وب سایت سینما کلاسیک محفل عشاق دوبله و فیلم

وب سایت سینما کلاسیک محفل عشاق دوبله و فیلم

تاریخچه آنلاین دوبله و فیلم های کلاسیک

تخصصی ترین انجمن فیلم و دوبله در ایران

انجمن سینما کلاسیک مرجع دوبله
بروز ترین انجمن پارسی در زمینه دوبله

وب سایت سینما کلاسیک محفل عشاق دوبله و فیلم

وب سایت سینما کلاسیک محفل عشاق دوبله و فیلم

تاریخچه آنلاین دوبله و فیلم های کلاسیک

تخصصی ترین انجمن فیلم و دوبله در ایران

انجمن سینما کلاسیک مرجع دوبله
بروز ترین انجمن پارسی در زمینه دوبله
نام کاربری:  
رمز عبور:     



کلمات کلیدی: نقد, بررسی, دوبله, فیلمهای, کلاسیک,
ارسال پاسخ  ارسال موضوع 
 
امتیاز موضوع:
  • 0 رأی - میانگین امتیازات: 0
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
نقد و بررسی دوبله فیلمهای کلاسیک
نویسنده پیام
بنیانگذار و مدیرکل انجمنها
*******



وضعيت : آفلاین
ارسال ها:181
تاریخ ثبت نام:شهر ۱۳۹۴
گوینده موردعلاقه
دلنوشته من
شماره کاربری : 2
ارسال: #1
نقد و بررسی دوبله فیلمهای کلاسیک
بیاری خدا پایه تاپیکی را میگذاریم که به فضل خدا یکی از بهترین و شیرین ترین مباحث نت خواهد شد. در اینجا به نقد و تحلیل کیفیت دوبله بهترین آثار سینمای کلاسیک که عمدتا بهترین دوبله ها را نیز بیادگار دارند می پردازیم. ابتدا به خود فیلم میپردازیم و سپس از دوبله آن سخن خواهیم گفت.


موضوع بحث ما در اولین گام فیلم این گروه خشن به کارگردانی نابغه عالم سینما سام پکین پا میرویم و از این فیلم میگوئیم.

[تصویر: 14444636971.jpg]

نام سام پکین پا یادآور نام یکی از نوابغ عالم سینماست. نابغه از این جهت که میتوانست مرگ را (که از دید داستایوسکی : انسان از مرگ میترسد چون نمیداند دردش چگونه آدمی را زجر خواهد داد) آنطور برای بیننده سبک و شیرین نشان میدهد چنانکه حتی پیرمردها ، کودکان و زنان نیز از آسیب مرگهایی که او بر پرده سینما تصویر میکند در امان نمی مانند. پکین پا کسی است که مرگ را با هنرمندانه ترین شکل ممکن در قاب سینما تصویر میکند. او استاد تدوین هم بود چنانکه سبکی نو در مونتاژ فیلم پایه گذاشت که پس از سبک آیزنشتاین بهترین شیوه تدوین در تاریخ سینماست. او توانست در فیلم این گروه خشن (دسته وحشی) با نزدیک به 3600 کات ، فیلمی بسازد که تاکنون هیچ فیلم اکشنی نتوانسته است این رکورد را بشکند. او در همین فیلم با بهره کیری از شلیک بیش از 300000 گلوله یک رکورد خاص در سینمای جهان بجا گذاشت که هیچیک از حمام خون های سینمای فعلی آمریکا هم نتوانسته است حمام خون او در این گروه خشن را به مبارزه بطلبد. حرکتهای آهسته (اسلووشن) او در تاریخ سینما بی همانند است. 
این گروه خشن در اکران سال 1995 مورد توجه تمام منتقدین سینما واقع شد. سوال اینجا بود که چرا در اکران آغازین کسی بدان توجه نکرد. راجر ایبرت میگوید : گروه خشن را از آن جهت بعدها درک کردند که یک فیلم هنری است و در زمان اکرانش هنر به درجه ای از ارتقا نرسیده بود که ارزشهایش درک شود. عده ای از منتقدین ، فیلم این گروه خشن را آخرین فیلم اکشن حقیقی تاریخ سینما میدانند.

داستان این گروه خشن داستان آدمهائی است که گذر زمان روی آنها به وضوح دیده میشود. کسانی که هنوز باور ندارند زمان آنها بسر رسیده است.آنها بقول خود پکین پا قربانی گذشت زمانند. وقتی پایک بیشاب (رهبر گروه) موقع سوار شدن به اسب از آن به زیر می افتد برخی از افراد گروه میگویند : رئیس ما رو ببین! کسی که نمیتونه سوار اسبش بشه چطور میتونه فرمانده ما باشه؟ . حال و روز سایر افراد گروه هم بهتر ازین نیست. در صحنه ای از فیلم پایک خطاب به برادر میگوید :دوست دارم یه شیرین اساسی بکارم و بکشم کنار . برادر از او میپرسد :  بکشی کنار که چیکار کنی ؟ و پایک سکوت میکند... در واقع کنار کشیدن این گروه با مرگ است که معنی پیدا میکند و کارگردان روی این نکته تاکید دارد ... پکین پا این دسته را درون خشونتی فرستاد که راه بازگشت نداشت.در نهایت 4 نفر باقیمانده این گروه به جنگ 300 نفر از سربازان ماپاچه مکزیکی میروند ، همه را میکشند و خود نیز از پا در می آیند. آنها با انتحار خود نشان میدهند که میشود بخاطر رفاقت ، میشود بخاطر تحمل نکردن ظلم ، میشود بخاطر خود و میشود بخاطر دیگران از جان گذشت. 

پکین پا میگوید برای صحبت با ایمیلیو فرناندز به مکزیک رفته بودم تا او را برای بازی در فیلم دعوت کنم. وقتی قصه فیلم را گفتم او گفت : وقتی بچه بودم یک عقرب را میگرفتم و داخل مورچگان می انداختم و باید میدیدی که چطور مورچه ها به عقرب حمله میکردند. پکین پا میگوید: با شنیدن این صحبت به تهیه کننده ام در کالیفرنیا زنگ زدم و گفتم من برای فیلم ، عقرب و مورچه میخواهم و کاری ندارم که از کجا یا چگونه آنها را آماده خواهید کرد. در واقع مفهوم خود فیلم را او در نبرد عقربها با مورچگان ملهم است . عقرب وقتی درد بکشد خود را نیش میزند تا بمیرد و درد را نفهمد و به سیلاب خون رفتن گروه خشن در واقع نوعی خودکشی بود که عقربها و مورچه ها آنرا روایت میکردند. صحنه آغازین فیلم خنده تعدادی کودک در مقابل گروه خشن است و صحنه پایانی (جائی که یک کودک تیر خلاص را از پشت سر به پایک بیشاب - فرمانده این گروه بعنوان آخرین بازمانده - میزند)  نیز با خنده یک کودک همراه است و این تقابل زمانست در نسل گذشته نسبت به نسل آینده. برد با کسی نیست. آنچه مهم است چگونه مردن است. حتی در اواسط فیلم جائی که گروه برای مذاکره با ماپاچه میروند ، گروه از زیر دربی رد میشوند که تعدادی کودک بالای آن نشسته اند و خاک بر سر آنها میریزند... نمایش این نمادهاست که از این گروه خشن یک فیلم متمایز و هنرمندانه می آفریند که هرچه به پیش میرویم میتوان ظرافتهای بیشتری در آن دید و کشف کرد.

پکین پا ابتدای کار ، این گروه خشن را در 225 دقیقه ساخت. نسخه نمایش داده شده در اروپا و بعد آمریکا به 144 دقیقه تقلیل یافت. بعدها یک نسخه 132 دقیقه ای از آن تدوین شد و در نهایت همان نسخه 144 دقیقه ای نسخه نهائی گردید که هرگز مورد تایید کارگردان نبود و او 96 درصد از این فیلم را مال خود میدانست. 

پکین پا قصد داشت ابتدائا چارلتون هستون و بعد گریگوری پک را در نقش پایک بیشاب بگذارد اما خود او ویلیام هولدن را انتخاب کرد چراکه از بازی او در بازداشتگاه 17 خوشش آمده بود. به پیشنهاد تهیه کننده، ارنست بورگناین  و رابرت رایان وارد فیلم شدند و او بعدها از این دونفر چه تمجیدها که نکرد.

[تصویر: 14444640281.png]

داستان فیلم:

عده ای یاغی به سرکردگی پایک بیشاب با لباس نظامی به بانکی در شهر سن رافائل دستبرد میزنند غافل از این که رئیس راه آهن ، دیک تورنتن (دوست قدیمی) پایک را برای به دام انداختن او و یارانش با گروهی مجهز کرده  و مترصد آنها هستند.پس از نبردی خونین پایک بهمراه افراد باقی مانده میگریزد و دیک بین دو راهی تعقیب پایک و برگشتن به زندان، راه نخست را برمیگزیند . پایک بهمراه دوستانش وارد روستای انجل( روستای یکی از افراد گروه) میشوند جائیکه توسط سربازان ماپاچه غارت شده است. ماپاچه پدر انجل را کشته است و نامزد و را با خود برده است (نامزدی که به گواهی فیلم یک خائن به انجل است ).دسته پایک نزد ماپاچه میروند و ناخواسته درگیر یک همکاری در به سرقت بردن محموله اسلحه ارتش آمریکا و تحویل آن به ماپاچه و دریافت طلا  میشوند.  انجل در اثنای بازگرداندن نامزد و جدا کردن او از ماپاچه نامزد خود را معشوقه ماپاچه است میکشد و ماپاچه کینه انجل را بخاطر مرگ معشوقه و تحویل بخشی از اسلحه ها به اهالی روستایش به دل میگیرد. افراد گروه یک به یک برای تحویل آدرس اسلحه های مسروقه نزد ماپاچه میروند و سهم خود را از طلا میگیرند اما انجل در بند ماپاچه می ماند و شکنجه میشود. گروه پایک بقصد نجات انجل نزد ماپاچه و افرادش میروند اما وی انجل را مقایل دیدگان گروه سر میبُرد . گروه پایک که 4 نفر بیشتر نیست به خیل سربازان مکزیکی میزنند و جنگی خونین آغاز میشود ... درنهایت کسی جز پیرزنان و کودکان و افراد ضعیف و افلیج کسی زنده نمی ماند و این لاشخورهای آسمان و لاشخورهای گروه تورنتن هستند که بر سر جنازه ها میرسند.

ابوالحسن تهامی نژاد (مدیر دوبلاژ فیلم) بیاد می آورد که در سال 1349 آلبرت دومان مدیر استودیوی شهاب به او زنگ زد و به او گفت که برای دوبله یکی از بهترین فیلمها انتخاب شده ای سریع خود را به استودیو برسان و ضمن ملاقات با نماینده کمپانی برادران وارنر گروه خود را برای دوبله این فیلم جمع کن. او میگوید وقتی فیلم را دیدم صحبتهای نماینده کمپانی درخصوص نگرشی نو بر خشونت را در فیلم بعینه دیدم و تصمیم بر این شد که بهترین ها را گرد آوریم. او میگوید تصمیم اولم برای نقش پایک بیشاب با بازی ویلیام هولدن ، منوچهر اسماعیلی بود اما از آنجا که ایشان درگیر بودند از مرحوم ایرج ناظریان دعوت بعمل آمد. 

[تصویر: 14444640931.jpg]

کسانی که در این فیلم گویندگی کردند عبارت بودند از :

ایرج ناظریان بجای ویلیام هولدن در نقش پایک بیشاب
مازیار(جواد) بازیاران بجای ارنست بورگناین در نقش داچ انگستروم 
عزیزالله(فرشید) فرزان بجای رابرت رایان در نقش دیک تورنتن
عزت الله مقبلی بجای ادموند اوبراین در نقش ساکس
عباس سلطانی بجای بن جانسون در نقش تکتور گورچ
صادق ماهرو بجای وارن اوتس در نقش لیل گورچ
خسرو خسروشاهی بجای خایمه (خئیم یا خایم) سانچز در نقش انجل
ابوالحسن تهامی نژاد بجای امیلیو فرناندز در نقش ماپاچه + استارتر مارتین در نقش کافِر (کیفر یا کوفر
حسین رحمانی بجای کشیش
پرویز ربیعی بجای مشاور آلمانی ماپاچه و همینطور بجای پیرمرد مکزیکی
ایران بزرگمهر بجای خانم ابتدای فیلم

تهامی عده ای از هنرآموزان استودیو شهاب در کنار این گروه حرفه ای را در طول 4 روز از ساعت 9 صبح تا 1 بعدازظهر برای دوبله این فیلم بکار گرفت و هزینه دوبله آنرا 8 تا 9 هزار تومان میداند.

این فیلم در تاریخ دوبله ایران بواقع یکی از شاهکارهای دوبله است. گویندگان آنچنان در نقش غوطه ورند  که بیننده هرگز حس نمیکند با فیلمی دوبله شده مواجه است. گویی همه بازیگران، ایرانی هستند و به زبان فارسی سخن میگویند. در این فیلم خبری از جملات پس گردنی بشکلی که در برخی فیلمهای رایج آنزمان استفاده میشد نیست. مترجم فیلم مشخص نیست چه کسی است اما هرچه که باشد شاهد یک همکاری و هماهنگی فوق العاده بین مدیر دوبلاژ و مترجم هستیم. مدیر دوبله خود مسلط به زبان انگلیسی بود و براحتی میتوانست معادلهائی بجای عبارات و اصطلاحات بکار گیرد که لطمه ای به اصل فیلم نزد. 

مترجم فیلم مشخص نیست چه کسی است و حتی خود تهامی هم نام وی را بیاد نمی آورد اما هرچه هست همکاری و هماهنگی مترجم و مدیر دوبلاژ (مستقیم یا غیر مستقیم) منتج به ترجمه ای شده است که از یکسو به متن وفادار است و از سوی دیگر به مقتضیات مکان و زمان و موقعیت نیز بی توجه نیست.
حقیقت فیلم در ترجمه ای عالی از زبان پایک خارج میشود که خطاب به بن جانسون می غرد : تو حق نداری کسی رو مرخص کنی .  همه ما باید درست مثل سابق  با همدیگه باشیم . وقتی با کسی کار میکنی باید همیشه باهاش باشی . اگه نتونی ، مثل یه حیوون میمونی . کارت ساخته س. کار همه ما ساخته س. ههمون ... یک لحن لمپنی که مرحوم ایرج ناظریان با آن صدای پرقدرت و زیبایش اجرا میکند. صدای او در سکانس آغازین حمله به بانک که "هرکی جُم خورد بکشش" یک آغاز باشکوه برای فیلم است که با این جمله ،خشونت ، بشکلی تمام و کمال تا اعماق وجود بیننده رسوخ میکند. جمله اصلی این دیالوگ اگه تکون خوردن بکشیدشون است و همانطور که ملاحظه میشود شکل دوبله این دیالوگ بر صلابت پایک و خود فیلم می افزاید و فراتر از جمله اصلی است.

تهامی ثابت کرده است به مدد سالها تجربه و تلسط به زبان و ادبیات فارسی و انگلیسی ، در فیلمهایی چون رومئو و ژولیت باید ادیبانه سخن گفت و کمترین دخل و تصرف را در کلمات داشت و در فیلمی چون این گروه خشن که بر محوریت خشونت و لمپنیسم استوار است ترجمه را طوری در دهان بازیگر گذاشت که نه از اصل دور شویم و نه دقیقا همانی باشیم که فیلم میگوید. پایک بیشاب در هر صحنه ای یک فحش جدید بر زبان می آورد. فحشهائی که هرگز نمیتوان آنها را تک به تک ترجمه کرد و در دهان او گذاشت. تهامی اکثر این فحشها را با اصطلاح تنبل بی فامیل یکسان سازی میکند. اصطلاحی که که در زمان اکران فیلم شهره بینندگان فیلم هم شد و به نوعی تکیه کلام (ساختگی) این نقش بحساب می آمد و بسیار هم گزیده و زیبا بود که تیغ همه جراحان ممیزی را هم میتوانست پشت سرگذارد.

در صحنه آغازین فیلم جائی که فرزند اوبراین عده ای را در بانک در بند نگه داشته است و از پشت سر تیر میخورد خطاب به افراد تورنتن میگوید : برای قوم و خویشاتون تعریف کنین که چطوری با نامردی یک نفر رو میکشن. در نسخه اصلی این جمله در این صحنه از طرف بازیگر ادا میشود : ?well how d you like to kiss my sister black cat s ass جمله ای که هرگز نمیتوان در یک فیلم ایرانی عینا ترجمه کرد و فیلم را در سینما و تلویزیون هم نمایش داد. اصطلاح " سولاخه " برای واشرها آنقدر زیبا و دارای بار طنز و موقعیت است که اگر بجای آن سوراخ گفته میشد هرگز بر تاثیر صحنه های مرتبط نمی افزود. در آن سالها مدیران دوبلاژ سعی داشتند در دو چیز ، مهارت و تسلط خود را نسبت به مدیران دوبلاژ دیگر به رخ کشند. یکی در سینک صداها (تطبیق صدا با لب) و دیگری اجرای ترجمه ای متفاوت که در یادها بماند. در این فیلم در یک صحنه ، برادران گورچ روی انجل دست به سلاح می برند. انجل سریعتر از آنها اسلحه میکشد و خطاب به آنها میگوید : جیک جیک جیک جیک جوجه هایم... منو نکشین . به جوونیم رحم کنین. خواهش دارم. در اصل این دیالوگ جوجه هایم وجود ندارد و به این شکل است که منو نکشید و بعد به زبان اسپانیائی اضافه میکند : خواهش میکنم. اینکه چرا تهامی در چنین صحنه ای بدین شکل که نوعی زبان معصومانه همراه با غرور آنرا به رخ بیننده  و برادران گورچ میکشد از آن شاهکارهای عالم دوبله است. در این صحنه یک روستا زاده (انجل) در برادر دو برادر پرمدعا قرار میگیرد . در این صحنه انجل بر موقعیت سوار است. و نوع لحن و گفتار انجل در این موقعیت نوعی ریشخند به کسانی است که برتری آنها حداقل در آن صحنه تداوم ندارد. در صحنه دیگری از زبان دیک تورنتن می شنویم که : میدونم که یه جای بخصوصتون داره میسوزه! این جمله ترجمه جمله ای است که کلمه خاصی در آن گنجانده شده که ورد کلام هر غربی است (بهنگام صحبت جدی و شوخی) اما ذکر آن در فرهنگ ما پسندیده نیست. 
دربرخی از صحنه های فیلم ترجمه به نوعی دگرگون شده است که مفهوم اصلی از آن استباط شود بطور مثال در جائی از فیلم پیرمرد به برادران میگوید: شما پسرها دیگه جوون نمیشید ، اما در دوبله بدین شکل شنیده میشود : شما توله سگها روز به روز پیرتر میشید . 

در این فیلم کمتر شاهد دیالوگهای پس گردنی هستیم اما به هر ترتیب طبق عادت مدیران دوبلاژ آن سالها حتی در این فیلم نیز دیالوگهایی گنجانده شده است. آشکارترین نمونه ، آوازخوانی گروه در انتهای فیلم است :
دیگه ویسکی رو چاق کن
که اومدیم سراغش
حالا پولا رو حاضر کن
که جنازه ها میادش
حالا برو زالو بنداز
سه کیلو آب آلو بنداز
مثالی دیگر در صحنه ای که ماپاچه سرمست از شلیک با مسلسل است پشت به دوربین با لحنی شاد میگوید : خوشم آمد. خیلی خوشم آمده

گاهی اشتباهات عمدی یا سهوی هم در دوبله شنیده میشود. بطور مثال خسروشاهی در نقش انجل در جائی از فیلم کلمه پایک که با سکون حرف ی باید تلفظ شود را با کسر ی تلفظ میکند! (من همراه شما میام پایک) . و یا در جائی از فیلم که پایک از پیشرفت تکنولوژی و وصف اتومبیل و هواپیما سخن میگوید  در نسخه اصلی از سرعت 60 مایل در ساعت صبحت میکند اما در دوبله این رقم عینا به 30 ، 40 کیلومتر در ساعت تبدیل شده است

با تمام این نقصها ، دوبله این گروه خشن (که حتی نامش در فارسی نامی کوبنده است مانند نامهای دیگری که در آن سالها مدیران دوبلاژ برای فیلمها برمیگزیدند ، مانند این فرار مرگبار - بجای گریز ) دوبله ای فوق العاده است که در کنار حماسه خود فیلم بر عظمت آن می افزاید. 


[تصویر: 14444641921.jpg]
(آخرین ویرایش در ۱۸-۷-۱۳۹۴ ۱۱:۴۲ صبح توسط: منصور.)
۱۸-۷-۱۳۹۴ ۱۱:۳۷ صبح
مشاهده سایت این کاربر یافتن همه ی ارسالهای این کاربر نقل قول این ارسال در یک پاسخ
ارسال پاسخ  ارسال موضوع 


پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان

شبکه های اجتماعیدرباره مادوستان ما
   
 
تمامی حقوق محصولات و امکانات این سایت برای سینما کلاسیک محفوظ است
وهرگونه کپی برداری و سو استفاده پیگرد قانونی دارد

پشتیبانی توسط : گروه سایت سازان برتر
MyBB © MyBB Group
دانلود آهنگ جدید
تبلیغات متنی
تبلیغات متنی
تبلیغات متنی
تبلیغات متنی
تبلیغات متنی