انجمن سینما کلاسیک
کافه کوچینی - نسخه‌ی قابل چاپ

+- انجمن سینما کلاسیک (http://cinemaclassic.ir)
+-- انجمن: گیشه سینما (/Forum-%DA%AF%DB%8C%D8%B4%D9%87-%D8%B3%DB%8C%D9%86%D9%85%D8%A7)
+--- انجمن: تالار گفتگوهای عمومی (/Forum-%D8%AA%D8%A7%D9%84%D8%A7%D8%B1-%DA%AF%D9%81%D8%AA%DA%AF%D9%88%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D8%B9%D9%85%D9%88%D9%85%DB%8C)
+--- موضوع: کافه کوچینی (/Thread-%DA%A9%D8%A7%D9%81%D9%87-%DA%A9%D9%88%DA%86%DB%8C%D9%86%DB%8C)

صفحه‌ها: 1 2


کافه کوچینی - برادران لومیر - ۳۰-۶-۱۳۹۴ ۰۸:۲۸ عصر

در این کافه همه دعوتند
اینجا محفلی ست تا کاربران فارغ از سختی های زندگی دور یک میز بنشینند ، یک استکان چای داغ بنوشند و از احوالات یکدیگر آگاه شوند. هر وقت از قدم زدن در سالنهای سینما خسته شدید ، جهت استراحت به این کافه بیائید. اینجا همه با یکدیگر دوست هستند ......


RE: کافه کوچینی - اکتورز - ۱۷-۷-۱۳۹۴ ۰۴:۰۱ عصر

چقدر این کافه کوچینی جای دنج و آرومیه بخدا .
اینجا آدم از خوردن یه چای قندپهلو و پشت بندش یه پک عمیق سیگار لذت میبره .
اینجا همه سر به یه جناح هستن و کسی متفق و یا متحد نشده که دیگری رو سربه نیست کنه .
جون داداش اینجا خیلی باصفاست و مال نشستن و مطالعه کردنه .
دم بچهای سینما کلاسیک گرم که آشویس رو به گلستان آباد کردن تا سایهء مرگ دیگه رو سر کسی نباشه .
اینجا همه چه با صدای بلند و چه در گوشی یه جمله رو به هم میگن : خوشحالم که میشناسمت رفیق ، تا باشی منم هستم .

[تصویر: 14443937971.jpg]


RE: کافه کوچینی - کاربر حذف شده11 - ۲۹-۸-۱۳۹۴ ۰۱:۱۶ صبح

بعد از مدتها احساس رخوت و دلزدگی ...
دوباره امشب ، منم و ...
یه موسیقی بی نظیر از شوبرت و ...
یه محیط تازه با دوستای قدیمی ...
حس میکنم بعد از مدتها دوری به خونه برگشتم ...
نمیدونم از آخرین پست رسمیم چقدر میگذشت . دیگه دست و دلم به نوشتن نمی رفت . اما مثل اینکه از نو میشه اینجا نوشت و دلگرم بود به اینکه هستند دوستان مهربونی که بود و نبودت براشون فرق میکنه ...
 و این یعنی درک جریان آروم و مداوم زندگی ...

تو این شب پاییزی پیشنهاد میکنم  این موسیقی زیبا رو که پرشیا عزیز در اینجا مفصل ازشون صحبت کردن از دست ندید .
http://cinemaclassic.ir/showthread.php?tid=45&pid=85#pid85

با احترام هانا
شبتون آروم و پرستاره


RE: کافه کوچینی - کاربر حذف شده11 - ۳-۹-۱۳۹۴ ۱۲:۱۶ صبح

من کسانی رو که بدون موسیقی زندگی میکنن هیچ نمیفهمم  
زندگی بدون موسیقی مثل زندگی بدون هوا دست کم برای من غیر ممکنه[تصویر: angel.gif]
الان دارم یه قطعه بی نظیر از موسیقی متن سریال جنگ سرد رو گوش میدم که انقدر منو از خود بیخود کرد که در این شب دلگیر به سرم زد از این حس بی نظیر برای دوستان ندیدم بنویسم .
این درحالیه که بعد از مدتها یه گوش هندزفریم که همیشه پزشو به همه میدادم امشب مرخص شده و من تنها با یه گوش دارم از این موسیقی محشر لذت میبرم

وقتی این سریال پخش میشد من خیلی کوچیک بودم و موسیقیش هیچ یادم نبود . اما یکی دوتا سکانس محشرش هنوز که هنوز خاطرم هست . چون بر اساس برداشت بچگیم مینویسم شاید اشتباه فهمیده باشم اما یکی از اون جاهاش که خیلی برام جالب بود صحنه ایه که اون افسر روسیه با یه خانوم دیگه که فکر کنم اونم جاسوس بود ادای زن وشوهر در میارن آقا از خانومه میخواست دکمه سرآستینشو درست کنه . اگه اشتباه کردم ببخشید چون زیادم حافظه قوی ندارم .

شبتون آروم و دلنشین
هانا


RE: کافه کوچینی - زاپاتا - ۸-۹-۱۳۹۴ ۰۱:۵۴ عصر

یک تقدیر و تشکر دیرهنگام از دو دوست دوبله شناس و فعال دایره المعارف دوبله فیلمهای خارجی و فارسی آقایان زینال بندری و سعید گرامی.
تلاش شما دوستان گرامی برایم بسیار گرانبهاست . همچنین حضور فعال بانوان گرانمایه انجمن، خانم ها هایدی ، سارا و هانا اشمیت گرامی که حضورشان بسیار مغتنم است .
از روز گذشته که تلاش و همت دوستان دایره المعارف را دیدم ، از این ماراتن نفسگیر لذت بسیار بردم و احساس کردم جوانی بنده به دوران میانسالی رسیده و باید در برابر این همه شور و عشق وافر دوستان اعلام بازنشستگی کنم ! . بهرحال از شوخی گذشته تمامی دوستان چه آنهایی که نام بردم و چه نبردم هریک جایگاه ویژه ای در انجمن دارند که گاهی نبودنشان واقعا احساس می شود.
همت در خور تقدیر بروبیکر عزیز در راه اندازی این محفل دوستانه و هنری در یاد و خاطر بنده و سایر دوستان خواهد ماند.



RE: کافه کوچینی - اکتورز - ۱۵-۹-۱۳۹۴ ۱۱:۵۳ عصر

وقتی دوستی ها اینقدر نزدیک میشه .
امروز پانزدهم آذر بود .
نصف شب یکی از دوستام به موبایلم زنگ زد ولی نتونستم جواب بدم و در حالت خواب و بیداری زدم رو سکوت .
وقتی صبح کلهء سحر بیدار شدم دو مورد توجهم رو جلب کرد . یکی پیام دوستم و دومی برف زیادی که باریده بود .
حدود ساعت 7 و نیم 8 دوست دیگری با فاصلهء فرسنگها و در شرایطی که هیچ گاه همدیگر رو از نزدیک ندیدیم به فیس بوکم پیامی فرستاد .
این یکی بیشتر خوشحالم کرد .
دوست اولم ( سیروان یا به قول خودم سیر1 ) ترانه سرا ، آهنگساز ، دوبلور و خواننده / یک دنیا ماچ و تبریک اس ام اس کرده بود و همین بعداز ظهرم همدیگر رو دیدیم و تو جمع هم دوباره این موضوع تکرار شد ( خب بهرحال چون نزدیکه زیاد سورپرایز کننده نبود برام ) .
اما دوست دوم ، کسی که قبل از اعضای خانواده پیام تبریکش رسید ، مردی از اهواز ، هنرمندی بزرگ ، آهنگساز ، ستاره شناس ، بولیت ، داداش ارشاد عزیزم .
یک علاقه ، چند هنر در یک محفل دوستانه کاربرانش را تا حدی به هم نزدیک میکند که گاهآ از اعضای نزدیک خانواده بهت نزدیکترند و در پانزدهم آذر قبل از همه تولدت را تبریک میگویند.
امروز تولدم بود .
دیگر حرفی برای گفتن نیست .
29 و ... .


RE: کافه کوچینی - اکتورز - ۲۶-۹-۱۳۹۴ ۱۰:۰۷ عصر

اطلاعیه ، پیشنهاد :
برای اهل هنر شبها یک جو خاصی داره.
نمیدونم چه حکمتیه اما من شخصآ بیشتر داستان هام رو نصف شبا نوشتم .
بهترین آثار سینمارو تو ساعات شب دیدم و کلی شبای خوبی که تنها قدم زدم و سیگار دود کردم .
تو این شبای خدا ییه شب هستش که از همه شبای دیگه طولانی تره ، اونم اسمش یلداست .
حالا یلدا نزدیکه ، همش ، سه چار شب فاصله شه .
برایساکنین سینما کلاسیک هم حتما این شب یه لطف و خاطره و ارزشی داره قطع به یقین .
الان داداش کوچیکتون اینجا و اینجوری ازتون میخواد واسه شب قشنگ یلدا هرچی به نظرتون میاد بنویسید ، حتی یه جمله یا یه تصویر که حستون رو انتقال بده .
خیلی خوشحال میشم که یلدارو دور هم باشیم ، منتظرتونم رفقا .
شعارای من : اینجا خونهء خودمونه ، رفیق تا باشی منم هستم .


RE: کافه کوچینی - بولیت - ۲۷-۹-۱۳۹۴ ۱۰:۵۳ صبح

دوست عزیز جناب ناصر  برادر عزیز

جنابعالی انسان بزرگواری هستی  ...چرا؟

چون 

1- این جنابعالی بودی که پیشنهاد دوستی رو در فضای ف ی س ب و ک  برای من ارسال کردی

2- شما بودی که خبر از تولد و پیدایش این مکان دوست داشتنی (سینما کلاسیک) دادی و بر بنده منت گذاشتی و من رو به اینجا دعوت کردی. کسی نمیدونه  شاید من هیچوقت اینجا رو پیدا نمیکردم و از هنر و دانش دوستانی مثل جنابعالی و دیگران بزرگان کافه محروم میشدم.

پس این تبریک خشک و خالی کمترین تلاش من برای جبران محبتهای جنابعالی می باشد

(در ضمن لطفن اون کار نیمه تمام کافه رو به اتمام برسون برادر.....[تصویر: biggrin.gif] )
باتشکر       بولیت [تصویر: shy.gif]


RE: کافه کوچینی - اسپونز - ۵-۱۰-۱۳۹۴ ۱۰:۰۱ صبح

این مطلب را آماده کرده بودم، بعد دیدم بروبیکر عزیز جان مطلب را در اینجا ادا نموده:


http://cinemaclassic.ir/showthread.php?tid=17&pid=1771#pid1771


ولی به هر حال نظرم را برای دوستانم می نویسم:

روز اول که پا به اینجا گذاشتم این مطالب زیبا را خواندم و بسیار لذت بردم. منصور عزیز نوشته:

همه دوستان به نوعی صاحبان سهام سینماکلاسیک هستند. اینجا خانه همه ماست و کسی در اوج یا حضیض نیست. اینجا همه صاحب خانه هستند. کسی اینجا نباید احساس غربت کند. اگر یک روز یکی از دوستان نباشد نگران او خواهیم شد و از بودنش شاد و سرزنده ایم. از اینکه بنویسد به خود می بالیم و هرگاه دلخسته باشد جویای احوالش هستیم. همه.در شادیها و غمهایش شریکیم و اگر مساعدت معنوی یا حتی مالی نیاز داشت همراه او هستیم. همه باهم. درست مانند اعضای یک خانواده. سرخوشیم از اینکه خداوند توفیق بودن در کنار کسانی را به تک تک ما ارزانی داشته است که وقت خود را به این سایت اختصاص میدهند و چه چیزی گرانبهاتر از وقت آدمی


و بروبیکر گرامی گفته:
در خصوص کافه کلاسیک شخصا ترجیح می دهم دوستان وقت با ارزش خود را صرف مسائلی که ممکن است بعدها در آنجا نقل گردد و موجب تنش شود ننمایند. فقط در یک کلام خواستم به دوستان بگویم هرگز قصد رقابت و یا تخریب نداریم. اگر چنین فضایی را برای جمع کردن دوستان بدور هم ایجاد نمودیم صرفا علاقه مشترکمان به دوبله و سینمای کلاسیک بود.


اینجا متعلق به همه ماست و طبعا نظرات ما هم از دید بینندگان سایت، منعکس کننده نظر همه خواهد بود. و این، اما وظیفه سنگین تری را بر دوش تمامی ما نهاده است. بینندگانی که به اینجا مراجعه می کنند انتظار برخورد با متون زیبا و وزین در شأن نام سینما کلاسیک را دارند.
روی سخنم به همه کاربران فهیم سینما کلاسیک است. از خودم بگیرید تا کاربران و مدیران محترم. مطمئنا همه ما در دوران زندگی با ناملایمات و حتی ظلم روبرو شده ایم. این جبر زندگی است. عکس العمل اشخاص هم نسبت به این ناملایمات بسیار متفاوت است.
سروران گرامی. اینجا یک سایت فرهنگی است. آنچه که از همه ما انتظار می رود این است که مطالب و نوشته هایمان در خور نام سینما کلاسیک باشد  متأسفانه گاهی اوقات شاهد بکار بردن الفاظی هستیم که کنایه آمیز شخصیت افراد خاصی را مورد خطاب قرار می دهند. این کار به غیر از این که ذهنمان را فرسوده نموده و دیگران را از خود برنجانیم هیچ سودی برایمان ندارد.
به عنوان یک عضو کوچک تر جمع  عرض می کنم. بیایید هر آنچه قلب و ذهنمان را آزرده کرده در همانجا بگذاریم و در اینجا تمام تمرکزمان بر ارائه مطالب خوب و زیبا و مفید باشد.
تا این تاریخ فقط حدود سه ماه از تولد سینما کلاسیک می گذرد ولی اکنون سایت ما به یک مرجع خوب برای بسیاری از کاربران تبدیل شده است. تلاش کنیم تا این پیشرفت روز به روز با مطالب زیبای شما عزیزان با سرعت بیشتری ادامه داشته باشد. انشاءالله


RE: کافه کوچینی - سارا - ۵-۱۰-۱۳۹۴ ۰۷:۵۹ عصر

امروز زادروز بهرام بیضایی هست..استاد بی نظیری که بشدت به اثارش علاقمندم..چه فیلم باشه یا کتاب.
چندین سال پیش ...یک کتاب فروشی بود که همه کتابهای استاد رو داشت و هرهفته که راهم می افتاد سمت اونجا یک کتاب از نوشته های ایشون رو خریداری میکردم..جالب اینکه اون کتابفروشی تنها جایی بود که اثار استاد رو داشت. اما حیف که هنوز من همه اثار رو نخریده کتابفروشی جای دیگه ای نقل مکان کرد و من نتونستم ادرسی ازش پیدا کنم و تا هنوز تو حسرت اون کتابها موندم. درست همینجور که سالهاست تو حسرت ساخت یک فیلم از استاد بیضایی موندیم.

[تصویر: 14511467781.jpg]

سالروز تولد استاد خجسته و فرخنده باشه[تصویر: heart.gif]


RE: کافه کوچینی - واتسون - ۶-۱۰-۱۳۹۴ ۰۹:۱۴ صبح

سلام خدمت همه دوستان عزیزم
(این متن عینا" در سینما و کافه ارسال شده است)
نمی دانم چه باید گفت ای کاش زمان به عقب باز می گشت  و شاهد این دیالوگهای غم انگیز نبودم.
علت نوشتن این متن استیصالی است که به آن گرفتار شدم .همچون گربه ای که در کنجی گیر افتاده و راه عقب رفتن بیشتر را ندارد!
تمام عمرم دیر رسیدم همه بحران ها مثل جنگ  ،تورم عجیب غریب ،قبول شدن بدون سهمیه دردانشگاه ،استخدام بدون پارتی وسهمیه و .... می خورد وسط پیشانی ما و هم نسلان ما.نمی دانم ما هم جزو نسل سوخته ایم یا نه به هر حال هر چه بود من که فکر می کنم خیلی سوخته ایم.
در اوج همه مشکلاتم چند ماه پیش عضو کافه  شدم تا کمی آرامش پیدا کنم و به عشقم ،دوبلهبیشتر برسم.اما ظاهرا"باز هم دیر رسیده ام.دوباره خوردم وسط مشکلات عجیب و غریب .
بیانات دوستان هر دو طرف ماجرا را کامل خوانده ام و چند بار هم خوانده ام.امافکر می کنم می شد و می شود به خاطر خدا،دوستان ودوبله به راحتی از آن عبور کرد.البته  می دانم دو سوی ماجرا مسئله برایشان بغرنج شده و دیگر قابل حل شدن نیست.
اما چیزی که باعث شد بنده این متن را بنویسم  رفتن داستان به سمتی است که در نهایت باید یکی از دو انجمن را برای فعالیت انتخاب کرد.
فایده ای ندارد بگویم برایم غیر ممکن است، از دوستان و مدیران کافه ویا سینما دل بکنم ،عاشق همه عزیزانم هستم و نمی توانم .بنابراین تنها راهی که برایم  مانده ادامه عرض ارادت به دوستان است  تا روزی که یا بروبیکر عزیز بنده را از سینما اخراج کند و یا جناب سروان، روی سر ما اسکلتی ،چیزی، بگذارد.  
به هر حال هیچ  حرفی ،دعوایی،بحثی، مهر هیچ یک از دوستان را از دل من نمی برد.
تا چه پیش آید.

کوچک ترین ارادتمند همه دوستان کافه سینما 


RE: کافه کوچینی - برو بیکر - ۶-۱۰-۱۳۹۴ ۰۲:۳۴ عصر

واتسون عزیز
از قدیم گفته اند:


آن کس که بداند و بداند که بداند                 اسب شرف از  گنبد گردون بجهاند
 آن کس که بداند و نداند که بداند                بیدار کنیدش که بسی  خفته نماند
آن کس که نداند و بداند که نداند                 لنگان خرک خویش به منزل برساند
آن کس که نداند و نداند که نداند                  در   جهل   مرکب   ابدالدهر  بماند


اخیرا هم می گویند:

آنکس که بداند و بداند که بداند                      باید  برود  غاز به کنجی  بچراند
آنکس که بداند و نداند که بداند                      بهتر برود خویش به گوری بتپاند
آنکس که نداند و بداند که نداند                      با پارتی و پول خر  خویش  براند
آنکس که نداند و نداند که نداند                       بر پست  ریاست ابدالدهر بماند




این بحث در همینجا تمام است. دوستان فهیم خودشان قادرند تشخیص دهند که حقیقت چیست. بنده هم واتسون عزیز ، هیچوقت در شان و شخصیتم آن نیست که بالای سر آواتار دوستان اسکلت بگذارم. ما چیزی به اسم اخراج نداریم. تنها درخواستی بود که از دوستان کردم. شما مختارید عمل کنید یا عمل نکنید. هدف برهم زدن تمرکز ماست که از این پس پاسخشان خاموشیست. انچه مسلم است حداقل تکلیف دوستان مشخص شد که یا اینجا باشند یا آنجا. از قدیم گفته اند دشمن دانا به از نادان دوست . 

البته ما مقام عظمای کافه را هرگز دشمن خود خطاب نکردیم بنابراین ایشان مشمول بخش دوم هستند . خودتان تشخیص دهید کجا برایتان مفید تر است. هیچکس را با زور و اجبار نمی توان در جایی مجبور به ماندن نمود. اگر فکر می کنید مطالب کافه برای شما ارزنده تر است در همان کافه بمانید. البته درب اینجا برویتان باز است اما برای من با یارانیکه آنجا نمی روند خیلی فرق خواهید داشت. یاران واقعی سینما کلاسیک کسانی هستند که برای هم ارزش قائلند. خوشبختانه ایشان هر وقت هر حرکتی انجام دادند به نفع سایت تمام شد.


وقت هم ما با ارزشتر از آنست که به یکسری محملات یک ذهن بیمار پاسخ دهم. (میثم می داند من چه می گویم) . فراموش نکنیم که در 2 ماه آینده سایت ما میزبان دو تن از بزرگان دوبله می باشد.


از این لحظه تمام سعی و تلاش ما به روی برنامه های سایت جهت میزبانی از استاد منوچهر والی زاده و چنگیز جلیلوند معطوف می گردد. از دوستان کارگروه دوبله نیز تقاضامندم بیشتر به فیلمهایی که این دو عزیز گویندگی نموده اند به پردازند. منصور عزیز هم بزودی بیوگرافی کامل اقای منوچهر والی زاده را ارسال می دارند.


لطفا هیچیک از دوستان این بحث را ادامه ندهند زیرا هدف ایجاد حاشیه و برهم زدن تمرکز ماست. برای دوستانیکه باید حقیقت روشن می گردید ، روشن گردید.

(تمام اینگونه پستها تا پایان هفته به تاریکخانه منتقل می شوند)


RE: کافه کوچینی - برو بیکر - ۱۲-۱۰-۱۳۹۴ ۰۲:۳۸ صبح

دوستان گرامی:

1- از اینکه با توجه به موقعیتهای مختلف پستهای متناسب با آن ارسال میگردد بعنوان یک عضو بسیار خوشحالم و این موضوع بیانگر هوشمندی دوستان است . این حس خوبیست که در ایام عاشورا اسامی گویندگان فیلم روز واقعه ارسال می گردد و در کریسمس فیلم سرود کریسمس.

در این ایام نیز از اینکه محوریت اغلب پستهای دوستان جناب منوچهر والی زاده است بسیار خرسندیم. هرچند دوستان در کارگروه دوبله خیلی زودتر به استقبال رفته بودند.

2 - بانو مریم از کاربران بسیار قدیمی کافه نیز به ما پیوستند. صمیمیت و یکدلی دوستان و پستهای مفید و ارزشمند و متعاقب آن مصاحبه با بزرگان دوبله چنان شور و حالی در سایت ایجاد نموده است که اغلب دوستان قدیمی به محض اطلاع از وجود سایت به ما می پیوندند. از همینجا مجددا به بانو مریم خوش آمد می گویم 


3 - چنانچه دوستان در انتقال پستهای خود از فاروم دیگر دچار مشکل هستند به بنده اطلاع دهند. البته بسیاری از دوستان معمولا از روی پستهای خود بکاپ تهیه نموده اند اما بنده برای آسایش خیال همه نه تنها از روی پستهای خود بلکه از روی همه پستهای دوستان بکاپ تهیه نموده ام. کافیست درخواست کنید تا بلافاصله برایتان ارسال گردد. امروز صفحاتی را که برخی از دوستان نیاز داشتند برایشان ارسال کردم. 
هایدی عزیز هم خیالشان راحت باشد. پست کارآگاه مرداک آخرین پست کارآگاهان ماندگار است و هنوز نوبتش نرسیده است. پست بعدی مربوط به خانم مارپل است. برای اینکه هایدی عزیز نگران نباشند  اسکرین شات زیر را تقدیمشان می کنم. اسکرین شاتهای دیگر هم تقدیم به سایر دوستان(فرصت نداشتم از تمام صفحات تصویر تهیه کنم لذا یکی از تاپیکها را انتخاب نمودم و بصورت تصادفی از صفحات 1 و 3 ....... و نهایتا 30 ، تصویر گرفتم تا از هر لحاظ خیال دوستان را راحت نمایم . هریک از پستهای خود را نیاز داشتید با ارسال پیام خصوصی برایتان ارسال می گردد. چنانچه فرصت کنم مطالب حذف شده را تفکیک خواهم نمود و بصورت فایل فشرده برای دانلود در اختیارتان قرار میدهم تا برای مرور آنها دیگر متحمل هزینه اینترنت نگردید و بتوانید بصورت آفلاین همه آنها را مطالعه فرمائید.
این موضوع را صرفا برای این خدمت دوستان عرض کردم که اینروزها گرفتار انجام امور میزبانی از جناب والی زاده و مقامی هستم به همین دلیل فرایند انتقال پستهایم با کندی پیش می رود. برای اینکه دوستان بدانند که هیچ ارتباطی با حذف آنها در فارومهای دیگر وجود ندارد فردا یکی از پستهای کارآگاهان ماندگار و آمریکا علیه آمریکا را از روی بکاپ خود برایتان ارسال میدارم.

پستهایی که در فضای مجازی بویژه در فارومها ارسال میگردد متعلق است به خالقین آنها. 

[تصویر: 14516828021.jpg]


[تصویر: 14516828032.jpg]


[تصویر: 14516828033.jpg]



[تصویر: 14516828034.jpg]



[تصویر: 14516828035.jpg]



کافه کوچینی - هایدی - ۱۲-۱۰-۱۳۹۴ ۰۱:۲۱ عصر

درود بر دوستان عزیزم

جناب برو بیکر گرامی از محبت ها و زحمات شما بسیار سپاسگزارم و خیلی خوشحالم که موفقیت سایت را میبینم.
اینکه شما وقت گذاشتید و از تمام مطالب دوستان عزیز بکاپ تهیه کردید بسیار ارزشمند و مفید است. (به نظر من آینده نگری سودمند در جهت آسایش و راحتی اعضا و پیشرفت سایت)
فعالیت همه دوستان ارزشمند است و جای تشکر و قدردانی دارد، مطالب شگفت انگیز جناب منصور در بخش معرفی گویندگان و فیلم های چند دوبله ای، فعالیت بی نظیر دوستان فعال در بخش دانشنامه (محمد،ایرج،زینال بندری و سعید)، انگیزه و اشتیاق جناب برو بیکر که تحسین برانگیز است و دیگران هم به همچنین.....
از همه سپاسگزارم و آرزوی موفقیت های بسیار بیشتری را برای سایت و تمامی اعضا دارم.

شاد و سربلند باشید... تقدیم به دوستان نازنین

[تصویر: 1462256363741.jpg]


RE: کافه کوچینی - کاربر حذف شده11 - ۲۵-۱۰-۱۳۹۴ ۱۲:۴۳ صبح

سلام دوستان
امشب تولد سی و یک سالگی هاناست .

از زمانی که یادم میاد معمولا روز تولدم بیشتر از خودم به مامان فکر میکنم که به گفته پدر بخاطر من تا دم مرگ رفته اما خدا رو شکر زود برگشته Smile

خشک آمد کشتگاه من
در جوار کشت همسایه.
گر چه می گویند: " می گریند روی ساحل نزدیک
سوگواران در میان سوگواران."
قاصد روزان ابری، داروگ! کی می رسد باران؟

بر بساطی که بساطی نیست
در درون کومه ی تاریک من که ذره ای با آن نشاطی نیست
و جدار دنده های نی به دیوار اطاقم دارد از خشکیش می ترکد
ـــ چون دل یاران که در هجران یاران ـــ
قاصد روزان ابری، داروگ! کی می رسد باران؟


"نیما یوشیج"


RE: کافه کوچینی - اکتورز - ۷-۱۱-۱۳۹۴ ۰۱:۵۴ عصر

چندشب پیش تازه بیست دقیقه ای میشد که خوابیده بودم ، خواب آرومی داشتم که زنگ موبایلم جریان رو عوض کرد.
ابتدا فکر کردم صبح شده و ساعت موبایلم زنگ میخوره اما بعداز چند ثانیه متوجه صدای زنگ شدم که با زنگ ساعت فرق داره و این زنگ تماس هستش .
دستم رو کشیدم تا رسید به گوشی که زده بودم به شارژ .
دیدم خانمم هست .
برای آنی برام گنگ بود که مگه من کجام و چرا خونه نیستم یا اگه خونه هستم پس چرا همسرم داره بهم زنگ میزنه !
تو همون حالت بودم که صدای همسرم رو شنیدم میگفت : جواب بده ببین کیه ؟
جا خوردم و دستام میلرزید .
پاسخ دادم ولی قطع شد .
برگشتم رو به خانم گفتم : تویی داری زنگ میزنی ؟
با تعجب گفت : نه ، تو که خوابی ، مرض ندارم که این وقت شب اذیتت کنم !
بعد فکر کردم پسر کوچیکم بیداره و با شیطنت موبایل مامانش رو برده زیر پتو و اونه که زنگ میزنه اما دیدم که طفلکی تو خواب عمیقیه و هر دو دست کوچولوش رو مشت کرده .
همسرم یک دفعه به ذهنش رسیده بود نکنه گوشیش رو جایی گذاشته و یادش رفته بیاره ، مثلآ بعداز ظهر که رفته بود خونهء پدرش .
از جاش بلند شد و رفت طرف اپن آشپز خونه و دید موبایلش اونجاست و هنوز نور صفحه موبایل بعداز اون تماس کاملآ خاموش نشده .
حالت عجیبی بود و هردو شوکه شده بودیم که چرا باید این گوشی خود بخود شمارهء اون یکی گوشی رو گرفته باشه !!!

 


RE: کافه کوچینی - برو بیکر - ۲۶-۱۱-۱۳۹۴ ۰۵:۴۲ صبح

شنا در زمستان

سلام بر دوستان و اعضای خانواده سینما کلاسیک
هفته ایکه گذشت برای من هفته سختی بود. متاسفانه یک سرماخوردگی ساده چنان بر من مستولی گشت که امان من را گرفت بطوریکه توان انجام هیچکاری را نداشتم بجز استراحت و خواب و خوردن شلغم. برای اولین بار از زمان راه اندازی سایت نام من از اسامی آنلاین شدگان 24 ساعت گذشته حذف گردید و تقریبا بمدت سه روز هیچ خبری از سایت نداشتم. تنها کاریکه از دستم برآمد آن بود که بعد از گذشت 2 روز به منصور و پدرام پیامک دادم که نگران نباشند.

اواخر هفته ، روز پنجشنبه کمی بهتر شدم. ظهر روز پنجشنبه فرصتی پیش آمد تا با حضور جناب مقامی و شوق گذراندن یک بعدازظهر تعطیل در کنار ایشان بر بیماری فا ئق آیم. ساعت 2 بعدازظهر بود که پیامکی برای استاد ارسال شده بود مبنی بر اطلاع رسانی پخش فیلم میهمانی خصوصی از شبکه ifilm. پیامک از طرف منصور برای ایشان ارسال شده بود و جناب مقامی از لطف دوستان ما در خصوص اطلاع رسانی برنامه های رسانه ملی اظهار رضایتمندی نمودند. حدود ساعت 4 بعدازظهر بود که اقای عباسی تهیه کننده برنامه ساعت شنی با استاد تماس گرفتند و خبر از پخش این برنامه با حضور استاد را دادند. تنها کاریکه از دستم بر می آمد آن بود که به پدرام عزیز خبر دهم تا در خصوص پخش این برنامه در سایت اطلاع رسانی نمایند.

دیدن این برنامه در کنار استاد برای خودش لطفی داشت و متعاقب آن سیل تلفنهای دوستان استاد در حین پخش برنامه برای من جالب بود بویژه آنکه اغلب آنها از چهره های سرشناس کشورمان بودند. در این میان ناصر چشم آذر که دوستی دیرینه ای با ایشان دارند در طول برنامه چندین بار به جناب مقامی زنگ زدند و با ایشان شوخی می کردند. همه اینها را گفتم تا برسم به اصل موضوع. مدتی بعد از اتمام برنامه ساعت شنی خیلی اتفاقی شبکه چهار را گرفتیم . این شبکه در حال پخش فیلم سینمایی شنا در زمستان بود. فیلمی که جناب مقامی در سال 1368 با استادی تمام برای اولین بار در دوبله آن دست به ابتکار جالبی زدند. جناب مقامی تعریف می کردند که صدای همکاران بچه گوی دوبله یک صدای اتوکشیده و شیک بود و اصلا روی چهره این بچه های روستایی نمی نشست. اگر چه ناهید امیریان در این زمینه یک استاد به تمام معناست اما انصافا حق با جناب مقامی بود.

تلفیق صدای بزرگان دوبله در کنار صدای اصلی این بچه ها باعث پدید آمدن یک کار جدید و نو در دوبلاژ ایران گردید. شاید اگر صدای خود استاد و بهرام زند در فیلم نبود هر شنونده ای فکر می کرد که این فیلم دوبله نشده است و بطریقه صدابرداری سر صحنه ضبط شده است. گرچه ایشان قبلا در یکی از مصاحبه های خود به این موضوع اشاره کرده بودند اما ایشان روایت مفصلی از نحوه بکارگیری بچه ها نقل نمودند که جای نقل کردنش اینجا نیست . دیروز پس از 6 روز غیبت و بهبودی کامل به سایت آمدم. می توانم بگویم هیچ چیزی مانند ارسال پستهای زیبای دوستان خستگی را از من دور نمی کند. بیش از 3 ساعت طول کشید تا بصورت سطحی پستهای دوستان را مطالعه کنم و هنوز برخی از آنها مانده است. و این در حالیست که برخی از دوستان احتمالا بخاطر گرفتاری مثل گذشته پست ارسال ننموده بودند،  وگرنه بنده هنور درگیر مطالعه پستهای دوستان بودم.

در کنار زحمات دوستان کارگروه دوبله و سایر عزیزان ، اما یک پست نظر من را به خود جلب نمود و آنهم پست جناب واتسون عزیز بود که با استفاده از فرصت پخش فیلم شنا در زمستان در پنج شنبه شب ، فرصت را غنیمت شمردند و اسامی گویندگان آنرا استخراج و سپس ارسال نمودند. خوشبختانه دوستان ما در کارگروه دوبله به واسطه تجربه و دانشی که دارند کار خود را بدون نقص انجام می دهند. من روی سخنم با دوستانیست که در آینده به ما می پیوندند و یا سایر دوستانیکه در بین ما هستند و گاهی با دوستان کارگروه همکاری می کنند. بنظر من شیوه جناب واتسون می تواند الگوی مناسبی برای این گروه از دوستان باشد. تلاشهای ایشان در شناسایی گویندگان فیلمها با اتکا بر دانسته های خود و استفاده مناسب از فرصت پیش آمده در پخش مجدد فیلمهای قدیمی از رسانه ملی ستودنیست.
 
اینکه فیلمی توسط دوستان مورد بازبینی قرار بگیرد و اسامی گویندگان آن بدقت استخراج شود و برای اولین بار در سایت درج گردد، هم اقدامی شایسته هست و هم جزو اهداف ماست. خوشبختانه اعضای کارگروه دوبله سایت ما تخصص و تبحر خاصی در شناسایی صدای گویندگان دارند و با اشتیاق تمام پاسخ ابهامات دوستان را می دهند. شخصا شاهد بوده ام که سایر دوستانیکه عضو کارگروه نیستند و تصمیم بر ارسال پست در دانشنامه ها را داشتند از این دوستان در شناسایی صداهایی که تردید داشته اند مشورت گرفته اند. نظر همه ما مخصوصا کارشناسان دوبله سایت بر این است که ما با توجه به قابلیتها و توانائیهای خودمان دانشنامه دوبله را تدوین نمائیم. (البته اینکه دوستان پستهایی را که توسط خودشان قبلا در سایر سایتها ارسال نموده اند را در دانشنامه ارسال می کنند از این قاعده مستثنی می باشد. پدید آورنده و شناسایی گویندگان یک فیلم وقتی توسط یکی از اعضای ما قبلا انجام شده است قطعا لزومی ندارد مجددا شناسایی شوند. زیرا قطعا اسامی گویندگان فیلمی که 30 سال پیش دوبله شده است با گذشت زمان تغییر نمی کند).

بنابراین شایسته است دوستانیکه تصمیم می گیرند تا به ما در تدوین این دانشنامه کمک کنند این موضوع را در نظر داشته باشند که خودشان پدید آورنده ارسالاتشان باشند تا خدائی ناکرده زحمات سایر دوستان که ساعتها وقت ارزشمند خود را صرف این بخش نموده اند زیر سوال نرود. قطعا یک پست نامربوط گاهی می تواند سایر پستهای این بخش را به چالش بکشد. پس باید نهایت دقت را در این زمینه داشته باشیم. از طرفی چون شخصا نمی توانم آنطور که باید و شاید بر این بخش نظارت داشته باشم از سایر دوستان بویژه اعضای کارگروه دوبله تقاضا مندم در صورت مشاهده چنین مواردی با کلیک به روی گزینه گزارش با درج علت آن موارد را به اینجانب یا منصور عزیز گزارش فرمایند. پستهای گزارش شده تجمیع و در خصوص آنها با مشورت و اعمال نظر کارگروه تصمیم گیری می گردد. 

امیدوارم تمام دوستان این موضوع را در نظر داشته باشند که سایت کاملا محتوا محور است و دوستان در خصوص اغلب موضوعات در حال تولید محتوا هستند. از مصاحبه های سایت گرفته تا اسامی گویندگان فیلمها در دانشنامه ها. لذا دوست نداریم متهم به کپی کاری و ارسال پستهای دیگران شویم. این مسئله را هم از این جهت بصورت عمومی مطرح نمودم تا اگر برخی از دوستان ناخواسته و یا بدلیل عدم آگاهی از قوانین سایت مطلبی را از سایر منابع در سایت ارسال می کنند به این موضوع آگاه باشند و از این پس دقت بیشتری بخرج دهند. از سایر دوستانیکه به ما پیوسته اند و یا در آینده به ما می پیوندند تقاضا دارم در اینخصوص حتما با اعضای کارگروه دوبله سایت مشورت نمایند. چون همانطور که عرض کردم این دوستان در اینخصوص هم صاحب تجربه هستند و هم دارای تخصص و اشراف کامل به موضوع. قطعا هدف همه ما فعالیت در یک محیط زیبا و سالم ، آنهم در کمال آرامش و بدور از تنش و هیاهو است . به همین دلیل بنده این موضوع را در قالب یک اطلاعیه عنوان نکردم، بلکه گفتگویی بود دوستانه آنهم در کافه ی سایت و امیدوارم همه دوستان با همدلی و تلاش یکدیگر در حل چنین مسائلی به یکدیگر کمک کنیم تا آنکه از هم مکدر شویم.
 

 


RE: کافه کوچینی - برو بیکر - ۱۹-۱۲-۱۳۹۴ ۰۱:۰۴ صبح

سلام بر دوستان
همانطور که از پیامهای اعضا در جعبه پیام مشخص است، به دلیل سپری نمودن روزهای پایانی سال اغلب دوستان درگیر انجام امور شخصی خود هستند و شخصا امیدوارم همه اعضای خانواده سینما کلاسیک این ایام را به خوبی و خوشی سپری نمایند و پیشامد غیر منتظره ای برایشان پیش نیاید. حتی خود من طی 4 روز اخیر بدلیل فشار کاری فرصت آنلاین شدن نیافتم.

در کنار بوگی و پرشیای عزیز که مدتیست آنلاین نشده اند نام محمد و بولیت عزیز را هم باید اضافه نمود. تمام این دوستان آنقدر در این مدت کوتاه برای سایت زحمت کشیده اند که غیبت چند روزه آنها کاملا به چشم سایر اعضا می آید. امیدوارم عدم فرصت یافتن دوستان صرفا بخاطر افزایش حجم کارهای پایانی سال باشد و خدائی ناکرده دوستان ناخوش و یا پیشامد غیر منتظره برایشان پیش نیامده باشد. 

به هر حال اینجا خانه مجازی تمام اعضاست و امیدوارم بزودی بعد از سپری شدن گرفتاریهای کاری ، دوستان را مجدد زیارت نمائیم. عذر بنده را هم دوستان ، پیشاپیش بپذیرند زیرا ممکن است در این ایام کمتر حضور داشته باشم، چون واقعا با توجه به نوع شغل و فعالیت اقتصادی ام ، در این ایام بشدت مشغول هستم. به همین دلیل ناچارا پنجمین مصاحبه سایت را که قرار بود پیش از عید نوروز با حضور جناب جلیلوند برگزار نمائیم با هماهنگی ایشان ، موکول نمودیم به اوایل سال جدید.

حتی تصمیم داشتیم دومین میهمانی خصوصی سایت را برای چهارشنبه سوری و یا روزهای پایانی سال برگزار نمائیم ، اما انصافا مشغله کاری باعث گردید تا آنرا نیز به فرصت دیگری موکول نمائیم. البته جای خوشحالیست که برخی دیگر از دوستان ، با وجود داشتن مشغله روزهای پایانی سال ، از هر فرصت کوتاهی استفاده می کنند و پویایی سایت را همچنان حفظ می نمایند. امیدوارم دوستانیکه مشغله کمتری در این ایام دارند ، اینروزها بیشتر از گذشته حضور بیابند و با ارسالات خود میانگین ارسالات سایت را حفظ نمایند تا کاهش نیابد ، هرچند ارسالات پی در پی اعضا در این مدت کوتاه باعث گردیده تا توقع همه ما بالا برود. انصافا وقتی تاپیکهای دانشنامه را مرور می کنیم ، باور آنکه طی 5 ماه توانسته ایم چنین مرجعی را در وب جمع آوری نمائیم واقعا سخت است.

داشتن میانگین 16.5 پست در روز، آنهم پستهایی که بیش از 90 درصد آنها محتوایی و تولیدی ست بیانگر کوشش و تلاش و همت اعضای سایت است. امیدوارم با شروع سال جدید سایر اعضایی که در سه ماه گذشته کمتر فعال بوده اند با انرژی و اشتیاق بیشتری در کنار سایر دوستان مجازی خود ، به فعالیت بپردازند. البته بنده سعی خواهم نمود برای روز پایانی سوال با دست پر خدمت دوستان برسم و پیامهای صوتی نشاط آوری را خطاب به اعضای سایت از بزرگان دوبله خدمتتان ارائه نمایم. برای این منظور از همین دیروز هماهنگیهای لازم انجام پذیرفته است تا بتوانیم صدای خاطره انگیز بسیاری از گویندگان پیشکسوت و بزرگ دوبلاژ ایران را بطور اختصاصی ویژه سایت ،به گوش تمام علاقمندان به دوبله برسانیم.


RE: کافه کوچینی - برو بیکر - ۲۱-۱-۱۳۹۵ ۰۱:۱۵ صبح

عید امسال متاسفانه بدلیل مشغله هایی که داشتم برای بنده زیاد بخوبی سپری نشد. اما در این 13 روز ، یک روز آن برایم رنگ و بوی دیگری داشت. در یکی از روزهای خلوت عید یک روز کامل را در خدمت جناب جلال مقامی بودم و به اتفاق ایشان با هم نسخه کاملی از فیلم فیس آف (تغییر چهره) را به تماشا نشستیم. در حین تماشای فیلم استاد به نکات بسیار جالبی در دوبله این فیلم اشاره نمودند که بزودی برای دوستان خواهم نوشت. همین موضوع باعث گردید تا 3 پست برای دوبله این فیلم آماده نمایم. نخست اسامی گویندگان فیلم است که آنرا  در دانشنامه دوبله فیلمهای غیر کلاسیک ارسال نمودم. 
http://cinemaclassic.ir/Thread-دانشنامه-دوبله-فیلمهای-سینمایی-خارجی-غیر-کلاسیک-از-ابتدای-دهه-هشتاد-تا-کنون?pid=3394#pid3394

پست دوم اشاره ای خواهد بود به دوبله بسیار زیبای این فیلم و بررسی فنی آن و نحوه گویش و انتخاب گویندگان فیلم. و نهایتا پست دیگری را ارسال خواهم نمود در خصوص تحریف و تغییرهای ضروری و غیر ضروری دیالوگها. همچنین سعی خواهم نمود تا هنگام آماده شدن پستها اطلاعات کاملتری را از جناب بهرام زند در خصوص دوبله این فیلم جمع آوری نمایم. مجددا از پدرام عزیز بخاطر شناسایی صد در صد گویندگان فیلم تشکر می کنم. خوشحالم که سینما کلاسیک در زمینه شناسایی صداهای گویندگان کارشناسان بسیار مطلعی دارد. در بسیاری از موارد حتی دوبلورهای فعلی از شناسایی برخی از صداها عاجز هستند و خوشبختانه آوازه دوستان ما به گوش اغلب گویندگان رسیده است.

در همین خصوص خدمتتان عرض کنم که در مسابقه جادوی صدا (که قرار است از شبکه سه پخش شود) بخشی از مسابقه اختصاص دارد به شناسایی صدای دوبلورها. جناب مقامی تعریف نمودند که در پشت صحنه این مسابقه در موردی که در خصوص صدای گوینده ای تردید وجود داشت ایشان گفتند بیاد سایت شما و پدرام افتادم و به  بهرام زند و مدقالچی و خانم شیرزاد گفته اند که اگر بچه های سایت سینما کلاسیک اینجا بودند (به شوخی) حتی صدای افکتها را هم می گفتند کار کی بوده ......
امیدوارم در آینده بتوانیم از قابلیتهایی که داریم بیشتر و بهتر استفاده نمائیم و دوستان در سایر مباحث دوبله نیز شرکت نمایند و دوستان برای مواردیکه تردید دارند بیشتر از یکدیگر کمک بگیرند.



 

 


RE: کافه کوچینی - واتسون - ۲۰-۲-۱۳۹۵ ۰۸:۱۴ صبح

سلام و عرض ارادت خدمت همه دوستان عزیز
ابتدا از همه دوستان انجمن سینما کلاسیک عذرخواهی میکنم از این جهت که مطلب کمی شخصی است .
غرض از نگارش این مطلب فقط طلب عفو و خداحافظی از دوستان کافه است که متاسفانه به علت مسدود شدن حساب کاربری فرصت نشد مفصل تر و به صورت اختصاصی از تک تک بزرگواران، خداحافظی کنم.
در طول مدت محدودی که در خدمت عزیزان بودم واقعا" لحظات زیبایی را سپری کردم و حیف وصد حیف که ارتباط قطع شد.
بهترین آرزوها را برای هانیبال عزیز ونازنین ،بتمن بزرگوار(که متاسفانه نتوانستم فرموده ایشان را انجام دهم)،جروشای ارجمند،حمید هامون عزیز،زردابری دوست داشتنی،کنتس پابرهنه گرامی،پیر چنگی محترم و بسیاری از دوستان مهربان دیگر که در حق بنده بسیار محبت داشتند،دارم  و برای همه این عزیزان آرزوی سلامتی و عاقبت به خیری دارم.
دوستان غایبی هم بودند که همیشه به یادشان هستم:مگی گربه دوست داشتنی وسی .سی. باکستر عزیز
 از مدیران سایت هم تشکر می کنم(به طور ویژه  از خانم لمپرت بزرگوار) و اگر باعث دلخوری ایشان شدم ،طلب بخشش دارم.
امیدوارم دوستان یاد شده این مطلب را مشاهده کنند و سپاس ویژه از جناب بروبیکر عزیز و بزرگوار که این امکان را فراهم فرمودند.