وب سایت سینما کلاسیک محفل عشاق دوبله و فیلم

وب سایت سینما کلاسیک محفل عشاق دوبله و فیلم

تاریخچه آنلاین دوبله و فیلم های کلاسیک

تخصصی ترین انجمن فیلم و دوبله در ایران

انجمن سینما کلاسیک مرجع دوبله
بروز ترین انجمن پارسی در زمینه دوبله

وب سایت سینما کلاسیک محفل عشاق دوبله و فیلم

وب سایت سینما کلاسیک محفل عشاق دوبله و فیلم

تاریخچه آنلاین دوبله و فیلم های کلاسیک

تخصصی ترین انجمن فیلم و دوبله در ایران

انجمن سینما کلاسیک مرجع دوبله
بروز ترین انجمن پارسی در زمینه دوبله
نام کاربری:  
رمز عبور:     



ارسال پاسخ  ارسال موضوع 
 
امتیاز موضوع:
  • 0 رأی - میانگین امتیازات: 0
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
پدر و پسرها و مادر و دخترهای سینمای ایران
نویسنده پیام
Unregistered

وضعيت :
 
شماره کاربری : 0
ارسال: #1
پدر و پسرها و مادر و دخترهای سینمای ایران
در سرزمین کهن ما و در روزگاران دور پیشه هایی بود که معمولا نسل به نسل از پدر به فرزند می رسید. پدرِ آهنگر، پسرش را نیز از همان سنین پائین با خود به کارگاهش می برد تا مهارت و فنون کارش را به پسرش یاد دهد. دختران نیز هر چه یاد می گرفتند از مادرشان یاد می گرفتند. از مادری قالیباف، دختری قالیباف پدید می آمد. این قاعده در پیشه هایی که در آن ظرافت و هنر پایه و اصل بود به مراتب بیشتر به چشم میخورد. از پدر پهلوان، پسری پهلوان تربیت می شد.

حتی در داستانها و قصه های قدیمی ایرانی این موضوع بسیار خودنمایی می کند. رستم پهلوان، پسرش سهراب می شود و ..... اما هر چه ما از سنتها و آداب نیاکان خود دور شدیم دیگر کمتر شاهد رسیدن شغل و پیشه پدر به پسر هستیم. کودکان در همان سنین کودکی در رویاها و افکار خود قصد دارند و قتی بزرگ می شوند شغلی داشته باشند که در انتخاب آن هر چیزی نقش دارد بجز الگوبرداری از شغل پدر خود. دیگر فرزندان کشاورزان ، کشاورز نمی شوند و استاد بنا فرزندش بنا نمی شود.

اما در عرصه هنر، بویژه سینما بدلیل جذابیتهایش بیشتر اعضای خانواده بنا به دلایل متعدد دوست دارند شغل پدر یا مادر خود را ادامه دهند. در این وادی پدران یا مادران موفق و معروف ، اشتهارشان ، خود نردبانی می شود برای بالا رفتن فرزندانشان. در این تاپیکِ متفاوت قصد آنست ضمن معرفی خانواده های سینمایی بررسی کنیم تا ببینیم فرزندان کدامیک از هنرمندان سینما در ادامه راه والدین خود موفق بوده اند. شاید بتوانیم شناسنامه کاملی از پدر و پسرها و مادر و دخترهای سینمای ایران را در اینجا گرداوری کنیم. نمونه های آن بسیار زیاد است. برای شروع به سراغ پدر و پسری می رویم که بر حسب اتفاق پدر بجز فعالیت در عرصه بازیگری دستی هم در دوبله داشته است:

[تصویر: ped1.jpg]

منوچهر نوذری و پسرش ایرج نوذری
منوچهر نوذری  ابتدا با گویندگی و دوبله وارد عرصه هنر شد. او سپس فعالیتهای خود را در رادیو ادامه داد و با ورود به سینما قابلیتهای خود را هنرپیشگی نیز به رخ اهالی سینما کشید. او در 10 اردیبهشت سال 1315 در قزوین متولد گردید. در کنار صداپیشگی و بازیگری او توانائی خود را در مجری گری نیز بخوبی بروز داد. مسابقه هفته معروفترین کار او در وادی اجرا ست. منوچهر نوذری در سینما کارگردانی نیز کرده است.

در 7 اسفند سال 1342 منوچهر نوذری صاحب فرزندی می شود که نامش را ایرج می گذارد. ( من تا پیش از این نمی دانستم اما در مصاحبه اخیر سایت با استاد منوچهر والی زاده دریافتم که منوچهر نوذری بخاطر علاقه و نزدیکی با خانواده دوستدار نام ایرج را برای فرزند خود انتخاب می کند). ایرج نوذری هنرپیشه خوش سیمایی است. او اولین بار در سال 1370 با دو فیلم اوینار و آخرین تلاش وارد عرصه هنر پیشگی می گردد. حرفه ایکه می توان گفت صرفا بخاطر پدرش به آن روی آورد. زیرا ایرج قبل از اینکه یک هنرپیشه باشد یک ورزشکار موفق بوده است.

او در حال حاضر بدلیل تسلط بر چند زبان ریاست امور بین الملل کونگفوی ایران را بعهده دارد. او فوق لیسانس رشته زبانشانسی است و به 6 زبان زنده دنیا از جمله هندی و انگلیسی و اسپانیایی و فرانسوس و اردو و سانسکریت صحبت می کند. بازی او در سریالهای مسافری از هند و مجموعه های کلانتر بیشتر در یاد ما مانده است. در هر حال او چه بخواهد و چه نخواهد در عرصه سینما زیر سایه نام پدر خود قرار گرفته است و اشتهار پدرش تاثیر بسزائی در دیده شدنش داشت. اما از نظر هنری هرگز به پای پدرش نرسید و بعید می دانم که برسد. ایرج نوذری دو فرزند بنام دلربا و دلناز دارد. او چهار ماه پیش در سکوت خبری هنگام اسب سواری دچار سانحه گردید.

در جمعبندی نهایی این پدر و پسر باید گفت که پدر هنرمندی کاملا موفق بوده است. اما پسر در این وادی با پدرش بسیار فاصله دارد و تا این لحظه نتوانسته است به موفقیتهای پدر دست یابد.
 
 
۱۷-۱۱-۱۳۹۴ ۱۱:۳۰ عصر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
Unregistered

وضعيت :
 
شماره کاربری : 0
ارسال: #2
RE: پدر و پسرها و مادر و دخترهای سینمای ایران
[تصویر: ped2.jpg]
انوشیروان ارجمند و پسرش برزو ارجمند
پدر و پسری متفاوت از یکدیگر. این دو چه از نظر ظاهر و چه از نظر بازیگری با یکدیگر متفاوتند. جنس بازیگری پسر با پدر بسیار تفاوت دارد. انوشیروان ارجمند در 27 مهر سال 1320 در زاهدان بدنیا آمد. اما فعالیتهای هنریش را در مشهد آغاز نمود. او تا پیش از دهه شصت نا شناخته بود و تا پیش از آن به بازی در تئاتر و کارگردانی می پرداخت. حضور او در سریالهایی مانند روزی روزگاری و یا امام علی و مختار نامه و تفنگ سرپر بیشتر بیاد مانده است. انوشیروان ارجمند همان خان خله سریال جذاب روزی روزگاریست (از نظر من تمام شخصیتهای سریال روزی روزگاری ماندنی شدند). او برادر بزرگ داریوش ارجمند است. او در 16 فیلم سینمایی و 11 سریال تلویزیونی به ایفای نقش پرداخت. او در اواخر پائیز سال گذشته بدرود حیات گفت.

انوشیروان ارجمند زمانیکه در مشهد بود در سال 1354 صاحب پسری می شود که نام برزو را به روی او نهاد. برزو برخلاف سایر فرزندان سینمایی برای رسیدن به جایگاه هنرپیشگی بر دوش پدرش سوار نگردید. نام او هرگز در سایه نام پدرش قرار نگرفت. او تحصیلکرده این رشته است. برزو مدرک کارشناسی خود را از دانشکده هنر و معماری در رشته بازیگری و کارگردانی کسب می کند. انوشیروان ارجمند صاحب یک دختر هم می شود بنام بهار ارجمند که او نیز بازیگر تئاتر است اما تا این لحظه به موفقیتهای برادرش نرسیده است.

برزو بخاطر زندگی در مشهد و آشنایی با لهجه مشهدی بارها از این قابلیت خود در نقشهایش بهره برده است. او بجز بازی در سینما و تئاتر و تلویزیون دستی هم بر نویسندگی دارد و همانند پسرعموی خود (امیریل ارجمند فرزند داریوش ارجمند) گاهی هم نوازندگی می کند و اگر موقعیتش پیش بیاید در تیتراژهای سریالهایی که بازی می کند می خواند. همسرش پارمیس زند نیز در سینما به چهره پردازی مشغول است و با توجه با اینکه در یک خانواده صد در صد سینمایی زندگی کرده و می کند قطع به یقین  شاید روزی نام فرزندش جانیار ارجمند  را در تیتراژ یک فیلم سینمایی و یا یک سریال تلویزیونی ببینیم.

در جمعبندی نهایی نمی توان در خصوص موفقیتهای این پدر و پسر تفاوتی قائل شد و نتیجه بگیریم که کدامیک از دیگری برتر است. در واقع اگر چه پدر در انتخاب راه پسر برای فعالیت در سینما موثر بوده است اما برزو شهرت خودش را مدیون کار خودش است نه پدرش. با وجود این او همیشه پدرش را استاد خود خطاب می کند.
 
۲۱-۱۱-۱۳۹۴ ۱۲:۵۷ صبح
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
Unregistered

وضعيت :
 
شماره کاربری : 0
ارسال: #3
RE: پدر و پسرها و مادر و دخترهای سینمای ایران
[تصویر: 1455989325131.jpg]
 
عبدالرضا اکبری و پسرش پندار اکبری
پدر و پسری متین و کم حاشیه. عبدالرضا اکبری متولد سال 1332 است و اصالتا کرمانیست. او فعالیتهای هنری خود از سال 1347 شروع می کند. اگر چهره او را  در فیلمهای پیش از انقلاب ندیده اید به این خاطر است که او بیشتر تئاتر بازی می کرد. مربی او در تئاتر اقای داریوش مودبیان و بهزاد فرهانی بوده است. سال 1363 اولین حضور او در سینما است. فیلم زندان دوله تو و جدال در تاسوکی از اولین فیلمهای اوست اما فیلم خاطره انگیز بی پناه چهره او را بعنوان یک بازیگر مودب و متین معرفی می کند.

او همچنین در سریالهای تلویزیونی هم به ایفای نقش می پردازد که معروفترین آنها تولد دیگری به کارگردانی داریوش فرهنگ بود که او در این سریال با جمیله شیخی و لعیا زنگنه همبازی می شود. چهره و حضور علی اکبری در فیلمها بیشتر به نقش مثبت گرایش دارد تا نقشهای منفی. او در 14 آذر سال 1361 صاحب پسری می شود که نام پندار را برایش انتخاب می کند. دیگر پسر علی اکبری عرفان نام دارد.

پندار نیز مانند پدرش و به پیروی از او جذب سینما می شود. اگر چه او در رشته عکاسی و تصویربرداری فارغ التحصیل می گردد اما بازیگری را نزد پدرش در آموزشگاه سپیده آذین می آموزد. پندار نیز مانند پدرش نسبت به سایر هنرپیشه های جوان کم حاشیه می باشد و در اغلب فیلمهایی که به ایفای نقش می پردازد در نقش یک جوان مودب و متین ظاهر می گردد. او علاوه بر بازیگری به کار تدوین نیز علاقه دارد و با سریال نوعروس هنرپیشگی را آغاز می کند. سریالهای دختری بنام آهو و فاصله ها و معراجیها از معروفترین سریالهای اوست.

قطعا پندار را باید جزو آندسته از هنرپیشگانی بدانیم که حضور پدرش در انتخاب پیشه هنرپیشگی نقش بارزی داشته است. در جمعبندی نهایی باید گفت او دقیقا پدر را بعنوان الگو انتخاب نموده است و چون در ابتدای راه هست هنوز زود است تا درباره نوع بازی او قضاوت کنیم.
 

 
۱-۱۲-۱۳۹۴ ۰۹:۰۵ عصر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
Unregistered

وضعيت :
 
شماره کاربری : 0
ارسال: #4
RE: پدر و پسرها و مادر و دخترهای سینمای ایران
[تصویر: 1456320328071.jpg]
سعید امیر سلیمانی و پسرش سپند امیر سلیمانی و دخترش کمند امیر سلیمانی

سعید امیر سلیمانی از بازیگران قدیمی سینما و تلویزیون ایران است. او متولد 17 آبانماه سال 1321 می باشد. او فعالیت چشمگیری در سینمای پیش از انقلاب نداشته است اما سوابق و آغاز بازیگری او به پیش از انقلاب 57 بر میگردد. در سال 1351 با ایفای نقش در فیلم آبنبات چوبی وارد عرصه سینما می شود و بعد از آن در سه فیلم آب - صدای صحرا و سوته دلان در نقشهای مکمل ظاهر می گردد. اما عمده فعالیتهای او در پس از انقلاب 57 با بازی در فیلمها و سریالهای تلویزیونی نقش می بندد. از معروفترین فیلمهایی که او در نقشهای مطرح آن بازی نموده است می توان به فیلمهای مردی که موش شد و کفشهای میرزا نوروز و مهریه بی بی اشاره نمود که او در آنها نقشهای تاثیر گذاری داشت.

سپند امیر سلیمانی پسر سعید امیر سلیمانی است و متولد سال 1356 که به تبعیت از پدرش وارد عرصه هنرپیشگی گردید.  اما قبل از او دختر امیر سلیمانی هم که متولد سال 1352 است و خواهر بزرگ سپند محسوب می گردد وارد این عرصه می شود. قطعا دختر امیر سلیمانی بدلیل سابقه حضور بیشتر و همچنین تحصیلات دانشگاهی در رشته بازیگری و کارگردانی از برادرش موفق تر بوده است. سابقه کمند امیر سلیمانی در سریالهای تلویزیونی به مراتب بیشتر از حضور او در فیلمهای سینمائیست. اغلب مردم او را بیشتر به اسم همان آذر سریال پدر سالار می شناسند. دختر مغروری که باعث ایجاد تفرقه در خانواده میگردد. او در فیلم مهریه بی بی با پدرش هم بازی می شود.

سپند نیز مانند خواهرش بیشتر در سریالهای تلویزیونی حضور داشته است تا روی پرده سینما. در این میان او بیشترین همکاری را در بین کارهایش با مهران مدیری داشته است. اما سپند نیز بیشتر بخاطر ایفای نقشش در سریال نرگس مطرح می گردد. سپند در واقع همان مجید، داماد سرکش سریال نرگس بود. در مجموع او خود نیز معترف است که در عرصه هنرپیشگی از پدر و خواهر بزرگترش مشورت می گیرد و بسیار مراقب است تا میراث دار خوبی برای خانواده هنریش باشد. در هر حال بنظر من این خانواده هنرمند تا کنون شانس بازی در یک نقش اصلی و ماندگار نصیبشان نشده است. از طرفی نقشهایی هم که تا کنون به انها محول شده است نقش فرعی نبوده است.

در مجموع باید گفت این خواهر و برادر حرفه هنرپیشگی را بخاطر پدرشان انتخاب نمودند و دنباله روی راه پدرشان هستند. اما قطعا با توجه به سوابقی که الان دارند دیگر نمی توان گفت که زیر سایه نام پدرشان قرار دارند و درست نیست که بگوئیم اگر نقشی به آنها محول میگردد بخاطر احترام به پدرشان است. سپند و کمند امیر سلیمانی هر چه بیشتر از حضورشان در دنیای بازیگری می گذرد با تجربه تر می شوند و قطعا در آینده بهتر می توان در خصوص هنر آنها اظهار نظر نمود.

[تصویر: 145632032822.jpg]
۵-۱۲-۱۳۹۴ ۰۴:۵۸ عصر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
Unregistered

وضعيت :
 
شماره کاربری : 0
ارسال: #5
RE: پدر و پسرها و مادر و دخترهای سینمای ایران
[تصویر: 1457881079531.jpg]
حمیده خیر آبادی(نادره) و دخترش مولود ابوالقاسم(ثریا قاسمی)

مادر و دختری نوستالوژیک. مادر متاسفانه در قید حیات نیستند ، اما دختر با شایستگی تمام نام مادرش را زنده نگهداشته است. در سینمای پیش از انقلاب اغلب هنرپیشگان یک نام مستعار و سینمایی برای خود انتخاب می نمودند. حمیده خیرآبادی نیز نام نادره را برای خود برگزید. مادر سینمای ایران زاده 30 آذرماه سال 1303 می باشد. زادگاه او رشت بود. مانند تمام دختران نسل قدیم خیلی زود و در سن 13 سالگی ازدواج کرد. برعکس بسیاری از هنرپیشگان قدیمی او در آن سالها موفق به اخذ دیپلمی می گردد که ارزشش در آن مقطع بنظر من از فوق لیسانس الان هم بالاتر بود.

خیلی زود وارد عرصه بازیگری شد. نادره در سال 1326 زمانیکه پدران اغلب ما کودکانی بیش نبودند به روی صحنه تئاتر می رود و مانند هنرمندان قدیمی پله های ترقی را آرام آرام طی می کند تا 6 سال بعد برای اولین بار با فیلم میهن پرست در سال 1332 به روی پرده سینما برود. 6 دهه حضور مداوم او در فیلمهای سینمایی و سریالهای تلویزیونی از نادره چهره ای آشنا برای تمام خانواده های ایرانی می سازد. او در آن واحد قادر بود نقش یک مادر مهربان ، یا همسری بد ذات و حسود و یا مادر بزرگی خوش طینت را بازی نماید.

نیمی از زندگی هنری نادره در پیش از انقلاب 57 و نیم دیگر آن در بعد از انقلاب 57 رقم می خورد. اگر چه اولین حضور او در قاب تلویزیون به سال 1346 با سریال سرکار استوار بر میگردد اما نادره با سریال تلخ و شیرین بعنوان زوج نعمت الله گرجی جای خود را در تمام خانه ها باز می کند. نوع و جنس بازی او باعث گردید که او مانند برخی دیگر از هنرپیشه های زن ، شانس بازی در نقش اول را نداشته باشد، اما با این وجود او در اغلب سریالهایش نقش تاثیر گذاری داشته است. او شانس همکاری با اغلب کارگردانان بزرگ سینمای ایران را داشته است.

نادره در صبح روز 31 فروردین سال 1386 در سن 86 سالگی دارفانی را وداع می گوید. اما در 28 آذر سال 1319 نادره صاحب دختری می شود به نام مولود. در واقع ثریا قاسمی نام اصلی اش مولود ابوالقاسم می باشد. ثریا قاسمی بر خلاف اینکه دختر نادره بود اما هیچگاه در سایه نام مادرش قرار نگرفت. او در حالیکه 21 سالش بود ابتدا بعنوان گوینده رادیو وارد عرصه هنر می شود. سپس وارد حرفه دوبله می شود. ثریا قاسمی مانند مادرش از تئاتر به سینما می آید و اولین بار مقابل دوربین ناصر تقوایی با فیلم آرامش در حضور دیگران در سال 1349 قرار میگیرد و سپس در کنار مادرش در سالهای 1352 و 1353 در دو سریال قصه عشق و تلخ و شیرین بازی می کند.

[تصویر: 1457881079612.jpg]

شاید تنها حضور در همین دو سریال را بتوان بزرگترین کمک مادر به دخترش محسوب نمود که قطعا حضور دختر متاثر از حضور مادر است. اما عمده حضور ثریا قاسمی برمی گردد به بعد از انقلاب 57، جائیکه او در سال 1365 با سریال گرگها، اثبات می کند جنس بازیگریش با مادرش بسیار متفاوت است. ثریا قاسمی برعکس مادرش ، تن به بازی در هر فیلمی را نمی دهد. به همین خاطر کارنامه پر تعدادی از نظر حضور ندارد، اما باید اعتراف نمود که حضورش در آثاری که به ایفای نقش پرداخته است بسیار موثر و تاثیر گذار بوده است. برای این منظور می توان بعنوان مثال به حضور کوتاه اما موثرش در فیلم شام آخر به کارگردانی فریدون جیرانی اشاره نمود.

ثریا قاسمی به لطف صدایش گاهی به مجری گری و خواندن اشعار و دکلمه نیز روی آورده است و در مجموع بنا بر نظر کاملا شخصی من، ضمن احترام به مادر بزرگوارش، او یک سر و گردن نسبت به مادرش مسلط تر است. شاید به همین خاطر باشد که او در حالی جایزه سیمرغ بلورین بهترین بازیگر زن را در سال 1379 از نوزدهمین جشنواره فیلم فجر بخاطر بازی در فیلم مارال کسب نمود که مادرش تنها سه بار فقط نامزد جایزه سیمرغ بلورین برای بهترین بازیگر زن مکمل گردید که در هیچیک از موارد نیز موفق به کسب آن نگردید.

ثریا قاسمی در عرصه بازیگری هیچگاه از مادر خود الگو نگرفت و با تکیه بر قابلیتهای خود نقش آفرینی می نمود اما از لحاظ عاطفی بسیار به او وابسته بود .او خاطره خود را از مرگ مادرش اینچنین بازگو می کند: «بالا رفتن از پله‌هاي بيمارستان برايم سخت بود، خدا خدا مي‌كردم به آخرين پله نرسم.از نگاه‌هاي پر معناي پرستاران خوشم نمي‌آمد... مي‌دانستم خبري شده است.دستم را به ديوار گرفتم، نمي‌خواستم خودم را شكست خورده نشان دهم، مدام به خودم نهيب مي‌زدم كه اشتباه مي‌كنم و اتفاقي نيفتاده است.... يادم نمي‌آيد چطوري، به خودم كه آمدم طبقه سوم بيمارستان بودم. ظرف سوپي كه دستم بود را روي پيشخوان پرستاري گذاشتم، احساس مي‌كردم اگر سوپ دستپختم، سوپي كه هميشه دوست داشت را برايش بپزم و بخورد حتما حالش بهتر مي‌شود اما افسوس وقتي در اتاق را باز كردم، عده‌اي داخل اتاق بودند كه با ورود من صداي گريه‌شان بلند شد. كسي مي‌گفت بيچاره شديم ثريا... صداها را مبهم كه مي‌شنيدم، اصلا چهره و نام آدم هايي را كه داخل اتاق بودند يادم نيست، مادرم آرام روي تخت خوابيده بود، آرام آرام.

دستش را گرفتم و صدايش كردم، چشم‌هايش را بسته بود. از آنهايي كه توي اتاق گريه مي‌كردند خواستم ساكت باشند. فكر مي‌كردم ‌مادر خوابيده است يعني دوست داشتم مادر خوابيده باشد.... او واقعا هم خوابيده بود اما براي هميشه...» قاسمي با بيان اين كه ديگر نيمه شب و روز آخر فروردين را دوست ندارم مي‌گويد:«اين روزها حتي حوصله حرف زدن هم ندارم. همه حس عشقم را تقديم چند مشت خاك كردم. مادرم خسته بود، نياز به استراحت داشت اما غم رفتنش بدجوري روي سينه‌ام سنگيني مي‌كند. خسته كه مي‌شوم به او پناه مي‌برم. اين روزها بي‌پناه هم شده‌ام.»


[تصویر: 1457881079794.jpg]      [تصویر: 1457881079683.jpg]


متاسفانه نادره در سکوت خبری به خاک سپرده می شود. در مراسم خاکسپاری او بجز دخترش ثریا قاسمی و چند نفر، هیچیک از همکاران و مسئولین حضور نداشتند. این موضوع بعدها واکنش بسیاری را به همراه داشت. پنج سال بعد از فوت او هدیه تهرانی درباره او می گوید:

پنج سال قبل در چنین روزهایی بود که با او وداع گفتیم تا حداقل برای مدتی «لذت لمس احساس مادرانه از سینما و تلویزیون ایران گرفته شود»
 ثریا قاسمی بعدها و پس از انتقادهایی که درخصوص نحوه برگزاری مراسم مادرش مطرح شد، نامه‌ای منتشر کرد و در بخشی از آن چنین نوشت:«می‌خواستم صدای خاص و مادرانه‌ای که می‌گفت: "اسدالله ‌خان بیا چایی بخور!" در گوش‌ها باقی‌ بماند.»این جمله ثریا قاسمی یادآور دیالوگ مشهور حمیده خیرآبادی خطاب به محمدعلی کشاورز در سریال «پدرسالار» بود.محمد علی کشاورز، پدرسالار تلویزیون ایران در زمان درگذشت حمیده خیرآبادی در پیامی از نحوه‌ی برخورد با هنرمندان و همچنین نحوه‌ی انعکاس خبر درگذشت مرحومه خیرآبادی در صداوسیما انتقاد کرد.

کشاورز در بخشی از این پیام چنین اظهار کرده بود: بهترین‌ها یکی پس از دیگری می‌روند، به عالم مرگ حسادت می‌کنم زیرا هنرمندان را در نزد خود دارد دیگر اگر هنرمندان بخواهند از مادری مهربان یاد می‌کنند مثال چه کسی را بیاورند.او این ضایعه را بس دردناک برای سینمای ایران دانسته و با اندوهی فراوان گفته بود: واقعاً چرا باید مسکن بانوی پدرسالار اتاقی کوچک و محقر باشد؟ چرا باید تنهایی، یار و همدم همیشگی‌اش شود؟ متأسفم، اما باید بگویم این فاجعه‌ای است بس بزرگ که گریبان‌گیر تمامی هنرمندان خواهد شد.

نادره در زمان حیاتش و در سال‌هایی که از بازیگری دور شده بود، در اظهاراتی، از سریال «پدر سالار» به عنوان یکی از کارهای مورد علاقه‌شان نام برده بود.او گفته بود: "«پدر سالار» را خیلی دوست داشتم. هنوز همه این را به یاد دارند که مرد خانواده با فرزندانش دعوا و بداخلاقی می‌کرد اما به همسرش که می‌رسید مهربان می‌شد و شکلات به او می‌داد. از آن کارهایی بود که خود آقای کشاورز پیشنهاد دادند. من واقعا الان متاسفم و خواهش و تمنا دارم که نویسندگان یکنواخت برای بازیگران ننویسند، چرا مدام نشان می‌دهیم که دختر و پسر ازدواج کرده با هم اختلاف دارند؟ چرا بین آنها محبت نباشد؟ چرا زن و شوهر به هم احترام نمی‌گذارند؟ همیشه طلاق و جدایی را باید نشان و یاد دهیم؟"

اما نادره در کنار پدر سالار  یکی از عناصر و پایه‌های اصلی سریال «خانه سبز» در کنار داریوش اسدزاده هم بود که این زوج در سریال به خوبی جای خود را پیدا کرده بودند.او در آخرین مصاحبه‌اش در پاسخ به این سوال که آیا معمولا سال تحویل با او زیاد تماس می‌گیرند؟ گفته بود:«همیشه تماس می‌گیرند؛ یعنی هر عید و روز مادری که بیاید دوستان یاد من هستند.»او در بخشی دیگر از این گفت‌وگو که همراه با مهرانه مهین‌ترابی با همشهری جوان انجام داده بود، گفته بود:«گاهی اوقات بعضی‌ها تلفن می‌کنند و دلخوش به این تماس‌ها هستم. برای همین می‌گویم جایی باشد که ما بتوانیم دور هم جمع شویم، فقط منتظر نباشند وقتی مردیم دنبال ما راه بیفتند، من مخالف این موضوع هستم و به دخترم هم گفتم اگر مُردم به کسی نگو تا تمام شود و برود.»

در جمعبندی نهایی باید گفت که این مادر و دختر با بازی در سریالها و فیلمهای سینمایی متعدد یاد و خاطره خود را در حافظه سینمایی مردم برای همیشه زنده نگاه داشته اند. همچنین در مقایسه با سایر فرزندان هنرمندان در خصوص این مادر و دختر باید گفت که استثنا در اینمورد فرزند از مادرش پیشی میگیرد. بازی ثریا قاسمی بجز در موارد یاد شده در سریال روز دهم در نقش مادر یک جاهل و یا ایفای نقش کمیک در فیلم دختر شیرینی فروش هرگز از یادها نخواهد رفت. شاید مادر در انتخاب حرفه دختر تاثیر پذیری داشته است اما دختر در این حرفه با تکیه بر قابلیتهای خود توانست مستقل از نام مادر در این راه موفق ظاهر گردد. البته باید بر این موضوع هم صحه گذارد که نادره خود نیز یکی از بزرگان حرفه هنرپیشگی محسوب می گردد.

 

[تصویر: 1457881079865.jpg]
 

 

 

 
۲۳-۱۲-۱۳۹۴ ۰۶:۳۹ عصر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
کاربر فعـال
***



وضعيت : آفلاین
ارسال ها:42
تاریخ ثبت نام:مهر ۱۳۹۴
گوینده موردعلاقه والی زاده- طهماسب- اسماعیلی
دلنوشته من
شماره کاربری : 22
ارسال: #6
RE: پدر و پسرها و مادر و دخترهای سینمای ایران
با تشکر از سرکار خانم شهرزاد...فکر کنم تاریخ فوت خانم نادره اشتباه درج شده!
به گمانم ایشان سال 88 یا 89 فوت کردند.
 
۲۴-۱۲-۱۳۹۴ ۰۸:۲۸ صبح
یافتن همه ی ارسالهای این کاربر نقل قول این ارسال در یک پاسخ
Unregistered

وضعيت :
 
شماره کاربری : 0
ارسال: #7
RE: پدر و پسرها و مادر و دخترهای سینمای ایران
بله، ایشون سال 1389 فوت نمودند و اشتباه من تایپی بود. در خصوص الگو قرار دادن یا ندادن خانم نادره برای خانم قریا قاسمی و مطلبی که برنادت محترم در چت باکس نوشتند باید بطور یقین خدمتتون عرض کنم تا این لحظه هیچ مصاحبه ای از ایشان در اینخصوص در نت وجود ندارد. بلکه بر عکس هرجا از ایشان درباره حمایت مادرش سوال شده است خانم قاسمی زیرکانه طفره رفته اند. بعنوان نمونه:


شما دختر مرحوم حمیده خیرآبادی هستید؛ یکی از بهترین بازیگران ایران. تجربه حمایت مادر از خودتان را چگونه ارزیابی می‌کنید؟  
- من به چند نسل قبل تعلق دارم، اما واقعیت این است که خانواده ما هم زیاد انسجام نداشت. شرایط زندگی‌مان به گونه‌ای بود که زیاد نمی‌توانستیم کنار هم باشیم. تک فرزند بودم، خواهر و برادری نداشتم. ارتباط اقوامی‌ زیاد محکمی نداشتیم. اما در خانواده‌های دیگر این انسجام را می‌دیدم یا در کتاب‌ها می‌خواندم و در فیلم‌ها می‌دیدم. اما اکنون هم هر چه تلاش می‌کنی، نمی‌توانی انسجام خانوادگی را حفظ کنی. بچه‌ها معمولا دیر به خانه می‌آیند، پدر و مادرها هم به دلیل مشغله کاری معمولا دیر به خانه می‌رسند. به دلیل مشکلات اقتصادی زن و مرد باید کار کنند. قدیم‌ها زن‌ها مجبور نبودند دوش به دوش مرد خانواده کار کنند. مردان در هر وضعیت شغلی که بودند، می‌توانستند معاش خانواده را تامین کنند و نیازی نبود زن هر جور شده برای خودش کاری پیدا کند تا بتواند در تامین مخارج خانواده سهیم باشد. معمولا زنانی کار می‌کردند که همسر نداشتند یا شوهرانشان به دلایلی نمی‌توانستند کار کنند.

لینک منبع: http://8sobh.ir/fa/news/92384/ثریا-قاسمی...مرداب-نشوم


مطالبی که من در اینجا می نویسم برداشتهای شخصی خودم است. مهم معرفی آنهاست. اما در خصوص این مادر و دختر به یقین می گویم که شاید از لحاظ اخلاقی و زندگی شخصی ایشان از مادرشان الگو بگیرند (همانطور که همه ما الگو می گیریم) اما نوع و جنس بازیگری ثریا قاسمی بیانگر آنست که او تمام نقشهای را مستقل از وابستگی خود به مادرش بازی کرده است. مادر حیدر خوشمرام در روز دهم با مادر سیمین در دختر شیرینی فروش و یا مادر محمد منصوری در سریال در پناه تو و حتی طلا خانم در نابرده رنج کاملا متفاوت هستند.

در همین مصاحبه ایشان تاکید کردند که دوست ندارند مرداب باشند و درجا بزنند:


 از زندگی و راهی که آمده‌اید راضی هستید؟   
-هر چی بوده، تمام شده! من همه عمر تلاش کردم، دانشم درباره بازیگری را به روز کنم. از کارم راضی‌ام، اما درباره زندگی شخصی‌ام به نظرم بهتر از این هم می‌توانست، باشد.در سنی هستم که دیگر به رضایت‌مندی از زندگی کمتر فکر می‌کنم. روزهای رفته را نه می‌توانم برگردانم نه می‌توانم غلط‌هایش را تصحیح یا پاک کنم. با همه اینها سعی می‌کنم تبدیل به مرداب نشوم و درجا نزنم. مقابل دوربین با همه صداقت و عشقم بازی می‌کنم؛ اما بر این باورم که ثانیه‌‌ها بسرعت می‌گذرند و نمی‌دانم تا دقایق دیگر چه پیش خواهد آمد.
 

 
ثریا قاسمی در سریالهایش گاهی بداهه گوئی و ابتکاراتی را نیز به خرج می دهد. برای مثال عبارت خوف نکن در سریال روز دهم  خطاب به پسرش حیدر خوشمرام که انرا بارها بکار می برد و یا خطاب کردن محمدم بجای محمد در سریال در پناه تو از ابتکارات خودش بوده است. بازی او در سریال گرگها بسیار جذاب و هنرمندانه بود.

 
۲۴-۱۲-۱۳۹۴ ۱۰:۲۰ عصر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
ارسال پاسخ  ارسال موضوع 


پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان

شبکه های اجتماعیدرباره مادوستان ما
   
 
تمامی حقوق محصولات و امکانات این سایت برای سینما کلاسیک محفوظ است
وهرگونه کپی برداری و سو استفاده پیگرد قانونی دارد

پشتیبانی توسط : گروه سایت سازان برتر
MyBB © MyBB Group
دانلود آهنگ جدید
تبلیغات متنی
تبلیغات متنی
تبلیغات متنی
تبلیغات متنی
تبلیغات متنی