر رسانه ها تلاش کنند. ایشان بعنوان مسئول روابط عمومی نه تنها در مدت حضور خود در هیچکدام از این بخشها اقدامی نکرند  بلکه به محض خروج از این محفل ، مصاحبه های ما را بدوی و باسمه ای نامیدند و طوری فریاد وااسفا (آنهم صرفا در تذکر ساده بروبیکر عزیز که حجم آپلودسنتر در حال پر شدن است و نیاز به کمک شما دارد) سر دادند و ما را تنها گذاشتند و به جائی برگشتند که معلوم نیست در آنجا برای چه قشری از کاربران (که هیچکدام علاقه ای به دوبله ندارند)در حال حاضر می نویسند !

منظور من از این توضیحات ناراحت کردن مجدد ایشان نیست. یادآوری نوع برخورد ایشان باماست که سالهاست رفیق شفیق یکدیگریم. کرمانی های عزیز انسانهایی وارسته و مهربان و هنرمند و به شدت احساساتی هستند . من به شخصه خاک پای ایشان و همه کرمانیها هستم . سعادت یار بود در ایام نوروز در کرمان (و البته یزد) بودم. مایل بودم با زاپاتای عزیز دیدار کنم و حتی با ایشان به باغ شاهزاده ماهان برویم که با توجه به قهر ایشان از ما و نداشتن هیچ شماره تلفنی این امر میسر نشد. هدف اصلی از چنین محافلی ایجاد و تقویت دوستیها و رفاقت هاست و همین ها هم برای ما در این دنیا ماندگار است. اگر ایشان از شخص من دلخوری دارند به شخصه عذرخواهی میکنم و روی من یک نفر برای بازگشت ایشان به سینماکلاسیک باز است و امیدوارم سال جدید سال آشتی ها و افزایش صمیمت ها باشد.

خروج آمادئوس عزیز برای من جای تعجب داشت. ایشان یکی از بهترین کاربران نت در مبحث ترجمه هستند و میدانم در سایتی که بدانجا بازگشته اند کسی از اطلاعات وسیع ایشان در ادبیات سودی نخواهد برد. اگر ایشان بر سر من منت گذارند بر قدر خود افزوده اند و اگر صحبتی شده است که از من یا دوستان رنجیده اند امیدوارم بر من ببخشند و ایشان هم بازگردند. ایشان هم روی چشم همه ما جای دارند.

بانوی پرشیای عزیز هم همراه بوگی گرامی باز خواهند گشت. ایشان همیشه به من لطف داشته اند و در رده کاربران ممتاز در عالم نت در ادبیات کلاسیک و ترجمه کتاب هستند.

همینجا از سایر دوستانی که با ما سابقه دیرینه رفاقت دارند میخواهم که در سال جدید کنار دوستان واقعی خود باشند و وقت خود را در کنار کاربران غیرواقعی با آی دی های مجازی در سایت مشابه تلف نکنند. اگر به دوبله علاقمندید ، اگر به سینمای کلاسیک علاقه دارید اگر حضور در کنار دوستان واقعی خود را بر هرچیزی ترجیح میدهید روی ما به روی همه شما گشاده است. سال جدید سالی خوب و پربرکت برای سینماکلاسیک خواهد بود و آرزوی سعادت ، سلامت ، شادی و کامروائی و موفقیت همه شما آرزوی قلبی ماست.

همچنین از دوستان گرامی محمد ، ایرج ، زینال بندری ، سعید و لوهارپر دعوت به همبستگی و عشق به یکدیگر میکنم. باور کنید تشکر کردن از زحمت دوست خود در درج یک نوشته زحمت زیادی نیست. قبول داشتن دیگران (حتی اگر از ما کمتر باشند ، حتی اگر بلد نباشند ، حتی اگر در سطحی پائین تر باشند و حتی اگر رقیب باشند) یک حسن بزرگ در زندگی هر انسانی است. اصول اخلاقیات بشری همین است. بقول آن شاعر گرانمایه که : افتادگی آموز اگر طالب فیضی/ هرگز نخورد آب زمینی که بلند است ، همه ما چنان باید تلاش کنیم که با جمله ای ، با تشکر نکردنی ، با اخمی ، با اشارتی دلی را نشکنیم که موجبات قهر و دلشکستگی را فراهم کند. باور کنید دل شکستن راحت ترین و بی ارزشترین کار ممکن در این دنیای مادی است و دل ستاندن و دل شکسته را مرهم گذاشتن کاری بزرگ و پر ارج. با هم باشیم و با هم بخندیم و با هم بگوئیم. اینجا خانه همه ماست. هیچ کس بابت یک عذرخواهی کوچک نمیشود. هیچ کس بابت ببخشید گفتن ضرر نکرده است. اینها بر قدر گوینده خواهد افزود...این پنج نفر نوابغ درج دایره المعارف دوبله در کل نت هستند. بدون هیچ شک و شبهه ای. و خوشحالیم که همه آنها اینجایند. دایره المعارفی که با زحمت فوق العاده شما در حال شکل گیری است یک مرجع تاریخی برای تاریخ دوبلاژ در ایران خواهد بود. به شخصه از رابرت میچم عزیز که مدتی است خود را از این جمع فوق العاده کنار کشیده اند گله دارم و اگر ایشان هم رنجشی از کسی یا از شخص من دارند امیدوارم به میمنت این ایام و آغاز سال نو دل خود را صاف کنند و به این جمع بازگشته تلاش خود را افرایش دهند . ایشان هم یکی از نوابغ دایره المعارف هستند و عزیز و گرانقدر.
 
فرانکنشتاین حکایتی پیچیده دارد. من جز خوبی از ایشان ندیدم. از علاقمندان واقعی سینما و از دست و دل بازترین کسانی است که شما میتوانید در نت و حتی درعالم واقع پیدا کنید. بی غل و غش. مهربان و یک مدیر واقعی. رازمیک عزیز اگر شما پشت سر من صحبتی کرده اید حلالتان کردم و انتظار دارم شما هم ما را حلال کنید. اینقدر که بیاد شما هستم شاید بیاد کس دیگری نباشم. آیا شما هم بیاد ما هستید؟

یکی از نوابغ مهر و آشتی بتمن است. وقتی سینماکلاسیک افتتاح شد انتظار داشتم با توجه به ارادتی که بهم داریم یکی از اولین ها در اینجا ایشان باشد. اما نیامدند. با وجودیکه همواره بشکل خصوصی صحبتهای مرا تایید کرده اند اما در عمل با نیاوردن نام بتمن در اینجا ما را قابل ندانستند. ما نگفتیم شما با آمدن خود در اینجا در آنجا هم نباشید. اما به همین هم رضایت ندادند. ایشان وابسته هیچ جناحی و کسی نیستند و همواره سعی کرده اند دل همه را شاد کنند. به شخصه دوست دارم بتمن عزیز کنار من باشد. با همان نام اصلی خود و با نوشته های سرشار از احساسات و هنری اش.

دیر زمانی نیست که یکی از بهترین ها از من با یک کلمه رنجید. وقتی با یکی از خانمها از در بحث درامدیم من کلمه ای به اسکورپان شیردل عزیز گفتم که میدانم مرا نبخشیده اند. ایشان آنقدر متانت طبع دارند که در پاسخ من هیچ نگفتند. همین برای شرمندگی من کافی بود. از اسکورپان عزیز طلب حلالیت میکنم و از کاربری که سالها  با بهترین نوشته های خود ما را در معلومات خود شریک کرد و اینروزها در سکوت خودخواسته بسر می برد میخواهم که با ما باشند. جائی باشند که یاد ایشان برای همه خاطره است. برای کسانی که سالها با ایشان بوده اند. اگر قابل میدانند قدمشان روی چشم من است و اگر نمیدانند اقلا مرا حلال کنند.

یکی از کاربران خوب که متاسفانه دیرهنگام با ایشان آشنا شدم هانیبال است. کاربری با معلومات که سینما و هنر را با ریاضیات (که از رشته تحصیلی و علاقه اوست) پیوندی عجیب داد. نبوغ ایشان همواره مورد تمجید من و سایر دوستان بوده و هست. اگر تمایل دارند پیش ما باشند من با روی گشاده آماده استقبال از ایشان هستم

از دوستان قدیمی من Ario و ژیواگو هستند. امیدوارم که در سال جدید این هر دو عزیز را کنار خود ببینم چون از نوابغ بخش دوبله هستند که مدتهاست در سکوت بسر می برند.

بهزاد ستوده عزیز هم یکی از یاران ماست که امیدوارم در سال جدید بجای گشت و گذار در فیس و شبکه های بی دروپیکر ، ما را قابل بدانند و قعالیت خود را در اینجا متمرکز کنند.

دوستان خوب و بزرگواری چون اسپونز ، جیسون بورن ، پدرام ، برت گوردون، سید رضوی ، جان اسنو ، اکتورز ،بولیت ، رهگذر بی نشان ، صادق کرده ، سارا ، مریم ، شهرزاد ، هایدی ، هانا اشمیت ، سارتانا ، سید رسول ، بن وید و دیگرانی که نامشان ممکن است در خاطرم نباشد میخواهم فعالیت خود را پیش از پیش نمایند. بدون شک تک تک ما چون موجی هستیم که وجود ما به حرکت ما منوط است. و حرکت ما در چنین محافلی با نوشتن و اشتراک معلومات میسر میشود .



 

 

 


RE: چشم انتظار ...... یاد یاران - زاپاتا - ۲۰-۱-۱۳۹۵ ۰۲:۰۶ عصر

سرکارخانم هایدی ، با سپاس فراوان از اینکه بیاد بنده هستین ،قبلا هم در ایمیلی که ارسال کردید من را بسیار شرمنده این همه مهربانی خود کردید.از اینکه یاران قدیم را فراموش نمی کنید و به شکلی زیبا ،گذشته های نه چندان دور را یادآور میشین بسیار مسرورم . اینگونه مهربانی ها همیشه در یادها می ماند و با گذشت زمان فراموش نخواهد شد. همانگونه که من هم دوستانم را فراموش نخواهم کرد . شاید مدتهاست که به انجمن سر نزدم ،اما اگر گاهی هم آمده ام ،دلم هوای دوستانی را کرده که با دیدن نامشان ،می دانم که در صحت و سلامتند و همین برایم لذت بخش است . وقتی میبینم خانم سارا با تلاشی قابل تحسین پیج اینستاگرامی انجمن را اداره می کند و -معمولا جزء عادات روزانه ام هست که به آن سر بزنم و لذت ببرم -نشان می دهد که دوستانم برایم مهم هستند .
من حتی در کافه هم خیلی فعال نیستم و گهگاهی بر خلاف اساس نامه قلبی و قبلی ام ! که با کپی کردن مخالف بودم ، مطالب و یا مصاحبه هایی را که شاید ممکن است از نظر دوستان دور افتاده باشد مجددا در آنجا نقل می کنم.قبلا در کافه هم نوشتم که شبکه های اجتماعی جوروواجوری که وجود دارد باعث شده که بی واسطه به علاقه هایمان برسیم و از موهبت وجود آنها لذت فراوان ببریم . وقتی که می شود با هنرمندان عالم دوبله مستقیم وارد بحث شد و از خود آنها احوالشان را جویا شد ، نشان می دهد که باید این تغییرات را قبول کرد.
هرچند که من هنوز مثلا از مدافعان مطالعه کاغذی هستم و هیچ چیز برای من جایگزین بوی کاغذ و چاپ نخواهد شد ،اما سایتها و شبکه های مجازی هم شیرینی های خود را دارد. این همه مقدمه چینی کردم که بگویم مدتهاست به اختصارنویسی عادت کرده ام و مجال کمتری برای نوشتن های طولانی دارم . گاهی که به نوشته هایم در آرشیو کافه نگاه می کنم باورم نمیشود که اینهمه پرچانگی کرده و آسمان به ریسمان بافته باشم !از اینکه دوستان من را تحمل کرده ام در دل تحسینشان می کنم ...
من اکنون نه از مدیریت انجمن و نه کافه گلایه ای دارم ونه از برخی از دوستانم ، شاید یک رنجیدگی خاطر و سوء تفاهماتی بوده که با تدبیر و در زمان خودش قابل حل بوده و الان هم با گذشت زمان حل شده است .
مهم تغییر نگاه و مسیری است که ناخواسته بوجود می آید و در پایان هم نتایجش دلپذیر و زیباست . من هیچگاه دوستان انجمن و کافه را از هم جدا نمی دانم و تا وقتی موتورهای آرشیو هر دو جا فعال باشد و نوشته های دوستان را بتوان خواند این دوگانگی معنایی نخواهد داشت . هنوز هم نوشته های جناب بروبیکر ، منصور و سایر دوستان دیگر وجود دارد و خواندنی است . اگر چشمهایمان را بر ظاهر هر دو جا ببندیم و فقط مطالب را بخوانیم خواهیم دید که یک مکان است ،با همان سلیقه هاو عشقها و علائق مشترک... بسیاری از دوستان دو مکان ، باهم همچنان دوست هستند و مراوده های خود را حفظ کرده اند.
اما اگر زاپاتا در انجمن نیست اما دوستانش برایش قابل احترام و عزیزند. منصورگرامی هم گویا عید امسال در کرمان بودند که اگر می دانستم حتما و حتما در کنارشان بودم و علاوه بر دیدار از کرمان ،یک مناظره پروپیمان دوبله ای هم راه می انداختیم و برای دوستان انجمن و کافه هم منتشر می کردیم . انشاا... سالهای آینده ، البته اگر عمری باشد...
امیدوارم سال جدید برای تمامی دوستانم ،سالی پر از موفقیت باشد و به آن چیزیهایی که آرزو دارند برسند...
با سپاس فراوان
زاپاتا












 

 

 

 


RE: چشم انتظار ...... یاد یاران - اسپونز - ۱۳-۲-۱۳۹۵ ۰۴:۱۲ عصر

مدتی است که از دوست عزیز، بوگی، خبری نیست. امیدوارم در هرجا که هستند سلامت باشند و دوباره  شاهد حضورش در انجمن با ارسال های پربارشان در تقویم سینما کلاسیک باشیم.


RE: چشم انتظار ...... یاد یاران - سناتور - ۱۳-۲-۱۳۹۵ ۰۷:۴۰ عصر

این ایمیل جناب فرانکشتاین هست.

razmikt@yahoo.com


RE: چشم انتظار ...... یاد یاران - اسپونز - ۱-۵-۱۳۹۵ ۱۲:۴۲ صبح

حدود یک هفته است که منصور و بروبیکر عزیز به انجمن سر نزده و ما را از نوشته های پربارشان محروم کرده اند. امیدوارم هرجا که هستند در صحت و سلامت بوده و بزودی ایشان را در جمعمان ببینم.

با آرزوی بهروزی برای همه دوستان
 

 


RE: چشم انتظار ...... یاد یاران - منصور - ۲-۵-۱۳۹۵ ۰۶:۴۵ عصر

(۱-۵-۱۳۹۵ ۱۲:۴۲ صبح)'اسپونز' نوشته شده توسط:  حدود یک هفته است که منصور و بروبیکر عزیز به انجمن سر نزده و ما را از نوشته های پربارشان محروم کرده اند. امیدوارم هرجا که هستند در صحت و سلامت بوده و بزودی ایشان را در جمعمان ببینم.

با آرزوی بهروزی برای همه دوستان
 

 

 
سلام و تشکر از همه دوستانی (مثل شما اسپونز گرامی) که بودن یا نبودن کسی برای آنها اهمیت دارد و تشکر ویژه هم از کسانی که بود و نبود کسی برای آنها اهمیت ندارد.
من هفته گذشته در ماموریت کلاسهای آموزشی مرتبط با کار بودم و نتوانستم خدمت دوستان باشم.



 


RE: چشم انتظار ...... یاد یاران - رهگذر بی نشان - ۶-۵-۱۳۹۵ ۰۸:۳۱ صبح

طی تماسی که بنده از طیق پیامک با جناب بروبیکر داشتم ایشان از سلامت خود خبر داده و گفتند بنا به دلایل شخصی بسیار گرفتار هستند و دلیل غیبت ایشان همین بوده و خوشبختانه جای نگرانی وجود ندارد....
به امید دیدار مجدد همه دوستان!
 


RE: چشم انتظار ...... یاد یاران - اکتورز - ۲۶-۵-۱۳۹۵ ۰۲:۱۸ صبح

با گذشت دو ماه از آخرین باری که بانوی گرامی پرشیا آنلاین بوده اند ، اکنون مناسب میدانم که اگر از دوستان کسی با ایشان خارج از انجمن در ارتباط است سریعا اقدام نماید تا ما نیز از احوالات ایشان با خبر شویم .
خانم پرشیا از بهترین دوستان انجمن هستند با دانش و تواضع ستودنی .


پرشیای عزیز چشم انتظار حضور مجدد شما در کنار دوستان هستم .


ارادتمند ، ناصر .


RE: چشم انتظار ...... یاد یاران - منصور - ۴-۱۲-۱۳۹۵ ۰۹:۵۲ صبح

روزگارست آنکه گه عزت دهد گه خوار دارد
چرخ بازیگر از این بازیچه ها بسیار دارد
مِهر اگر آرد ، بسی بیجا و بی هنگام آرد
قهر اگر آرد ، بسی ناساز و بی هنجار دارد

(قائم مقام فراهانی)

من ابتدا برای دوستان و سروران عزیزی که با تمام ناملایمات روزگار و آدمهای روزگار به سینماکلاسیک سر میزنند و بازهم اینجا را خانه خود میدانند آرزوی سعادت ، سلامت و موفقیت در تمام مراحل زندگی را دارم . وقتی نام دوستان را که سالها با آنها (حتی بشکل مجازی ) دم خور بوده ایم ، با آنها خندیده ایم ، با آنها اندوهگین شده ایم ، با آنها رفته ایم و گاه برگشته ایم ، قهر کرده ایم ، اخم کرده ایم و نوشته ایم و خوانده ایم در ذیل سینماکلاسیک می بینم شادم چون اولین وجهه مثبت این شادی ایسنت که این دوستان سالمند و سلامتی نعمت بزرگی است.

کلید افتتاح محفل سینماکلاسیک را در 4 مهر 1394 (دقیقا 485 روز قبل) با دوست گرامی بروبیکر زدیم. بروبیکر بواسطه تجسس های دو دوتا چهارتای یکی از تازه واردین ریاضی دان عاشق سینمای کافه کلاسیک، متهم به آی دی سازی شده بود. اینکه در آنجا چرا این ریاضی دان نابغه از خیل آنهمه کاربر که هرکدام چندین آی دی داشتند یکراست بسراغ بروبیکر رفته بود بماند. اما اینکه منی که در آنجا کسی با من کاری نداشت دنبال بروبیکر راه افتادم و همین سیرالعباد الی المعاد منجر به تبدیل سر پرموی من به یک جمجمه بی گوشت و پوست در آنجا شد ، و اینجا هم سرم را عده ای کچل تر کردند یادگاری است که در این گنبد دوار بماند. به یکباره تمام کابران محترم و محترمه کافه که تا دیروز مرا مورد تفقد قرار میدادند با من بد شدند و حتی جواب سلامم را هم ندادند. ماند عده ای یار شفیق و عزیز و نازنین که با ما به این محفل آمدند. دوستان خوبی چون :
  • رهگذر بی نشان (که نه رهگذر بود و نه بی نشان . صاحب خانه بود و با نشان)
  • جیسون بورن ( که از آنسوی آبها دلش با ما می تپید و دستان گرمش در دستان ما بوده و هست )
  • محمد ( که آنقدر عالم و دلنازک و مهربان است که من شرمنده خودش و مرامش همیشه بوده ام و هستم)
  • پدرام ( که در عین کم سن و سال بودن ، متانت و درک و فهمش به پیرهای ادیب می ماند)
  • رابرت میچم ( یاری بی حاشیه ، بی منت ، بی تکلف و آگاه و مطلع)
  • اسپونز ( که هنوز که هنوز است قرار است چند دندان خراب مرا به مدد تجربه دندانپزشک بودنش درست کند )
  • ایرج ( که وفایش به محمد بیشتر از وفایش به هرکس دیگری بود درحالیکه یاد و خاطرش در دل ما همیشه به نیکی زنده است)
  • اکتورز ( که خود را یک عمر شاگرد ما میدانست اما در نهایت بواقع آنقدر بزرگ و متین شد که من در جایگاه شاگردی او قرار گرفتم).
  • پرشیا ( که یک خودساخته ادیب بوده و هست و حکایت صبرش حکایت صبر عیسای ناصری است. هم در زندگی شخصی و هم مجازی)
  • بن وید ( که مهرش و مهارتش در تشخیص صداها و ادبش درس عبرتی است )
  • واتسون ( که بی حاشیه بود و پرغاشیه. مهربان و متواضع)
  • لوهارپر ( که دوستی مظلوم و دوست داشتنی که صداقت و صفایش همیشه همراه اوست)
  • بولیت ( که عشق سینما بود و موسیقی. دل بود و کار. دلدار بود و دلنشین)
  • سناتور ( که در فیلم دیدن سناتور بود و تک. در محبت آدمیرال بود و تک پر)
  • جان اسنو ( که با شمشیر پنجه بلند والریائی اش بجای کشتن وایت واکرها ، دل ما را مسحور صفا و صداقتش کرد)
  • آمادئوس ( که خودش میداند چقدر دوستش دارم و چقدر بر علمش در ادب و ترجمه اجر مینهم و غریب رفتنش مرا به واقع سوزاند)
  • بهزاد ستوده ( که در عین غرور آنقدر دوست داشتنی و باوفاست که همیشه بیاد تک تک ماست در آنسوی زاینده رود)
  • (بقیه را اگر نام نبردم بخاطر جدید بودنشان بود نه اینکه مهری بر از آنها نداشته باشیم)
 در این میان دوستانی هم بوده و هستند که از من رنجیده خاطرتند. که حتما در اینگونه موارد مقصر من بوده و هستم. حتما. کسانی چون:
  • زاپاتا (دوستی قدیمی که علمش و خودش همواره مورد احترام من بوده و هست. همان نمام ها و سخن چینان گاه مرا از دست زاپاتا و گاه او را از دست من عصبی و دلخسته کرده اند. از من پیش او بد گفته اند و از او پیش من. عیبهای داشته و نداشته او را پیش من شمرده اند و عیبهای مرا پیش او. و نتیجه اینکه بدون آنکه ما حتی شماره تلفن هم را در این سالهای طولانی داشته باشیم و حتی کلمه ای باهم درد دلی واقعی کرده باشیم ، از هم دور و غریب با ذهنیاتی که دیگران از ما پیش هم ترسیم کرده اند مانده ایم. هرگاه در جمع ، من سعی در برطرف کردن این سوتفاهما کردم بلافاصله سروکله همان نمام ها پیدا شد تا اجازه ندهند سو تفاهما به حسن تفاهم ها تبدیل شود)
  • زینال بندری ( که علمش را همواره ستوده ام. و ادب و صبرش را . و حتی بی حاشیه بودنش را. در این مدت شاید من مقصر بودم که با رفتاری نادرست - که اعتراف به آن میکنم و میدانم که اعتراف به گناه خود یک امتیاز است تا نقص - باعث رنجیده خاطر شدن زینال عزیز که خیلی دوست داشتم و دارم که روزی شماره تلفنش را داشته باشم و باهم ترکی صحبت کنیم تا بداند که چقدر دلهای ما بهم نزدیک است. زینال بندری دوستی بسیار حساس است مصداق شعر سهراب سپهری که : بسراغ من اگر می آئید نرم وآهسته بیائید ، مبادا که ترک بردارد چینی نازک تنهائی من . و من مقصر بودم که با تنهائی او نرم و آهسته مدارا نکردم نه او. او هرگز پشت سرم صحبتی نکرد . هرگز به من سخنی بد نگفت. هرگز مرا متهم نکرد. اگر گاهی عصبی شد و چیزی گفت یا به تحریک کسی بود یا سوتفاهم بود یا برای اصلاح و دلسوزی نقد میکرد و یا بخاطر خطای داشته و نداشته من یا بروبیکر بر ما جوشید. هدفش اصلاح بود تا تخریب و سرزدن هر روزه اش گواه این مدعاست. زحمتی که او روی دایره المعارف ها و بخصوص روی فهرست برداری و لینک دهی فیلمها کرد چیزی نیست که براحتی و با چند ابرو بالا انداختنش از یاد برود. او بی ادعاترین - اقلا پیش من - بود و هست)

هنر را به بازی گرفتن خطاست
هنرها روی پرده ی سینماست
تو گر پرده جهل را بردری
هنرها به چشم خرد بنگری
اگرچه عقب مانده کشورند
هنرمند مردان نه بازیگرند
وظیفه مرا بازی ار بوده است
عمل کرده وجدانم آسوده است
ز بازی مرا نیست ننگی و عار
چه کردی تو ، بازیگر کهنه کار
جز از پاکی دل چو بازی نبود
نصیبم بجز پاکبازی نبود
وگر باورت نیست این حرف راست
تهی دستی ام شاهد مدعاست
چو بازیم از روی جانبازی است
به هر بازی من سرافرازی است
بود حقه بازی چون در کار تو
عجب نیست گرم است بازار تو
رخ خود بپوشد به مکر و حِیَل
پس پرده بازیگر بد عمل
مرا کار بر پرده ی سینماست
نه چون تو پس پرده مکر و ریاست


(عبدالحسین سپنتا)