وب سایت سینما کلاسیک محفل عشاق دوبله و فیلم

وب سایت سینما کلاسیک محفل عشاق دوبله و فیلم

تاریخچه آنلاین دوبله و فیلم های کلاسیک

تخصصی ترین انجمن فیلم و دوبله در ایران

انجمن سینما کلاسیک مرجع دوبله
بروز ترین انجمن پارسی در زمینه دوبله

وب سایت سینما کلاسیک محفل عشاق دوبله و فیلم

وب سایت سینما کلاسیک محفل عشاق دوبله و فیلم

تاریخچه آنلاین دوبله و فیلم های کلاسیک

تخصصی ترین انجمن فیلم و دوبله در ایران

انجمن سینما کلاسیک مرجع دوبله
بروز ترین انجمن پارسی در زمینه دوبله
نام کاربری:  
رمز عبور:     



کلمات کلیدی: سینما, اقتباس,
ارسال پاسخ  ارسال موضوع 
 
امتیاز موضوع:
  • 1 رأی - میانگین امتیازات: 5
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
سینما اقتباس
نویسنده پیام
کاربر فعـال
***



وضعيت : آفلاین
ارسال ها:49
تاریخ ثبت نام:مهر ۱۳۹۴
گوینده موردعلاقه سیاوش مینویی
دلنوشته من
شماره کاربری : 11
ارسال: #1
سینما اقتباس
سینما رسانه ای است که از هر چیزی اقتباس می کند و به قول کوبریک (نقل به مضمون) می تواند هر چیزی حتی درونی ترین و فلسفی ترین آثار را به زبان تصویر در آورد. این مبحث اختصاص دارد به فیلم هایی که خاستگاهشان اثری بوده است در قالبِ «متنی منتشر شده».
۷-۷-۱۳۹۴ ۰۸:۱۰ عصر
یافتن همه ی ارسالهای این کاربر نقل قول این ارسال در یک پاسخ
کاربر فعـال
***



وضعيت : آفلاین
ارسال ها:49
تاریخ ثبت نام:مهر ۱۳۹۴
گوینده موردعلاقه سیاوش مینویی
دلنوشته من
شماره کاربری : 11
ارسال: #2
RE: سینما اقتباس
لوکا بِلْوُو بازیگر نقش لئون در فیلم مادام بواری اثر کلود شابرول که حالا خودش هم کارگردان شده است می گوید که شابرول معتقد بود هرگز نباید سراغ آثار ادبی مهم رفت، مخصوصاً آثاری که اهمیت آنها به نثر و سبک آنهاست. البته شابرول خودش بعد در حرکتی متناقض به سراغ متنی می رود که در ادبیات فرانسه به پخته بودن مشهور است. گوستاو فلوبر، نویسندۀ کتاب، شهرت داشت به اینکه جملات را بارها در ذهن خود مرور کند و با وسواس بسیار بر روی کاغذ بیاورد. مادام بواری آنقدر در ادبیات جهان شناخته شده است که کلمۀ بواریسم را از روی آن ساخته اند. بواری زنی است خسته از زندگی ملال آور زناشویی و تعهدات دست و پاگیر آن. آرزوها و امیالی که زاییدۀ عادت (ناپسندِ) رمان خوانی است این زن بیچاره را از فاسقی به فاسق دیگر و در نهایت به کام مرگی خودخواسته و دردناک می کشاند.
متن رمان، متنی نیست که بتوان به سادگی با آن ارتباط برقرار کرد. تا جایی که من میدانم این کتاب دو بار در ایران ترجمه شده است: ترجمۀ مشترکِ عقیلی و قاضی و ترجمۀ مهدی سحابی.
سالها قبل متن را به زبان اصلی خواندم و آن را دشوار و کسالت آور یافتم. احتمال می دهم قاضی هم شخصاً این کتاب را برای ترجمه انتخاب نکرده و از سوی عقیلی به همکاری ترغیب شده باشد.
فیلم بجز برخی صحنه های نه چندان مهم، کلیت داستان را به تصویر کشیده است و روحیات شخصیت ها را به خوبی نشان داده است.

http://www.imdb.com/title/tt0102368/

[تصویر: 14435574581.jpg]
۷-۷-۱۳۹۴ ۱۱:۴۱ عصر
یافتن همه ی ارسالهای این کاربر نقل قول این ارسال در یک پاسخ
کاربر فعـال
***



وضعيت : آفلاین
ارسال ها:49
تاریخ ثبت نام:مهر ۱۳۹۴
گوینده موردعلاقه سیاوش مینویی
دلنوشته من
شماره کاربری : 11
ارسال: #3
RE: سینما اقتباس
وقتی نمایشنامۀ I am a camera ( من یک دوربینم) اثر جان ون دروتن را می خواندم حس کردم که خیلی آشناست. راوی/قهرمانِ مردِ نمایشنامه، کسی که نمایش را با نشستن پشتِ یک میز و نوشتن روایت می کرد، جوانی بود که در دهۀ سی از انگلستان به آلمان رفته و آنجا با دخترکی بوالهوس همخانه شده بود. از لابلای نوشته های راوی پیداست که به رغم تمایلات همحنسگرایانه اش به دختر علاقه دارد، و دختر هم از این علاقه برای پیشبرد اهداف خود نهایت استفاده را می کند. دوره، دورۀ اوج گیری نازیسم است و خشونت های یهودستیزانه و... یادم آمد، همان ماجرای فیلم کاباره بود. اما نه موزیکال. با رجوع به اطلاعات فیلم متوجه شدم که واسطۀ دیگری نیز وجود دارد: تئاتر موزیکالی برگرفته از همین نمایشنامه که فیلم را از روی آن ساخته اند. اسمش را فراموش کرده ام. اما ماجرا به اینجا ختم نمی شود. تمام اینها برگرفته از رمانی است که کریستوفر ایشروود نوشته است، کتابی به نام «داستان های برلین» که در همان دهۀ سی منتشر شده و از قضا بی بی سی آن را یکی از صد رمان برتر قرن انتخاب کرده است. این کتاب که حاوی دو داستان بلند و تا اندازه ای اتوبیوگرافیک است در ایران به قلمِ آرش طهماسبی ترجمه شده است. فارسی آن را نخوانده ام. نظر مساعدی نسبت به ناشر آن ندارم، اما ترجمۀ دیگری موجود نیست. همین یکی هم احتمالاً با تیغ سانسور تکه پاره شده است.

[تصویر: 14436435181.jpg]
[تصویر: 14436435691.jpg]
۸-۷-۱۳۹۴ ۱۱:۳۶ عصر
یافتن همه ی ارسالهای این کاربر نقل قول این ارسال در یک پاسخ
کاربر فعـال
***



وضعيت : آفلاین
ارسال ها:49
تاریخ ثبت نام:مهر ۱۳۹۴
گوینده موردعلاقه سیاوش مینویی
دلنوشته من
شماره کاربری : 11
ارسال: #4
RE: سینما اقتباس
فیلمی می بینم با عنوان ضیافت بابِت ( یا: مهمانی بابِت)Babette's Feast بر اساس رمانی از کارن بلیکسن و با بازی هنرپیشۀ فرانسوی استفان اودران.
اولین بار هنگام تماشای فیلم داستان جاودان اثر اورسن ولز با این نویسندۀ دانمارکی آشنا شدم، نویسنده ای که گویا چند بار هم نامزدِ جایزۀ ادبی نوبل شده است. فیلم « خارج از آفریقا» اثرِ سیدنی پولاک نیز برگرفته از رمانی از همین نویسنده است.
نکته: هیچ اثری از این نویسنده به فارسی ترجمه نشده است.

http://www.imdb.com/title/tt0092603/?ref_=nm_flmg_wr_5

[تصویر: 14444170491.jpg]
۱۷-۷-۱۳۹۴ ۱۰:۲۸ عصر
یافتن همه ی ارسالهای این کاربر نقل قول این ارسال در یک پاسخ
کاربر فعـال
***



وضعيت : آفلاین
ارسال ها:38
تاریخ ثبت نام:شهر ۱۳۹۴
گوینده موردعلاقه همهء خوبان
دلنوشته من پشت سیگارم حرفهاییست که با گفتنشان بیشتر دود میشوم
شماره کاربری : 4
ارسال: #5
RE: سینما اقتباس
من دربرابرپروردگاربزرگ و در حضورشما اعتراف میکنم
که چگونه به این دختر زیبا دلباختم وچگونه او نیز به عشقم پاسخ داد .

[تصویر: 14462295941.jpg]

مغربی از سرگذشت پرفراز و نشیب خود میگفته و دیزدمونا ( دِزدِمونا ) به شنیدن این حکایات رغبت فروان داشت .

[تصویر: 14462295952.jpg]

او بخاطر رنجهایم فریفتهء من شد و من برای به رحم آمدن و دلسوزی اوشیفته اش گشتم .

و یاگو خاری درمیان عشق دو گل

[تصویر: 14462295953.jpg]
اتللو
یک مغربی سیاه با عنوان سردار از سوی دولت ونیز انتخاب میشود تا به جنگ با عثمانیها برود که اکنون به قبرس حمله ور شده اند و او همسرش دیزدمونا را که تازه به همسری برگزیده است نیز با خود میبرد .
فرصتی مناسب برای یاگو از دیگر فرماندهان ونیزی که به اتللو و پست و مقامش حسادت میورزد و در صدد است که به هر نحوی جای اتللو را بگیرد .
یاگو مردی با خصوصیات شیطانی که دیواری کوتاهتر از دیوار معصومیت کاسیو ( معاون فرمانده اتللو ) نمی یابد و در شبی که اتللو و دزدمونا به عقد هم درمی آیند کاسیو را مست مکند و با به هم ریختن آرامش شب خشم اتللو را بر می انگیزد تا کاسیو در دام نقشه های اهریمنی یاگو جلال و عظمتش را از دست دهد .
یاگو آرام نمیگیرد و در ادامه بهتان رابطه ای خیانتکارانه را به گوش اتللو میرساند ، عشق زیبای اتللو ، دزدمونا در این داستان ساختگی خیانت به اتللو و رابطه با کاسیو قرار میگیرد و یاگو از ضلع دیگر این داستان عشقی که پسر جوانی است و در گذشته خواهان دزدمونا بوده است نیز کمک میگیرد .
امیلی همسر یاگو در بی خبری و نا آگاهی به این نقشهء پلید کمک میکند و سرانجام اتللو در خوابگاه دزدمونا را میکشد و به شهادت امیلی او قاتل معرفی میشود .
کاسیوی زخمی جانشین اتللو میگردد و یاگو که راز نقشه هایش افشا شده است محکوم به مجازاتهای سخت میشود .
در واپسین رویداد داستان اتللو همهء عظمت و بزرگیش را با یک ضربهء خنجر در سینه اش به دیاری دیگر میبرد.

اتللو نمایشنامهء تراژدیکی از شکسپیر است که در اوایل 1600 به تحریر درآمده و تا کنون دهها فیلم و سریال از روی آن ساخته شده است که یکی از معروفترین هایش نسخهء 1952 به کارگردانی اورسن ولز میباشد.
همچنین در 1955 سرگی یوتکویچ در روسیه ( ا ج ش ) فیلمی از روی این نمایشنامه ساخته است با بازی بسیار عالی
( سرگئی باندارچوک / ایرینا اسکوبتسفا / یوگنی وسنیک )
که به فارسی نیز دوبله شده است ( موسیقی این فیلم توسط آرام خاچاتوریان ساخته شده که قبل از انقلاب به ایران نیز آمده بود ).


پ ن : یادمه که چند سال پیش یکی از دوستان گفته بودند که این فیلم سه بار دوبله شده است ( من در نسخه ای که قبلآ داشتم و الان نمیدونم کجاست و چه بلایی سرش آمده یا به کی دادم و پس نگرفتم صدای پرویز بهرام به جای اتللو/ سعید مظفری به جای کاسیو/ ایرج ناظریان به جای یاگو / زهره شکوفنده به جای دزدمونا وخسرو شایگان به جای سناتور رو میشنیدم ).
در مورد فیلم اورسن ولز که آیا دوبله دارد یا خیر اطلاعی ندارم .
۸-۸-۱۳۹۴ ۱۰:۰۰ عصر
یافتن همه ی ارسالهای این کاربر نقل قول این ارسال در یک پاسخ
بنیانگذار و مدیرکل انجمنها
*******



وضعيت : آفلاین
ارسال ها:181
تاریخ ثبت نام:شهر ۱۳۹۴
گوینده موردعلاقه
دلنوشته من
شماره کاربری : 2
ارسال: #6
RE: سینما اقتباس
(۸-۸-۱۳۹۴ ۱۰:۰۰ عصر)اکتورز نوشته شده توسط:  پ ن : یادمه که چند سال پیش یکی از دوستان گفته بودند که این فیلم سه بار دوبله شده است ( من در نسخه ای که قبلآ داشتم و الان نمیدونم کجاست و چه بلایی سرش آمده یا به کی دادم و پس نگرفتم صدای پرویز بهرام به جای اتللو/ سعید مظفری به جای کاسیو/ ایرج ناظریان به جای یاگو / زهره شکوفنده به جای دزدمونا وخسرو شایگان به جای سناتور رو میشنیدم ).
در مورد فیلم اورسن ولز که آیا دوبله دارد یا خیر اطلاعی ندارم .
اکتورز عزیز اتللویی که مد نظر شماست 4 دوبله دارد. دوبله اول با حضور پرویز بهرام بجای اتللو و فروغ فرخزاد بجای دزدمونا. به دلیل ایجاد تیرگی در روابط ایران و شوروی در سالی که فیلم دوبله شد ، فیلم بطور کل توقیف و دوبله آن مفقود شد و مجددا برای 3 بار پیاپی دوبله شد که شما به آن اشاره کردید.
اتللوی ارسن ولز هم دوبار دوبله شده است و در دوبله معمول و در دسترس حسین عرفانی بجای ارسن ولز در نقش اتللو ، پرویز ربیعی بجای ایاگو  و خانم شهلا ناظریان بجای دزدمونا صحبت کردند. این دوبله به آن دلیل که اوایل انقلاب انجام و از تلویزیون پخش شد، در 90 درصد صحنه هائی که دزدمونا حضور داشت دوبله فیلم پخش نشد. صدای خود ارسن ولز همواره صدای فوق العاده ای بود.

[تصویر: 14462336831.png]
(آخرین ویرایش در ۸-۸-۱۳۹۴ ۱۱:۰۵ عصر توسط: منصور.)
۸-۸-۱۳۹۴ ۱۰:۵۴ عصر
مشاهده سایت این کاربر یافتن همه ی ارسالهای این کاربر نقل قول این ارسال در یک پاسخ
Unregistered

وضعيت :
 
شماره کاربری : 0
ارسال: #7
RE: پاسخ موقت به موضوعات سایت (ویژه کاربران متقاضی فعالیت در سایت)
سینما اقتباس

شاه لیر

در بین آثار شکسپیر این تنها اثریست که من نسبت به سایر آثار او با آن ارتباط برقرار کردم و آنرا با تمام روح و روان خود درک نمودم. این اثر بارها و بارها توسط مترجمان زیادی ترجمه گردیده است. از جواد پیمان شروع می کنم تا به  به آذین برسم و سپس به دکتر پازارگادی. نمی خواهم زیاد وارد بحث ادبی شوم چون اینجا محفلی ست سینمایی. اما ترجمه های متعدد یک اثر و آنگاه  تفاوتهای بارز بین آنان مرا دچار شک و تردید می کند. کدامیک درست گفته اند؟ حال اگر به سراغ هرکدامشان برویم و به هر ایرادی بر بخوریم شاید دیوار کوتاه ناشر بهانه گردد که ناشر تغییر داده است. و من در این وادی نمی دانم مترجم راست می گوید یا ناشر؟

اما من. در این برهوت توجیحات ترجمه جواد پیمان بیشتر بر دلم می نشیند. من نمی دانم چرا ما ایرانیان در هیچ چیزی تفاهم نداریم. مترجمان حتی در تلفظ اسامی هم با یکدیگر اختلاف نظر دارند. برای مثال دکتر پازارگادی گلوستر می نویسد و جواد پیمان گلاستر ( در فیلم هم گلاستر خطاب می گردد)

برای مثال دقت کنید: کتاب با گفتگوی بین کنت و گلاستر آغاز می گردد در ترجمه پازارگادی این گفتگو به اینصورت ترجمه شده است :


کنت‌      به‌ نظر من‌ پادشاه‌ ملاطفت‌ بیشتری‌ به‌ دوک‌ آلبانی‌ نشان‌ داد تا به‌ کورنوال.
گلوستر    ما هم‌ همیشه‌ همین‌طور تصور می‌کردیم، ولی‌اکنون‌ در تقسیم‌ کشور معلوم‌ نیست‌ کدام‌ یک‌ از دوکها در نظرش‌ عزیزتر است‌، چون‌ این‌ سهام‌ به‌ قدری‌ از لحاظ‌ ارزش‌ و وسعت‌ مشابه‌ هستند که‌ با بررسی‌ دقیق‌ هم‌ نمی‌توان‌ برتری‌ و رجحانی‌ در هیچ‌کدام‌ از آنها یافت‌.
کنت‌      قربان‌ این‌ پسر شما نیست‌؟
گلوستر   آقا، او به‌ خرج‌ من‌ پرورش‌ یافته‌ است‌ و چندان‌ مکرر برای‌ اعتراف‌ به‌ وابستگی‌ او با خود دچار شرمساری‌ شده‌ام‌ که‌ دیگر برایم‌ عادی‌ شده‌ است‌. ولی‌ آقا، من‌ پسـر مشروعی‌ هم‌ دارم‌ که‌ از این‌ یکی‌ بزرگ‌تر است‌ اما با وجود این‌ در نظـرم‌ عزیزتر ازاین‌ یکی نیست‌. اگرچه‌ این‌ حرام‌لقمه‌ با گسـتاخی‌ پا به‌ دنیا نهاد، بدون‌ اینکه‌ کسی دنبالش‌ بفرسـتد، ولی مادر زیبایی داشـت‌. ادموند،این‌ شخص‌ شریف‌ را می‌شناسی‌؟                                                            (ترجمه‌ دکتر پازارگادی‌ ، جلد دوم‌ ، صفحه‌ ۱۲۲۱)
 


حال کتاب امیر پیمان اینگونه آغاز میگردد (که از هر لحاظ بیشتر به متن اصلی وفادارتر می نماید):


امیر کنت‌ ـ  سرورم‌ مگر ایشان‌ فرزند شما نیستند؟
امیر گلاسترـ قربان‌ پرورش‌ او به‌ عهده‌ من‌ بوده‌ است‌ و من‌ چون‌ همواره‌ شرم‌ داشتم‌ این‌ موضوع‌ را به‌ او اطلاع‌ بدهم‌ ، اینک ‌شرمنده‌ام‌.
امیر کنت‌ ـ نمیتوانم‌ منظور شما را دریابم‌.
امیر گلاستر ـ مادر این‌ که‌ توانست‌ هم‌ بستری‌ بیابد و از آن‌ زهدانش‌ بار گرفت‌ و بزرگ‌ شد در واقع‌ پیش‌ از اینکه‌ در بستر شوهری ‌داشته‌ باشد در گهواره‌ دارای پسری‌ شد. آیا گناهی‌ در این‌ می‌بینی ؟
امیر کنت‌ ـ افسوس‌ نمی‌خورم‌ که‌ چرا این‌ گناه‌ صورت‌ گرفته‌ زیرا حاصل‌ آن‌ انسانی‌ است‌ بغایت‌ زیبا.
امیر گلاسترـ ولی‌ قربان‌ فرزند مشروعی‌ دارم‌ که‌ تقریباً یک‌ سال‌ ازو بزرگتر است‌. با این‌ حال‌ او را از این‌ گرامی‌تر نمی‌شمارم‌ اگرچه‌این‌ ناپاکزاده‌ پیش‌ از آنکه‌ کسی‌ به‌ دنبال‌ او بفرستم‌ اندکی‌ گستاخانه‌ پای‌ به‌ جهان‌ گذارده‌ است‌ باز مادرش‌ صنمی‌ زیبا بودو من‌ به‌ هنگام‌ پرداختن‌ او لذت‌ برده‌ام‌. حال‌ باید زنازاده‌ای‌ را فرزند خود بخوانم‌. ادماند، آیا این‌ نجیب‌زاده‌ شریف‌ رامی‌شناسی؟                                                                  (ترجمه‌ جواد پیمان‌ ، صفحات‌ ۹۱ و ۹۲)


حال اگر بخواهم همین را مقایسه نمایم با فیلم آنگاه شما با سه متن متفاوت روبرو خواهید شد!!!!!!

[تصویر: 14504449911.jpg]


ناصح کامگاری مقاله جامعی از تفاوتهای ترجمه در نمایشنامه شاه لیر نوشته است. اما از همه این موارد که بگذریم فیلم شاه لیر که در سال 1971 توسط گریگوری کوزینتسف در سینمای شوروی سابق ساخته شده  اقتباس زیبائیست از این نمایشنامه بزرگ شکسپیر. این فیلم به روح اثر آسیبی نزده است.
در این فیلم من عاشق شخصیت کردلیا هستم. دختری که با آرمانهایش وفادار ماند. بر عکس دو خواهر خودخواه و پول پرستش گابریل و ریگان که بسیار منفور هستند.



[تصویر: 14504449912.jpg]
۲۷-۹-۱۳۹۴ ۰۴:۵۵ عصر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
کاربر فعـال
***



وضعيت : آفلاین
ارسال ها:49
تاریخ ثبت نام:مهر ۱۳۹۴
گوینده موردعلاقه سیاوش مینویی
دلنوشته من
شماره کاربری : 11
ارسال: #8
RE: سینما اقتباس
فهم متون قدیمی انگلیسی عصر شکسپیر برای انگلیسی زبانان هم دشوار است. زبان انگلیسی از آن زمان تا حالا تغییر زیادی کرده است. معمولاً دانشجویان این کتابها را با ترجمه شان به انگلیسی امروزی می خوانند و درک می کنند. به همین دلیل ترجمۀ آثار شکسپیر واقعاً کار هر کسی نیست. البته به آذین از فرانسوی ترجمه کرده است که این کار در اینجا به نظر من حُسن است. زیرا مترجمِ فرانسوی زحمت درک زبان شکسپیر و برگردانِ آن به زبانی قابل فهم را کشیده است.
اما فیلم چون اقتباس است و اقتباسگر می تواند جملات را به میل خود تغییر دهد، به آنها اضافه کند و حتی اصل ماجرا را نیز دستکاری کند، طبیعی است که با اصل تفاوت داشته باشد.
۲۷-۹-۱۳۹۴ ۱۰:۳۶ عصر
یافتن همه ی ارسالهای این کاربر نقل قول این ارسال در یک پاسخ
ارسال پاسخ  ارسال موضوع 


پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان

شبکه های اجتماعیدرباره مادوستان ما
   
 
تمامی حقوق محصولات و امکانات این سایت برای سینما کلاسیک محفوظ است
وهرگونه کپی برداری و سو استفاده پیگرد قانونی دارد

پشتیبانی توسط : گروه سایت سازان برتر
MyBB © MyBB Group
دانلود آهنگ جدید
تبلیغات متنی
تبلیغات متنی
تبلیغات متنی
تبلیغات متنی
تبلیغات متنی